خانمهای باسوادِ مسلمانِ درسخوانی که یا مشغول تحصیلند و یا در دانشگاهها بهترین علوم را در بالاترین مدارج تدریس میکنند، زیادند و این برای نظام اسلامی مایهی افتخار است. خانمهایی هستند که بحمدلله بالاترین تخصصها را در پزشکی و در علوم گوناگون – در زمینهی علوم انسانی، در زمینهی علوم تجربی و در زمینهی علومِ گوناگون دیگر دارند. خانمهایی هستند که در زمینهی علوم دینی پیشرفت کرده و به مراتب بالا رسیدهاند. یک روز یک خانم بزرگوار در ایران – در اصفهان – بود، به نام «بانوی اصفهانی»1 که خانم بسیار عالیمقامی بود. مجتهده و عارف و فقیه بود. اما فقط او بود. امروز، بحمدلله دختران جوانی که در آیندهی نه چندان دور به مقامات عالی علمی، فقهی و فلسفی میرسند، بسیارند. اینها افتخار نظام اسلامی هستند و پیشرفت زن یعنی این.2
معلومات و آگاهیهایتان را بیشتر کنید
امروز، بحمدلله، در همهی کشور، دانشگاه و حوزهی علمیه وجود دارد و دختران جوان، در بخشهای مختلف این دو نهاد و مرکز علمی، آگاهی کسب میکنند و به علمآموزی میپردازند. تا وقتی این روحهای جوان، پرشور، دارای آگاهی، با اراده و با محبت، در جامعهی ما بحمدلله فراوان است، استکبار، آمریکا و دشمنان ریز و درشت این ملت، هیچ غلطی نسبت به این کشور نمیتوانند بکنند. توصیهی من به خواهران و دختران عزیزم این است که معلومات و آگاهیهای-تان را بیشتر کنید. مطالعه، دقت، تحقیق، درس، ورود به مسائل مورد ابتلای روز و اهتمام به کارهای دینی، جزو وظایف حتمی و مسلّمی است که امروز زنان کشور باید مثل مردان، خود را موظف به انجام آنها بدانند. شما هستید که فرزندان صالح میپرورید و همسران خود را برای ورود به میدانهای مثبت، تشجیع میکنید. بسیاری از زنان، شوهرانِ خودشان را بهشتی میکنند و آنها را از مشکلات دنیا و آخرت نجات میدهند. کار و تلاش زن و آگاهی و موضعگیری او، چنین ارزشی دارد.3
زنان باید به معارف و معلومات و مطالعه رو کنند
فکر رشد زنان از لحاظ معنوی و اخلاقی، بایستی یک فکر رایج در میان خودِ زنان باشد. خودِ بانوان باید بیشتر به این مسئله بیندیشند. خودِ آنها به معارف، به معلومات، به مطالعه و به مسائل اساسی زندگی رو کنند. همان تربیت غلط غربی موجب شد که در دوران حکومت طاغوت در این کشور، زنان به آرایش، تجملات، زینتهای بیخودی، تبرّج و خودنمایی تمایل پیدا کنند، که این هم از نشانههای مردسالاری است. یکی از نشانههای مردسالاریِ غربیها همین است که زن را برای مرد میخواهند؛ لذا می-گویند زن آرایش کند تا مرد التذاذ ببرد! این مردسالاری است، این آزادی زن نیست این در حقیقت آزادی مرد است. میخواهند مرد آزاد باشد حتی برای التذاد بصری، لذا زن را به کشف حجاب و آرایش و تبرّج در مقابل مرد تشویق میکند! البته این خودخواهی را بسیاری از مردان در جوامعی که از دین خدا بهرهمند نبودند، از دورانهای قدیم هم داشتند، امروز هم دارند؛ غربیها هم مظهر اعلای دین بودند. پس، این مسئله که زن به سمت معرفت، علم، مطالعه، آگاهی، کسب معلومات و معارف حرکت کند، باید در میان خودِ بانوان خیلی جدی گرفته شود و به آن اهمیت بدهند.4
تعلیم و تعلم بانوان
یک مسئله هم مسئلهی تعلیم و تربیت بانوان است. من بر این همیشه تأکید کردهام. خوشبختانه امروز در جامعهی ما، تعلیم و تربیت زنان رایج است؛ اما در عین حال هنوز خانوادههایی هستند که دختران خودشان را از تحصیل منع میکنند. اگر یک روز محیطهای تحصیلی، محیطهای ناسالمی بود، امروز بحمدلله در دوران اسلامی آن گونه نیست. باید اجازه بدهند که دختران درس بخوانند، مطالعه کنند، کتاب بخوانند، با معارف دینی و با معارف انسانی آشنا شوند و ذهن و مغزشان قوّت و قدرت پیدا کند. این، کارِ بسیار لازمی است که باید انجام گیرد.5
درخشش زنان نخبه در جمهوری اسلامی
نفس وجود این مجموعهی بانوان نخبه در رشتههای مختلف – که همهی بانوان نخبه هم در این جمع خلاصه نمیشود؛ شما نمونهای از نخبگان زن در سراسر کشور هستید – نشاندهندهی موفقیت نگاه نظام اسلامی و نگاه اسلام به زن است. ما این همه زن نخبه در دورهی حاکمیت طاغوت نداشتیم. این، حرف من است و بر این اصرار دارم. امروز عدد مطلق و نسبی محققین زن، اساتید زن، دانشمندان زن در رشتههای مختلف، متفکرین و نویسندگان زن که در رشتههای گوناگون فکر میکنند، صاحبنظرند و قلم میزنند، ادبای زن، شعرای زن، هنرمندان زن، قصهنویسها، شاعرها، نقاشها – بهمراتب بیشتر از دورهی طاغوت است؛ یعنی آن دورهای که به نام طرفداری از زن، حجاب و عفاف و وجود فاصلهی بین زن و مرد را به-کلی از بین برده بودند و روز به روز هم این بی-بندوباری را ترویج میکردند؛ حتی در مواردی از کشورهای اروپایی هم بدتر و تندتر عمل میکردند. امروز ما در نظام جمهوری اسلامی و زیر پوشش حجاب، زیر چادر، زیر مقنعه، این تعداد عظیم نخبهی فکری، علمی، عملی، فعال سیاسی، صاحبنظران فرهنگی و هنری داریم. آن روز بخشی از بخشها و بعضی از ابعاض این مجموعه را هم ما نداشتیم، بسیار محدود بودند. این، یک نظریهای درست عکس آن چیزی را که درصدد بودند القاء کنند، احیاء میکند و او این که آن کیفیت ترویج بیبندوباری نه فقط به معنای رشد دادن به زن، به معنویات زن، به استعدادهای زن نیست، بلکه سرگرم کردن زن به آن چه که لوازم آن، کیفیت زندگی است – آرایشهای گوناگون و گرفتاریهای گوناگون جنبیای که این کارها دارد – خودش مانع حرکت به سمت کمال و تعالی زنان است.
در نظام اسلامی محدودیتی که به وجود میآید، که این محدودیت بر طبق فطرت انسانی زنانه است؛ هم برای مردها محدودیت است، به یک کیفیتی؛ هم برای زنها به کیفیت دیگری محدودیت است، کمککنندهی به این است که نیروهای آنها هرز نرود و حتیالمقدور در جهت درستی به کار بیفتد؛ که آن وقت نتیجهاش میشود رشد فکری و علمی و عملی در جامعهی زنان، که امروز شاهدش هستیم. این نکتهی اول. این که گفته میشد – و البته هنوز هم بعضیها با غفلت تمام میگویند – مگر میشود با حجاب و با رعایت حدود شرعی و اسلامی، جامعهی زنان رشد کند، تکلیف مسئلهی زن در نظام اسلامی چه میشود، این جواب عملیاش، جواب عینیاش، همین وجود مجموعهی عظیم نخبگان زن در جامعهی ماست، که هیچ وقت ما در کشور چنین وضعی را نداشتیم، در دورهی طاغوت هم نبوده، قبل از آن هم که وضع تعلیم و تربیت از جهت دیگری اشکال داشته. امروز در نظام اسلامی بحمدالله این فراهم است. حالا تعداد بیشتر برگزیدگان دختر در دانشگاهها و امثال آن، اینها مسائل درجهی دو است؛ مسئلهی درجهی یک این است که همین مجموعهی زنان نخبه توانستهاند در نظام جمهوری اسلامی در بخشهای مختلف بدرخشند.6
توجه بانوان به قرآن و ورود آنها در عرصهی علم و تحقیقات
اصل توجه بانوان کشور ما به قرآن و حضورشان در صحنهی قرآن، پدیدهای است که باید به عنوان توفیق بزرگ نظام جمهوری اسلامی در مقابل چشم بینندگان و جویندگان و منتقدان و دوستداران و مخالفان قرار بگیرد؛ همه ببینند.
اولاً خود ورود بانوان در مسائل تحقیقی و علمی – که این دیگر مخصوص مباحث قرآنی نیست – قابل توجه است. بنده معمولاً مجلاتی را که در کشور منتشر می-شود – مجلات علمی، علمی، تحقیقی؛ علمی، ترویجی – نگاه میکنم؛ مرور میکنم و در همهی رشتههایی که مجلات ما – که حاوی مطالب جدید هستند – بر گرد آن-ها مطلب مینویسند، انسان میبیند شمار نویسندگان و پژوهشگران زن در آنها، شمار برجستهی قابل توجهی است. در علوم حوزوی، در فقه، در فلسفه، در مسائل دانشگاهی، در علوم انسانی، علوم طبیعی، حضور زنان در کشور ما حضور بارز و برجستهای در همهی بخشهای علمی است. دانشگاه را دختران دانشجوی ما پر کردهاند؛ محیطهای علمی را حضور زنان به شکل شگفتآوری واضح و آشکار کرده. این چیست؟ این چه پدیدهای است؟ این چه حقیقتی است؟ کی ما در کشور این همه عنصر پژوهشگر و محقق و عالم و باسواد و اهل تبلیغ و اهل ترویج از زنان داشتیم؟ در گذشتهی تاریخ ما هرگز چنین چیزی وجود نداشته. بله، تک و توکی، دانشمندانی از زنان، برجستگانی بودهاند، لیکن نه به معنای حضور چشمگیر و غالب در همهی جامعه. این مخصوص دوران جمهوری اسلامی است؛ این به برکت حاکمیت اسلام در این کشور است که زنان در عرصهی حضور علمی، این جور خودشان را دارند نشان میدهند و این برجستگی-ها را پیدا میکنند. این جزو افتخارات نظام جمهوری اسلامی است. اینی که من مکرر در جمعهای دانشجویی و در جمعهای جوان گفتم که در قضیهی زن، ما در مقابل ادعاهای غربیها دفاع نمیکنیم، ما حمله میکنیم و غرب باید از خود در قضیهی زن دفاع کند، نه اسلام، برای این است.7
1. مجتهده فقید «حاجیه نصرت خاتم امین».
2. دیدار گروهی از خواهران پرستار به مناسبت «ولادت حضرت زینب(س)، 20/7/73.
3. بیانات در جمع خواهران ارومیه، 28/6/75.
4. بیانات در همایش بزرگ خواهران در ورزشگاه آزادی به مناسبت جشن میلاد کوثر، 30/7/76.
5. همان
6. دیدار گروه کثیری از زنان نخبه در آستانهی سالروز میلاد حضرت زهرای مطهر(س) 13/4/86.
7. دیدار جمعی از بانوان قرآن پژوه کشور، 28/7/88