یاد خاک باران خورده – شل و گل – گیر افتادن در برفهای غرب و سوز سرما – یاد هوای شرجی و پشهی کورههای جنوب – پمادهای هندی – یاد تعطیلات باجهی تلفن در اهواز – زنهای مشغول به کار عرب و مردان بیخیال – یاد نان محلی سوسنگرد – یاد چوبهای خیس تراور – بتون و میلگردهای فاو – یاد نانهای خشک شیرازی – پوتینهای پاشنه پهن ترک – تن ماهی در هور – اسرا با زیرپیرهنی – قاطرهای چموش کردستان.
یاد رانندههای سیزده سالهی لودر – پرچمهای بلند سبز و قرمز – صفهای حملهی شبانه – خستگیهای ماندن در وضعیت آخر -غریبههای لشگرهای دیگر – یاد خونهای خشکیدهی دشت – یاد چشمهای آشنا – یاد تیربارهای از نفس افتاده – تانکهای بدون شنی – یاد سوت مرگ خمپاره و ترکشهای ناگهانی – موتورهای هارتریل – لانکروزهای نورسیدهی پانکی – یاد گل مالی ماشینها.
یاد آموزش مسخرهی ش. م. ر – فریادهای: شیمیایی ...
شیمیایی – چفیههای نمدار – یاد بادگیرهای تنگ آبی و سبز – ماسکهای لعنتی در خفگی هوای آبادان – برانکاردهای خونی – بچههای ناز بهداری.
یاد عکس امام در جیب – گریههای دیدن او در تلویزیون – جملات کوتاه و خودمانی او –
چفیههای سیاه سادات – یاد رفیقانم، همسنگرانم – یاد برادران واقعی – مردان مرد آن روزها – یاد اعتبار حرفها – یاد نبودن کاغذ بازی – یاد تابلوهای چوبی ( لبخند بزن برادر – خسته نباشی) – یاد پیشانیبندهای «یا حسین(ع)»، «یا مهدی(عح)».
یاد قلکهای بچههای دبستانی – تخم مرغهای اهدایی پیرزن روستایی – یاد نمازهای تیمّمی – غسل با آفتابهی پشت سنگر – ترس از بالا بردن سر – یاد نمازهای خمیده در سنگر – گعده در ستاد اعزام مبلغ اهواز – ریشهای بلند بدون آنکارد – طلبههای محجوب و خجالتی – واحد تبلیغات گاهی خواب – بلندگوهای ترکش خورده.
یاد دستکاری شناسنامه و ثبت نام بدون اطلاع پدر و مادر – اعزام با اتوبوسهای دو طبقه تا بیرون شهر – لباسهای گشاد – رزم با حال شبانه – سینه خیز در برف – برگشتن به شهر پشت وانت – دیدن خانواده با پوستی سیاه و سوخته.
یاد هور- گربهماهیهای گرسنهی سیبیلو – نیزارهای بلند و موشهای گربه پیکر – لباسهای غواصی تننما – سیرهای خشک و تند سر سفره – قایقهای موتوری بنزین تمام کرده – یونولیتهای لیز گلی – موجهای تند اروند – پلهای لولهای گرفتار در طوفان – طراوت بارانهای موسمی – دشتهای پر از لاله – باد و خاک.
یاد بیسیمچیهای کم سن و سال – سرباز ارمنی – افسرهای گیج عراقی – کانتینرهای صف کشیدهی پر از مهمات – لباسهای کرهای – توپهای 106 چپ شده – موشک تاو – تانکهای چیفتن همیشه تمیز – ارتشیان اتو کشیده – صداهای شبانه و آتش دهنهی دوشکا – غرش هواپیماها – پوکههای ضد هوایی – منگی بعد از شلیک آر پی جی – سیمهای قطع شدهی مخابرات – کلاشهای تاشو و خشابهای خالی – نقشههای بی سر و ته فرماندهان – پیشرویهای اشتباه و بعد عقبنشینی تاکتیکی.
اصفهانیهای زرنگ – عشایر بی تکلف – قمیهای خط شکن – بیسیمچیهای یزدی – تبریزیهای پدافند – اهوازیهای ضد زره.
یاد غافلگیریهای چای داغ در لیوان پلاستیکی – درست کردن لیوان با شیشه آبلیمو – جشن پتو – پاتکهای دوستانهی دمپایی – ایستادن در صف طولانی یک توالت برزنتی – چپ شدن دیگ آبگوشت در سنگر فرماندهی.
یاد و خاطرهی ایام جنگ به خیر.
شما هم یادهاسی خود را بنویسید.