زهره یزدان­پناه نویسنده، منتقد، پژوهشگر و فیلم­ساز

زهره یزدان­پناه قره­تپه، از جمله زنانی است که در عرصه­ی هنر فعالیت می­کند. وی که متولد 1342 تهران است، کارشناس تاریخ و کارشناس ارشد تاریخ فرهنگ و تمدن ملل اسلامی است.

یزدان­پناه، بیش از دو دهه سوابق فعالیت کارشناسی در مراکز مختلف علمی – پژوهشی، فرهنگی – ادبی و مطبوعات از جمله­: آموزش و پرورش، حوزه، دانشگاه و فعالیت در سازمان­ها و مراکز مختلف را دارد.

عضویت در انجمن قلم ایران، مدرس دوره­های مختلف ادبیات داستانی، داور دوره­های مختلف مسابقات و جشنواره­های سطح کشوری در زمینه­ی ادبیات داستانی و خاطرات دفاع مقدس و ... از جمله دیگر فعالیت­های خانم یزدان­پناه است.

همچنین ایشان در زمینه­ی مستندسازی نیز فعالیت می­کنند.

مجموعه­فیلم­های مستند «موج بیداری» و نیز نگارش سفرنامه در مورد خاطرات شهدای ناوگان آزادی، بهانه­ی گفت­ وگوی­مان با زهره یزدان­پناه است. مجموعه­ی مستند «موج بیداری» محصول حوزه­ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی است که وی علاوه بر حضور جدی در بخش ترجمه،  تدوین، تحققی و نگارش، کارگردان و تهیه کننده­ی این مجموعه نیز بوده است.

خانم یزدان­پناه کمی درباره­ی مجموعه­ی مستند «موج بیداری» و قضیه­ی ناوگان آزادی غزه توضیح بدهید.

-                     «موج بیداری»، مجموعه­ی مستندی در مورد حادثه و شهدای ناوگان آزادی غزه است که در 31 ماه می 2010 مصادف با 10 خرداد 1389، مورد هجوم نظامیان رژیم اشغالگر قدس واقع شد.

کشتی «ماوی مارمارا»، با حدود 600 مسافر از ادیان، زبان­ها و ملیت­های مختلف به همراه 5 کشتی اعزامی دیگر از سایر ملل، به اهداف کمک­های انسان­دوستانه و به قصد رساندن کمک­های غذایی، دارویی، پزشکی و مصالح ساختمانی به مردم مظلوم و تحت محاصره­ی غزه، در تاریخ 27 می 2010 مصادف با 6 خرداد 1389 از بندر آنتالیای ترکیه به راه افتاد. اما در شامگاه 31 می، در آب­های بین المللی مدیترانه، مورد تعقیب غیر قانونی و هجوم نیروهای اسرائیلی قرار گرفت و حدود 9 نفر از سرنشینان کشتی «ماوی مارمارا» - که همگی از ترکیه بوده­اند - شهید و حدود 54 نفر از آن­ها آن مجروح شدند. نیروهای صهیونیستی، سرنشینان این کشتی را از کودک یک سال و نیمه تا پیرمرد 85 ساله اسیر کردند و ضمن تصرف غیر قانونی کشتی، سرنشینان آن را با وارد کردن رنج و سختی­های بسیار به اسرائیل بردند و بدون رعایت حقوق قانونی، به زندان انداختند. سپس به خاطر واکنش­های مردم در جهان از جمله محاصره­ی کنسولگری رژیم اشغالگر قدس در استانبول، مجبور شدند که اسرای ناوگان آزادی را رها کنند.

واقعه­ی کشتی «ماوی مارمارا» یا همان «مرمره آبی»، شهادت و زخمی شدن تعداد قابل توجهی از سرنشینان آن و رسوایی رژیم صهیونیستی، علاوه بر تأثیرات جهانی، تأثیر شگفت­انگیزی روی مردم ترکیه، به خصوص جوانان این کشور گذاشته است. با توجه به این که ترکیه برای اولین بار در مقابله با رژیم اشغالگر قدس، شهید می­دهد، این رژیم، تلاش می­کند که تأثیر این واقعه را نه تنها در اذهان مردم ترکیه بلکه در اذهان مردم جهان کم­رنگ و به مرور زمان محو کند. تولید مستند «موج بیداری» و نگارش کتاب در زمینه­ی شهدای ناوگان آزادی در راستای خنثی سازی این توطئه است.

در ارتباط با این موضوع، سعی کردیم با خانواده و دوستان شهدای کشتی «ماوی مارمارا» که در شهرهای مختلف ترکیه از جمله در «استانبول»، «دیاریکر» کردستان ترکیه و «آدی یامان»، «آدنا»،  «اسکندرون» و ... بودند، مصاحبه کنیم. مصاحبه­هایی هم با مسافران کشتی و شاهدان این حادثه انجام دادیم. در این ارتباط حتی به سراغ مجروحان این حادثه هم رفتیم. محور مصاحبه­ها، حادثه­ی ناوگان آزادی و وقایع پیرامون آن بود. حتی وقتی در شهر «سیرت» ترکیه بودیم، به ما اطلاع دادند که کشتی «ماوی مارمارا» که در تصرف اسرائیل بوده است، روز بعد به بندر اسکندرون ترکیه می­رسد. ما به رغم خستگی ناشی از فعالیت روزانه، همان شب و بدون استراحت خودمان را به بندر اسکندرون رساندیم و موفق به دیدار با کاپیتان و برخی از سرنشینان کشتی شدیم تا در قالب تصویر و نیز کتاب، اثر خوبی برای تاریخ آیندگان داشته باشیم.

*جرقه­ی تولید مجموعه­ی مستند «موج بیداری» درباره­ی شهدای ناوگان آزادی چگونه شکل گرفت؟

-                     فکر اولیه، فقط ثبت خاطرات شهدای ناوگان آزادی بود که در شورای برنامه­ریزی و فعالیت­های حوزه در امور لبنان و فلسطین شکل گرفت بعد از طرح موضوع، قالب اولیه­ای که من برای آن در نظر گرفتم، کتاب در گونه­ی سفرنامه بود تا زمینه­ای باشد که در گام­های بعدی، تبدیل به داستان­های کوتاه، بلند و فیلم­نامه برای آثار داستانی کوتاه و بلند شود. بعد، ایده­ی ثبت تصویری و تولید فیلم مستند شکل گرفت که پیشنهاد آن از سوی خود من انجام شد و برای تحقق این ایده، در بخش مربوط به تولید فیلم مستند در تیم اعزامی، نیاز به یک تصویر بردار داشتم. پس از تصمیم و تصویب در شورای حوزه­ی هنری، در مورد ثبت مکتوب و ثبت تصویری خاطرات شهدای ناوگان آزادی و حوادث پیرامون آن در قالب کتاب سفرنامه و نیز مجموعه­ی فیلم مستند، از سوی مسئولین مختلف حوزه­ی هنری حمایت­ها و هماهنگی­ها لازم انجام گرفت و تیم ما، راهی سفر ترکیه شد.

-                     به هر حال این گامی خوب و ارزشمند بود که حوزه­ی هنری با زبان هنر، در زمینه­ی موضوع شهدای ناوگان آزادی غزه و حوادث پیرامون آن در راستای مبارزه با رژیم اشغال­گر قدس در فضای جنگ نرم در سطح بین­المللی، برداشت.

*انگیزه­ی شخصی خود شما در تولید چنین اثری چقدر مؤثر بوده است؟

-                     خوب، اولاً من قبل از این موضوع، برای حضور و همراهی در کشتی «به سوی غزه» که قرار بود از ایران راهی غزه شود، ثبت نام کرده بودم؛ به عنوان هنرمندی که زبان هنری را برای بیان اعتقاداتش انتخاب کرده و در صورت ضرورت حاضر است جانش را هم در راه اعتقادات، ارزش­ها و آرمان­های انقلاب اسلامی و شهدای آن بدهد، می­خواستم در کشتی حضور داشته باشم. آن زمان عازم کربلا بودم. وقتی اسمم را با احتمال همه­ی خطرات جانبی آن، برای راهی شدن به غزه می­نوشتم، گمان نمی­کردم که وقتی از کربلا باز گردم، کشتی «به سوی غزه» به دلایل مختلف از ایران حرکت نخواهد کرد و این که من، به خاطر حادثه­ی ناوگان آزادی و شهدای آن، راهی ترکیه خواهم شد و در مورد آن، هم کتاب خواهم نوشت و هم فیلم مستند، خواهم ساخت.

پشتوانه­ی همین قضیه هم، اعتقاد به سخن حضرت امام (ره) هم بود که فرموده بودند: «اسرائیل باید از بین برود». ساخت این اثر نیز، نوعی مبارزه با رژیم اشغالگر قدس و سهیم شدن در ایجاد زمینه برای نابودی اسرائیل بود که گمان می­کنم، اثرش کمتر از همراه شدن با کشتی «به سوی غزه» نبود.

*در طول کار تولید این فیلم، با چه مشکلاتی مواجه بودید؟

- کمبود وقت یکی از مهم­ترین مشکلات ما در روند تولید این اثر بود چون قصد داشتیم قسمت اول این مجموعه­ی مستند را روز قدس روی آنتن ببریم. دو روز قبل از ماه مبارک رمضان به ایران رسیدیم و می­بایست تا روز قدس همه­ی مراحل ترجمه­ و دوبل و تدوین قسمت اول را تمام می­کردیم. تقریبا روزی 18 ساعت  کار با زبان روزه در ماه مبارک انجام می­دادیم و در روزهای آخر، با 48 ساعت بیداری، توانستیم با همکاری سایر دوستان، قسمت اول را روز قدس روی آنتن بفرستیم.

گرچه خواستن توانستن است، اما در واقع، دست خدا پشت این کار بود چون در بعضی مراحل، مشکلی در روند کار ایجاد می­شد و وقتی امیدمان از همه جا قطع می­شد، این خدا بود که گره گشایی می­کرد و کار را پیش می­برد.

*استقبال خانواده­های شهدای ناوگان آزادی از تیم شما چه طور بود؟

- خیلی خوب بود. به خصوص خانواده­های شهدا وقتی متوجه می­شدند که از ایران آمده­ایم و هدف­مان چیست برخورد و استقبال خیلی خوبی داشتند. از آن جایی که شهدا فقط متعلق به خانواده­ی خودشان نیستند و به همه­ی امت اسلامی و به همه­ی فطرت­های پاک و وجدان­های پاک بیدار تعلق دارند، خود خانواده­های شهدای ناوگان آزادی هم، به همین موضوع معتقد بودند. بنابراین، اشتراک آرمان­ها و ارزش­های متعالی و حتی دردهای مشترک، باعث نزدیک شدن قلب­ها می­شد. به هر صورت، همین هم، از برکت خون شهداست.

*ضرورت تولید چنین برنامه­هایی، تا چه حد احساس می­شود؟

- ببینید، دوره، دوره­ی جنگ نرم است و سردمداران این جنگ نرم، صهیونیسم بین­المللی، به سردستگی آمریکا و رژیم اشغال­گر قدس هستند. پس باید شرایط و فضای موجود از جنبه­های مختلف فرهنگی، هنری و سیاسی را درک کرد و برایش برنامه­ریزی کرد. در چنین فضایی باید مانند کماندوی فرهنگی، عمل کرد و به موقع وارد میدان شد و پاسخ مناسب داد. تولید آثاری مانند «موج بیداری» از جمله موارد درک فضای جنگ نرم و مواجهه­ی مناسب  با آن است.

یادم هست همسر یکی از شهدای ناوگان آزادی می­گفت: «ما می­دانستیم اسرائیل ظالم است اما تا این حدش را انتظار نداشتیم» ببینید، پس هنوز لازم است که تلاش شود تا نقاب از چهره­ی رژیم اشغالگر قدس برداشته شود و چهره­ی واقعی صهیونیسم بین­المللی به سرکردگی آمریکا و اسرائیل نشان داده شود. همین موارد است که ضرورت تولید این­گونه آثار را ایجاب می­کند.

*بازتاب پخش این مستند از تلویزیون چگونه بوده است؟

- بازخورد پخش قسمت اول مستند «موج بیداری» از شبکه­ی یک سیما بسیار خوب بوده به طوری که علاوه بر صحبت­های حضوری، از طریق تماس­های تلفنی و پیامک­های مختلف، استقبال و تأثیرگذار بودن این اثر توسط مردم مشخص شد. بعد از اتمام تدوین قسمت­های بعدی، زمینه­ی پخش آن در شبکه­های برون مرزی هم فراهم می­شود تا پیام­های این اثر از جمله­ حقانیت پیام حضرت امام خمینی(ره) که فرمودند: «اسرائیل باید از بین برود»، وسعت جهانی پیدا کند.

*علت این تأثیرگذاری چه می­تواند باشد؟

- یکی از دلایل آن همان است که در خود فیلم هم آمده است. این که دردهای مشترک انسانی، باعث نزدیک شدن قلب­ها و غلیان احساس می­شود. موضوع حادثه­ی ناوگان آزادی غزه و شهدای آن، یک درد مشترک انسانی برای مخاطبان پاک­فطرت است.

*تأثیرات حادثه­ی کشتی «ناوگان آزادی» روی مردم ترکیه را چگونه دیدید؟

- اگر به تاریخ و سوابق سیاسی نگاهی بیندازیم، متوجه می­شویم که ترکیه از اولین کشورهایی بوده که رژیم اشغال­گر قدس را به عنوان یک کشور و دولتی به نام «اسرائیل» به رسمیت شناخته است. البته قضیه­ی ملت­ها از دولت­ها جداست. و تفکرات ضد صهیونیست و فعالیت ضد اسرائیلی در ترکیه هم انجام می­شود، اما باید توجه داشت که مردم ترکیه هم برای اولین بار بوده که در رویارویی با اسرائیل، شهید می­دادند و جنایت­کاری اسرائیل را با همه­ی وجود احساس می­کردند. خود این حادثه، فجایع پیرامون آن و شهادت 9 نفر از مردم ترکیه در ماجرای ناوگان آزادی، تأثیر عجیبی روی مردم گذاشته است و نه­تنها در افزایش موج اسلام گرایی در ترکیه مؤثر بلکه باعث شده که مردم ترکیه برای اندیشه­ها و فعالیت ضد صهیونیستی و ضد استکباری، با انگیزه­تر شوند و هسته­ی مقاومت آن­ها علیه اسرائیل، محکم­تر و گسترده­تر بشود.

*کمی هم درباره­ی سفرنامه­تان بگویید.

«سفرنامه»، یک قالب ادبی است که نه­تنها عناصر خاص خود را برای آفرینش می­خواهد، بلکه مخاطب خاص خود را نیز به دنبال دارد. سفرنامه­ها در طول تاریخ، نه­تنها جنبه­ی ادبی بلکه جنبه­ی پژوهشی برای مردم­شناسان، جامعه­شناسان، سیاست­مداران و ... داشته­اند. برخلاف تصور برخی، خلق آن، خیلی هم آسان نیست اما یکی از مناسب­ترین گونه­هایی است که می­توانست حوادثی چون حادثه­ی ناوگان آزادی و قضایای پیرامونش را به تصویر بکشد. همان طور که بیان برخی مطالب در قالب فیلم جذابیت دارد، بعضی مطالب هم هستند که بهترین جایگاه بیان­شان، کتاب است. من هم سعی کردم در کنار تولید مجموعه­فیلم­های مستند کتاب آن را هم در گونه­ی سفرنامه بنویسم.

*خانم یزدان­پناه چرا قلم و دوربین را برای بیان حرف­های­تان انتخاب کرده­اید؟

-                     چون هنر، بهترین وسیله برای بیان حرف­هاست و قلم و دوربین هم از انواع مناسب ابزارهای هنری هستند.

زیبایی­طلبی، فطرت بشر است. شما حتی وقتی به قرآن - به خصوص به قصه­های قرآنی - نگاه کنید، متوجه می­شوید که خداوند در قرآن کریم هم از زیبایی­های زبان هنری برای سخن گفتن با بنده­هایش استفاده کرده است.

*اگر خاطره­ای از سفر به ترکیه و ساخت این فیلم دارید، عنوان کنید.

- خاطره که زیاد است. اجازه بدهید، بعداً آن­ها را در همان سفرنامه­ای که ذکر کردم و در حال نگارش آن هستم، بخوانید.