رضایت از زندگی (قسمت پنجم)

نویسنده


پیامدهای مقایسه­ی صعودی

مقایسه­ی صعودی (مقایسه کردن خود با افراد فرادست در مادیات)، پیامدهایی دارد که به طور مستقیم، بر سطح رضایت از زندگی تأثیر می­گذارد. این پیامدها عبارتند از:

  1. اندوه

مقایسه­ی صعودی، شادی را از دل­ها می­رباید و لبخند را از لب­ها می­زداید.

امام باقر(ع) می­فرماید:

هر کس به آن­چه در دست دیگران است، چشم بدوزد، اندوه او طولانی می­گردد و خشم او آرام نمی­گیرد. 1

در این حدیث، به «طولانی شدن» حزن اشاره شده است. در حدیث دیگری، پیامبر خدا(ص) به «شدت» حزن پرداخته، می­فرماید:

کسی که به آن­چه در دست دیگران است، چشم بیندازد، اندوهش فراوان می­شود و خشم او آرام نمی­گیرد.2

 

  1. حسرت

کسی که مقایسه­ی صعود­ی کند، فهرست بلندی از نداشته­ها را برای خود تهیه می­کند و به خاطر آن­چه ندارد، پیوسته افسوس می­خورد و کسی که پیوسته چنین باشد، همانند کسی است که می­خواهد جان دهد. روزی جبرئیل(ع) بر پیامبر خدا(ص) نازل شد و گفت: «ای پیامبر خدا، خداوند متعال بر تو سلام می­فرستد و می­گوید: بخوان:

«بسم الله الرحمن الرحیم. و لاتمدّنّ عینیک الی ما متّعنا به ازواجاً منهم؛3

به نام خداوند بخشایش­گر مهربان. و چشمان خود را مدوز به آن­چه گروه­هایی از آنان را از آن بهر­ه­مند ساختیم.»

پس از نزول این آیه­ی شریف، پیامبر خدا(ص) به کسی گفتند این پیام را به گوش مردم برساند که:

هر کس با ادب الهی تربیت نشود، از حسرت خوردن بر دنیا، نفسش به شماره می­افتد.4

مقایسه­ی صعودی، آن قدر زندگی را بر انسان سخت می­کند که گویی انسان در حال جان کندن است و در این شرایط نمی­توان زندگی آرام و لذت بخشی را انتظار داشت.

  1. ناسپاسی و بی­تابی

ناسپاسی مربوط به نعمت­هاست و بی­تابی، مربوط به سختی­ها. انسان موفق، کسی است که از سویی به آن­چه دارد آگاه بوده، نسبت به آن شاکر باشد و از سوی دیگر، نسبت به سختی­ها بردبار بوده، از بی­تابی کردن بپرهیزد. کسی که شاکر نیست، از آن­چه دارد بی خبر است و یا آن­چه را دارد، نعمت نمی­داند و لذا از آن لذت نمی­برد و کسی هم که بردبار نیست، سختی­ها را تحمل نمی­کند و بی­تاب می­گردد و همین، مشکل او را افزایش می­دهد و در مجموع، نبود سپاس­گزاری و بردباری، موجب نارضایتی از زندگی می­گردد.

ناسپاسی و بی­تابی نیز ریشه در مقایسه­ی صعودی دارند. پیامبر خدا(ص) در این باره می­فرماید:

کسی که ... در دنیای خود به کسی که بالاتر از اوست نگاه کند و نسبت به آن­چه ندارد افسوس خورد، خداوند، نه او را شاکر می­نویسد و نه بردبار.5

2. مقایسه­ی افزاینده

مقایسه­ی نزولی ( مقایسه کردن خود با افراد پایین­تر در مادیات)، یکی از عوامل افزایش شادکامی و رضامندی است به همین جهت از توصیه­های دین به پیروان خود، استفاده از مقایسه­ی نزولی است. پیامبر خدا(ص) وقتی می­خواهد کسی همانند ابوذر را تربیت کند، به او توصیه می­کند که از مقایسه­ی صعودی پرهیز کرده، به مقایسه­ی نزولی روی بیاورد.

او خود در این باره می­فرماید:

پیامبر خدا(ص) مرا به هفت چیز سفارش کرد: این­که نگاه کنم به کسی که پایین­تر از من است و  ننگرم  به کسی که بالاتر از من است .. .6

اگر انسان، خود را با زندگی­های بهتر مقایسه کند، دچار تلخ­کامی و نارضایتی می­گردد و از زندگی خود لذت نمی­برد.

اگر چنین اتفاقی افتاد، یکی از بهترین مقابله­ها، استفاده از مقایسه­ی نزولی است. این روش، از آموزه­های اولیای دین است. امام باقر(ع) در این باره می­فرماید:

بپرهیز از این­که نگاه کنی به کسی که برتر از توست ... پس اگر از این کار (نگاه به بالا دست)، چیزی بر تو وارد شد، به یاد آور زندگی پیامبر خدا(ص) را که غذایش از جو و شیرینی­اش خرما و هیزمش شاخه­های خشک شده­ی نخل بود، هرگاه یافت می­شد.7

گاهی انسان، تصور می­کند بد بودن وضع زندگی به خاطر پشت کردن خدا به انسان بوده، نشانه­ی نگون بختی است. بررسی زندگی افرادی هم­چون پیامبر خدا(ص) و دیگر اولیای دین، این تصور باطل را می­زداید، چون انسان می­بیند کسانی هم که برترین انسان­ها بوده­اند، از زندگی­های معمولی و بلکه سخت، برخوردار بوده­اند و بدین سان، آرام می­گیرد و از آن احساس ناخوشایند و آن تصور نادرست، دور می­گردد. هم­چنین پیامبر خدا(ص) می فرماید:

 

هر گاه یکی از شما به کسی نگاه کرد که در مال و جمال از او برتر است، به آن­چه پایین­تر از اوست نگاه کند.8

نکته­ی جالبی که در این حدیث وجود دارد، این است که همیشه مقایسه کردن در مال و ثروت نیست؛ گاهی ممکن است که انسان در جمال و زیبایی دست به مقایسه بزند. این مسئله، در میان جوانان و به ویژه در میان دختران، بیش­تر مشاهده می­شود. مقایسه کردن خود با کسانی که زیباترند، موجب غم­گینی و رنجوری می­شود. این نیز یک مقایسه­ی صعودی است. در چنین مواردی با استفاده­ از مقایسه­ی نزولی می­توان این احساس ناخوشایند را از خود دور ساخت.

هم­­چنین ممکن است مقایسه­ی صعودی در جمال، در یک زندگی خانوادگی شکل گیرد و کسی همسر خود را با همسر زیباتری (چه مرد باشد و چه زن) مقایسه کند. این مقایسه (که می­تواند در اثر دیدن خود فرد یا تصویر او شکل گیرد)، داوری مقایسه کننده را تحت تأثیر قرار داده، ادراک او را تغییر می­دهد. تحقیقات، نشان داده­اند که اگر کسی قبل از داوری و ارزیابی درباره­ی کسی، فرد یا افراد جذاب­تر و زیباتری را دیده باشد، فرد مورد نظر، با جذابیت و زیبایی کم­تری در نظر او ارزیابی می­شود.9

هم­چنین تحقیق دیگری ثابت کرده است که مردان، هنگامی که عکس­های زنان بسیار زیبا را می­بینند، همسران مورد علاقه­ی خود را با جذابیت کم­تری ارزیابی می­کنند.10 بنابراین، مقایسه­ی صعودی هم می­تواند در بعد مالی باشد و هم در بعد زیبایی. در هر صورت، برای کاستن از اثرات منفی آن، می­توان از مقایسه­ی نزولی استفاده کرد.

کارکرد روانی مقایسه­ی نزولی

مقایسه­ی نزولی، توهم زا نیست بلکه نقاط مثبت و امیدوار­کننده­ی زندگی را که زیر سایه­ی سیاه مقایسه­ی صعودی از دیده­ها پنهان شده است، آشکار می­کند. مقایسه­ی نزولی، از آن دست آموزه­هایی نیست که می­گوید: «به خود تلقین کن که وضع خوبی داری  و از بهترین زندگی­ها برخورداری و در بهترین مکان­ها ساکن هستی و بهترین شغل و همسر را داری و ...» این­ها توهم خوشی است. آموزه­ی دین، نه مقایسه­ی صعودی ناامید کننده را می­پذیرد و نه تلقین­های توهم زا را. آموزه­ی دین، مبتنی بر درک واقعیت­ها و شناخت نقاط مثبت موجود است، نه توهم وجود آن­ها. پرورش یافته­ی دین، نه با ناامیدی زندگی می­کند و نه با تخیل و توهم؛ بلکه با واقعیت­ها زندگی می­کند و به آن­چه دارد می­اندیشد.

 پیامبر خدا(ص) در این باره می­فرماید:

به کسی که پایین­تر از شماست بنگرید و به آن­که بالاتر از شماست، نگاه نکنید؛ که این کار، برای آن­که نعمت­های خدا را ناچیز نشمرید، بهتر است.11

انسان متعادل، با کمال شهامت می­پذیرد که ممکن است دیگران چیزهایی داشته باشند که او ندارد؛ ولی در عین حال، او نیز چیزهایی بسیاری دارد که دیگران ندارند و انسان می­تواند به آن­ها دل­خوش کند و امیدوارانه زندگی کند. نادیده گرفتن داشته­ها و ناچیز شمردن آن­­ها هنر نیست؛ هنر، آن است که انسان حتی با کوچک­ترین امکانات، از روحیه­ای قوی و بانشاط برخوردار باشد.

پیامدهای مقایسه­ی نزولی

  1. سپاس­گزاری

سپاس­گزاری، متوقف بر نعمت­شناسی است و مقایسه­ی نزولی، چون نعمت­ها را آشکار می­سازد، موجب سپاس­گزاری می­گردد. به همین جهت، امام علی(ع) می­فرماید:

به کسانی که بر آن­ها برتری داده شده­ای، بسیار نگاه کن که این، از دروازه­های شکر است.12

مقایسه­ی نزولی را به کار ببندید تا آن­چه را دارید. بیابید و از آن، خرسند گردید و شکر آن را به جای آورید. گاهی نعمت­های فراوانی در درون زندگی ما و در کنار ما هستند، ولی ما احساس بدبختی می­کنیم؛ چون از وجود آن­ها خبر نداریم. بیایید این نعمت­های ناپیدا را بیابیم.

 

  1. افزونی نعمت

انسان، خواستار افزایش بهره­مندی است و تمایل دارد که زندگی خود را توسعه دهد. در این راه، یکی از اولین کارهایی که صورت می­گیرد، نارضایتی از وضع موجود و ناسپاسی نسبت به آن است. این در حالی است که کتاب «قانون زندگی» راه افزایش نعمت را سپاس­گزاری از نعمت­های موجود می­داند.

خداوند متعال در قرآن کریم می­فرماید:

«لئن شکرتم لأ زیدنّکم و لئن کفرتم انّ عذابی لشدید13؛

اگر سپاس­گزار باشید، حتماً بر شما می­افزاییم و اگر ناسپاسی کنید، حقیقتاً عذاب من شدید است.»

پس باید سپاس­گزار بود و سپاس­گزاری، متوقف بر مقایسه­ی نزولی است. بنابراین، برای افزایش بهره­مندی باید از مقایسه­ی نزولی استفاده کرد. بر  همین اساس، امام علی(ع) می­فرماید:

و به کسی که پایین دست توست نگاه کن تا سپاس­گزار نعمت­های خدا باشی و شایسته­ی افزایش او گردی و ساکن جود او شوی.14

 

  1. قناعت کردن

قناعت یعنی راضی بودن به آن­چه هست. کسی می­تواند قانع باشد که به آن­چه موجود است راضی باشد و هنگامی انسان از چیزی راضی می­شود که آن را «کافی» بداند. مقایسه صعودی، احساس ناکافی بودن را به هم­راه می­آورد؛ چون موجب ناچیز شماری داشته­ها می­گردد. اما مقایسه­ی نزولی، منجر به احساس کافی دانستن می­شود؛ چون داشته­های زندگی را نمایان می­سازد. نمی­گوییم مقایسه­ی نزولی موجب می­شود که انسان تصور کند بالاترین روزی­ها را دارد؛ بلکه مقایسه­ی نزولی، این احساس را به وجود می­آورد که با همین مقدار هم می­توان زندگی کرد؛ چون دیگرانی را دیده که در وضع سخت­تری زندگی می­کنند.

و بدین سان، قناعت شکل می­گیرد؛ قناعت یعنی بسنده کردن به آن­چه هست. امام صادق(ع) به حمران فرمود:

ای حمران! نگاه کن به کسی که در زندگی، از تو پایین­تر است و به کسی که در زندگی، از تو بالاتر است ننگر که این کار [مقایسه­ی نزولی] تو را نسبت به آن­چه برایت تقسیم شده، قانع­تر می­سازد و بهتر تو را شایسته­ی زیادت پروردگارت می­کند.15

4: افزایش آستانه­ی بردباری

وقتی انسان، زندگی­های پایین­تر را ببیند، از یک­سو به آن­چه دارد آگاه می­شود و به سپاس و ستایش خدا می­پردازد و از سوی دیگر، متوجه می­شود زندگی او آن­قدر هم سخت و غیر قابل تحمل نیست. بدین ترتیب، ناراحتی او کاهش می­یابد، تنیدگی و فشار روانی او به حداقل می­رسد و توان تحمل و بردباری او افزایش می­یابد.

پیامبر خدا(ص) در  باره­ی این حقیقت می­فرماید:

کسی که ... در دنیای خود به پایین­تر از خود نگاه کند و خدا را به خاطر برترهایی که به او داده، ستایش کند، خداوند، او را سپاس­گزار و بردبار می­نویسد. [محسوب می­کند]16

توان تحمل نداشتن، همیشه به دلیل بزرگی سختی نیست؛ گاهی به دلیل بزرگ شماری آن است. مقایسه­ی صعودی، در اندازه­ی سختی زندگی اغراق کرده، آن را بیش از اندازه­ی واقعی­اش نشان می­دهد؛ اما مقایسه­ی نزولی آن را تعدیل کرده، به اندازه­ی خودش و یا حتی کوچک تر از آن­چه هست، کاهش می­دهد. این کار، موازنه را به نفع صبر و بردباری تغییر داده بدین وسیله، امکان تحمل را افزایش می­دهد.

  1. تفسیر القمی، ج2، ص66؛ (الزهد، ابن مبارک، ص47).
  2. الکافی، ج2، ص315؛ تفسیر القمی، ج1، ص381.
  3. 3.        طه، آیه­ی 131.
  4. بحار الانوار، ج71، ص348، فقه الرضا، ص364.
  5. کنز العمال، ج3، ص255، ح6423.
  6. الخصال، ج2، ص345، المحاسن، ج1، ص11.
  7. الکافی، ج2، ص137؛ مشکاه الانوار، ص130.
  8. صحیح البخاری، ج7، ص187، ر. ک: اعلام الدین، ص233.
  9. این تحقیق، توسط کنریک در سال 1993 م. انجام شده است (ر. ک: روان­شناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلام، ص253).
  10. این تحقیق نیز توسط کنریک و همکاران او در سال 1980 م، انجام شده است (ر.ک: همان جا).
  11. صحیح مسلم، ج8، ص213؛ روضه الواعظین، ج2، ص454.
  12. نهج البلاغه، نامه­ی 69، غررالحکم، ح6158.
  13. ابراهیم، آیه­ی 7.
  14. مستدرک الوسائل، ج8، ص337.
  15. الکافی، ج8، ص244؛ تحف العقول، ص360؛ علل الشرایع، ج2، ص559.

16.  سنن الترمذی، ج4، ص74.