نویسنده

مقاله­ی زیر به شما می­آموزد چگونه کودکانی با اعتمادبه­نفس تربیت کنیم بدون این که کودکان نسبت به افراد بزرگ­تر از خود بی­حرمتی و جسارت کنند.

هر پدر یا مادری آرزو دارد فرزندی شاد و سرحال و متکی به نفس پرورش دهد. مطالعات فراوان نشان داده است که چنین بچه­هایی در محیط­های سرشار از عشق و اعتماد رشد می­کنند. کودکانی که والدین آن­ها عشق و محبت را از آن­ها دریغ می­کنند معمولاً اثری از اعتمادبه­نفس در وجودشان دیده نشده و معمولاً موجوداتی خودسر بار می­آیند. آن­ها همانی می­شوند که پدر و مادر قبلاً به آن­ها برچسب زده­اند. اگر آن­ها را یک­دنده و لجباز بنامند واقعاً در آینده افرادی یک­دنده و لجباز خواهند شد.

ما در محیطی زندگی می­کنیم و دارای فرهنگی هستیم که در آن، والدین، کودک ایده­آل را آن می­پندارند که مطیع و سلطه­پذیر باشد. از سال­های اولیه­ی زندگی از کودکان انتظار داریم تا سلطه و برتری افراد بزرگ­تر را بپذیرند و در مقابل حق­کشی و بی­عدالتی­ای که در محیط اطراف خود می­بینند سؤال نکنند. وقتی اطاعت می­کنند «خوب» هستند و اگر سرپیچی کنند «بد» هستند. به این دلیل ما برای القا کردن و نهادینه نمودن این ارزش­ها در کودکان کاری بس سخت و دشوار در پیش داریم. وقتی کودک اطاعت نمی­کند، پدر و مادر از آینده­ی مبهم و ترسناکی که او پیش رو دارد وحشت­زده می­شوند. ما می­خواهیم به زور، تهدید و یا با تحریک احساسات به آنان بقبولانیم که کودکانی مطیع و سر به راه هستند.

بچه­هایی که دارای اعتمادبه­نفس هستند، خود، تصمیم­گیرنده هستند. آن­ها مسئولیت کارها و چیزهای متعلق به خود را به­عهده می­گیرند. آن­ها این آزادی را دارند تا خودشان باشند. معمولاً خوب صحبت می­کنند و همیشه مایلند نظرات و افکار خود را با دیگران در میان گذارند.

کودکان متکی به نفس و مسئولیت­پذیر در خانواده­هایی پرورش می­یابند که حامی و پشتیبان آن­ها هستند، به تفاوت­های فردی فرزندان خود واقف بوده، اجازه­ی ظهور آن را می­دهند.

روش­هایی که در زیر بیان می­شوند به والدین کمک می­کنند تا بچه­هایی شاد و متکی­به­نفس پرورش دهند بدون این که نگران آینده­ی آن­ها باشند.

1-   تحسین کردن کلید پرورش کودکی با اعتمادبه­نفس بالا است. خانم «ماگدا گربا»1 بنیان­گذار RIE2 «تدابیری برای تعلیم و تربیت کودک» تاکید می­کند: «پدران و مادرانی که کودکان خود را تحسین می­کنند، به توانایی­های او یقین دارند و او را فردی می­بینند که باید از او حمایت کرد، نه شخصی بی­پناه.» والدین باید هم استقلال و بی­نیازی کودک را در نظر داشته باشند و هم وابستگی او را. آن­ها باید نیازهای روبه­رشد کودک را نیز در نظر بگیرند.

تحسین کردن در ضمن به معنای تشویق بچه­ها به صادق بودن در مورد احساسات­شان و بیان کردن آن نیز است.

2-   آزمون و خطا. بگذارید کودکان اشتباه کنند و از آن بیاموزند. آن­ها را در فرآیند آموختن پشتیبانی کنید. برای بعضی از پدران و مادران مشکل است که بچه­های خود را رها کنند و آزاد بگذارند و همیشه کارهای­شان را انجام می­دهند. برای کودک بهتر است در سال­های اولیه­ی زندگی اشتباه کند و چیزی بیاموزد تا بعداً در بزرگ­سالی درد و رنجی را تحمل نماید.

البته ما می­توانیم آن­ها را راه­نمایی کنیم و پیشنهادهایی را به آن­ها ارائه نمائیم؛ اما آن­ها نیاز دارند تا از آزمون و خطاها راه خود را بیابند.

3-   زمان باارزش­ترین چیزی است که والدین می­توانند در اختیار فرزندشان قرار دهند. کودکی، کوتاه­ترین مرحله­ی زندگی شخص است. بعضی از والدین با تأسف می­گویند: «چه زود بچه­ها بزرگ شدند!» کودکان برای کشف و مشاهده­ی آن چه در اطراف­شان می­گذرد نیاز به زمان دارند. بچه­ها در دوران کودکی نیاز به زمان دارند تا کشف کنند چه کسی هستند و چه کسی خواهند شد. اعتمادبه­نفس داشتن به معنای آن است که مطمئن هستید دیگران خود واقعی شما را قبول دارند.

4-   برای آن چه می­گویید ارزش قائل شوید و آن چه را یاد می­دهید خود به آن عمل کنید. پدران و مادران سرمشق کودکان هستند. آن­ها اولین معلمان فرزندان خود هستند. نقش پدر و مادری شما قرار نیست تغییر کند اما باید استعدادهای نهفته­ی کودک را آشکار کنید. بهترین روش برای نهادینه کردن ارزش در کودک آن است که به او نشان دهید تا چه اندازه به این ارزش­ها معتقد هستید. طوری رفتار کنید که دوست دارید فرزندتان همان گونه رفتار نماید.

5-   زمانی از کودک­تان انتظار همیاری و مشارکت در کارها داشته باشید که او توانایی انجام آن را داشته باشد. به جای تهدید کردن و رشوه دادن، از کلمات و جمله­های تشویق­آمیز استفاده کنید. اطاعت و پیروی، امری ارادی نیست. برای به­دست آوردن اعتمادبه­نفس، کودک باید به میل خود و در کاری که دوست دارد مشارکت نماید نه کاری که او را مجبور به انجام آن می­نماییم.

6-   در مقابل رفتارهای کودک عکس­ العمل فوری، منطقی و سازگار با عمل انجام شده نشان دهید. اگر کودک نوپای شما در یک مرکز خرید دست شما را رها کرده، از شما دور شود، فوری او را از مرکز خرید بیرون ببرید. اگر فرزند ده، یازده ساله­ی شما بدون خبر قبلی، دیرتر از معمول، از محل تمرین فوتبال به خانه برگشت، شام برای او نگه داشته نمی­شود. بعد از آن، او قوانین خانه را رعایت خواهد کرد چون مایل نیست بعد از بازی گرسنه بماند.

 

پی­نوشت­ها

1-   Magda Gerba

2-   RIE  Resources For In Fant Education. USA

منبع:

مجله­: Health

Parenting Section

July/ Aug 2002