مقدمه
شالودهی یک جامعهی سالم، با تعلیم و تربیت درست شکل میگیرد. با تعلیم و تربیت صحیح میتوان جامعهای بالنده و پویا و صالح ساخت و در این میان والدین و مربیان نقشی سازنده و اساسی دارند.
بدون تردید، سعادت انسان، در تربیت صحیح با رعایت معیارها و ارزشهای گرانقدر و اصیل اسلامی، در دستیابی به حیات طیبه است.1 از این رو ما درصدد چارهاندیشی برآمده، با ارائهی رهآوردها و برنامههای تربیتی، برای خود و کودکانمان عزم گام برداشتن به سوی این هدف مقدس را داریم؛ برنامهای که بین نیازهای جسم و جان، توازن و تعادل برقرار کند و نونهالان را برای زندگی فردا آمادهتر سازد، بهطوری که از شخصیتی والا برخوردار گردند و به منشها و عادتها و رفتارهایی که از سیرهی ائمهی معصومین(ع) و الگوهای حقیقی بشری، نشأت گرفته است، آراسته گردند تا به این ترتیب زمینهای آماده و مستعد برای تجلی ایمان و انتخاب و گزینشی خلاق فراهم گردد.
موضوع تعلیم و تربیت
موضوع تعلیم و تربیت، انسان است که از پیچیدگی روحی، لطافت عاطفی، دقت عقلی و ظرافت احساسی خاص برخوردار است. عدم آشنایی با روشها و اصول علمی تعلیم و تربیت، ما را در سراشیبیِ دشواریها و ناهنجاریهای روانی به پیش خواهد برد. مع الاسف در خانوادهها تربیت فرزندان و کودکان، معلول خلقوخوی والدین و تابع عادت و عدم آگاهی آنان به مسائل اساسی تربیت است. در نتیجهی این عدم توجه، اغلب کودکان از انضباط فردی و اجتماعی محروم بوده، در زندگی با آداب و اخلاق اسلامی بیگانه و فاقد اعتماد به نفس، شجاعت و عزم ارادهاند.
پرداختن به خویشتن و احساس وظیفه نسبت به تربیت خود و خانوادهی خود، اساسیترین وظیفهی ماست، «یا ایها الذین آمنو قوا انفسکم و اهلیکم نارا ... 2 ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، خود و خانوادهی خویش را از آتش جهنم نگهدارید.»
معلمان و مربیان در قبال حقوق افراد تحت تربیت خود، مسئولیتی بس بزرگ دارند و باید در راه شناخت و رعایت وظیفهی خود نسبت به دانشآموزان سعی و تلاش نمایند، چرا که بدون شناخت و آگاهی، در پیریزی و سازماندهی شخصیت کودکان گام برداشتن گناهی است نابخشودنی که دیگر قابل جبران نیست.
مهمترین وظیفهی والدین و مربیان، شناخت کودکان و درک تحلیل حالات و رفتار آنان، مخصوصا رعایت صبر و بردباری و خویشتنداری در برخورد با آنان است زیرا به تجربه ثابت شده: والدینی که در رفتار با فرزندانشان از صبر و بردباری و حوصلهی کافی برخوردار هستند، بیشتر در فرزندشان نفوذ دارند و بیشتر مورد توجه آنان قرار میگیرند و آنان که در زندگی کمحوصلهاند، نمیتوانند با فرزندان خود ارتباطی صمیمانه و نزدیک برقرار نمایند.
والدین نباید همیشه انتظار داشته باشند که کودکان کارها را دقیق و بیاشکال به پایان برسانند.
باید همواره از انتقاد و اعتراض نسبت به اعمال و رفتار کودک خودداری و با تشویق و ستایش از زحمات و کارهای خوب و تکیه بر نقاط مثبت، او را هدایت و ارشاد کرد. معلمان و مربیان، مسئولیت دارند با طرح ارزشهای والای اخلاقی در قالب قصهها و داستانها و سرگذشت زندگی بزرگان و ائمهی معصومین(ع)، با زبانی ساده و دلنشین، روح و روان کودکان را با پاکیها، صداقتها، رشادتها، کرامتها، ایثارها و گذشتها صیقل دهند. البته توفیق در این امر مهم، مستلزم برخورداری و آشنایی پدر و مادر، اعضای خانواده و اولیا و معلمان و رسانههای ارتباط جمعی با ارزشهای اصیل و اخلاق و آداب و سنن اسلامی است.
این جاست که نظم و انضباط صحیح و برقراری هماهنگی و ارتباط بین این سه نهاد (خانه و مدرسه و رسانهی ارتباط جمعی) در طول دوران تحصیل و تعلیم و تربیت از ضروریات است.
مسئولیت تربیت
پدر و مادر نسبت به تربیت فرزندانشان مسئولند. پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
فرزندان خود را تربیت کنید، بهراستی که شما دربارهی آنها مورد سوال واقع خواهید شد.
امام سجاد(ع) نیز دربارهی حق فرزند میفرماید:
و اما حق فرزندت بر تو این است که بدانی وجود او از توست و اعمال نیک و بد او در این دنیا وابسته به توست. تو در برابر خوب تربیت کردن و راهنمایی کردن او به سوی پروردگارت و اطاعت وی مسئول هستی، پس عمل تو دربارهی او، همانند عمل کسی باشد که میداند در نیکی کردن به او، پاداشی و در کوتاهی نسبت به او، کیفر میبیند.3
امام سجاد(ع) از خداوند میخواهند که:
مرا در تربیت فرزندانم یاری فرما.4
خانه و مدرسه
مسئولیت تربیت فرزندان تنها به عهدهی پدر و مادر یا مدرسه نیست، بلکه مسئولیتی است مشترک بین مدرسه و والدین. زمانی فرزندان ما به اهداف عالی تربیتی و آموزشی دست خواهند یافت که هر دو نهاد (یعنی خانه و مدرسه). احساس مسئولیت کرده، نسبت به وظایف خود هماهنگ عمل کنند و در تربیت کودک روشهای یکسانی را به کار گیرند.
اگر این هماهنگی بین خانه و مدرسه نباشد، کودک دچار سردرگمی میشود، دستورهای تربیتی مدرسه هر چند در سطح بالا باشد، یقینا بدون همکاری و تأیید خانوادهها اثری ندارد.
خانوادهها میتوانند با هماهنگ ساختن رفتار خود با برنامهها و آموزشهای مدرسه، نمونهای عملی برای جهتدهی رشد فرزندانشان باشند. اگر این هماهنگی با مدرسه نباشد و والدین برنامهای مخالف برنامههای تربیتی مدرسه در پیش گیرند، فرزندان آنها دچار تضاد میشوند و در انتخاب راه صحیح سرگردان خواهند شد. مثلا مربی در مدرسه به دانشآموزان میگوید: «محمد موی سرش را کوتاه کند» ولی در خانه، مادر به سبب زیبایی موی او، با کوتاه کردن آن مخالفت میورزد. در این جا دانشآموز سرگردان میشود و ممکن است در برابر بازخواست مجدد مربی مدرسه به دروغ متوسل گردد. اگر هر دو نهاد، بهطور هماهنگ عمل کنند و در پیگیرهای مداوم مسائل تربیتی و درسی، همکاری مستمری با هم داشته باشند، در اصلاح رفتارهای نابههنجار و تقویت خصلتهای نیک نوآموزان موفق خواهند شد.
هم والدین باید بهطور مستمر از نحوهی پیشرفت تحصیلی و اخلاقی دانشآموزان در مدرسه مطلع شوند و هم مربیان و معلمان باید از نحوهی عملکرد و رفتار دانشآموزان در خانه و خارج از مدرسه با اطلاع باشند.
هماهنگی در خانه قبل از مدرسه
مطالعات تربیتی نشان میدهد که سرزنش، خردهگیری دائمی، پرخاش و انتقاد شدید میان والدین، اثرات سویی بر روی کودکان به جای میگذارد، بنابراین در بسیاری موارد، این کودکان نیستند که دشوارند، بلکه والدین آنها هستند که دشوارند.
شکاف در روابط پدر و مادر، سبب به هم خوردن نظم و انضباط خانه شده، کانون گرم خانواده را به میدان جنگ تبدیل میکند. گاه میشود که یکی از والدین، فرزندان را علیه دیگری تحریک میکند و چون کودک از تشخیص حقیقت عاجز است دچار اضطراب و دلهره شده در مقابل آنان و دیگران، راه تملق و چاپلوسی را در پیش میگیرد و گاهی نیز این ناهماهنگی موجبات انحراف و گریز از خانه و خانواده را فراهم میسازد.
روشهای تربیتی
1. محبت
از اصیلترین و مهمترین احتیاجات روانی کودک، برخورداری از محبت است. کودکان باید احساس کنند که والدین با آنان صمیمی و مهربان هستند و آنان را یاری میکنند تا بعدها مسائل خود را با والدین در میان بگذارند. کودکانی که از محبت والدین محرومند، در خانه احساس ناامنی و نارضایتی کرده، افسرده و پژمرده میشوند.
برعکس، کودکانی که از محبت والدین سرشارند، احساس سکون و آرامش بیشتری میکنند و از روحیهی شاد و اعتماد به نفس کافی برخوردارند. کودکان پیش از غذا، لباس، اسباببازی و هوای آزاد، نیازمند آنند که مورد توجه و محبت والدین قرار گیرند. بعضی از والدین، با فرزندانشان با سردی برخورد میکنند در نتیجه این کودکان به یک نوع گرسنگی عاطفی مبتلا میشوند. از آن جا که مهمترین عامل سلامت روح کودک، محبت است، کمبود آن سبب ناهنجاریهای عاطفی و روانی میگردد و زمینه را برای آشفتگی روحی و بزهکاریهای اجتماعی وی در آینده فراهم میسازد.
در هر صورت، محبت، تاثیر بسزایی در سازندگی فرزند دارد.
از محبت تلخها شیرین شود از محبت مسها زرین شود5
پیامبر اکرم(ص) میفرماید:
کودکان را دوست بدارید و نسبت به آنان مهربان باشید.6
اظهار محبت میتواند بهصورت نوازش کردن، بوسیدن و در آغوش گرفتن باشد.
پیامبر اکرم(ص) میفرماید:
فرزندان خود را بسیار ببوسید زیرا با هر بوسهای برای شما درجهای در بهشت، فراهم میشود.7
به همین جهت است که محبت به کودکان یتیم مورد تاکید بسیار اسلام است.
همچنین پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
یتیمان را مانند فرزندان خود تربیت کنید؛ به آنان آن گونه مهر بورزید که به فرزندان خود مهر میورزید.
در محبت به کودکان باید عدالت رعایت شود. پیامبر اکرم(ص) فرمودهاند:
میان فرزندان خود به عدالت رفتار نمایید همچنان که دوست دارید بین شما در نیکی و لطف، به عدالت رفتار شود.8
والدین معمولا نسبت به فرزندان کوچکتر محبت بیشتری ابراز میدارند، این امر موجب آزردگی خاطر سایر کودکان و احساس حسادت آنان نسبت به کودک مزبور میگردد.
از طرفی باید توجه داشت که محبت بیش از اندازه به کودکان موجب از خود راضی شدن آنان خواهد شد و در آینده سبب سرخوردگی و شکست آنان میشود، چون در طول زندگی و موقعیتهای مختلف در محیط مدرسه و اجتماع با مشکلاتی برخورد خواهند کرد و دیگران همانند والدین به آنان محبت و توجه نمیکنند. محبت در پرورش روح و روان کودک همانند غذا برای پرورش جسم ضروری است. همان طور که کمبود یا زیادهروی در غذا موجب عوارض نامطلوبی در جسم میگردد کمبود یا زیادهروی در محبت موجب اختلالاتی در روان کودکان خواهد شد. بنابراین اگر رعایت اعتدال در هر کاری شایسته است در محبت نیز لازم و ضروری است.
2. احترام گذاشتن به شخصیت کودک
پیامبر اکرم(ص) گاهی بهخاطر فرزندان خود (نوادگان پیامبر) امام حسن(ع) و امام حسین(ع) سجدهی نماز را طولانی میکردند و زمانی بهدلیل گریهی فرزندان دیگران، نماز را سریعتر پایان میدادند.
به کودکان احترام میگذاشتند و درس پرورش شخصیت اطفال را به مردم میآموختند.
از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است:
به فرزندان خود احترام کنید و به آداب و روشهای پسندیده با آنها معاشرت نمایید.9
وقتی نام فرزندتان را میبرید او را گرامی دارید و در مجلس برایش جا باز کنید و با ترشرویی با او برخورد نکنید.10
راههای شخصیت دادن به فرزند
1. سلام کردن
یکی از راههای شخصیت دادن به فرزند، سلام کردن به او است. رسول اکرم(ص) میفرمودند:
«پنج چیز است که تا لحظهی مرگ آنها را ترک نمیکنم، ... یکی از آنها سلام کردن به کودکان است. این اعمال را همیشه انجام میدهم تا پس از من بین مسلمین رایج گردد.»11
کودکی که به او سلام کنند و بدین وسیله از وی احترام نمایند، لیاقت و شایستگی خود را باور میکند و از کودکی احساس میکند که دیگران برای او اهمیت و ارزش قائلند.
2. وفای به عهد
وقتی اولیا و مربیان جهت تشویق، به فرزند وعدهای میدهند، فرزند از آنان توقع دارد که به وعدهی خود عمل کنند در غیر این صورت، اعتماد فرزند نسبت به آنها سلب میگردد و دیگر توجهی به آنان نمیکند. امام کاظم(ع) میفرمایند:
زمانی که به فرزندان وعدهای دادید به آن وفا کنید، زیرا آنان تصور میکنند که شما روزیرسان آنها هستید.»12
3. حلم و بردباری
تربیت و آموزش فرزندان باید توام با مهر و محبت و گذشت باشد، با عیبپوشی و نرمی با آنها برخورد شود و به آنان کمک و یاری گردد. در برخورد با کودک، باید به ویژگیهایش توجه داشت و در مقابل جنبوجوش و جستوخیز او - اگر چه موجب مشکلاتی شود - صبر و حوصله به خرج داد .
توصیههای مهم در امر تعلیم و تربیت:
1. در کار تربیتی برنامه داشته باشید.
2. کودکان را به شکل غلط با هم مقایسه نکنید.
3. عدالت را بین فرزندان رعایت کنید.
4. در رفتارهای خود نسبت به کودکان، مهربان، قاطع، مستقل و استوار باشید.
5. دربارهی ارزش مستقل بودن و روی پای خود ایستادن نمونههایی به کودکان ارائه دهید.
6. با صبر و تفکر، تامل در گفتار را به فرزندان خود بیاموزید.
7. به فرزند خود کمک کنید تا خود را بهتر درک کند و از تحقیر دیگران بپرهیزد.
8. با طرح سوالات مناسب و بحثهای گوناگون کودکان را به تفکر و تعقل و اظهار نظر وادار سازید. سعی کنید بهطور طبیعی در معرض اندیشیدن و تصمیم گرفتن قرار گیرند.
9. هنگامی که از کار ناپسند کودکان ناراحت هستید، سوال کردن و توضیح خواستن در این باره تاثیر مثبتی دارد. با حفظ خونسردی بهطور غیرمستقیم و در فرصت و موقعیت مناسبی میتوانید به طرح چنین سوالاتی بپردازید.
10. کنترل کودک به معنای محدود کردن عرصهی فعالیت و جنبوجوش او نیست.
11. در مقابل مشکلات و رفتارهای بد دیگران، با حفظ خونسردی، مقاومت نشان دهید تا کودک نیز یاد بگیرد که در برخورد با ناملایمات، بردباری و ایستادگی نشان دهد.
12. هنگام نصیحت و راهنمایی کردن از اِعمال روش تحکمآمیز خودداری کنید و هرگز با شیوههای تهدید، تحقیر، سرزنش، طعنه و تمسخر به امر و نهی نپردازید.
13. در رفتار با کودکان، موقعیت سنی، شرایط سنی، ویژگیهای روحی و احساسی و مراحل رشد ذهنی آنان را در نظر بگیرید و به کودکان با رعایت سن و ظرفیتشان مسئولیت بدهید.
14. باید بدانید که تربیت خوب، میوهی خانوادهای خوب و صمیمی و پرمهر و محبت است.
15. تقویت اعتمادبهنفس و احساس حسن ظن در ارتباط با دیگران از ضروریات است و باید با ابراز مهر و محبت بهجا، زمینهی حرفشنوی را فراهم کنیم.
نتیجهگیری
بهطور خلاصه میتوان گفت والدین و مربیان تنها با ایمان و اعتقاد راسخ خود نسبت به مبدا آفرینش و شناخت و تهذیب نفس خویش و آشنایی لازم با روان و شخصیت فرزندان و شناخت اصول و مبانی تعلیم و تربیت اسلامی قادر هستند فعالیتهای کودکان را در زمینههای احساسی، عاطفی، اخلاقی، آموزشی و همچنین روابط صحیح وی با همسالان و دیگر افراد اجتماع، رهبری و هدایت نمایند. آنان بدین وسیله میتوانند برای تحقق بخشیدن به آرمانهای متعالی تعلیم و تربیت اسلامی، در جهت سازندگی شخصیت کودکان که آیندهسازان و سرمایههای عظیم و آیندهساز کشور اسلامی هستند، گامی به پیش نهند.
پینوشت:
1. نحل، آیهی 97.
2. تحریم، آیهی 6.
3. وسائل الشیعه، ج3، ص135.
4. صحیفهی سجادیه، ص298، دعای فرزند.
5. مولوی.
6. وسائل الشیعه، ج14، باب 6، ح2.
7. المحجه البیضا، ج2، ص64.
8. همان، ص46.
9. بحار الانوار، ج23، ص114.
10. جامع الاخبار، ص124، طبع 1341.
11. وسائل الشیعه، ج3، ص209.
12. اصول کافی، ج6، ص50.
منابع و ماخذ:
1. والدین و مربیان مسئول، رضا فرهادیان، بوستان کتاب،1382.
2. روشهای تربیت، سیدمهدی موسویکاشمری، حوزهی علمیه قم، 1379.
3. آداب و مهارتهای زندگی اسلامی، وزارت آموزش و پرورش، 1389.
4. فرهنگ مهرورزی، استاد حسین انصاریان، قم، دار العرفان، 1385.