نویسنده


مروری بر انواع شخصیت و اختلالات شخصیتی و رفتاری
متخصص اعصاب و روان
مروری بر «شخصیت‌«
شخصیت (personality) و پرسونا (persona) به ماسک‌ها و نقاب‍‌‌هایی که بازیگر در نمایش به چهره‌ی خود می‌زند، گفته می‌شود. هر کدام از این ماسک‌ها بیان‌گر ویژگی خاصی در بازیگر است. همین ویژگی‌ها شخصیت افراد را می‌سازد و هر فردی را از دیگران متمایز می‌کند. امروزه برخی افراد در شرایط خاص از این نقاب‌ها به چهره می‌زنند، تا موقعیتی را به‌دست آورند. این‌ نقاب، همان ویژگی‌های شخصیتی است. کسی که به خواستگاری دختر می‌رود و دختری که خودش را جور دیگری نشان می‌دهد؛ یا بعضی خانواده‌ها که واقعیت‌ها را در مراسم خواستگاری و هنگام ازدواج دگرگون جلوه می‌کنند، همگی نقاب‌هایی غیر از خود واقعی‌شان به چهره می‌زنند. اشخاصی که به‌دنبال نفع ثانویه‌ای هستند و به خاطر شرایط تغییراتی در گفتار و رفتار خود ایجاد می‌کنند در حقیقت ویژگی‌های شخصیتی خود را تغییر می‌دهند و به این ترتیب شخصیت دوگانه یا چندگانه‌ای پیدا می‌کنند.
با توجه به معیارها و ارزش‌های حاکم بر جامعه، افراد دارای دو نوع شخصیت هستند. گروهی شخصیت خوب و گروهی شخصیت بد دارند. به قول عامیانه‌تر با شخصیت یا بی‌شخصیت هستند. کسانی که دارای ویژگی‌های شخصیتی خوب هستند، در روابط بین فردی خود موفق هستند و سرگرمی‌ها و تفریحات سالم‌تری دارند و در اعتقادات و باورهای دینی محکم‌ترند. این شخصیت‌ها با شرایط مختلف و متفاوت انطباق پیدا می‌کنند و از قدرت و مهارت سازگارپذیری بیش‌تر برخوردار هستند. افراد با شخصیت خوب نسبت به جامعه تصورات و تفکرات خوش‌بینانه‌ای دارند و هم‌چنین دارای اهداف و علائق و روابط باثباتی هستند. تمام ادیان الهی به‌خصوص دین مبین اسلام رهنمودها و آموزش‌هایی را برای انسان ارائه می‌کنند تا جنبه‌های مثبت و سازنده‌ی شخصیت انسان رشد و تکامل پیدا کنند. تفکر مثبت و مهربانی و خوش‌بینی نسبت به دیگران و پرهیز از غیبت و تهمت و خشونت و دروغ‌گویی از مهم‌ترین آموزش‌هایی است که در سیره‌ی پیامبر اسلام() و ائمه‌ی اطهار() وجود دارد.
یک نکته‌ی مهم را نباید فراموش کرد که همه‌ی انسان‌ها به‌طور بالقوه دارای ویژگی‌های شخصیتی خوب و بد یا مثبت و منفی هستند. عوامل مختلفی از جمله عوامل مختلف محیطی و ژنتیکی در بروز این ویژگی‌ها مؤثرند. در یک خانواده‌ی سالم که الگوهای فکری و رفتاری مناسبی وجود دارد، فرزندان خانواده تحت تأثیر این شرایط همانندسازی و الگوبرداری می‌کنند و به‌طور نسبی شخصیت آن‌ها به‌نحو بهتری شکل می‌گیرد. در یک جامعه‌ی سالم و موفق و متعادل فراوانی الگوها بیش‌تر خواهد بود و شخصیت‌های مثبت و خوب بیش‌تر خواهند بود. تغذیه‌ی مناسب و سبک زندگی و نوع تفکر و جهان‌بینی و اعتقادات بر شکل‌گیری شخصیت جامعه بسیار مؤثر است. اگر در سطوح مختلف خانواده و جامعه تفکر مثبت و توحیدی حاکم باشد؛ اگر در یک جامعه همه‌ی اشخاص تأثیرگذار به‌خصوص مسئولین و بزرگان، سبک زندگی متعادل و متناسب و منطبق بر آموزه‌های دینی داشته باشند، شخصیت افراد آن جامعه به‌خصوص کودکان و نوجوانان از زندگی بزرگان تأثیرات مثبتی می‌گیرد. هرگونه تناقصی در گفتار و رفتار بزرگ‌ترهای خانواده و اجتماع تأثیر مخربی بر شخصیت کودکان و نوجوانان حتی سایر رده‌های سنی جامعه خواهد گذاشت که اغلب غیرقابل جبران خواهد بود.
روزی مادری به نزد پیامبر مهربانی‌ها رفت و از حضرت درخواست کرد فرزندش را در خوردن خرما افراط می‌کند، نصیحت کند. اتفاقاً پیامبر در آن هنگام مشغول خوردن خرما بود، لذا موعظه را به وقت دیگری موکول کردند که در آن هنگام خود در حال خرما خوردن نباشند!
اگر کسانی که به‌طور غریزی و طبیعی الگوی فکری و رفتاری جامعه محسوب می‌شوند، نسبت به هم رفتار خوبی نداشته باشند، نمی‌توانند سرمشق خوبی برای دیگران باشند. اگر در خانواده‌ای والدین هر روز با هم درگیری و تنش دارند؛ اگر در یک اداره بین رئیس و مرئوس رفتار پسندیده‌ای نباشد؛ اگر در یک شهر و جامعه بین بالادست و پایین دست‌ها فاصله بیفتد؛ بدبینی، بی‌اعتمادی و رفتار نادرست همه‌گیر می‌شود و نتیجه‌اش این شکل‌گیری شخصیت منفی و بد در جامعه خواهد بود.
نعمت بزرگی که خداوند به بشر داده است، بازگشت و جبران خطاست. خداوند همیشه و هر لحظه راه بازگشت را باز گذاشته است. اگر قرار باشد در یک اداره و یک جامعه شخصیت‌های مثبت و خوب پرورش یابند، باید کسانی در رأس امور قرار بگیرند که دارای ویژگی‌های شخصیتی مثبت و مورد رضایت خداوند باشند. دروغ گفتن، تهمت و توهین و اشرافی‌گری و زیاده‌طلبی و ثروت‌اندوزی و ریاست‌طلبی تأثیر مخربی بر شخصیت و بهداشت روانی جامعه می‌گذارد. در یک جامعه‌ی توحیدی و علوی همه در حفظ بهداشت روان و رفتار خانواده و جامعه مسئول‌اند. از انتخاب همسر تا انتصاب یک مسئول بر رأس یک اداره همه و همه در شکل‌گیری شخصیت کودکان و نوجوانان و همه‌ی آحاد جامعه تأثیرگذارند.
شخصیت درون‌گرا و شخصیت برون‌‌گرا
از دیدگاهی دیگر شخصیت به دو نوع درون‌گرا و برون‌گرا تقسیم‌بندی می‌شود. بر این اساس اشخاص مشکلات شخصی، خانوادگی، اجتماعی و مخالفت‌ها یا موافقت‌های خود را درون‌ریزی و یا برون‌ریزی می‌کنند. افراد درون‌گرا دارای آرامش ظاهری هستند و تمایلی به حضور در جمع ندارند. معمولاً رازنگه‌دار و بسیار محتاط رفتار می‌کنند و اغلب به دیگران اعتماد ندارند و در عین حال در کار خود جدی هستند. از نظر دیگران این تیپ افراد افسرده و گوشه‌گیر هستند. به طور معمول سطح سازگاری این گروه در خانواده، محیط کار و اجتماع بالاتر است.
افراد برون‌گرا افکار و ایده‌های خود را بروز می‌دهند و به‌وضوح مخالفت می‌کنند؛ اغلب اضطراب و عصبانیت خود را نشان می‌دهند و مکرر باعث رنجیدن دیگران و دردسر برای خودشان می‌شوند. افراد برون‌گرا در میان افراد خانواده و اجتماع ناآرام و پرتنش هستند و به‌علت پرخاشگری و اعتراض مکرر و اظهارنظرهای افراطی و انتقاد، قدرت سازگاری آن‌ها بسیار کم است. کسانی که دارای چنین ویژگی‌هایی هستند، نیاز به درمان دارویی ندارند، مگر در مواردی که رفتار خشن و خصومت‌آمیزی با دیگران داشته باشند؛ اما نیاز به مشاوره و روان‌درمانی و رفتاردرمانی ضروری است. هم‌چنین این اشخاص نیاز به شناخت درمانی دارند و در صورتی که نسبت به مفاهیم و جنبه‌های مختلف زندگی و روابط سالم و سازنده‌ی بین فردی شناخت مثبت پیدا کنند، به‌تدریج و با تمرینات مستمر می‌توانند تغییرات اساسی در ویژگی‌های سخت و ناهنجار شخصیتی خود بدهند و سطح انطباق و سازگاری خود را با خانواده و جامعه افزایش دهند.
اختلالات رفتاری و شخصیتی
شخصیت مجموعه‌ای از ویژگی‌ها و خصوصیات منحصربه‌فرد است که به‌صورت هیجانات و افکار و رفتارهای آن فرد بروز پیدا می‌کند و در زندگی روزمره‌ی او به چشم می‌خورد این صفات معمولاً ثابت و قابل پیش‌بینی است. اما گاهی با افرادی مواجه می‌شویم که این خصوصیات و صفات شخصیتی غیرقابل انطباق و غیرقابل انعطاف با شرایط طبیعی است و باعث اشکال و اختلات در عمل‌کرد فردی و خانوادگی و اجتماعی او می‌شود و منجر به رنج و عذاب ذهنی و روانی و رفتاری می‌شود. در این موارد می‌توان تشخیص اختلال شخصیت را مطرح کرد. بیمارانی که دچار اختلال شخصیت هستند معمولاً خود را بی‌نیاز از درمان می‌دانند و مشکلات خود را انکار کرده و به روان‌شناس و متخصص اعصاب و روان مراجعه نمی‌کنند.
اختلال شخصیت از دیدگاه روان‌پزشکی به سه گروه تقسیم می‌شوند. در این نوشتار به گروه اول که شامل سه نوع اختلال شخصیت است، ‌پرداخته می‌شود.
1. اختلال شخصیت بدگمان (پارانوئید)
2. اختلال شخصیت درون‌گزین (اسکنروئید)
3. اختلال شخصیت عجیب و غریب (اسکنروتایپال)
اختلال شخصیت بر اثر عوامل متعددی ایجاد می‌شود. افرادی که دچار اختلال شخصیت هستند، دچار آشفتگی‌های شدید در فکر  و رفتار خود می‌شوند، به‌حدی که با الگوهای فکری و رفتاری و فرهنگ خانواده و جامعه به صورت آشکاری فاصله پیدا می‌کنند. یکی از عوامل مهم در ایجاد اختلال شخصیت عامل ژنتیک است. مشاهده شده است که افرادی که بستگان درجه‌ی یک آن‌ها دچار بیماری‌ها و اختلالات ماژور (MAGOR) روان‌پزشکی هستند بیش‌تر از سایرین به اختلال شخصیت مبتلا می‌شوند.
یکی دیگر از عوامل مؤثر در اختلال شخصیت عوامل هورمونی و بیوشیمیایی است. بی‌نظمی هورمون‌های جنسی و بعضی از ناقل‌های عصبی احتمالاً در ایجاد بعضی از انواع اختلال شخصیت مؤثرند. از دیگر عوامل مؤثر در ایجاد اختلال شخصیت عوامل روانی است. بعضی نظریه‌ها این‌گونه مطرح می‌کنند که اگر صفات شخصیتی افراد در یکی از مراحل رشد روانی – جنسی تثبیت و متوقف شود، این افراد دچار اختلال شخصیت می‌شوند. فردی که در مرحله‌ی دهانی (ORAL) متوقف شده باشد، فردی منفعل و وابسته است. در این مرحله فرد برای دریافت غذا به دیگران وابسته و نیازمند است! افرادی که در مرحله‌ی رشد روانی – جنسی مقعدی متوقف و تثبیت شده باشند، دارای منش مقعدی هستند. آن‌ها به دلیل کشمکش‌ها و تنش‌های مربوط به آموزش آداب طهارت دچار اختلال شخصیت وسواسی می‌شوند این گروه افرادی لجوج و یک‌دنده و خسیس، ولی دارای وجدان کاری بسیار بالایی هستند.
اختلال شخصیت بدگمان (پارانوئید)
ویژگی اصلی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید، بدگمانی و سوءظن طولانی و گاه دائمی نسبت به بعضی افراد یا به همه‌ی مردم است. آن‌ها به هیچ‌وجه استدلال‌پذیر نیستند. کسانی که دچار شخصیت پارانوئید هستند، اغلب پرخاش‌گر و تحریک‌پذیرند و نسبت به دیگران احساس تنفر و خصومت دارند. این اشخاص رفتار دیگران را به ضرر خود تفسیر و تعبیر می‌کنند و ظاهراً بسیار متعصب و غیرمنطقی هستند. یکی از خصوصیات شخصیت پارانوئیدها، جمع‌آوری مدارک علیه دیگران است. آن‌ها علاقه‌ی بیمارگونه‌ای به پرونده‌سازی دارند. شخصیت پارانوئید اغلب نسبت به همسر خود سوءظن دارد و او را متهم به خیانت می‌کند! این افراد معمولاً بسیار بداخلاق و به اصطلاح بدعنق هستند. اکثراً اهل دعوا و درگیری‌اند و تنش و ناآرامی ایجاد می‌کنند و به دنبال شر می‌گردند.
شیوع اختلال شخصیت پارانوئید
میزان شیوع اختلال شخصیت پارانوئید در جمعیت عمومی تا 5/2 درصد می‌باشد. اگر اشخاصی را که دارای بعضی ویژگی‌های شخصیت پارانوئید هستند به آن‌ها اضافه کنیم، شیوع شخصیت پارانوئید بسیار بیش‌تر خواهد بود. این اختلال در مردان شایع‌تر از زنان است. شواهد نشان می‌دهد که این نوع شخصیت در اقلیت‌های مهاجر و هم‌چنین در ناشنوایان نسبت به جمعیت عمومی بیش‌تر است. آن‌ها معمولاً خودشان جهت درمان به روان‌پزشک مراجعه نمی‌کنند و اگر اطرافیان بخواهند آن‌ها را نزد روان‌پزشک بیاورند، مقاومت می‌کنند و ناراحت می‌شوند. در ظاهر صحبت‌های آن‌ها منطقی به‌نظر می‌رسد، اما تمام تفکرات‌شان به‌طور سیستماتیک نادرست و بر مبنای سوءظن شکل گرفته است.
علائم بالینی شخصیت پارانوئید
افراد مبتلا به شخصیت پارانوئید تمایل زیاد و ناموجهی از خود نشان می‌دهند که مورد تهدید و تحقیر دیگران قرار گرفته‌اند. این افراد تقریباً همیشه منتظر موقعیتی هستند تا مورد استثمار و اهانت دیگران قرار بگیرند و آن‌گاه با جدیت عجیبی به دادخواهی بپردازند و کار را به جاهای بالا برسانند! افراد پارانوئید بدون هیچ توجیه و استدلالی به‌طور مکرر در وفاداری و صداقت همسر و اطرافیان و دوستان خود تردید می‌کنند و حسادت بیمارگونه‌ای دارند. بیمار پارانوئید احساسات و تفکرات بدبینانه‌ی خود را برون‌ریزی می‌کنند و افکار غیرمنطقی خود را که حتی برای خودشان غیرقابل قبول است به دیگران نسبت می‌دهند. بیماران پارانوئید از نظر احساسی و عاطفی بسیار محدودند و گاه به نظر می‌رسد فاقد هر نوع احساس و عاطفه و هیجانی باشند. در معاشرت‌ها بدون احساس و خشک هستند و در مقابل مقامات بالا تحت تأثیر قرار می‌گیرند و ابراز کوچکی و حقارت می‌کنند و در برابر افراد ضعیف و معلول و بیمار با دیده‌ی تحقیر می‌نگرند! در محیط خانوادگی و یا در محیط کار در کارخانه و اداره و سازمان و هر جای دیگری، مردم را به جان هم می‌اندازند و باعث تهدید و ترساندن دیگران می‌شوند! افراد پارانوئید تقریباً تا آخر عمر در زمینه‌های مختلف زندگی با دیگران مشکلاتی دارند؛ هم‌چنین مشکلات مربوط به روابط بین فردی با همسر و فرزندان و همکاران خود پیدا می‌کنند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید نیاز به درمان دارند. بنابراین به هر ترتیبی که شده باید خودشان و یا توسط اطرافیان و دوستان‌شان به روان‌پزشک و روان‌شناس مراجعه کنند. درمان انتخابی برای بیماران پارانوئید روان‌درمانی است. هم‌چنین برای آرام‌سازی و تعادل افکار بدبینانه‌ی آن‌ها لازم است دارو تجویز شود.