قال رسول الله(ص): من اقرض مؤمنا قرضا ینظر به میسوره کان ماله فی زکاه و کان هو فی صلاه من الملائکه حتی یؤدیه.1
رسول خدا(ص) فرمود: «کسی که به مؤمنی قرض دهد و منتظر بماند تا توانایی پرداخت را پیدا کند، مال او زکات محسوب شده و خود او مشمول درود ملائکه است تا هنگامی که بدهکار قرض خود را بپردازد».
چکیده: |
«قرض الحسنه»، یک آزمون الهی است، همان طور که نماز، زکات و جهاد آزمونهای الهی هستند و همه در این آزمون، سنجیده میشوند و در این عرصه درجهی خلوص، مروت و انسانیت مشخص میگردد. اسلام بیش از دیگر ادیان آسمانی نسبت به برآوردن نیاز نیازمندان توصیه کرده است و یکی از راههای تحقق این ارزش، قرض الحسنه است. فرهنگ غنی اسلامی با برانگیختن انگیزههای معنوی، درصدد تنظیم رفتارهای اقتصادی در جهت رفع نیازهای اجتماعی است. در این میان شاید قرض الحسنه تنها موردی است که در مقام پاداش از صدقه پیشی میگیرد؛ زیرا قرض الحسنه به دست نیازمند واقعی میرسد و موجب تلاش و کار بیشتر قرضگیرنده میشود اما در صدقه، این جنبهی سازندگی و تربیت نفوس انسانی بسیار کمرنگ است؛ زیرا گیرندهی صدقه، هیچ گونه الزامی به باز پس دادن موضوع مورد صدقه ندارد. با مشخص شدن ماهیت قرض الحسنه و آثار احتمالی آن میتوان شاخصهایی را تعیین نمود که با آن بتوان تجارب کنونی مرتبط با قرض الحسنه را مورد بررسی قرار داد و در صورت امکان، طرحی جهت بهبود آنها ارائه کرد. از ثمرات به دست آمده میتوان به اثرات مثبت قرض الحسنه در تامین اجتماعی، کاهش فاصلهی طبقاتی، مصرف، پسانداز و توزیع درآمد اشاره نمود. اسلام برای طرد عملی ربا، سیستم قرض الحسنه را مطرح کرده است. |
مقدمه
در اسلام، مردم به دادن قرض الحسنه تشویق شدهاند و بدین وسیله بین دنیا و آخرت آنها پیوند ایجاد شده است. اجر اخروی این کار به عنوان یک انگیزهی قوی در پرداخت قرض الحسنه نقش بسیار مهمی ایفا میکند. قرض الحسنه به عنوان یک امر «مستحب» مطرح است و چنانچه بیشتر رعایت شود، از دامنهی فقر کاسته شده، به توازن اقتصادی نزدیکتر میشویم؛ به طوری که یکی از تفاوتهای اساسی مکتب اقتصادی اسلام با سایر مکاتب اقتصادی، توجه خاص به نیازمندان، آسیبدیدگان و اقشار ضعیف جامعه است و برای تامین نیازهای معیشتی آنان، راهکارهای انسانی و مناسب با شأن و کرامت انسان در نظر گرفته شده است. یکی از این راهها که در قرآن و روایات مورد تشویق و ترغیب جدی بوده، اعطای «قرض بدون بهره» و به اصطلاح «قرض حسن» یا قرض الحسنه است. فرد نیکوکار با دادن بخشی از اموال خود به فرد نیازمند، احتیاج او را تامین میکند و او را قادر میسازد، برخی فشارهای پدید آمده در زندگی را با کمک همنوعان پشت سر بگذارد. با پیشرفت زمان و گسترش جوامع، رفتار قرض الحسنه نیز توسعهی کمی و کیفی پیدا کرده، به تدریج در کنار قرضهای فردی، صندوقهای قرض الحسنهی خانوادگی، صنفی و عمومی شکل گرفت که وجوه مازاد بر نیاز افراد خیّر را در اختیار نیازمندان قرار میدهند و به این وسیله، مشکلات زیادی از طبقهی پایین و متوسط جامعه حل میشود.
تعریف قرض الحسنه
واژهی «قرض» به معنی «وام» که در قرآن مجید آمده است دارای اقسامی است که عبارت است از:
1- وام نیکو 2- وام با ارزش 3- وام بی ارزش.
قرض الحسنه همان وام نیکوست که قرآن از آن در آیات گوناگون یاد نموده است2 که به عنوان نمونه بعضی را متذکر می شویم. «مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ کَریم»ٌ3
قرآن برای آن، شرایطی قائل شده است که بعضی از آن شرایط را ذکر میکنیم:
1ـ قرض الحسنه باید در دست افرادی قرار گیرد که سخت محتاجند.4
2ـ با اخلاص همراه باشد5.
3- با منّت و اذیت همراه نباشد6.
قرض الحسنه در اختیار قرار دادن وقت مال است به غیر؛ و جایگاه آن عبارت از این است که بهعنوان نوعی از زکات در کنار زکاتهای واجب و مستحب در جهت برآوردن نیازهای مومنین در رفع فقر از جامعه عمل میکند. ارزشهای اخلاقی و رفتاری مرتبط با قرض الحسنه در فرهنگ قرآنی - حدیثی با فرهنگ رایج آن در جامعهی کنونی سازگار نیست.7
امروزه انگیزههای احتمالی قرضدهنده عبارتند از: 1. پاداش اخروی 2. کسب اخلاق پسندیده (دوری از بخل) 3. تعاون و همیاری 4. پسانداز 5. کسب جایزه.8
انگیزهی اول صرفاً اخروی و انگیزهی دوم و سوم معنوی و انگیزهی چهارم و پنجم صرفاً مادی است، اما در مورد قرضگیرنده باید گفت، قرض گرفتن یک امر ناپسند است، مگر آن که در جهت رفع یکی از نیازهای ضروری از آن استفاده شود. با توجه به مطالب فوق، دو مشخصهی مهم قرض الحسنه؛ یعنی «داشتن انگیزهی معنوی یا اخروی برای قرضدهنده» و نیز «صرف آن در جهت رفع نیازهای ضروری قرضگیرنده» نمایان میشود. مسئلهی دیگری که قرض را از قرض الحسنه متمایز میسازد، نهی اخذ هرگونه مبلغی فراتر از اصل مال در قرض الحسنه است.9
در قرض الحسنه، ثروتمندان بخشی از درآمد قابل تصرف خود را جدا میکنند و در یک دورهی زمانی معین به فقیران اختصاص میدهند. اگر این فعالیت استمرار یابد میتوان جریان مداوم ثروت از توانگران به نیازمندان را پیشبینی کرد. پس در هر مقطع زمانی، بخشی از درآمد ثروتمندان در اختیار نیازمندان قرار میگیرد؛ (هر چند در مقطع بعد باید بازپرداخت شود). با چنین نگرشی میتوان گفت: در قرض الحسنه، نوعی انتقال واقعی قدرت خرید به گروههای کمدرآمد و خرج کردن آن در اقتصاد ملی وجود دارد.10
آثار قرض الحسنه:
1 ـ تامین نیاز عموم جامعهی اسلامی
همان طورکه اجتماع برای استقلال و پیشرفت و سربلندی خود نیازمند افرادی مجاهد، مبارز، و ایثارگر است، به افراد سخاوتمند هم نیازمند است که از هر گونه بذل و بخشش در راه تأمین منافع عمومی و حمایت از محرومین جامعه، دریغ نورزند.
2ـ وام به خدا، سودش چندین برابر است
«فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافًا کَثیرَه»11 اضعاف خودش جمع است ولی با واژهی «کثیرا» تاکید شده است.
3ـ نزول برکات زمین و آسمان در نتیجهی کمک به بندگان محروم خدا پس تصور نکنید انفاق و قرض شما به خدا، اموال شما را کم میکند بلکه توسعه و تضییق سرمایهها، به دست خداوند متعال است اوست که میتواند با برکات زمین و آسمان به آن وسعت بخشد.12
آثار دنیوی قرض الحسنه
1- قرض الحسنه و مصرف: عوامل متعددی بر مصرف مؤثرند که مهمترین آنها، درآمد قابل تصرف جاری، ثروت، درآمد دائمی، توزیع درآمد، نرخ بهره، سطح قیمتها، انتظارات، تسهیل اعتبارات مصرفی و... هستند. در این بین درآمد قابل تصرف جاری، ثروت، درآمد دائمی، توزیع مناسب درآمدها و تسهیل اعتبارات مصرفی، رابطهی مستقیم با مصرف دارند و نرخ بهره و سطح قیمتها رابطهای معکوس. بنابراین تأثیر مثبت (یا منفی) قرض الحسنه بر عوامل نوع اول، موجب افزایش (یا کاهش) مصرف و اثر مستقیم (یا معکوس) آن بر عوامل نوع دوم، موجب کاهش (یا افزایش) مصرف خواهد شد.
از آنجایی که فرد مسلمان در جامعهی اسلامی، قرض گرفتن را مکروه میداند و تنها در صورت نیاز، متقاضی میشود، میتوان انتظار داشت که با فرض ثبات سایر شرایط، پس از دریافت قرض الحسنه، مصرف جاری او بهطور مقطعی افزایش یابد ولی چون باید وام مزبور را به صورت اقساط، در دورههای بعد بازپرداخت نماید و در واقع بخشی از درآمدهای دورههای بعد را به بازپرداخت وام اختصاص دهد، انتظار میرود میزان مصرف او در ماههای آینده کاهش یابد و در مجموع مصرف حال و آینده به واسطهی قرض الحسنه تغییر نکند. البته این استنتاج در صورتی صحیح است که وامگیرنده وادار به تلاش بیشتر برای کسب درآمد بالاتر در دورههای بعد نگردد. بنابراین اگر با تلاش بیشتر یا هر طریق دیگر، گیرندگان وام بتوانند درآمد خود را در دورههای بعد افزایش دهند و یا وجوه مزبور را در امور تولیدی و کسب سود به کار گیرند، انتظار میرود که وامهای قرض الحسنه، افزایش مصرف را در پی داشته باشد.13
2- قرض الحسنه و پس انداز: از بارزترین اثرات مثبت قرض الحسنه بر متغیرهای اقتصادی، اثر آن بر پسانداز است. قرض الحسنه از دیدگاه وامدهندهی مسلمان، به جهت آن که در آن، بازپرداخت اصل سرمایه تضمین میشود، نوعی پسانداز فردی است که اگر چه سود مادی ندارد ولی به جهت پاداشهای اخروی دارای بازدهی معنوی است. با توجه به دومین رکن قرض الحسنه، وجوه مزبور باید در جهت رفع نیازهای ضروری صرف شود. در شرایط کنونی برطرف نمودن چنین نیازهایی متکی بر خرید کالاهای بادوام است. از طرفی میدانیم که خرید کالاهای مصرفی بادوام، به معنای افزایش مخارج مصرفی (و نه مصرف) است که در نزد وام گیرنده نوعی پسانداز محسوب میشود. بدیهی است، از جهت کلان نیز میتوان پیشبینی کرد که کارکرد نهاد قرض الحسنه موجب افزایش پسانداز ملی گردد. حال اگر قرض الحسنه در امور تولید باشد، تبدیل به کالاهای سرمایهای شده و از طریق افزایش سرمایهگذاری، پسانداز ملی را بالا میبرد.14
به نظر میرسد «غیردولتی بودن نهاد قرض الحسنه »، در پرهیز از تحمیل بار بر دوش دولت و ایجاد زمینهی مساعد جهت شکلگیری انگیزههای معنوی و در نتیجه انعقاد بستری مناسب برای تحقق این رفتار، نقش مهمی دارد. پس در این نهاد، ابزارهایی میتوانند کارآیی لازم داشته باشند که با چهار عنصر: «انگیزهی معنوی و اخروی وامدهنده»، «نیازمند بودن وامگیرنده»، «تضمین بازپرداخت وام» و «غیردولتی بودن» بیشتر سازگار و هماهنگ باشند.
هدف مهم نهاد قرض الحسنه، رفع نیازهای اساسی افراد همچون ازدواج، مسکن، اشتغال، تامین کالاهای بادوام مصرفی است.15
3- قرض الحسنه و سایر متغیرها: با عنایت به ارتباط دقیق بین متغیرهای اقتصادی، با تعمق و تدّبر میتوان به تأثیر قرض الحسنه بر سایر متغیرهای مهم اقتصادی نیز پی برد. مثلاً در مورد رابطهی قرض الحسنه با اشتغال و تورم میتوان گفت که قرض الحسنه به «مصرفی» و «تولیدی» تقسیم میشود؛ اگر این وجوه صرف خرید کالاهای مصرفی ضروری شود، تقاضا برای کالاهای ضروری افزایش مییابد و اگر عرضهی این کالاها با کشش باشد، مازاد تقاضا موجب افزایش قیمت و بلافاصله باعث افزایش تقاضا برای کار و در نتیجه افزایش اشتغال، افزایش تولید و بازگشت قیمت به میزان اولیه میشود. ولی اگر عرضهی این نوع کالاها، بیکشش باشد، تنها اثر قرض الحسنه، افزایش قیمت کالاهای مزبور و تورم خواهد بود. البته حکومت اسلامی موظف است که همراه با گسترش نهاد قرض الحسنه، زمینهای فراهم آورد، تا همگام با افزایش تقاضا برای کالاهای مزبور، تولید آنها نیز افزایش یابد.16
همچنین کاهش هزینهی تولید میتواند افزایش سرمایهگذاری و افزایش تولید را در بر داشته باشد. در واقع آن دسته از گروههایی که قبلاً به دلیل بالا بودن هزینههای تولید و عدم دسترسی به منابع تأمین مالی ارزان، امکان تولید و سرمایهگذاری را نداشتند، حال با استفاده از منابع قرض الحسنه به تولید روی میآورند؛ در نتیجهی استفاده از قرضالحسنه در تأمین مالی این بنگاهها، تولید افزایش مییابد. اثر اقتصادی دیگر افزایش سرمایهگذاری - که در حقیقت بر افزایش تولید پیشی دارد - افزایش اشتغال نهادهای تولیدی است. در حین افزایش تقاضای سرمایهگذاری، زمینه برای فعال شدن دیگر منابع تولید، مثل: زمین، مواد اولیه، نیروی انسانی و ... که بدون استفاده باقی مانده بودند، فراهم میآید.17
نکتهی دیگری که در نگاه دولت به نهاد قرض الحسنه قابل طرح است توزیع مناسب درآمدها است. این مسئله موجب ثبات اجتماعی و سیاسی جامعه و زمینهساز ایجاد بستر مناسب برای برنامهریزی با ثبات و هدفمند اقتصادی است. از این رو دولتمردان تلاش میکنند، اقتدار خویش را بر اساس این شاخص نشان دهند. چه بسا بیتوجهی به این شاخص زمینهساز تغییر دولتها بوده و خواهد بود.18
همان طور که بیان شد، دولت اسلامی به دلایل مختلف ناچار و حتی ملزم به دخالت در نهاد قرض الحسنه است و در استفاده از این نهاد در راهبردهای توسعهی اقتصادی، نمیتواند نسبت به تأثیر قرض الحسنه بر شاخصهای مهم اقتصادی - اجتماعی مانند توزیع درآمدها، بیتوجه باشد؛ از این رو برای بررسی رابطهی نهاد قرض الحسنه و راهبردهای توسعهی اقتصادی، نباید از کارکرد قرض الحسنه غافل شویم.
*کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی
فهرست منابع
1. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 13، ص 88، ح 3 .
2. مائده، آیهی 12- بقره، آیهی 245- حدید، آیهی 18، تغابن، آیهی 17.
3. حدید، آیهی 11. ترجمه: کیست که به خدا وام نیکو دهد (و از اموالی که به او ارزانی داشته انفاق کند) تا خداوند آن را برای او چندین برابر کند؟ و برای او پاداش پر ارزشی است!
4. بقره، آیهی 273.
5. بقره، آیهی 264.
6. بقره، آیهی 265.
7. بیک محمدی، جواد، مفهوم قرض و قرض الحسنه و جایگاه آن در قرآن و حدیث و مقایسهی آن با فرهنگ جاری جامعه، الهیات، معارف اسلامی و ارشاد.
8. کمیجانی، علیاکبر و هادوینیا، علیاصغر، «درآمدی بر جایگاه قرض الحسنه در اسلام و اثرات اقتصادی آن»، نامهی مفید،1377، ش14، ص236.
9. میرمعزی، سیدحسین، «ترسیم نظام اقتصادی اسلام بر اساس مکتب اقتصادی آن»، نامهی مفید،1377، ش14، ص218.
10. محمد غفاری، حسن، بررسی تأثیر قرض الحسنه بر توزیع درآمد، دانش پژوهان ، 1385، شماره 9، ص 3.
11. بقره، آیهی 245.
12. بقره، آیهی 245، «وَ اللّهُ یَقْبِضُ وَ یَبْصُطُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ»، تفسیر نمونه، ج 23 ص162- 160.
13. حبیبیان نقیبی، مجید؛ قرض الحسنه و راهبردهای توسعهی اقتصادی، فصلنامهی نامهی مفید، شمارهی 31.
14. همان، 8
15. هادوی نیا، علیاصغر؛ اوراق قرض الحسنه، فصلنامهی اقتصاد اسلامی، شماره 4.
16. همان، 13
17. محمد غفاری، حسن، بررسی تأثیر قرض الحسنه بر توزیع درآمد، دانشپژوهان، 1385، شمارهی 9، ص6.
18. همان، 13