نویسنده

هادی جوشقانی

مثنوی زیبای شما، موفق و شیرین است. قافیه­های صحیح، شبکه­های مراعات نظیر و تضاد زیبای واژه­ها، به تأثیرگذاری این سروده افزوده­اند. وزن، بدون افت و خیز و در تناسب کامل با محتواست. فراز و فرود مناسب و خیال­انگیزی بعضی تصاویر شعری از نکات گفتنی دیگر این مثنوی است:

مدتی این پنجره بی­رنگ بود

دست­های انتظار از سنگ بود

فعل ماندن تا ابد تکرار شد

آشنایی­های­مان انکار شد

شیشه بود و دست­های سرد سنگ

شیشه بود و اتفاقی بی­درنگ

عشق بود و التهاب و پنجره

زخم بود و درد بود و حنجره

کاشکی این پنجره یاری کند

لااقل از دل طرف­داری کند

شیشه و دل هر دو از جنس همند

آرزوها، مرزهای مبهمند

شعر و دفتر، لحظه­های مستجاب

بار دیگر، خواندن یک شعر ناب

شاعر بمانید

زهرا نصیری

خواهر عزیز

شعرهای زیبای شما در دو بخش سنتی و آزاد، قابل تقدیر است. از میان سروده­های آزاد، گاه به مواردی برمی­خوریم که از نظر تصویرسازی شاخص­ترند، مانند موارد زیر:

الف) خبر رسید/ گم شده است ماه/  و چه می­دانستند/ که تو آن شب/ میهمان من بودی

ب) ... ای کاش دلم را با درخت پیوند می­زدم/ تا بهار/ شکوفه بارانم می­کرد.

«ای کوکب هدایت» ناخودآگاه ذهن نگارنده را به شعرهای زیبا و تأثیرگذار «یومان ولفگانگ گوته» شاعر شهیر آلمانی معطوف می­کند که در ستایش حافظ سروده است. مانند قطعه­ی زیر:

ای حافظ، در این سفر دور و دراز، در کوره راه­های پر نشیب و فراز، همه جا نغمه­های آسمانی تو رفیق راه و تسلی­بخش دل ماست. مگر نه راهنمای ما هر شامگاهان با صدای دل­کش، بیتی چند از غزل­های شورانگیز تو را می­خواند تا اختران آسمان را بیدار کند و ره­زنان کوه و دشت را بترساند!

در بخش سروده­های سنتی، «پر از شادی و از عشق تو من مست» از جهت قافیه بی عیب است. وزن یک­نواخت است. واژه­ها از خلال شعرهای سبک عراقی گزینش شده­اند و ساختار شیوه­ی حافظ و همانندانش را گوشزد می­کنند. قافیه­ها هر چند تکراری­اند، به­جا و خوب به کار رفته­اند. اما در شعر دوم «دست من پر از ستاره­ها» مصراع دوم، از وزن کلی پیروی نمی­کند؛ یعنی به جای «فاعلات، فاعلات، فع» از «فاعلات، فاعلات، فاعلن» ساخته شده است. با این وجود، رشته­ی خیال ذهن را درگیر می­کند و تازگی آن به دل می­نشیند.

منتظر سایر آثارتان هستیم

علی­اکبر رضایی – قم

برادر گرامی

غزل ارسالی شما خواندنی است. با این که رشته­ی تحصیلی­تان در حوزه­ی ادبیات نیست، علاقه و پشت­کارتان ستودنی است. وزن شعر در مصراع­های شش و ده باید اصلاح و بازنگری شود. وجود هجای اضافی مخل وزن این مصراع­ها است. در مصراع «ای که هر لحظه اسیر قفسی» در رکن پایانی «فعلن» را نمی­توان به فاعلاتن (مطابق سایر مصراع­ها) پذیرفت. بنابراین باید برای این مصراع نیز فکری کنید تا با وزن «فاعلاتن، فاعلاتن، فاعلن» منطبق شود. در این میان نباید از وجود قافیه­ی صحیح یاد شده چشم­پوشی کرد.

به نظر می­رسد علاقه­ی شما به شعر سنتی، فراوان است. نگارنده­ی این سطرها، شما را به مطالعه­ و دقت در سروده­های شاعران موفق گذشته و حال دعوت می­کند. مطمئنا با استعدادی که دارید می­توانید زوایای پنهان این گونه اشعار را کشف کنید و به رموز و دقایق آن­ها پی ببرید و در سایه­ی این دقت و ژرف­اندیشی به شعرهای­تان روحی تازه ببخشید.

یادآوری این نکته لازم است که می­توانید استعداد و ذوق­تان را با تمرین و مطالعه پرورش دهید.

موفق باشید