نویسنده

    نام‏ها

 

 برخى از آن‏ها به ترتیب حروف الفبا چنین است:

 انسیّه: زنى که به ویژگى‏هاى خوب انسانى آراسته شده است.

 بتول: پاک و دور از هر گونه آلودگى.

 تقیّه: پاک و بى‏گناه.

 حبیبه: دوست و رفیق، دوست‏داشتنى.

 حرّه: آزاده؛ زنى که اسیر شهوت‏ها نیست.

 حوراء: 1. فرشته، زنِ آراسته به ویژگى‏هاى فرشتگان. 2. زن یا دخترى که چشمانى سیاه و گرد و پلک‏هاى باریک داشته باشد. 3. یا این که داراى چشمانى کاملاً سپید یا (مردمک آن) کاملاً سیاه باشد. 4. یا داراى اندامى به تمام معنا سپید باشد. 5 . یا چشمانى مشکى همچون چشمان آهو داشته باشد.1

 حوریه: زن بهشتى؛ فرشته خصال.

 راضیه: زنى که به آن چه خداوند برایش نوشته، خرسند است.

 راکعه: اهل رکوع و فروتنى در برابر خداوند.

 رشیده: فهمیده و اندیشمند.

 رضیّه: زنى که به مقامِ خرسندى از خداوند رسیده است.

 ریحانه: گل خوشبوى؛ لطیف و مهربان )تعبیر لطیفى از زن(.

 زکیّه: پاک و پارسا.

 زهراء: درخشنده و تابان.

 زهره: درخشان و نورانى.

 ساجده: بانویى که در پیشگاه خداوند سجده کند.

 سعیده: خوشبخت.

 سیّده: سَرور و خانم.

 شهیده: بانویى که در راه خدا جانش را فدا نماید.

 صابره: شکیبا و بردبار.

 صادقه: راستگو و درست کردار.

 صدوقه: راستگو با کردارى درست.

 صدّیقه: زنى که در راستگویى شهره و در عمل نیز درست کردار باشد.

 طاهره: بانوى پاکدامن و دور از بدى.

 طیّبه: پاک و پاکیزه.

 عارفه: بانویى با شناخت و درکِ کامل.

 عالیه: بلند همت و دوراندیش.

 عدیله: نظیر و مانند؛ فاطمه زهراعلیها السلام را «عدیله مریم» مى‏نامند، زیرا این دو بانو در پاکى و پاکدامنى ضرب المثل هستند.

 عَذراء: پاکدامن.

 عزیزه: ارجمند و گرانقدر.

 علیمه: دانشمند و آگاه.

 فاضله: باارزش و صاحب فضیلت.

 فاطمه: بریده شده از آتش، نادانى و هر بدى.

 فریده: یگانه؛ دُرّ نفیس.

 کریمه: زنى که اهل کَرم، جود و گشاده‏دستى است.

 کوثر: خیر فراوان.

 کوکب: درخشنده و درخشان.

 مبارکه: بانویى که در او خیر بسیار باشد.

 مبشِّره: بشارت دهنده، زن مژده‏آور.

 محدِّثه: زن حدیث کننده.

 محموده: پسندیده، زن مورد پسند خداوند.

 مرضیّه: خانمى که خداوند نیز از وى خرسند است.

 مطهَّره: زن پاک و دور از زشتى.

 معصومه: بانویى که هیچ گاه گناه نمى‏کند.

 ملهمَه: خانمى که خداوند بر دل او الهام مى‏کند.

 ممتَحَنَه: زنى که از آزمون‏ها سرافراز بیرون آمده است.

 منصوره: یارى شده.

 موفّقَه: بانویى که هماره توفیق خداوند همراه وى باشد.

 مهدیّه: خانمى که آفریدگار او را هدایت کرده است.

 مؤمنه: بانویى که پروردگار و روز قیامت را باور دارد.

 ناعِمه: زن پرطراوت، شاداب.

 نقیّه: پاک و بى‏گناه.

 والهه: شیفته و عاشق.

 وحیده: یگانه، تنها و بى‏همتا.2

 برخى گفتند از میان نام‏ها، لقب‏ها و کنیه‏هاى این بانو، تنها «اسامى» وى را باید به عنوان نام بر فرزند نهاد؛ اما برخى از بزرگان، همه آن‏ها را به سانِ تبلورهاى یک آیینه دانسته‏اند که مى‏توان بر یک دختر نهاد. علّامه کجورى در کتاب «خصائص فاطمیه» یکصد و سى و پنج لقب را براى ایشان برمى‏شمارند.3 روشن است هر کدام از این اسامى و القاب که بیهوده بر ایشان نهاده نشده است، بیانگر بُعدى از ابعاد وجودى آن بزرگوار، و شکوفه‏اى از درخت شکوفاى انسانیت و کمال اوست.

آیه تطهیر

 «إنَّما یُریدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أهْلَ الْبَیْتَ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً3»؛ ترجمه: «خداوند اراده کرده پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.»

 آیه تطهیر به صریح‏ترین وجه و با تأکیدهاى فراوان، به طهارت اهل بیت‏علیهم السلام گواهى مى‏دهد. روایات بسیارى بر طهارت و عصمت اهل بیت‏علیهم السلام شهادت مى‏دهد.

 در میان آیاتى که شخصیت والا و الهى اهل بیت‏علیهم السلام را به امّت اسلامى معرفى مى‏کند، آیه تطهیر جایگاه ویژه و بسیار قابل توجهى دارد. طهارت روحى به معناى خاص آن که چیزى جز مقام عصمت نیست، محور اساسى در این آیه است، و این مسأله‏اى بسیار اساسى در معرفى اهل بیت‏علیهم السلام به ویژه حضرت فاطمه‏علیها السلام و ملاک مهمى در مرزبندى‏هاى کلامى و اعتقادى است.

 امام على‏علیه السلام با استناد به آیه تطهیر، عصمت و طهارت زهراى مرضیه‏علیها السلام را یادآور مى‏شود. پس از آن که خلیفه اوّل با فاطمه‏علیها السلام به منازعه برخاست و فدک را که در اختیار آن حضرت بود، مصادره کرد و اعتنایى به دعاوى آن حضرت نکرد و شاهدانش را قبول ننمود، حضرت على‏علیه السلام فرمود:

 «اگر کسى ادعا کند که ]نعوذ باللّه[ زهرا مرتکب «منکر» شده است و بر ادعاى خود شاهدانى هم بیاورد و تو او را تصدیق کنى، کتاب خدا را تکذیب کرده‏اى، زیرا آیه تطهیر، شهادت خدا بر طهارت زهراست.»4

 این طهارت، افزون بر طهارت روحى، شامل انواع طهارت‏ها و پاکیزگى‏هاى جسمى نیز مى‏شود.

 یکى از پژوهشگران معاصر در تحقیق خود به 1300 عنوان کتاب مراجعه و عصمت بانو را با کمک آیه تطهیر و حدیث کساء ثابت کرده است.

 تحقیقات پردامنه و دقیقى که مفسران، محدثان و دانشمندان علوم و معارف اسلامى در کتاب‏هاى مبسوط اعتقادى و بر اساس اسناد و مآخذ معتبر انجام داده‏اند، نشان مى‏دهد که هدف و منظور آیه شریفه از اهل بیت، پنج تن از یاران کساء از دودمان عترت و رسالت‏اند؛ یعنى رسول خداصلى الله علیه وآله ، على بن ابى‏طالب، فاطمه، حسن و حسین‏علیهم السلام و نه دیگران. نگاهى به منابع معروف و معتبر دانشمندان نام‏آور شیعه و اهل سنت، نکات مهمى را در این زمینه روشن مى‏سازد؛ از جمله جلال‏الدین سیوطى دانشمند بزرگ اهل سنت در تفسیر معروف الدُرّ المنثور، در تفسیر و توجیه این آیه شریفه، بیش از بیست حدیث از راه‏هاى مختلف آورده که ثابت مى‏کند منظور از اهل بیت همان پنج بزرگوار از اهل کساء هستند.

 دیگر دانشمند اهل سنت، ابن‏جریر طبرى، بیش از پانزده حدیث نقل کرده که منظور این آیه از «اهل بیت»، همان پنج بزرگوار هستند؛ روزى که آنان اجتماع نورانى یاران کساء را تشکیل دادند، پیامبر اسلام‏صلى الله علیه وآله دست به دعا برداشت و به درگاه خداوند متعال عرض کرد: «خداوندا! اینان اهل بیت من هستند؛ بدى را از آنان دور ساز و آن‏ها را پاک و پاکیزه بدار.»

 ام‏سلمه، یکى از همسران با فضیلت رسول خداصلى الله علیه وآله به استناد کتب و تواریخ معتبرى که مورد توجه عموم علما و محققان اسلامى قرار دارد، در این باره مى‏گوید:

 «اجتماع این پنج تن نورانى و بزرگوار در خانه من بود. هنگامى که آن روز، دعاى رسول خدا را درباره اهل بیت رسالت شنیدم، در محضر مقدس پیامبر عرض کردم: من هم از اهل بیت هستم؟ آیا دعاى رسول اللّه شامل من نیز مى‏شود؟ رسول خدا در پاسخ من عباى خود را بر سر یاران کساء کشید و با لحنى محکم و استوار، فرمود: اى ام‏سلمه، البته تو در مسیر حق هستى، اما خدا گواه است مشمول اهل بیت نیستى.»

 آرى، احادیث و اخبار فراوانى در این باره از اهل بیت عصمت و طهارت و رسالت نقل شده است که از سویى نشان مى‏دهد شایستگى اهل بیت بودن تنها به آن بزرگواران اختصاص دارد و از سویى سایر اعضاى خانواده و وابستگان پیامبران، حتى همسران رسول خدا را اهل بیت، - به معناى الهى و آسمانى‏اش که منظور و مراد آیه شریفه است - نمى‏داند.

 محدثان بزرگ و نامدارى از اهل سنت نیز، در حد تواتر، روایاتى در این باره نقل کرده‏اند. در این روایات آمده است که پس از نزول آیه شریفه بر قلب مبارک پیامبر اسلام‏صلى الله علیه وآله صبحگاهان که آن حضرت از خانه بیرون مى‏آمد، به هنگام عبور از مقابل خانه فاطمه‏علیها السلام به صداى بلند اهل آن خانه را فرامى‏خواند و فرمود:

 «الصّلوة! الصّلوة! أهلَ البَیت، إنَّما یُریدُ اللّهُ لِیُذهبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أهلَ البَیْت وَ یُطَهِّرَکُم تَطْهیراً ...

 نماز! نماز! ... خاندان رسالت خداوند اراده کرده است که شما را پاک و پاکیزه گرداند و از بدى‏ها و پلیدى‏ها دور سازد ... .»

 این عمل رسول اللّه‏صلى الله علیه وآله و تکرار عبارات مزبور از شش تا هشت یا نُه ماه )با توجه به اختلاف در روایات( ادامه داشت و در طول این مدت، هر روز به هنگام سحرگاهان، این عمل و بیان همین کلمات از سوى ایشان تکرار مى‏شد.

 از آن جا که این آیه از سویى با حضرت زهراعلیها السلام و از سویى دیگر با حدیث کساء پیوند خورده است، و برخى در سند یا متن این حدیث کیمیاگر تردید مى‏کنند، تأکید مى‏کنیم که روایت‏هایى که درباره حدیث کساء وجود دارد، از راه‏هاى گوناگونى نقل شده‏اند. مثلاً روایت امام على‏علیه السلام از این رخداد تاریخى، حداقل در 8 منبع اهل سنت آمده است.5 همچنین روایت انس بن مالک، دست کم در 35 منبع6، روایت عایشه حداقل در 43 منبع7، روایت ام‏سلمه از این واقعه دست کم در 93 منبع8، روایت ابوسعید خدرى حداقل در 47 منبع9، روایت واثلة بن اصقع دست کم در 15 منبع10، روایت ابن‏عباس حداقل در 6 منبع11، روایت ابوالحمراء دست کم در 25 منبع12، روایت عمر بن ابى‏سلمه از این ماجرا حداقل در 15 منبع13، روایت عامر بن سعد دست کم در 9 منبع14 و روایت سعد بن مالک حداقل در 6 منبع15 آمده است.

 ضرورى است یادآورى کنیم تقریباً تمامى این منابع که در این روایات آیه تطهیر و حدیث کساء را در مورد آن بانو نقل کرده‏اند، از اهل سنت هستند.16

 در یک جمع‏بندى باید گفت درباره حدیث کساء سه دیدگاه مطرح شده است:

 1. این حدیث جعلى است و بعدها پدید آمده است.

 2. اصل اجتماع پنج بزرگوار زیر این پوشش مسلّم است؛ اما متن حدیث کساء، متنى نیست که در پایان مفاتیح الجنان آمده؛ بلکه به طور پراکنده و گسسته در کتاب‏هاى حدیثى نقل شده است.

 3. نه تنها اصل این رخداد تاریخى مسلّم است، بلکه متن صحیح هم همین متن پایانى مفاتیح الجنان است.

 حضرت آیت اللّه مکارم شیرازى در فرجام کتاب مفاتیح نوین در این باره مى‏نویسد:

 «اصل حدیث کساء میان شیعه و اهل سنت بسیار مشهور و معروف است و جاى هیچ گونه تردیدى نیست که رسول خداصلى الله علیه وآله در منزل حضرت زهراعلیها السلام و یا در خانه خودش زیر پارچه‏اى شبیه عبا قرار گرفت و حضرت على و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین‏علیهم السلام را زیر آن جاى داد و از آنان به عظمت و بزرگى یاد نمود و آن جمع را مصداق آیه «إنّما یریدُ اللّه لیُذهبَ عنکمُ الرّجسَ أهلَ البیتِ و یطهّرکم تطهیراً؛ همانا خداوند مى‏خواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد» معرفى کرد.

 آن چه در این جا به عنوان حدیث کساء نقل مى‏شود، حدیث مشروح و مفصلى است که برابر روایتى، خواندن آن به این نحو، داراى پاداش و آثار و برکات فراوانى است. و در ذیل آن آمده است: «در هر محفلى که شیعیان و علاقه‏مندان ما این حدیث را بخوانند، رحمت الهى بر آنان نازل مى‏شود، فرشتگان براى آن‏ها استغفار مى‏کنند، اندوه غم‏زدگان برطرف مى‏شود و حاجات روا خواهد شد.»

 این حدیث نخستین بار در کتاب منتخب طریحى )متوفاى 1085ق( از علماى قرن یازدهم آمده است. محدّث بزرگوار، مرحوم حاج شیخ عباس قمى، در منتهى الآمال، در شرح زندگانى امام حسین‏علیه السلام پس از بیان این نکته که «حدیث اجتماع خمسه طیبه‏علیهم السلام » تحت کساء از احادیث متواتره است، مى‏نویسد: «اما حدیثِ معروف به حدیث کساء که در زمان ما شایع است، به این کیفیت در کتب معتبر و معروف و اصول حدیث و مجامع متقنه محدثین دیده نشده، مى‏توان گفت از خصایص کتاب منتخب است.»

 از این رو، جناب ایشان آن را در مفاتیح الجنان نیاورده است و ناشران بر خلاف میل آن بزرگوار آن را در پایان مفاتیح اضافه کرده‏اند.

 پس از کتاب منتخب، این حدیث در کتاب عوالم آمده است. صاحب کتاب عوالم )شیخ عبداللّه بحرانى( از شاگردان مرحوم علّامه مجلسى و از علماى قرن دوازدهم است. در این کتاب براى این حدیث سندى ذکر کرده است که از جهاتى جاى تأمل دارد:

 الف( سند این حدیث مطابق نسخه خطى موجود در کتابخانه یزد، در متن کتاب نبوده است، بلکه در حاشیه آن آمده است و خط آن نیز با خط متن که دستخط صاحب عوالم است، متفاوت مى‏باشد.

 ب( برخى از افراد سلسله سند، حدود هشتاد سال با یکدیگر فاصله دارند که قاعدتاً یکى از آن‏ها نمى‏تواند از دیگرى نقل حدیث نماید.

 ج( بعضى از افراد این سند در کتب رجالى توثیق نشده‏اند.

 ولى از آن جا که محتواى حدیث اشکال خاصى ندارد و بعضى از علما به قراءت آن اهمیت مى‏دادند و با توجه به «احادیث من بلغ» مى‏توان آن را به «قصد رجا» و به امید برآورده شدن حاجات خواند.»

 محوریت حضرت زهراعلیها السلام در این حدیث، آگاهى بى‏واسطه ایشان از گفت و گوى میان پروردگار، فرشتگان، ساکنان آسمان، دیدن جبرئیل، شنیدن سخنان جبرئیل و پیامبرصلى الله علیه وآله و ... بخشى از معارف بلند این حدیث است.

 پاى‏بندى آیاتى چون فاضل قفقازى )پدر آیت اللّه فاضل لنکرانى(، قاضى طباطبایى )البته با رعایت آدابى خاص هنگام تلاوت(، گلپایگانى، بهاء الدینى و ... در قراءت این حدیث و نقل آن از سوى معاصرانى مانند آیت اللّه مرعشى نجفى در ملحقات احقاق الحق و پیش از او آیت اللّه سید محمدکاظم یزدى در عروة الوثقى، به اطمینان انسان مى‏افزاید.

 درخور یادآورى است که کساء در زبان عربى نوعى عباست که بر دوش اندازند و گاهى نیز به عنوان زیرانداز و روانداز از آن استفاده مى‏شود. این عبا را از «خیبر» براى پیامبر آورده بودند. از آن رو که در این حدیث، لفظ کساء و داستان کساء بر سر کشیدن آمده، آن را «حدیث کساء» نامیده‏اند. چنان که سوره مائده را از آن جهت که لفظ مائده در آن آمده بدین نام خوانده‏اند. نیز این پنج شخصیت نورانى پاک را «خمسه طیبه» یا «پنج تن آل عبا» و حضرت حسین را «خامس آل عبا» لقب داده‏اند.

 این لقب نزد مسلمانان صدر اسلام و اصحاب رسول خدا شهرت داشته، چنان که جابر بن عبداللّه انصارى در هنگام زیارت امام حسین در روز اربعین، آن حضرت را به «خامس اصحاب الکساء» خطاب مى‏نماید.17

 چه بسا این همه پاى‏فشارى بر خواندن این حدیث شریف در محافل دینى، به خاطر ابعاد گوناگون و سازنده محتواى آن است که اگر همراه با خواندن به آن‏ها توجه شود، در بهبود رفتارهاى آدمى در عرصه‏هاى مختلف زندگى نقشى اساسى خواهد داشت. برخى از آن نکات عبارت‏اند از:

 1. بر خلاف باور عمومى رایج در جوامع اسلامى امروز - تا چه رسد به هزار و چهار صد سال پیش - در این ماجرا، مرد بر زن )پیامبرصلى الله علیه وآله و على‏علیه السلام بر فاطمه‏علیها السلام ( سلام مى‏کند، و این هم به خاطر مقام این بانوست و هم به خاطر این فرمان دینى که هر کس وارد جایى مى‏شود، باید بر کسى که در آن جاست سلام کند.

 2. از نوع «برخورد» مادر با فرزندان و «پاسخ»هایش آشکار مى‏شود فضاى خانه آنان تا چه اندازه صمیمى بوده است )مثلاً هنگامى که حسن و حسین کوچک به مادر سلام مى‏کنند، مادر، افزون بر پاسخ، دو جمله عاطفى نیز بر آن مى‏افزاید و مى‏گوید: «درود بر تو اى روشنى چشم و میوه دل من.» و تأثیر جوشش محبت در خانه در رشد سالم شخصیت کودکان بر کسى پوشیده نیست(.

 3. همان گونه که در احادیث آمده، برخى از خوش‏بویى کوچه درمى‏یافتند پیامبر از آن جا عبور کرده است. همچنین فرزندان و همسر ایشان از بوى خوش خانه درمى‏یافتند پیامبر آن جا آمده است. و با توجه به اهمیت خوش‏بویى در روابط اجتماعى، این امر نشانگر جایگاه مهم آن در زندگى مسلمانان صدر اسلام - با وجود فقر اقتصادى - است.

 4. بچه‏ها با آن که کوچک‏اند )چهار یا پنج سال(، مى‏دانند براى ورود به حریم خصوصى افراد، باید اجازه بگیرند )خود امام على و حضرت زهراعلیها السلام نیز اجازه ورود مى‏گیرند(.

 5 . پاسخ پدربزرگ نیز تنها جواب سلام نیست، همراه با جمله‏اى عاطفى است.

 6 . نوع برخورد عاطفى مادر با هر دو پسر، یکسان و به دور از تبعیض است.

 7. رفتار زن و شوهر با یکدیگر هم خشک و رسمى نبوده و جمله‏اى به احوال‏پرسى افزوده شده که آن را تلطیف کرده است.

 8 . از تعبیر رسول خداصلى الله علیه وآله ، جایگاه امام على‏علیه السلام در نزد وى فهمیده مى‏شود.

 9. فرستاده خدا، با سخنى که درباره حسن، حسین، امیر مؤمنان و فاطمه‏علیها السلام مى‏گویند، همسانى آنان را با خود آشکار مى‏سازد و هر گونه مهربانى با آن‏ها را مهربانى با خود و به خشم آوردن و نبرد با آنان را جنگیدن با خود اعلام مى‏کند؛ و چنین چیزى نمى‏تواند در منطق دینى درست باشد، مگر آن که آنان نیز «معصوم» باشند و آینه خشم و مهر خداوندى.

 10. محور هستى بودن این دُردانه‏هاى آفرینش نیز از تعابیر خداوند فهمیده مى‏شود.

 11. پیش از این آوردیم که آیه تطهیر این پنج تن را فرامى‏گیرد.

 12. تشویق - بلکه فرمان - به خواندن این حدیث ارزشمند در محافل دینى.

 13. برکت‏ها و خجستگى‏هاى قراءت این حدیث.

 14. رستگارى شیعیان راستین و ... .

 

 5 . آیه کوثر

 «إنّا اعطیناکَ الکَوثَر × فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ × إنَّ شانِئَکَ هو الأبْتَرُ18 «؛ ترجمه: «ما به تو کوثر ]= خیر و برکت فراوان[ عطا کردیم. پس براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى کن. )و بدان( دشمن تو قطعاً بریده‏نسل و بى‏عقب است.»

 این سوره که کوتاه‏ترین سوره قرآن کریم است، در مکه نازل شده است. زمانى که عبداللّه و قاسم، دو فرزند رسول اللّه‏صلى الله علیه وآله ، وفات کردند، دشمنان آن حضرت براى تضعیف روحیه ایشان زبان به طعن و شماتت گشودند و عاص بن وائل، پیغمبر خاتم را «ابتر» خواند. خداوند حکیم در قرآن کریم، پیامبرش را این چنین خشنود نمود.

 براى کلمه «کوثر» در این سوره، بیش از 25 معنا و احتمال مطرح کرده‏اند که از جمله آن‏ها مى‏توان به چشمه‏اى در بهشت و حوض کوثر که در روایات شیعه و سنى به چشم مى‏خورد، اشاره کرد.

 قرطبى، مفسر مشهور اهل سنت، على رغم آن که بین این دو معنا و آیات دیگر سوره تناسبى نمى‏بیند و بدان اعتراف دارد، با وجود این، چون براى معانى دیگر «کوثر» مؤیدى از روایات نیافته، همین دو معنا و احتمال را برگزیده است.

 از دیدگاه مفسر عالى‏قدر شیعه، علامه طباطبایى‏قدس سره مناسب‏ترین معنا، با توجه به معناى آخرین آیه - که دشمن آن حضرت را «ابتر» معرفى کرده و مایه دلگرمى و آرامش خاطر رسول اللّه‏صلى الله علیه وآله شده و طبعاً وجود آن لغو و بى‏فایده نیست - «کثرت ذریه پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله » است.

 اگر «خیر کثیر» هم مراد باشد یقیناً یکى از مصادیق آن، فراوانى نسل آن حضرت است که نوید اعطاى فرزندان فاطمه‏علیها السلام به عنوان ذریه رسول اللّه‏صلى الله علیه وآله به آن حضرت داده مى‏شود.

 پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله مأمور مى‏شود به شکرانه این نعمت بزرگ در پیشگاه باعظمت خداى سبحان سر تعظیم فرود آورد و نماز گزارد و قربانى نماید.

 در پایان سوره، خداوند متعال، براى دلجویى از پیامبرش و کوبیدن دشمنان آن حضرت، فرد عیب‏جو و کینه‏توزى را که پیامبر را ابتر خوانده بود، ابتر معرفى مى‏کند و بر آن تأکید مى‏ورزد:

 «إنّ شانِئَکَ هو الأبْتَر؛ دشمن تو قطعاً بریده‏نسل و بى‏عقب است.»

 چند نکته درباره کوثر:

 1. کثرت نسل پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله از طریق دختر گرامى‏اش، حضرت فاطمه زهراعلیها السلام ، به گواه تاریخ، از اخبار غیبى قرآن کریم است، به طورى که فخر رازى مفسر مشهور و متعصب اهل سنت به این واقعیت به عنوان یکى از معانى احتمالى «کوثر» اعتراف کرده است.

 انقطاع نسل عاص بن وائل، طعن زننده به رسول اللّه‏صلى الله علیه وآله نیز از اخبار غیبى قرآن به شمار مى‏رود.

 سخن امام مجتبى‏علیه السلام به عمرو بن عاص - وزیر و مشاور حیله‏گر معاویه - نیز گواه بر این انقطاع نسل و ردّ دیدگاه راویانى است که فردى غیر از عاص بن وائل را مراد سوره شمرده‏اند.

 2. گسترش اسلام که منشأ خیرات و برکات فراوانى در طول تاریخ بوده، مى‏تواند مصداق «کوثر» و «خیر کثیر» باشد. این برکات از جانشینان پیامبر خداصلى الله علیه وآله است که همگى از فاطمه زهراعلیها السلام نشأت مى‏گیرند.

 امروز پس از گذشت بیش از هزار و چهار صد سال، خداوند چنین افتخارى را در جهان به پیامبرش عطا فرمود، به طورى که صدها میلیون انسان یا پیرو دین اویند یا علاقه‏مند به شخصیت والاى او، در حالى که اثرى از نام دشمنانش باقى نمانده است.

 3. آخرین آیه این سوره، وعده نصرتى به رسول اللّه‏صلى الله علیه وآله است تا او را در تداوم رسالتش دلگرم و امیدوار سازد و بداند که آثار و برکات وجودى او دوام خواهد یافت و از دشمنانش اثرى باقى نخواهد ماند و این وعده، لااقل در این سوره نتیجه عیب‏جویى یکى از مشرکان نسبت به پیامبر الهى و نشانگر این واقعیت است که در افتادن با حق و حقیقت و بندگان برگزیده خدا، سبب سقوط و انحطاط خواهد شد.

 4. این سوره کوچک‏ترین سوره قرآن است، اما به حکم تحدى قرآن، بسیار باعظمت است. خداوند چنین مى‏فرماید:

 «و اگر درباره آن چه بر بنده خود ]= پیامبر[ نازل کرده‏ایم شک و تردید دارید، )دست کم( یک سوره همانند آن را بیاورید؛ و گواهان خود را - غیر خدا - )براى این کار( فراخوانید اگر راست مى‏گویید.»19

 بر همین اساس، در طول تاریخ، دشمنان اسلام که از هیچ تلاشى براى سرکوب اسلام فروگذار نبودند، از آوردن سوره کوچکى همانند این سوره عاجز ماندند.

 5 . نزول چنین سوره‏اى و چنین تعبیر بلندى )کوثر( درباره فاطمه‏علیها السلام ، در عهد جاهلیت که زن نه تنها از کمترین حقوق انسانى برخوردار نبود، بلکه تولد دختر مایه ننگ و سرافکندگى بود و دختران زنده به گور مى‏شدند، نشانگر جایگاه ارزشمند زن در مکتب اسلام است.

 سوره کوثر که در شأن و منزلت حضرت زهراعلیها السلام نازل شده، داراى ویژگى ژرف و شگرفى است، به گونه‏اى که همه کلمات کلیدى آن، یعنى «أعطینا»، «کوثر»، «فصلّ»، «انحر»، «شانى‏ء» و «أبتر»، فقط یک بار در کل قرآن به کار رفته‏اند.

پی نوشت

1.      لغت‏نامه دهخدا، حرف حاء.

2.      نام‏ها و لقب‏هاى فاطمه زهراعلیها السلام /98-96.

3.      الاحتجاج 92/1.

4.      زندگانى حضرت زهراعلیها السلام، محمدباقر مجلسى، مترجم و محقق: محمد روحانى على‏آبادى /898 .

5.      همان /900-898.

6.       همان /901-900.

7.      همان /905-901.

8.      همان /907-905.

9.      همان /907.

10.  همان /908-907.

11.  همان /909-908.

12.  همان /909.

13.  همان /910-909.

14.  همان.

15.   همان /910.

16.  ششصد پرسش و پاسخ پیرامون حضرت زهرا /133-132.

17.  قرآن کریم، سوره کوثر، آیات 1 تا 3.

18.  قرآن کریم، سوره بقره، آیه 23.

19. مطالب این بخش، از کتاب ریحانة الرسول، درّ مکنون خزانه الهى نقل شده است.