حرفی از جنس زمان
محمدرضا رنجبر
اگر بخواهید خطی تیره و کوتاه بکشید هیچ نیازی به خطکش ندارید اما اگر بخواهید خطی طولانی و بلند ترسیم کنید به خطکش احتیاج دارید وگرنه هر قدر هم که دقیق باشید بالاخره خط شما انحراف و اعوجاج پیدا خواهد کرد.
حال قرآن چیزی شبیه یک خطکش است.
یک وقت قرار است ما در دنیا عمری کوتاه داشته باشیم، یعنی چند صباحی یا چند ماهی زندگی کنیم و برویم، البته در این صورت تکلیفی نداریم و حاجتی به این خطکش نخواهیم داشت، درست مثل بچهها.
ولی یک وقت قرار است بیست سال و یا کمتر و یا بیشتر زندگی کنیم، اینجاست که شدیداً به خطکش قرآن کریم احتیاج پیدا میکنیم.
اینکه فاطمهی زهرا(س) راست رفت و هیچ کژی و انحرافی پیدا نکرد به برکت همین کتاب خدا، قرآن کریم بود، او به این خطکش عشق میورزید و میفرمود:
حُببَ اِلیَّ مِن دنیاکُم تِلاوَهَ کتابِ الله
یعنی از این دنیای شما آنچه برای من محبوب و دوست داشتنی است، تلاوت قرآن است.
و تلاوت یعنی خواندن و عمل کردن به قرآن.
جیبهای خالی
هرچه جیبهای ما خالیتر باشند، لباسها خوشفرمتر شده و خود ما هم خوش اندامتر میشویم. و هر چه جیبها پرتر باشند، لباسها بیشتر شکل و شمایل و زیبایی خود را از دست میدهند.
انفاق یعنی اینکه انسان جیبهای خود را خالی کند.
وقتی انسان اهل انفاق باشد خود زیبا شده و جاذبه و جذابیتی پیدا میکند.
اینکه فاطمه زهرا(س) در این عالم این قدر خوش درخشید، بخشی به خاطر همین بخشش و انفاق و ایثار او بود، اساساً او عاشق و شیدای انفاق بود و میفرمود:
حببالی من دنیاکم الانفاق فی سیبیلالله
یعنی من به انفاق در راه خدا عشق می ورزم ، و این دنیای شما را به خاطر انفاق دوست دارم. یعنی دوست دارم جیبهای خود را خالی کنم، و اگر اعتبار و عزت و آبرویی دارم خرج راحت و رفاه و آسودگی خوبان کنم.
نفس و بازدم
این نفس و بازدم ما که بیرون میآید به دلیل اینکه یله و آزاد و رهاست، هرگز تبدیل به نوا و آهنگ نمیشود ا ما اگر کسی یک نی مقابل دهان خود داشته باشد و نفس و بازدم خود را در آن بدمد، تبدیل به نوا و آهنگ و موسیقی میشود چرا که این نفس درست است که آزاد نیست ولی پایبندی به آن ریتم و آهنگ میدهد.
ما آدمها هم همینطوریم اگر یله و رها باشیم هرز میرویم و نمیتوانیم یک آهنگ جاودانه پدید بیاوریم. اما اگر بنده باشیم و پایبند دین خدا، میمانیم و میدرخشیم، خوش هم میدرخشیم.
لَم یَکُن فِی الاُمَه اَعبَد مِن فاطِمه
یعنی در میان امت پیامبر(ص) بندهترین و پایبندترین آدمها به دین خدا فاطمهی زهرا(س) بود و به همین دلیل هم توانست در عالم آهنگی ماندگار از خود به یادگار بگذارد.
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
آب جاری
برای یک آب جاری و در حرکت هیچ تفاوتی نمیکند، که از دل یک کویر خشک و برهوت حرکت کند یا از میان یک مزرعهی سبز و زیبا. سرعت و شتاب آن هم هیچ کم نخواهد شد، چرا که هدف دارد و میرود تا به هدف بنشیند.
فاطمهی زهرا(س) آب روان بود به همین دلیل هیچگاه به هیچ کجای زندگی دلبسته نشد، او عبور کرد چون هدف داشت و چون هدف داشت دل نمیبست، وارسته بود و نه وابسته.
او زاهدترین امت پیامبر(ص) بود:
لَم یَکُن فِی الاُمَه اَزهَد مِن فاطمه
یعنی در میان امت پیامبر(ص) وارستهای مانند فاطمهی زهرا(س) که دلبسته به هیچ چیز نباشد، پیدا نمیشد.
آینه
شما در برابر آینه اگر خندان باشی چهرهای خندان میبینی و اگر گریان باشی چهرهای گریان را تماشا میکنی.
این دنیا هم آینهوار است، از این رو شما همان میبینی که هستی و انجام میدهی.
هر دست که دادند همان دست گرفتند
این فرمولی است که قرآن کریم دارد و میگوید:
«اِن اَحسَنتُم اَحسَنتُم لِاَنفُسِکم وَ اِن اَسَاتُم فَلَها؛
یعنی اگر خوبی کنی خوبی میبینی و اگر بدی کنی بدی میبینی.»
فاطمهی زهرا(س) این فرمول را خوب فهمیده بود، لذا علی(ع) فرمود:
«لا اَغضَبَتنِی فاطمه
فاطمهی زهرا(س) هیچگاه مرا ناراحت نکرد.»
چون میدانست که در این عالمِ آینهوار اگر کسی را ناراحت کند دیری نمیپاید که همان ناراحتی به خود او باز میگردد.