نویسنده

سخت­گیری والدین

25 سال سن دارم ولی به سبب سخت­گیری­های فراوان پدر و مادرم با خواستگاران در مسائل مادی، هنوز ازدواج نکرده­ام.  آیا این قدر سخت­گیری لازم است؟

آن­چه آموزه­های دینی و روش اولیای الهی به ما می­آموزد، عدم سخت­گیری با خواستگاران در مسائل مالی است.

اگر خواستگاران شما شرایط مطلوب از جهت اعتقادات، اخلاق، اصالت خانوادگی و ... و امکانات اولیه­ی مادی را برای ازدواج دارند، سخت­گیری والدین بزرگوار شما در مسائل مادی از جمله مهریه، خودرو، منزل و پول فراوان، شایسته نیست.

تأکید اولیای الهی بر دین و اخلاق افراد بوده است. رسول خدا(ص) فرمود:

اِذا جَائکُم مَن تَرضَونَ خُلُقَه و دینَه فَزَوّجُوه اِلّا تَفعَلُوه تَکن فِتنَه فِی الارضِ و فساد کبیر.1

وقتی کسی [به خواستگاری دخترتان] آمد که از اخلاق و دین او راضی هستید، [دخترتان را ] به ازدواجش درآورید که اگر چنین نکنید، آشوبی در زمین و فسادی بزرگ رخ خواهد داد.

آن بزرگوار در ازدواج دختر خود فاطمه­ی زهرا(س) نیز این گونه عمل کرد و بر خواستگار با ایمان دخترش، علی بن ابی­ طالب(ع) در مسائل مالی سخت نگرفت.2

در مواردی خواستگار، تحصیلات عالی خود را به پایان رسانده ولی هنوز شاغل نشده است. روشن است که فرد تحصیل کرده بی­کار نمی­ماند؛ به ویژه اگر کمی از توقعات خود در نوع شغل بکاهد، پس منطقی نیست که در این صورت، به دلیل شاغل نبودن خواستگار، او را رد کنند.

ممکن است خواستگار شما تحصیلات عالی هم نداشته باشد اما با فن و صنعت یا هنری آشنا است که می­تواند با آن امرار معاش کند؛ ولی در حال حاضر هنوز شغل مناسبی نیافته. مهم این است که پدر و مادر شما در تحقیقات اولیه به این نکته برسند که این فرد، جر بزه­ی کار را دارد و کسی نیست که تن به کار ندهد و سال­ها سربار خانواده­ی خود و دیگران بماند.

بر اثر سخت­گیری­های والدین، خواستگاران، یکی از پس از دیگری رد می­شوند و سن دختر بالا می­رود و طبیعی است که به میزان بالا رفتن سن، فرصت­ها نیز از بین خواهد رفت و اگر هم دختر در سنین بالا ازدواج کند، بهار شوهرداری او می­گذرد و در وجود نسل هم که میوه­ی درخت ازدواج است، آثار نامطلوبی به جا می­نهد.

باید از والدین عزیزی که در ازدواج فرزندان­شان بی­دلیل سخت می­گیرند پرسید که آیا پدر و مادر خود شما نیز در ازدواج­تان این قدر سخت­گیری کرده بودند؟!

نارضایتی والدین

با دختری آشنا شده­ام و می­خواهم ازدواج کنم ولی پدر و مادرم رضایت نمی­دهند، علت چیست؟

پدران و مادران ایرانی به ویژه مادران، به طور معمول دوست دارند برای ازدواج فرزندشان خود اقدام کنند. این امر برای­شان نوعی آرزو به شمار می­رود و بسیار لذت بخش است. البته با توجه به رنج­های فراوانی که برای بزرگ کردند فرزندشان متحمل شده­اند، برای خود در این مسئله نوعی حق قائلند.

از طرفی نگرانند که نکند انتخاب فرزندشان به سبب غلبه­ی احساسات و عواطف باشد و عاقلانه تصمیم نگرفته باشد.

جالب است که والدین در انتخاب رشته­ی تحصیلی فرزندشان دخالت جدی نمی­کنند و آن گونه که برای ازدواج آنان حساسیت نشان می­دهند، در این مسئله حساسیت چندانی ندارند؛ چرا که می­دانند فرزندشان در انتخاب رشته­ی تحصیلی، محکوم عواطف و احساسات خود نمی­شود و در این مسئله به قدر کافی تعقل می­کند و از آرای مشاوران تحصیلی نیز به خوبی بهره می­برد. خوب است در مسئله­ی ازدواج­تان، رضایت پدر و مادر را جلب کنید. البته مقصود این نیست که حق انتخاب را به آنان بدهید. والدین فقط حق اقدام دارند و حق انتخاب با فرزند است.

جلب رضایت پدر و مادر در ازدواج، افزون بر کاهش درصد خطا و ایجاد آرامش شما (با توجه به آموزه­های دینی ما در باره­ی جایگاه والدین)، در حقیقت کسب رضایت الهی است. این رضایت، توأم با دعای خیر آنان، به طور قطع باعث برکات فراوانی در زندگی و سرمایه­ی بزرگی برای آینده­ی شما خواهد بود و عدم رضایت آنان، افزون بر اضطراب شما، ممکن است خدای نخواسته توفیقاتی را در زندگی از شما سلب کند. گذشته از این­که همسر آینده­ی شما باید مورد پسند و قبول پدر و مادرتان باشد تا مورد حمایت قرار گیرد. والدین­تان باید همسر شما را در جایگاه عروس خانواده دوست داشته باشند و از تجربه­های خود محرومش نسازند که اگر چنین نشود، همسر شما احساس امنیت خاطر نخواهد داشت و به جهت بی­توجهی پدر و مادرتان دچار افسردگی خواهد شد.

  1. کلینی، کافی، ج5، ص347.
  2. برای اطلاع بیشتر در زمینه­ی ازدواج فاطمه(س) ر. ک: ابراهیم بابایی آملی، داستان ازدواج معصومین(ع) انتشارات پیوند با امام.