*نقش بانوان در انتفاضه
(قسمت سوم)
انتفاضه در لغت به معنای جنبش و خیزش است و در واقع قیامی مردمی است که از تمامی روشهای سیاسی توأم با سازش و رفتار ارتجاعی ناامید شده و دریافتهاند که پیروزی صرفاً در گرو مقاومت خود آنان است، بدین ترتیب ملت مسلمان فلسطین وارد مجموعهای از عملیات دلیرانه در سراسر میهن اشغالی گردید که پاسخی بود به اشغالگران و یأس اعراب.
این حرکت عمومی از سال 1987 م آغاز گردید. انتفاضه بسیار نیرومند و پرسرعت انجام گرفت - برگرفته از حرکت پرندگان است؛ هنگامی که میخواهند از قطرات باران جمع شده بر روی پرهای خود با حرکتی برقآسا رهایی یابند - و تمام معادلات رژیم صهیونیستی را برهم ریخت. انتفاضهی مسجدالاقصی از 28 سپتامبر 2000 م آغاز شد. این خیزشها زیانهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فراوانی به اشغالگران قدس وارد ساخت و حتی موجب مهاجرت معکوس، تخریب بخش گردشگری و مخدوش گردیدن و جدایی بینالمللی این رژیم گردید.1 در انتفاضهی مسجدالاقصی طی پنج سال شمار شهیدان به 4172 نفر و تعداد مجروحان به 45718 نفر رسید. در این میان 783 نفر از شهدا، افراد کمتر از هجده سال بودند و شمار زنان به شهادت رسیده 269 نفر بود.2
امروزه زنان فلسطینی در قیام انتفاضه با تمامی توان حضور دارند و علیرغم کمبودها در اردوگاههای فلسطینی، همواره فرهنگ مبارزه و شهادت طلبی را به فرزندان خود منتقل مینمایند. نقطهی عطف حرکت زنان در این خروش فراگیر، انسانهای فداکاری است که از مرگ هیچ گونه هراسی ندارند. آنان با آغوش باز شهادت فرزندان، همسران و برادران خود را میپذیرند و گویی ریشههای مبارزات مردمی در اعماق قلب این شیرزنان قرار گرفته است. انتفاضه موجب شده که زنان در روبهرو گردیدن با خصم خطرناک احساس قدرت و عزت کنند و از حبس، شکنجه و شهادت نترسند. وقتی ارتش رژیم صهیونیستی جوانی را دستگیر میکند زنان با شعار و فریاد به یاری او میشتابند و با نظامیان مزبور درگیر میشوند. مادران و خواهران مسلمان فلسطینی امروزه دیگر صرفاً به پرورش دلاورمردان عرصهی دفاع و جهاد اکتفا نمیکنند بلکه دوشادوش آنها به این عرصهها گام مینهند؛ عدهای در این حرکتهای تدافعی گروهی در پستهای بازرسی صهیونیستها و جمعی در بمبارانهای هوایی و حتی توسط تیرهای مستقیم تانکها، به شهادت رسیدهاند. زنانی بودند که در باغهای زیتون و در حالی که مشغول کار بودند توسط تک تیراندازان صهیونیستی در خاک و خون خویش غلطیدند. به راستی جالب، اثرگذار و شگفتآفرین بود مادر شهید «الغرازی» واقع در اردوگاه «الشبوره» واقع در رفح وقتی خود لباس رزم را بر تن فرزندش پوشانید و او را طی سه مرحله راهی جبهههای نبرد نمود. او در زمرهی بانوانی است که به گردانهای «عزالدین قسام» شاخهی نظامی جنبش اسلامی حماس پیوسته و دست به عملیات شهادت طلبانه علیه صهیونیستها زدهاند. «آمنه القری» موفق شد از داخل زندان نامهای را به بیروت منتقل کند که در آن به افشاگری علیه جنایات صهیونیستها پرداخته بود. این نامه آن قدر برای اشغالگران خطرآفرین گردید که آمنه را به زندان انفرادی منتقل کرده و ارتباط او را با دیگر زندانیان قطع کردند. پس از این کار یکی از هم سلولیهایش در اعتراض به این تصمیم، اعتصاب غذای گستردهای را در زندان به راه انداخت به نحوی که صهیونیستها ناگزیر شدند از فشار خویش بر روی زندانیان بکاهند. 3
«محمدکریم عبدالسلام» در پژوهشی تحت عنوان «زن فلسطینی میان دو انتفاضه» میگوید: آنچه اهمیت نقش زنان فلسطینی را بیش از هر چیزی نشان میدهد فعالیتهای بی شائبهی آنان در پشت جبهه و خطوط مقدم است. آنان نقش مهمی در اقتصاد انتفاضه دارند و با صرفهجویی کامل و تحریم تولیدات صهیونیستی در انتفاضهی اول، سعی در ایفای نقش خود در پیشبرد امور اقتصادی داشتهاند. بانوان با احیای تنورهای قدیمی برای پخت نان، مشارکت در کشت زمینهای آبی و حتی دیم و جدا نشدن از همسر خود در شرایط بحرانی و نیز تهیهی کیک، مربا و تولید شیر و به فروش گذاشتن آنان، برای امرار معاش کوشیدهاند. از دیگر وظایف مهم این زنان نقش اجتماعی و تلاشهای ایشان برای فلسطینی کردن واقعیتهای اجتماعی و نیز کوشش برای به کارگیری سمبلهای مربوط به میراث فرهنگی این سرزمین است. مشارکت بانوان در ایجاد تغییر حتی در مناسبتهای اجتماعی و تبدیل سنتهای زندگی و مناسبتهای آن به عیدهای انقلاب و نیز دور شدن آنها از جهان تنوعها تا حدود زیادی مفید واقع شده است. آنان پیوسته افکار و تحولات روزمرهی خود را به نبرد و دلجویی از آسیبدیدگان و حمایت روحی و معنوی از شوهران خود اختصاص دادهاند.
زنان نقش آموزشی را به عنوان معلم در کنار فرزندان (به خصوص هنگام بسته بودن مدارس) و نیز با تشکیل جمعیتهای زنان به ویژه در انتفاضهی اول بخوبی ایفا کردهاند. زنان فلسطینی علیرغم این همه ناگواری و نگرانی و فشارهای سیاسی و اجتماعی به حفظ کانون خانواده و تداوم نسل مبارز و مقاوم، اهتمام ورزیدهاند به همین دلیل میزان طلاق در بین آنان بسیار اندک و درصد باروری ایشان رو به افزایش است. آنان عقیده دارند این وضع موجب میگردد هویت ملی خود را در برابر اشغالگران صیانت نمایند. زنان فلسطینی برای تقویت حرکت انتفاضه در زمینههای سندیکایی و سیاسی نیز فعالند، از جمله شرکت در تحصنها و تظاهرات، مصاحبه با هیأتهای خارجی، قرار گرفتن در برابر دوربینهای تلویزیونی و درخواست لغو موافقتنامهها با دشمن صهیونیستی و ... . آمار قابل توجه زنان شهید، بیانگر آن است که زن فلسطینی تلاش میکند تا هر چه در توان دارد در خدمت جنبش انتفاضه و اهداف پربار آن قرار دهد.
*حماسهی زنان حماسی
فلسطین اشغالی شبیه یک لوزی کوچک است که در گوشهی غربی آن منطقهی کوچکی به نام «غزه» قرار دارد. این منطقه 15 سال قبل یکی از استانهای فلسطین بود. این نوار باریک 45 کیلومتر طول و بین 6 تا 11 کیلومتر عرض دارد و مساحت آن به 365 کیلومتر بالغ میگردد. از شمال غربی به دریای مدیترانه و از جنوب شرقی به ارتفاعاتی محدود است. زمینهای شیبدار میان این دو منطقه قابل کشت هستند و در آنها محصولاتی چون زیتون، انگور، انجیر و بادام به دست میآید. کار در کارخانههای نساجی بافندگی، صنایع فلزی و تولید محصولات ساختمانی هم شغل دیگر ساکنان غزه است، با این حال در غزه بیکاری زیاد است و جمعیت جوان آن شغل دائمی ندارند. رژیم صهیونیستی از طریق مرزهای آبی و خشکی، این ناحیه را تحت فشار و کنترل شدید قرار داده ضمن این که بارها از طریق دریا، هوا و زمین به این منطقه حمله کرده است. اوج این حملات به مقاومت شگفت مردم غزه در سال 1387 ش منجر شد و پیروزی 23 روزهای را برای مسلمانان غزه رقم زد و رژیم اشغالگر قدس را با آن هیبت نظامی و انواع سلاحهای مدرن و حمایت جهان استکبار وادار به عقب نشینی و شکست نمود.
با این وجود غزه و اهالی آن رنجهای زیادی را تحمل میکنند. برق این منطقه از نیروگاههای داخل فلسطین اشغالی تأمین میگردد که قطع و وصل آن به دست صهیونیستهاست. امکانات درمانی غزه بسیار ناچیز است و بیمارانی که نیاز به درمانهای ویژه و تخصصی دارند باید از منطقه خارج شوند. مدرسههای غزه به طور منظم باز نیستند و به دلیل کمبود آموزش، میزان بیسوادی در آن بالاست. غزه ارتش منسجم مرکزی ندارد و نیروهای نظامی مختلفی امنیت آن را به عهده دارند.4 «حماس» نام اختصاری «حرکت المقاومه الاسلامیه» بوده که جنبشی مردمی است و تلاش میکند زمینهی آزادی ملت فلسطین را از ظلم و ستم اشغالگران قدس فراهم نماید. این جنبش در اواخر دسامبر سال 1987 م از دل گروه «اخوان المسلمین» به وجود آمد. خاستگاه جغرافیایی این تشکل فراگیر منطقهی غزه است. بعد از برگزاری انتخابات پارلمانی فلسطین در سال 2006 م حماس توانست اکثریت کرسیها را به دست آورد و از آن زمان مردم این سامان شاهد دولتی از سوی حماس بودند. تشکیلات مزبور تحت فشار استکبار قرار گرفت تا رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسد ولی دولت حماس به رهبری «اسماعیل هنیّه» در برابر این خواسته باطل پایداری نمود.5
جنبش حماس در فعالیتهای خود توجه خاصی به مشارکت گستردهی زنان دارد. آنها از طریق فعالیتهای مختلف در تمام شهرها و اردوگاههای فلسطینی، مشارکتی فعال در تقویت آگاهی و رشد اسلامی بانوان فلسطینی داشته، توانستهاند در اغلب مساجد حضوری مؤثر داشته باشند و از این سنگر مقدس به عنوان کانون اصلی تلاشهای فکری و فرهنگی خود استفاده کنند.
جنبش زنان مسلمان حماس نقش مهمی در گسترش پوشش اسلامی و حجاب در نوار غزه داشته است. کسی که در خیابانها و معابر این قلمرو مظلوم ولی مقاوم، گام برمیدارد به وضوح به این مسئله پی میبرد و بهندرت زنی را بدون حجاب اسلامی مشاهده میکند. فعالیت نقش مهم زنان باعث گردید که جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) چند تن از خواهران مسلمان را در تمامی انتخابات محلی نامزد کند و حتی یکی از آنان را به ریاست شهرداری یکی از نواحی فلسطین بگمارد. علیرغم مشکلاتی که فراروی زنان برای تصدی پستهای مهم و ورود به مراکز تصمیمگیری وجود دارد، زنان فلسطینی عضو جنبش حماس موفق شدهاند غالب این دشواریها و موانع را که مخالف آموزههای اسلامی است پشت سر گذارند و به همگان ثابت کنند که قادرند در عین حفظ عفاف و پاکدامنی، به حق خود در ورود به مراکز تصمیمگیری برسند.
«ام نضال فرات» از اولین زنان جنبش مقاومت فلسطین (حماس) برای ورود به پارلمان فلسطین در سال 1384 ش بود. این بانوی شصت ساله مادر سه شهیدی است که در جریان انتفاضه به شهادت رسیدهاند. از سال 1997 م هر ساله کنفرانسی در غزه به منظور جذب زنان در جنبش و تقویت مبانی فهم عمومی برپا میشود. در کنفرانسی که در سال 2005 م برگزار شد خانم «اصلاح جد» استاد علوم سیاسی در دانشگاه کرانهی باختری و کارشناس نقش زنان در تشکیلات اسلامی، سخنرانی کرد او گفت: «به کمک انتفاضهی دوم تصویر مقاومت و درستکاری حماس در مقایسه با «حکومت خود گردان» فلسطین مشخص شده و امت فلسطینی به سوی حماس جلب شدهاند.»
خانم «راشا رنتیسی» همسر شهید «عبدالعزیر رنتیسی» (از رهبران موفق حماس) است. او در غزه اقامت دارد و سرپرست تشکیلات حمایت از بانوان است. او با پوشش سادهی اسلامی - شامل مقنعه و مانتوی مشکی - مشغول فعالیت است. او میگوید: «همگی ما به اهمیت کار و آموزش برای نسلهای بعدی باور داریم.» او یکی از وفادارترین افراد به جنبش حماس است. هر هفته این جنبش از یکی از همسران مبارزان درخواست میکند تا دیگر همسایگان و آشنایان خویش را برای شرکت در آموزشهای مذهبی، فرهنگی و ارشادی دعوت نماید. تلاشی که برای افزایش مشارکت سیاسی بانوان سودمند است، به علاوه آنان مسائل و مشکلات خویش را با مربی خویش در میان میگذارند. این کلاسها توسط خانم اصلاح جد برگزار میگردد.
در سالهای اخیر یک تشکل زنانهی مسلح و قوی توسط حماس در شاخهی مقاومت فلسطین شکل گرفت. یکی از مشهورترین زنان شاخهی مقاومت فلسطین که «امید جهی» نام دارد میگوید: «ما زنان علاوه بر نقش مادری، همسر مبارزانیم و آنان را برای شرکت در جهاد ترغیب میکنیم و خود نیز مانند زمان حضرت رسول اکرم(ص) مهیای شرکت در فعالیتهای مسلحانه و نظامی هستیم.»6
خوابگاه دانشجویی «النور» محل اقامت جمعی از دانشجویان دانشگاه «النجاه» نابلس است؛ ساختمانی چند طبقه که توسط شاخهی دانشجویی حماس و جهاد اسلامی اداره میشود و صرفاً دختران مسلمانی در آن زندگی میکنند که به گروه حماس گرایش دارند. جنبش مذکور از توان فکری، تخصصی و آموزشی این دختران در فعالیتهای نیکوکارانه در مدارس، مهدکودکها و دیگر خوابگاههای دانشجویی استفاده میکند. «آلا» که یکی از این دختران است میگوید: «اگرچه ما بانوان در حملات نظامی به طور مستقیم حضور نداریم ولی از جنبههای دیگر خود را موظف به حمایت از حماس میدانیم.» البته معدودی از اعضای جنبش در نبردها هم مشارکت جدی دارند. در انتفاضهی مسجدالاقصی زنان در عملیات انتحاری شرکت کردند. «دارین ابو عایشه» اهل نابلس اولین زن شهید حماس بود که در عملیات موسوم به القدس نامش به سر زبانها افتاد. او در گردان «الاقصی» عضویت داشت.
*عملیات استشهادی زنان
در طول چهار سال انتفاضهی مسجدالاقصی به طور میانگین سالانه 260 نفر صهیونیست به هلاکت رسیدهاند. رادیو رژیم صهیونیستی طی گزارشی به تعدادی از بانوان فلسطینی اشاره کرده که از آغاز انتفاضهی مزبور در عملیات انتحاری که منجر به کشته شدن قوای اسرائیلی گردیده شرکت کردهاند. عملیات شهادتطلبانه همچنان مهمترین هم و غم دختران فلسطینی است. هر چند تعداد اینگونه فداکاریها در میان زنان محدود است اما انعکاس بسیار گستردهای در منطقهی خاورمیانه و حتی جهان داشته است و اشغالگران صهیونیست را هراسان کرده است. یک نمونه از آنها شهید «زینب علی سالم» است؛ روزی که او قرار بود برنامهی استشهادی را به اجرا درآورد، نظامیان اشغالگر، تردد دختران را بسیار کنترل کرده و آن را محدود ساخته بودند، با این حال در کمتر از یک ساعت از نابلس به قدس رفت؛ امری که نیروهای امنیتی را نگران نمود. کسی تاکنون این پاسخ را نیافته که به راستی چگونه زینب به این منطقه رسید و چنین عملیاتی را انجام داد. چند ساعت بعد از این برنامه، ارتش اشغالگر، اردوگاه وی را مورد حمله قرار داد و منزل خانوادهاش را منهدم کرد. مادرش در حالی که به دخترش افتخار میکرد گفت: «ما باید دِین خودمان را به سرزمین فلسطین اینگونه بپردازیم. من از کار زینب احساس افتخار میکنم و فکر میکنم او را درست تربیت کردم.»
یکی دیگر از شیرزنان فلسطینی «احلاو التمیمی» نام دارد. او به همراه یکی از برادران شهادت طلب به نام «عزالدین مصری» عملیات مشترک موفقیتآمیزی را به اجرا درآورند. نحوهی کار آنان به این شکل بود که هر دو سوار بر اتومبیلی شده و احلاو خود رانندگی آن را عهدهدار گردید تا صیونیستها به آنان شک نکنند و تصور نمایند این دو، زوج جوانی هستند که برای تفریح به خارج شهر میروند. بدین وسیله عزالدین را از کرانهی باختری رود اردن به قدس غربی منتقل کرد و وقتی به محل عملیات رسیدند این خواهر مجاهد رو به وی کرد و گفت: «اگه فکر میکنی کمی تزلزل داری من آمادهام.» اما عزالدین از او تشکر کرد و تصمیم جدی خود را برای عملیات اعلام کرد و به محض آن که احلاو از منطقه خارج شد کمربند انفجاری خود را منفجر کرد و 21 صهیونیست را به هلاکت رسانید و متجاوز از 100 نفر را زخمی کرد. احلاو بعدها دستگیر و زندانی شد. حدود 100 نفر از دختران و زنان فلسطینی که قصد اجرای عملیات شهادت طلبانه داشتهاند در زندانهای اشغالگران قدس به سر میبرند.7
«هنادی جرادات» مجری عملیات شهادت طلبانهی ماکسیم در حیفا بود که گروهان قدس، شاخهی نظامی جنبش جهاد اسلامی فلسطین مسئولیت آن را برعهده گرفت. هنادی فارغ التحصیل رشتهی حقوق بود. وی به ترویج شریعت اسلامی در میان اعضای خانواده، همسایگان و خویشاوندان روی آورد به گونهای که پس از مدتی به منبع جذب اهالی منطقه تبدیل شد و مردم برای شنیدن سخنانش از یکدیگر پیشی میگرفتند. او نوارهای مذهبی را در میان دوستان دانشجوی خود پخش میکرد.
نیروهای اشغالگر، عملیات استشهادی او را زلزلهای ویرانگر توصیف کردند که آثارش تا دهها سال بر این رژیم باقی خواهد ماند. آنان منزل پدری وی را منهدم کردند و خانوادهاش به منزل کوچکی رفتند. وقتی مردم به دیدن پدرش میآمدند او به آنان میگفت: «دخترم وکیلی بود که جان خود را در راه ارزشهای عالی فلسطین فدا کرد و من بر این ایثارش افتخار میکنم. رنجها و دردهای ما و نیز جنایات صهیونیستها روحی حماسی و مقدس را در وجودش دمید و دست به کاری زد که حاکمان زورگو و اشغالگر قدس را درمانده ساخت.» صهیونیستها قبلاً در برابر چشمهای او دو برادرش «فاری» و «صالح» را به شهادت رسانیده بودند. او که مدام اشغالگران را لعن میکرد به جنبش جهاد اسلامی پیوست و این حماسه را رقم زد.8
1. تأثیر شگرف انتفاضه بر معادلات بحران فلسطین، مرکز اسناد و مطالعات راهبردی فلسطین، روزنامهی اطلاعات، 8/7/1383، ش23161، و 23168 ص12.
2. نگاهی به پدیدهی انتفاضه، نشریهی گلبانگ، ش136،27/1/1385، ص12
3. روزنامهی جمهوری اسلامی، 18/8/1383، س7342.
4. روزنامهی همشهری، 11/11/1386، ش4479، بخش ضمیمه.
5. آشنایی با جنبش مقاومت اسلامی فلسطین، هفتهنامهی بعثت، نیمهی اول بهمن ماه ، 1387.
شماره 1352، ص3، و نیز بنگرید به کتاب جهان اسلام دیروز امروز، نگارنده.
6. روزنامهی کیهان، 24/11/1384، ش18452، به نقل از گزارش لوموند، ترجمهی آتینا محمدیان.
7. ماهنامهی ندا القدس، 1/4/1383 و نیز ماهنامهی نداء المقاومه، تیر و مرداد 1383.
روزنامهی جمهوری اسلامی، 18/8/1383، ش7342.1.
8. مجلهی پاسدار اسلام، ش377، دی 1383، ص25 و نیز مجلهی نداء القدس، خرداد 1382.