سالهای نخست زندگی کودک، دوران طلایی شکوفایی تواناییهای ذهنی کودک به شمار میآید.
قراردادن کودک در معرض تجارب گوناگون و آموزشهای مناسب در این دوران، سبب تسهیل و پرشتابتر شدن رشد کودک در جنبههای گوناگون ذهنی، عاطفی، اجتماعی و
جسمی میگردد. پدر و مادر باید با توجه به تواناییهای ذهنی کودک در هر مرحله، او را در زمینههای مختلف یاری کنند و در جریان فعالیت فکری قرار دهند تا دنیای او از راه
مشاهده، اکتشاف، تجربه و عمل، ژرفا و گسترش یابد.
رعایت اصول زیر شما را برای تأثیرگذارتر نمودن فعالیتهای آموزشی کودکان یاری خواهد کرد.
1. ایجاد انگیزه
انگیزه یکی از اساسیترین اصول و شرایط ابتدایی یادگیری است؛ چنان چه کودک انگیزهی کافی برای یادگیری نداشته باشد، یادگیری صورت نمیگیرد. برای ایجاد انگیزه میتوان
از روشهای گوناگونی بهره برد؛ متداولترین شیوه، جالب و جذاب نمودن موضوع، طرح پرسش برای کودک و ارائه و انجام فعالیت از طریق بازی است.
2. شناخت تواناییها و ناتوانیهای کودک
تنظیم برنامههای آموزشی بر اساس تواناییهای کودک سبب موفقیت او در یادگیری میشود. تجربهی موفقیت، افزون بر ایجاد اعتمادبهنفس، انگیزهای خوب و پایدار برای
یادگیریهای بعدی است. شناخت نقاط ضعف و ناتوانیهای کودک به شما کمک خواهد کرد تا برای برطرف نمودن ناتوانیها و کاستن از آنها برنامهریزی نمایید. از این رو باید
شناخت دقیقی از کودک خود داشته باشید.
3. توجه به خواستههای کودک
تنظیم برنامههای آموزشی بر پایهی علاقه و خواسته-های کودک، موفقیت برنامه را تضمین مینماید، زیرا توجه به خواستهها، یکی از عمدهترین زمینههای ایجاد انگیزه است. از
سوی دیگر، میتوان از علایق کودک برای تشویق وی و تقویت یادگیری بهره برد. بدیهی است که میتوان این علایق را در کودکان ایجاد نمود.
4. رعایت سلسلهمراتب یادگیری
بیشک برای یادگیری هر موضوع، یا مهارت، بایستی زمینهها و به عبارت روشنتر، پیشنیازهای آن موضوع و مهارت نیز فرا گرفته شود؛ از این رو، برای اطمینان از موفقیتآمیز
بودن فعالیتهای آموزشی، باید مطمئن شوید که کودک، پیشتر، زمینههای لازم را فرا گرفته است.
5. حذف محرکهای زائد از موقعیت یادگیری
دامنهی توجه کودکان – بهویژه کودکان زیر 7 سال- در بیشتر موارد، محدود است. این سبب میشود که اشیاء و هر آن چه در هنگام آموزش در معرض دید او باشند، توجه کودک
را به خود جلب نمایند؛ در نتیجه کودک به آن چه میخواهیم آموزش دهیم، توجه کافی نمیکند. برای پیشگیری از این موضوع باید محیط آموزشی، بسیار ساده و به دور از وسایل
زائد باشد.
6. طولانی نبودن زمان آموزش
طول مدت آموزش باید با میزان خستگیپذیری کودک تناسب داشته باشد. روشن است، زمان آموزش برای کودکان که زود خسته میشوند، نباید طولانی باشد.
7. کودک را با تکرار و تمرین زیاد خسته نکنیم
تکرار و تمرین زیاد در آموزش یک موضوع، از جمله روشهایی است که سبب یادگیری بهتر میشود؛ برای جلوگیری از خستگی کودک، بهتر است تکرار یک موضوع یا مطلب، به
شیوههای گوناگون ولی مداوم و منظم انجام گیرد؛ یعنی یک موضوع را با بهرهگیری از روشهای گوناگون و جذاب با کودک تمرین کنیم.
8. طرح پرسشهایی که کودک پاسخ آنها را میداند
در ابتدای آموزش به کودک، از پرسیدن سؤالهایی که مطمئن هستید او پاسخ آنها را نمیداند، پرهیز کنید؛ زیرا این امر سبب احساس شکست و ناکامی کودک میگردد.
بیشک، تجربهی شکست و ناکامی در یادگیری، افزون بر ایجاد حس حقارت و عدم اعتمادبهنفس، سبب لطمه زدن به فرصتهای بعدی یادگیری نیز میشود؛ از این رو، برای
ایجاد اعتمادبهنفس و انگیزه برای یادگیریهای بعدی، باید از کودک سؤالهایی شود که پاسخ آنها را میداند.
9. بهرهگیری از آموزش غیرمستقیم
در برابر کودک رفتارهای خوب و درستی را که می-خواهید یاد بگیرد، انجام دهید. او از چنین رفتارهایی تقلید خواهد کرد، بهویژه از کسانی که آنها را به-عنوان الگو پذیرفته باشد.
10. در آموزش به کودکان صبور باشید
صبور بودن یکی از اساسیترین و مهمترین ویژگیهای آموزش موفق است. در آموزش، عجله نکنید؛ زیرا ممکن است نتیجهی معکوس داشته باشد. بردبار باشید و به کودک
فرصت دهید تا خود یاد بگیرد.
11. انتظار پیشرفت از کودک باید متناسب با توانایی او باشد
تلاش کنید تواناییهای کودک را بشناسید و انتظارتان را از میزان پیشرفت او، با واقعیت منطبق سازید. در این صورت، نه تنها از پیشرفت کُند و یا بازدهی کمِ کارِ خود نگران
نخواهید شد، بلکه قادر خواهید بود سرعت آموزش را با توانایی کودک هماهنگ نمایید. این مسئله از سوی کودک نیز دارای اهمیت است، زیرا اگر انتظار از او بالا باشد و او نتواند خود را به
آن برساند، از نظر روانی لطمه خواهد دید و اگر انتظار از او پایینتر از تواناییهایش باشد، تلاش و کوشش لازم را نخواهد کرد.
12. در انجام فعالیتها کمتر به کودک کمک کنید
تا جایی که کودک خود میتواند کاری را انجام دهد، به او آزادی عمل بدهید و تنها در مواردی که قادر به انجام آن فعالیت نباشد - برای ایجاد انگیزه و تداوم کار- به او کمک کنید.
به عبارت دیگر، در عوض کمک کردن و یا انجام کار به جای کودک، همواره، نقش راه-نما را داشته باشید.
13. بهرهگیری از آموختهها، خارج از محیط آموزشی
موفقیت در آموزش، به میزان بهرهگیری از آموخته-های کودک، بیرون از موقعیتهای آموزشی بستگی دارد. از این رو، تلاش کنید آن چه را کودک فرا میگیرد، در موقعیت
های واقعی مورد استفاده قرار دهد. برای نمونه، زمانی که کودک رنگها را یاد گرفت، باید از آنها در موقعیتهای گوناگون، از جمله: انتخاب رنگ لباس برای پوشیدن، توصیف
اشیاء یا اسباب بازیها و... بهره ببرد.
14. انجام فعالیتها به شکل بازی و سرگرمی
برای ایجاد انگیزهی یادگیری، کوشش کنید فعالیتها را بهصورت بازی و سرگرمی انجام دهید و از آموزش و انجام فعالیتها بهصورت خشک و بیروح خودداری نمایید.