در آستانه‌ی فراموشی (قسمت اول)

نویسنده


قال رسول الله(ص): من اقرض مؤمنا قرضا ینظر به میسوره کان ماله فی زکاه و کان هو فی صلاه من الملائکه حتی یؤدیه.1

رسول خدا(ص) فرمود: «کسی که به مؤمنی قرض دهد و منتظر بماند تا توانایی پرداخت را پیدا کند، مال او زکات محسوب شده و خود او مشمول درود ملائکه است تا هنگامی که بده­کار قرض خود را بپردازد».

چکیده:

«قرض الحسنه»، یک آزمون الهی است، همان طور که نماز، زکات و جهاد آزمون­های الهی هستند و همه در این آزمون، سنجیده می­شوند و در این عرصه درجه­ی خلوص، مروت و انسانیت مشخص می­گردد. اسلام بیش از دیگر ادیان آسمانی نسبت به برآوردن نیاز نیازمندان توصیه کرده است و یکی از راه­های تحقق این ارزش، قرض الحسنه است. فرهنگ غنی اسلامی با برانگیختن انگیزه­های معنوی، درصدد تنظیم رفتارهای اقتصادی در جهت رفع نیازهای اجتماعی است. در این میان شاید قرض الحسنه تنها موردی است که در مقام پاداش از صدقه پیشی می­گیرد؛ زیرا قرض الحسنه به دست نیازمند واقعی می­رسد و موجب تلاش و کار بیشتر قرض­گیرنده می­شود اما در صدقه، این جنبه­ی سازندگی و تربیت نفوس انسانی بسیار کم­رنگ است؛ زیرا گیرنده­ی صدقه، هیچ گونه الزامی به باز پس دادن موضوع مورد صدقه ندارد. با مشخص شدن ماهیت قرض الحسنه و آثار احتمالی آن می­توان شاخص­هایی را تعیین نمود که با آن بتوان تجارب کنونی مرتبط با قرض الحسنه را مورد بررسی قرار داد و در صورت امکان، طرحی جهت بهبود آن­ها ارائه کرد. از ثمرات به دست آمده می­توان به اثرات مثبت قرض الحسنه در تامین اجتماعی، کاهش فاصله­ی طبقاتی، مصرف، پس­انداز و توزیع درآمد اشاره نمود. اسلام برای طرد عملی ربا، سیستم قرض الحسنه را مطرح کرده است.

مقدمه

در اسلام، مردم به دادن قرض‌ الحسنه تشویق شده‌اند و بدین وسیله بین دنیا و آخرت آن‌ها پیوند ایجاد شده است. اجر اخروی این کار به عنوان یک انگیزه­ی قوی در پرداخت قرض ‌الحسنه نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند. قرض‌ الحسنه به عنوان یک امر «مستحب» مطرح است و چنانچه بیشتر رعایت شود، از دامنه­ی فقر کاسته شده، به توازن اقتصادی نزدیک‌تر می‌شویم؛ به طوری که یکی از تفاوت­های اساسی مکتب اقتصادی اسلام با سایر مکاتب اقتصادی، توجه خاص به نیازمندان، آسیب­دیدگان و اقشار ضعیف جامعه است و برای تامین نیازهای معیشتی آنان، راه­کارهای انسانی و مناسب با شأن و کرامت انسان در نظر گرفته شده است. یکی از این راه­ها که در قرآن و روایات مورد تشویق و ترغیب جدی بوده، اعطای «قرض بدون بهره» و به اصطلاح «قرض حسن» یا قرض الحسنه است. فرد نیکوکار با دادن بخشی از اموال خود به فرد نیازمند، احتیاج او را تامین می­کند و او را قادر می­سازد، برخی فشارهای پدید آمده در زندگی را با کمک همنوعان پشت سر بگذارد. با پیش­رفت زمان و گسترش جوامع، رفتار قرض الحسنه نیز توسعه­ی کمی و کیفی پیدا کرده، به تدریج در کنار قرض­های فردی، صندوق­های قرض الحسنه­ی خانوادگی، صنفی و عمومی شکل گرفت که وجوه مازاد بر نیاز افراد خیّر را در اختیار نیازمندان قرار می­دهند و به این وسیله، مشکلات زیادی از طبقه­ی پایین و متوسط جامعه حل می­شود.

تعریف قرض الحسنه

واژه­ی «قرض» به معنی «وام» که در قرآن مجید آمده است دارای اقسامی است که عبارت است از:

1- وام نیکو 2- وام با ارزش 3- وام بی ارزش.

قرض الحسنه همان وام نیکوست که قرآن از آن در آیات گوناگون یاد نموده است2 که به عنوان نمونه بعضی را متذکر می شویم. «مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ کَریم»ٌ3

قرآن برای آن، شرایطی قائل شده است که بعضی از آن شرایط را ذکر می­کنیم:

1ـ قرض الحسنه باید در دست افرادی قرار گیرد که سخت محتاجند.4

2ـ با اخلاص همراه باشد5.

3- با منّت و اذیت همراه نباشد6.

قرض الحسنه در اختیار قرار دادن وقت مال است به غیر؛ و جایگاه آن عبارت از این است که به­عنوان نوعی از زکات در کنار زکات­های واجب و مستحب در جهت برآوردن نیازهای مومنین در رفع فقر از جامعه عمل می­کند. ارزش­های اخلاقی و رفتاری مرتبط با قرض الحسنه در فرهنگ قرآنی - حدیثی با فرهنگ رایج آن در جامعه­ی کنونی سازگار نیست.7

امروزه انگیزه‌های احتمالی قرض­دهنده عبارتند از: 1. پاداش اخروی 2. کسب اخلاق پسندیده (دوری از بخل) 3. تعاون و هم‌یاری 4. پس­انداز 5. کسب جایزه.8

انگیزه­ی اول صرفاً اخروی و انگیزه­ی دوم و سوم معنوی و انگیزه­ی چهارم و پنجم صرفاً مادی است، اما در مورد قرض‌گیرنده باید گفت، قرض گرفتن یک امر ناپسند است، مگر آن که در جهت رفع یکی از نیازهای ضروری از آن استفاده شود. با توجه به مطالب فوق، دو مشخصه­ی مهم قرض ‌الحسنه؛ یعنی «داشتن انگیزه­ی معنوی یا اخروی برای قرض‌دهنده» و نیز «صرف آن در جهت رفع نیازهای ضروری قرض‌گیرنده» نمایان می‌شود. مسئله­ی دیگری که قرض را از قرض ‌الحسنه متمایز می‌سازد، نهی اخذ هرگونه مبلغی فراتر از اصل مال در قرض ‌الحسنه است.9

در قرض‌ الحسنه، ثروتمندان بخشی از درآمد قابل تصرف خود را جدا می‌کنند و در یک دوره­ی زمانی معین به فقیران اختصاص می‌دهند. اگر این فعالیت استمرار یابد می‌توان جریان مداوم ثروت از توانگران به نیازمندان را پیش‌بینی کرد. پس در هر مقطع زمانی‌، بخشی از درآمد ثروتمندان در اختیار نیازمندان قرار می‌گیرد؛ (هر چند در مقطع بعد باید بازپرداخت شود). با چنین نگرشی می‌توان گفت: در قرض‌ الحسنه،‌ نوعی انتقال واقعی قدرت خرید به گروه‌های کم­درآمد و خرج کردن آن در اقتصاد ملی وجود دارد.10

آثار قرض الحسنه:

1 ـ تامین نیاز عموم جامعه­ی اسلامی

همان طورکه اجتماع برای استقلال و پیش­رفت و سربلندی خود نیازمند افرادی مجاهد، مبارز، و ایثارگر است، به افراد سخاوتمند هم نیازمند است که از هر گونه بذل و بخشش در راه تأمین منافع عمومی و حمایت از محرومین جامعه، دریغ نورزند.

2ـ وام به خدا، سودش چندین برابر است

«فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافًا کَثیرَه»11 اضعاف خودش جمع است ولی با واژه­ی «کثیرا» تاکید شده است.

3ـ نزول برکات زمین و آسمان در نتیجه­ی کمک به بندگان محروم خدا پس تصور نکنید انفاق و قرض شما به خدا، اموال شما را کم می­کند بلکه توسعه و تضییق سرمایه­ها، به دست خداوند متعال است اوست که می­تواند با برکات زمین و آسمان به آن وسعت بخشد.12

آثار دنیوی قرض الحسنه

1-   قرض الحسنه و مصرف: عوامل متعددی بر مصرف مؤثرند که مهم­ترین آن­ها، درآمد قابل تصرف جاری، ثروت، درآمد دائمی، توزیع درآمد، نرخ بهره، سطح قیمت­ها، انتظارات، تسهیل اعتبارات مصرفی و... هستند. در این بین درآمد قابل تصرف جاری، ثروت، درآمد دائمی، توزیع مناسب درآمدها و تسهیل اعتبارات مصرفی، رابطه­ی مستقیم با مصرف دارند و نرخ بهره و سطح قیمت­ها رابطه­ای معکوس. بنابراین تأثیر مثبت (یا منفی) قرض الحسنه بر عوامل نوع اول، موجب افزایش (یا کاهش) مصرف و اثر مستقیم (یا معکوس) آن بر عوامل نوع دوم، موجب کاهش (یا افزایش) مصرف خواهد شد.

از آن­جایی که فرد مسلمان در جامعه­ی اسلامی، قرض گرفتن را مکروه می­داند و تنها در صورت نیاز، متقاضی می­شود، می­توان انتظار داشت که با فرض ثبات سایر شرایط، پس از دریافت قرض الحسنه، مصرف جاری او به­طور مقطعی افزایش یابد ولی چون باید وام مزبور را به صورت اقساط، در دوره­های بعد بازپرداخت نماید و در واقع بخشی از درآمدهای دوره­های بعد را به بازپرداخت وام اختصاص دهد، انتظار می­رود میزان مصرف او در ماه­های آینده کاهش یابد و در مجموع مصرف حال و آینده به واسطه­ی قرض الحسنه تغییر نکند. البته این استنتاج در صورتی صحیح است که وام­گیرنده وادار به تلاش بیشتر برای کسب درآمد بالاتر در دوره­های بعد نگردد. بنابراین اگر با تلاش بیشتر یا هر طریق دیگر، گیرندگان وام بتوانند درآمد خود را در دوره­های بعد افزایش دهند و یا وجوه مزبور را در امور تولیدی و کسب سود به کار گیرند، انتظار می­رود که وام­های قرض الحسنه، افزایش مصرف را در پی داشته باشد.13

2-   قرض الحسنه و پس انداز: از بارزترین اثرات مثبت قرض الحسنه بر متغیرهای اقتصادی، اثر آن بر پس­انداز است. قرض الحسنه از دیدگاه وام­دهنده­ی مسلمان، به جهت آن­ که در آن، بازپرداخت اصل سرمایه تضمین می­شود، نوعی پس­انداز فردی است که اگر چه سود مادی ندارد ولی به جهت پاداش­های اخروی دارای بازدهی معنوی است. با توجه به دومین رکن قرض الحسنه، وجوه مزبور باید در جهت رفع نیازهای ضروری صرف شود. در شرایط کنونی برطرف نمودن چنین نیازهایی متکی بر خرید کالاهای بادوام است. از طرفی می­دانیم که خرید کالاهای مصرفی بادوام، به معنای افزایش مخارج مصرفی (و نه مصرف) است که در نزد وام گیرنده نوعی پس­انداز محسوب می­شود. بدیهی است، از جهت کلان نیز می­توان پیش­بینی کرد که کارکرد نهاد قرض الحسنه موجب افزایش پس­انداز ملی گردد. حال اگر قرض الحسنه در امور تولید باشد، تبدیل به کالاهای سرمایه­ای شده و از طریق افزایش سرمایه­گذاری، پس­انداز ملی را بالا می­برد.14

به نظر می­رسد «غیردولتی بودن نهاد قرض الحسنه »، در پرهیز از تحمیل بار بر دوش دولت و ایجاد زمینه­ی مساعد جهت شکل­گیری انگیزه­های معنوی و در نتیجه انعقاد بستری مناسب برای تحقق این رفتار، نقش مهمی دارد. پس در این نهاد، ابزارهایی می­توانند کارآیی لازم داشته باشند که با چهار عنصر: «انگیزه­ی معنوی و اخروی وام­دهنده»، «نیازمند بودن وام­گیرنده»، «تضمین بازپرداخت وام» و «غیردولتی بودن» بیشتر سازگار و هماهنگ باشند.

هدف مهم نهاد قرض الحسنه، رفع نیازهای اساسی افراد همچون ازدواج، مسکن، اشتغال، تامین کالاهای بادوام مصرفی است.15

3-   قرض الحسنه و سایر متغیرها: با عنایت به ارتباط دقیق بین متغیرهای اقتصادی، با تعمق و تدّبر می­توان به تأثیر قرض الحسنه بر سایر متغیرهای مهم اقتصادی نیز پی برد. مثلاً در مورد رابطه­ی قرض الحسنه با اشتغال و تورم می­توان گفت که قرض الحسنه به «مصرفی» و «تولیدی» تقسیم می­شود؛ اگر این وجوه صرف خرید کالاهای مصرفی ضروری شود، تقاضا برای کالاهای ضروری افزایش می­یابد و اگر عرضه­ی این کالاها با کشش باشد، مازاد تقاضا موجب افزایش قیمت و بلافاصله باعث افزایش تقاضا برای کار و در نتیجه افزایش اشتغال، افزایش تولید و بازگشت قیمت به میزان اولیه می­شود. ولی اگر عرضه­ی این نوع کالاها، بی­کشش باشد، تنها اثر قرض الحسنه، افزایش قیمت کالاهای مزبور و تورم خواهد بود. البته حکومت اسلامی موظف است که همراه با گسترش نهاد قرض الحسنه، زمینه­ای فراهم آورد، تا همگام با افزایش تقاضا برای کالاهای مزبور، تولید آن­ها نیز افزایش یابد.16

همچنین کاهش هزینه­ی تولید می­تواند افزایش سرمایه‌گذاری و افزایش تولید را در بر داشته باشد. در واقع آن دسته از گروه‌هایی که قبلاً به دلیل بالا بودن هزینه‌های تولید و عدم دست­رسی به منابع تأمین مالی ارزان، امکان تولید و سرمایه‌گذاری را نداشتند، حال با استفاده از منابع قرض‌ الحسنه به تولید روی می‌آورند؛ در نتیجه­ی استفاده از قرض‌الحسنه در تأمین مالی این بنگاه‌ها، تولید افزایش می­یابد. اثر اقتصادی دیگر افزایش سرمایه‌گذاری - که در حقیقت بر افزایش تولید پیشی دارد - افزایش اشتغال نهاد‌های تولیدی است. در حین افزایش تقاضای سرمایه‌گذاری، زمینه برای فعال شدن دیگر منابع تولید، مثل: زمین، مواد اولیه، نیروی انسانی و ... که بدون استفاده باقی مانده بودند، فراهم می‌آید.17

نکته­ی دیگری که در نگاه دولت به نهاد قرض الحسنه قابل طرح است توزیع مناسب درآمدها است. این مسئله موجب ثبات اجتماعی و سیاسی جامعه و زمینه­ساز ایجاد بستر مناسب برای برنامه­ریزی با ثبات و هدفمند اقتصادی است. از این رو دولت­مردان تلاش می­کنند، اقتدار خویش را بر اساس این شاخص نشان دهند. چه بسا بی­توجهی به این شاخص زمینه­ساز تغییر دولت­ها بوده و خواهد بود.18

همان طور که بیان شد، دولت اسلامی به دلایل مختلف ناچار و حتی ملزم به دخالت در نهاد قرض الحسنه است و در استفاده از این نهاد در راه­بردهای توسعه­ی اقتصادی، نمی­تواند نسبت به تأثیر قرض الحسنه بر شاخص­های مهم اقتصادی - اجتماعی مانند توزیع درآمدها، بی­توجه باشد؛ از این رو برای بررسی رابطه­ی نهاد قرض الحسنه و راه­بردهای توسعه­ی اقتصادی، نباید از کارکرد قرض الحسنه غافل شویم.

 

*کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی

فهرست منابع

1. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 13، ص 88، ح 3 .

2. مائده، آیه­ی 12- بقره، آیه­ی  245-  حدید، آیه­ی 18، تغابن، آیه­ی 17.

3. حدید، آیه­ی 11. ترجمه: کیست که به خدا وام نیکو دهد (و از اموالی که به او ارزانی داشته انفاق کند) تا خداوند آن را برای او چندین برابر کند؟ و برای او پاداش پر ارزشی است!

4. بقره، آیه­ی 273.

5. بقره، آیه­ی 264.

6. بقره، آیه­ی 265.

7. بیک محمدی، جواد، مفهوم قرض و قرض الحسنه و جایگاه آن در قرآن و حدیث و مقایسه­ی آن با فرهنگ جاری جامعه، الهیات، معارف اسلامی و ارشاد.

8. کمیجانی، علی‌اکبر و هادوی‌نیا، علی‌اصغر، «درآمدی بر جایگاه قرض‌ الحسنه در اسلام و اثرات اقتصادی آن»، نامه­ی مفید،1377، ش14، ص236.

9. میرمعزی، سیدحسین، «ترسیم نظام اقتصادی اسلام بر اساس مکتب اقتصادی آن»، نامه­ی مفید،1377، ش14، ص218.

10. محمد غفاری، حسن،  بررسی تأثیر قرض ‌الحسنه بر توزیع درآمد، دانش پژوهان ، 1385، شماره 9، ص 3.

11. بقره، آیه­ی 245.

12. بقره، آیه­ی 245، «وَ اللّهُ یَقْبِضُ وَ یَبْصُطُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ»، تفسیر  نمونه، ج 23 ص162- 160.

13. حبیبیان نقیبی، مجید؛ قرض الحسنه و راه­بردهای توسعه­ی اقتصادی، فصل­نامه­ی نامه­ی مفید، شماره­ی 31.

 14. همان، 8

15. هادوی نیا، علی­اصغر؛ اوراق قرض الحسنه، فصل­نامه­ی اقتصاد اسلامی، شماره 4.

16. همان، 13

17. محمد غفاری، حسن،  بررسی تأثیر قرض‌ الحسنه بر توزیع درآمد، دانش­پژوهان، 1385، شماره­ی 9، ص6.

18. همان، 13