مقدمه

بدون شک انسان تشنه­ی محبت است و محبت، از اساسی­ترین نیازهای اوست. شاید راز این امر، در این نکته نهفته باشد که هرکس خود را دوست دارد و دلش می­خواهد محبوب دیگران باشد. احساس محبوبیت به دل انسان شادی و آرامش و امید می­بخشد. در حالی که اگر کسی احساس کند محبوب دیگران نیست، خود را در این دنیای پر از آشوب تنها و بی­کس دیده، بدین جهت همیشه پژمرده و افسرده خواهد بود.

کودک نیز - که انسان کوچکی است - بیش از بزرگان نیاز به محبت دارد. او همان گونه که به غذا احتیاج دارد، به محبت و نوازش نیز نیازمند است. کودک نمی­فهمد در کاخ زندگی می­کند یا در کوخ ولی به خوبی می­فهمد که محبوب دیگران است یا نه؟ نیاز به محبت نه تنها در انسان بلکه در برخی حیوانات نیز مشاهده می­شود هر چند این نیاز در انسان شدید و در کودک شدیدتر است. او با احساس محبوبیت می­تواند آرام و راحت به رشد و نمو خویش ادامه دهد. ضمن این که محبت در امر تربیت نیز بسیار مؤثر است.

این تحقیق درصدد است اهمیت محبت به کودکان، شیوه­های ابراز آن، آثار تربیتی و آسیب­های آن را مورد بررسی قرار دهد.

مفاهیم

قبل از ورود به مباحث اصلی ابتدا لازم است، مفهوم دو  واژه­ی «محبت» و «تربیت» بررسی شود:

محبت از ماده­ی «حبّ» است و حب، دوست داشتن معنا می­دهد. این واژه­ محبّت در لغت به معنای خواستن و اراده­ی چیزی است که آن را خیر می­بینی و یا خیر می­پنداری.1

در بیان دیگری آمده است: «محبّت عبارت است از دوست داشتن و میل شدید به سوی کسی و یا چیزی؛ و در مقابل آن بغض و نفرت است.»2

در اصطلاح، محبّت عبارت است از میل و گرایش طبع به سوی چیزی که لذّت­آور است و اگر این میل قوّت گیرد عشق نامیده می­شود. ضد آن کراهت قرار دارد و آن عبارت است از نفرت و رمیدگی طبع از چیزی که خالی از درد و رنجی نباشد. هرگاه این کراهت شدّت گیرد دشمنی نامیده می­شود.3

از آن چه بیان گردید استفاده می­شود، که معنای لغوی و اصطلاحی محبّت چندان تفاوتی با هم ندارند و در هر دو مورد به معنای میل و گرایش انسان به سوی محبوب اوست.

تربیت واژه­ی عربی و مصدر باب تفعیل است: «تربیت از ماده­ی «رَبَوَ» به معنای رشد دادن قو­ای جسمی، عقلی و اخلاقی آمده است چنان­که در معجم الوسیط آمده: «او را تغذیه کرد و رشد داد و قوای جسمانی، عقلانی و اخلاقی او را رشد داد.»4

دانشمندان تعلیم و تربیت برای واژه­ی تربیت، معانی مختلفی بیان کرده­اند که در این تحقیق تنها به ذکر یکی از آن موارد اکتفا می­شود: «تربیت عبارت است از برانگیختن، شکوفا کردن و رشد دادن استعدادهای انسان، در جهت کمال به وسیله­ی تلاش متربی [کسی که مورد تربیت است]، همراه با فراهم کردن زمینه­ها و عوامل مؤثر لازم.»5

براساس این تعریف، فاعل اصلی در فرایند تربیت خود متربی است یعنی او باید خود با استفاده از زمینه­ها و شرایطی که فراهم شده، تلاش نماید تا استعدادهای نهفته در وجودش شکوفا شده، به کمال مطلوب برسد. نقش مربی تنها فراهم آوردن زمینه­ها، شرایط و عوامل مؤثر، در امر تربیت، است.

اهمیّت محبّت به کودک در اسلام

محبّت به کودک از دیدگاه اسلام اهمیت زیادی دارد و پیشوایان دینی سفارش­های فراوانی به آن نموده­اند. از آن جایی که اولین سرپرست کودک، خانواده به ویژه، پدر و مادر هستند، لازم است به این نیاز کودک توجّه ویژه داشته باشند و بدانند که پاسخ­گویی صحیح به این نیاز، پایه و اساس تربیت کودک را تشکیل می­دهد. در واقع ارضای این نیاز در وجود کودک باعث آرامش و سلامت روانی و امنیت خاطر او می­گردد. به دلیل نقش تأثیرگذار محبّت در تربیت کودک، پیشوایان دینی توصیه­های فراوانی به آن نموده­اند، چنان که پیامبر اکرم(ص) درباره­ی محبّت به کودک فرمود: «احبّوا الصبیان و ارحموهم ...؛ کودکان خود را دوست بدارید و با آن­ها مهربان باشید... .»6

در بیان نورانی از امام صادق(ع) محبّت به کودک عامل دریافت رحمت پروردگار معرّفی گردیده، چنان که می­فرماید: «انّ الله عزّوجّل لیرحمُ الرجل لشدّة حبّه لولده؛ خداوند بنده­اش را به واسطه­ی شدّت محبّتی که به فرزندش دارد، مورد رحمت قرار خواهد داد.»7

امام صادق(ع) می­فرماید: «حضرت موسی(ع) عرض کرد: "پروردگارا بهترین عمل نزد تو کدام عمل است؟" خداوند متعال پاسخ داد: "حبّ الاطفال فانّی فطرتهم علی توحیدی... ؛ دوست داشتن کودکان بهترین عمل است زیرا آفرینش آن­ها بر خدا پرستی و توحید است".»8

با توجّه به این چند روایتی که بیان گردید، می­توان گفت که محبّت به کودک از دیدگاه اسلام اهمیّت زیادی دارد و در منابع دینی مورد تأکید فراوان است؛ محبّت به کودک، بهترین عمل در پیشگاه خداوند بوده، دارای ثواب و اجر معنوی فراوان است.

محبّت به کودکان در سیره­ی معصومین(ع)

محبت به کودک علاوه بر این که در سخنان معصومان(ع) بازتاب گسترده یافته، در سیره­ی عملی آن­ها نیز از جایگاه ویژه­ای برخوردار است. آنان همواره از روش محبّت در فرایند تربیت کودکان بهره می­گرفتند. مهر و عطوفت رسول اکرم(ص) شامل همه­ی کودکان می­شد. وقتی ایشان از سفر مراجعت می­فرمودند و در راه، با کودکان مواجه می­شدند، به احترام آنان می­ایستادند. کودکان می­آمدند و حضرت بعضی را در آغوش می­گرفتند و بعضی را در پشت و دوش خود سوار می­کردند و به اصحاب خود نیز توصیه می­کردند که چنین کنند. بچّه­ها از این صحنه­های مسرّت­آمیز بی­اندازه خوش­حال می­شدند و این خاطرات شیرین را هرگز فراموش نمی­کردند.9

زمانی که حضرت عبّاس(ع) و زینب(ع) کودک بودند روزی امام علی(ع) در حضور دخترش زینب(س) فرزندش عبّاس(ع) را بوسید. دخترش عرض کرد: «پدرجان آیا او را دوست می­داری»؟ حضرت فرمود: «آری.» حضرت زینب(س) عرض کرد: «گمان می­کردم، کسی به جز خدا را دوست نداری» «فبکی ثمّ قال: الحبّ لله و الشفقة للأولاد؛ امیرالمؤمنین(ع) گریست و سپس فرمود: محبّت مخصوص خداوند است و شفقت برای فرزندان.»10

شاید منظور این باشد که دو چیز داریم: یک، دل­دادگی و دیگر شفقت و مهرورزی؛ دل­دادگی مخصوص خداوند بوده، شفقت و مهرورزی برای فرزندان است.

«مفضل بن عمر» می­گوید: «بر امام موسی کاظم(ع) وارد شدم. دیدم که آن حضرت فرزند خود علی بن موسی الرضا(ع) را در دامان خود نشانده بود و او را می­بوسید و زبانش را می­مکید و او را بر شانه­ی خویش می­گذاشت و در بغل می­فشرد و می­گفت: "بابی و انت ماأطیب ریحک و اطهر خلقک و ابین فضلک ...؛ پدرت به فدایت، چه بوی خوش و چه طبع پاک و چه فضایل آشکار و برجسته­ای داری".»11

معصومین(ع) علاوه بر فرزندان خود، کودکان دیگر را نیز دوست داشتند، چنان­که «اسامه» نقل کرده است: «پیامبر اکرم(ص) مرا به زانوی خود می­گذاشت و حسن(ع) را بر زانوی دیگر خود و ما را به هم می­فشرد و می­فرمود: "اللّهم ارحمهما فانّنی ارحمهما؛ خدایا بر این دو رحم کن که من آن­ها را مورد ترحم قرار داده­ام".»12

آن چه بیان شد نمونه­هایی از برخورد محبّت­آمیز معصومین(ع) با کودکان است. از این چند نمونه می­توان به خوبی استفاده کرد که آن بزرگواران همواره با کودکان با محبّت، مهرورزی، شفقت و مهربانی برخورد می­کردند. به این نکته نیز باید توجّه کرد که محبّت به کودک باید به گونه­­ای باشد که کودک مزه­ی آن را بچشد و این امر زمانی امکان پذیر است که پدر و مادر در عمل، محبّت خود را به او نشان دهند، بنابراین تنها دوست­داشتن کودک در دل و علاقه­مندی قلبی به او کافی نیست. او باید نشانه­های محبت والدین را ببیند و علاقه­ی قلبی آن­ها را آشکارا حس ­کند.

شیوه­های ابراز محبّت به کودکان

مربیان با روش­های مختلف می­توانند محبّت را به کودکان ابراز بدارند که به برخی از آن­ها اشاره می­شود:

1-    در آغوش گرفتن

یکی از راه­های محبّت به کودک در آغوش گرفتن اوست. مربی - به ویژه پدر و مادر - برای ابراز محبّت خود به کودک، می­تواند او را در آغوش بگیرد و از این طریق محبّت خود را نسبت به او ابراز بدارد. پیامبر اکرم(ص) در زمان کودکی امام علی(ع) از این روش بهره می­گرفت و او را در آغوش می­فشرد، چنان که امیرالمؤمنین خود حکایت می­کند.

این جملات امیرالمؤمنین(ع) نشان می­دهد که پیامبر اکرم(ص) نسبت به امام علی(ع) علاقه­ی زیادی داشت و او را مانند فرزند خود در دامانش پرورش می­داد و با در آغوش گرفتن او نهایت محبّت خود را به او ابراز می­داشت.

2- بوسیدن

راهی دیگر که می­توان به وسیله­ی آن محبّت خود را به کودکان ابراز داشت، بوسیدن آنان است. پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) در تربیت کودکان به این شیوه عمل می­کردند و به دیگران نیز توصیه می­نمودند، تا کودکان خود را ببوسند و به این وسیله محبّت خود را نسبت به آنان ابراز دارند. بوسیدن کودکان در روایات اسلامی به عنوان یک کار با ارزش به حساب آمده و اجر و پاداش زیادی در قبال آن وعده داده شده است.

اما صادق(ع) فرمود: «اکثروا من قبلة اولادکم فانّ لکم بکلّ قبلة درجةٌ فی الجنة؛ فرزندان خود را زیاد ببوسید، چرا که برای شما در برابر هر بوسه، درجه­ای در بهشت فراهم خواهد شد.»13

روزی پیامبر اکرم(ص) فرزندان خردسال خود امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را می­بوسید. «اقرع بن حابس» عرض کرد: «من ده فرزند دارم که تاکنون هیچ یک از آن­ها را نبوسیده­ام». پیامبر به او نگاه کرد و فرمود: «من لایَرحم لایُرحم؛ کسی که رحم نکند، به او رحم نمی­شود.»14

مردی آمد حضور پیامبراکرم(ص) و عرض کرد: من هرگز کودکی را نبوسیده­ام. هنگامی که آن مرد از نزد رسول خدا رفت. حضرت فرمود: «هذا رجل عندی من اهل النّار؛ این مرد نزد من اهل دوزخ است.»15

در بیان دیگری از پیامبر اکرم(ص) آمده است: «من قبّل ولده کتب الله له حسنة؛ هرکس فرزند خود را ببوسد خداوند در برابر هر بوسه اجر و مزدی خواهد داد.»16

از منظر امیرمؤمنان(ع) بوسیدن فرزند، نشانه­ی، مهرورزی و رحمت، است، چنان که می­فرماید: «قبلة الولد رحمةٌ... ؛ بوسیدن فرزند نشانه­ی مهربانی و محبّت است.»17

3- خطاب با نام نیکو

یکی از شیوه­های ابراز محبّت به کودکان صدا کردن آنان با نام زیبا و احترام آمیز است. خواندن با نام نیک نشان­دهنده­ی محبّت و احترام انسان به طرف مقابل است. به همین دلیل اسلام که دین محبّت و دوستی است، همواره به پیروان خود دستور می­دهد تا همدیگر را با نام نیک بخوانید و از به کار بردن نام زشت بپرهیزید: «و لاتنابزوا بالالقاب...».18 معصومان(ع) همیشه کودکان را با احترام و نام نیک صدا می­کردند. آنان از ابتدا در هنگام نام گذاری، برای آن­ها نام نیک و زیبا انتخاب می­نمودند و نام نیکو را نخستین حق فرزند به عهده­ی پدر می­دانستند، چنان­که امام علی(ع) می­فرماید: «اول ما یبرأ الرجل ولده ان یسمّیه باسم حسن فلیحسن احدکم اسم ولده؛ اولین نیکی که پدر در حق فرزند خود انجام می­دهد، نام نیکوست. پس باید همه­ی شما نام نیک بر فرزند خود بگذارید.»19 و اگر کسی و یا کودکی نام زشت و نامناسب داشت نام او را به نام نیک تغییر می­دادند. برای کودکان در دوران کودکی کنیه تعیین می­کردند که مبادا دیگران آن­ها را به الفاظ زشت، تمسخرآمیز، یا تحقیرکننده کنیه دهند. در سیره­ی معصومین(ع) موارد زیادی مشاهده شده که هنگام صحبت با فرزندان خود از لفظ «یا بنیّ»20 «فرزند عزیزم» استفاده می­کردند و به این وسیله محبّت خود را به فرزندان­شان ابراز می­داشتند؛ همان گونه که در قرآن نیز، همین واژه توسط لقمان خطاب به فرزندش به کار برده شده است.21 پیامبر اکرم(ص) می­فرماید: «بادرو اولادکم بالکنی قبل ان تغلب علیهم الالقاب؛ قبل از این که دیگران به فرزند شما القاب زشت بدهند، به آن­ها کنیه­ای نیکو بدهید.»22

4- کشیدن دست نوازش به سر کودک

یکی دیگر از شیوه­های محبّت به کودک کشیدن دست نوازش به سر او است. این عمل بیانگر محبّت، مهرورزی و شفقت انسان نسبت به کودک است. در سیره­ی عملی پیامبر اکرم(ص) که نمادی از محبت، مهرورزی و رحمت پروردگار نسبت به همه­ی انسان­ها است، آمده است که برای ابراز محبّت خود به کودکان از این روش بهره می­گرفت، چنان که نقل شده است: «و فیه کان النبی(ص) اذا أصبح أمسح علی رؤوس ولده و ولد ولده؛ پیامبر چون صبح می­کرد، دست نوازش به سر فرزندان و نوه­های خود می­کشید.»23

5- هم­بازی شدن با کودک

یکی از شیوه­های ابراز محبّت به کودک هم­بازی شدن با اوست. بازی، از مهم­ترین عوامل رشد جسمانی، اجتماعی، عاطفی، اخلاقی و عقلانی کودک است. مهارت­ها و تجارب کودک در اثر بازی رشد کرده، کنج­کاوی­های طبیعی او برانگیخته می­شود. بازی توانایی­های کودک را به کار انداخته و خلاقیت­های او را به همراه می­آورد. بازی برای کودک یک فعالیت طبیعی است که سبب رشد همه جانبه­ی او می­شود. کودک از طریق بازی نحوه­ی زندگی را در جامعه می­آموزد لازم است مربیان و سرپرستان کودک را به ویژه پدران و مادران خود نیز، در بازی کودکان شرکت کنند.

بزرگ­سالان با شرکت در بازی کودکان، ضمن آموزش بازی­های جدید به آن­ها، می­توانند بسیاری از ارزش­های اخلاقی را از این طریق بیاموزند. علاوه بر آن، این کار نوعی احترام به کودک و شخصیت دادن به اوست زیرا در این صورت کودک احساس می­کند، خود و شغلش (بازی) آن­قدر اهمیت دارد که والدین یا مربیان به او توجه کرده، با او هم­کار و هم­بازی شده­اند.24

معصومان(ع) علاوه بر این که خود در بازی کودکان شرکت می­کردند، به دیگران نیز توصیه می­نمودند. چنان که از «جابربن عبدالله انصاری» نقل شده که: «بر پیامبر(ص) وارد شدم و دیدم که حسن(ع) و حسین(ع) بر پشت آن حضرت سوارند و پیامبر برای آنان زانو زده و خم شده و می­­فرماید: "چه شتر خوبی دارید و چه هم­بازی خوبی هستید شما".»25

علامه مجلسی در مورد سیره­ی فاطمه­(ع) روایتی را نقل می­کند: «و کانت فاطمة ترقّص ابنها حسناً و تقول:

اشبه اباک یا حسن    واخلع عن الحق رسن    و اعبدالهاً ذامنن          ولاتوال ذاالاحن؛ حضرت فاطمه(س)  فرزندش حسن(ع) را بالا و پایین می­انداخت و می­گفت ای حسن، مانند پدرت باش، حق را صریح بیان کن و خدای منان را عبادت نما و با انسان کینه­توز دوستی مکن.»26

از این روایت، استفاده می­شود، که زهرای مرضیه(س) در ضمن بازی با فرزندش، مفاهیم تربیتی و اخلاقی را نیز به او آموزش می­داد.

پیامبراکرم(ص) به دیگران نیز سفارش می­کند تا با کودکان بازی نمایند چنان که می­فرماید: «من کان عنده صبیٌّ فلیتصاب له؛ کسی که نزد او کودکی است، باید برای او کودکی کند.»27

امام علی(ع) نیز می­فرماید: «من کان له ولدٌ صبّا؛ کسی که فرزندی دارد، با او کودکی کند.»28

بنابراین بازی می­تواند یکی از روش­های ابراز محبّت به کودک باشد.

6- سلام به کودکان

روش دیگری برای ابراز محبّت به کودکان، سلام کردن به آنان است. سلام، نشان دهنده­ی احترام انسان به دیگری و شخصیت دادن به اوست. سلام به کودکان در سیره­ی معصومان(ع) به ویژه پیامبراکرم(ص) از جایگاه ویژه­ای برخوردار است و یکی از سنّت­های حسنه­ای به حساب می­آید که آن حضرت بر جای گذاشته است. پیامبر اکرم(ص) همیشه به کودکان سلام می­کرد. «مالک بن انس» گفت: «انّ رسول الله مرّعلی الصبیان فسلّم علیهم؛ پیامبر بر کودکان گذشت و به آن­ها سلام کرد.»29

امام رضا(ع) به نقل از پدران خود فرمود: «پنج چیز را تا هنگام مرگ ترک نخواهم کرد، از جمله سلام بر کودکان تا این کار پس از من سنتی برای دیگران باشد.»30

7- هدیه

یکی دیگر از روش­هایی که برای محبّت به کودکان کاربرد دارد هدیه است. هدیه آوردن برای خانواده، به ویژه کودکان، در اسلام فراوان توصیه شده و در قبال آن اجر معنوی زیادی وعده داده شده، چنان که به نقل از ابن عبّاس آمده است، که گفت: «من دخل السوق فاشتری تحفةً فحملها الی عیاله کان کمامل صدقةٍ الی قوم محاویج ولیبداً بالاناث قبل الذکور فانّه من فرح ابنةً فکانّما دعتق رقبة؛ کسی که وارد بازار شود هدیه­ای بخرد و به سوی خانواده­اش ببرد مانند کسی که صدقه را به سوی افراد نیازمند برده، است. در دادن هدیه باید از خانم­ها، آغاز نماید زیرا کسی که دختری را خوشحال کند مانند کسی است که بنده­ای را در راه خدا آزاد کرده است.»31

  1. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، چاپ اول، 1416ه.ق، ص 214.
  2. حسن، مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج 2، ص 152.
  3. جلال الدین مجتبوی، علم اخلاق اسلامی، ترجمه­ی جامع السعادات، ج 3، ص 159.
  4. ابراهیم مصطفوی و همکاران، معجم الوسیط، ج1، ص 321.
  5. مرتضی زاهدی، نظریه­های تربیتی اسلام، ص 142.
  6. محمد بن حسن حرعاملی، وسائل الشیعه، ج 21، ص 483.
  7. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 102، ص 91.
  8. حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج 15، ص 114.
  9. محمدباقر مجلسی، پیشین، ص 43، ص 285.
  10. حسین نوری، پیشین، ص 215.
  11. محمد بن حسن حرعاملی، پیشین، ج 18، ص 557.
  12. صحیح بخاری، ج 7، ص 26.
  13. محمد باقر مجلسی، پیشین، ج 104، ص 92.
  14. محمد بن حسن حرعاملی، پیشین، ج 21، ص 485.
  15. همان.        
  16. همان.
  17. همان، ج 93.
  18. حجرات، آیه 11.
  19. محمدبن حسن حرعاملی، پیشین، ص 289.
  20. نهج البلاغه، نامه 31.
  21. حسن بن علی حرانی، تحف العقول، ص 83.
  22. محمد حسن طباطبایی، سنن النبی، ترجمه حسین استادولی، ص 15.
  23. دکتر سوسن، سیف و همکاران، روان شناسی رشد، ج 1، ص 231.
  24. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه رضا شیخی، ج 13، ص 48.
  25. محمدبن حسن حر عاملی، پیشین، ج 15، ص 203.
  26. همان.
  27. محمد باقر مجلسی، پیشین، ج 16، ص 229.
  28. محمدحسین طباطبایی، پیشین، ص 42.
  29. محمدبن حسن حرعاملی، پیشین، ج 21، ص 515.
  30. سوسن سیف و همکاران، پیشین، ص 219.
  31. گلستن هاوس، پرورش اعتماد به نفس در کودکان، ترجمه بهار ملکی، ص 2.