نویسنده


 بهداشت روانی بانوان از نگاه قرآن
 بهداشت روانی را می‌توان هم‌ردیفِ تن‌درستی دانست. انسان، دنیای بسیار گسترده، ناشناخته و مرموزی به نام روح یا روان دارد. گرچه این دو نام، یکی نیستند اما هر دو نشان از ماورای انسان دارند. با نگاه به کتاب راز هستی،‌ می‌بینیم که در آیات 7 تا 9 سوره سجده، در آفرینش انسان، سخن از روح به میان آمده است. مرحله‌ی نفخ روح، زمانی است که کالبد، ورزیده و از گل درآمده باشد. چنان‌چه در داستان آفرینش حضرت آدم می‌فرماید: «و چون آفرینش او را کامل کردم و از روح خود در او دمیدم همگی در برابر او سجده کنید»‌ (حجر، آیه‌ی29؛ ص، آیه‌ی72) قرآن در جای دیگری تصریح می‌کند «از تو می‌پرسند روح چیست؟ بگو روح از جنس فرمان و امر پروردگار من است و به شما از دانش و دانستنی‌ها جز اندکی داده نشده است.» (اسراء، آیه‌ی85)
نسبت روان به روح، مانند نسبت دنیا به آخرت است،‌ یا ماده به معنویت. روان به مثابه بُعدی از ماده یا بدن است که بیش‌تر قابل حس است و باور آن نیاز به اعتقادات دینی ندارد. آدمی به تجربه دریافته است، عواملی باعث اختلال در طبیعت و بدنش ‌می‌شود و او را بیمار می‌کند؛ و همین گونه است مواردی که سبب اختلالات روانی او می‌شود. از این رو نباید مشکلات روانی را با مسائل روحی یکی دانست،‌ روح یک امر ماورائی است که زنده‌ بودن انسان و هویت بشری او را تضمین می‌کند؛ اما روان، یک پدیده‌ی بشری است که مجموعه‌ای از عادات و رفتارها و خصلت‌ها را شامل می‌شود و قابل مطالعه، تربیت و درمان است.
شاید یکی از کاربردهای معنایی واژه‌ی «نفس»، همان روان باشد. برای نمونه قرآن کریم در داستان پسران حضرت‌ آدم می‌فرماید: «از آن پس نفس او، او را به کشتن برادرش متمایل ساخت در نتیجه او را کشت و از زیان‌کاران گشت.» (مائده، آیه‌ی30) این دل‌خواهی برای برادرکشی، مسأله‌ا‌ی روان‌شناختی است که مبتنی بر حس رقابت و حسادت روی‌ داده است. زن و مرد از یک جنس آفریده شده‌اند (نساء، آیه‌ی 1؛ اعراف، آیه‌ی 189؛ روم، آیه‌ی21؛ فاطر، آیه‌ی11؛ زمر، آیه‌ی 6؛ ذاریات، آیه‌ی49؛ نجم، آیه‌ی45 ؛ نبأ، آیه‌ی8). در این آیات، نکات زیبایی نهفته است که یکی از آن‌ها، تسکین (آرامش) و مودت (دوستی) بین زوج‌ها است. چنان‌چه در آیه‌ی 187 بقره می‌فرماید: «...آنان پوشش شما هستند و شما پوشش آنان هستید» که تعبیری زیبا و گویا است از همین آرامیدن که در قالب پوشش متقابل آمده است. این هم‌جنس بودن در آفرینش، بدان معنی نیست که جنس مذکر و مؤنث در همه‌ی طبیعت خویش، همانند باشند که این با غرض اصلی آفرینش ناسازگار است. پرورش یا اختلال روانی مرد و زن،‌ بسته به جنس‌شان، دوگونه است و یک‌سان دیدن آن نقصانی در مطالعات روان‌شناختی به شمار می‌رود.
 این نوشتار در پی‌ آن است که بهداشت روان بانوان را با روی‌کردی قرآنی بررسی کند. روان و بهداشتِ آن یک مسأله‌ی علمی است که اظهارنظر درباره‌ی آن به کارشناسان این رشته اختصاص دارد و در این نوشته تنها نکات قرآنی ارائه می‌شود که شناخت بیش‌تر روان را از نگاه آسمانی برآورد کرده است.
 نفس مطمئن:
یکی از نمونه‌های بهداشت روانی، اطمینان نفسی است تا جایی که صفت اطمینان برای آن به کار رفته است: «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ» (فجر، آیه‌ی27) راه‌کار اطمینان‌بخشی به نفس از نظر قرآن، یاد خداست:‌‌ «آن‌هایی که ایمان آورده‌اند و دل‌های‌شان با یاد خدا آرام و مطمئن است. بدان که تنها با یاد خدا دل‌ها آرامش می‌گیرد.» (رعد، آیه‌ی28) پس دل انسان مؤمن با یاد خدا آرام می‌گیرد؛ اما اطمینان قلبی از راه‌های دیگری نیز به‌دست می‌آید. این راه همان دیدن و باورداشت معجزات الهی است.  
غفلت از خدا و مشکلات انسان:
ذکر خدا مایه‌ی آرامش انسان است چرا که به مرکز عالم توجه می‌یابد و خود را در طوفان حوادث به او می‌سپرد. همین‌گونه است اگر از این قدرت بی‌پایان، روی‌گردان شده و غفلت کند. تأثیر این بی‌خبری و یاد نکردن از خدا در زندگی انسان، بسیار زیاد است که عاقبت آن، زندگی و روزگار سخت در دنیا و کور بودن در آخرت است. (طه، آیه‌ی124) هم‌چنین می‌فرماید:‌ «و آن کس که از یاد خدای مهربان چشم بپوشد، شیطانی را بر او می‌گماریم تا در کنارش بماند.» (زخرف، آیه‌ی36) هم‌نشینی، خود سرآغاز گرفتاری‌های بسیار است. بدبختی این دسته از روان‌پریشان تا آن‌جاست که یاد خدای یگانه آن‌ها را متنفر می‌کند و یاد دیگران آن‌ها را خوشنود می‌سازد! «و آن هنگام که نام خدا به تنهایی برده می‌شود آنان که روز آخرت را باور ندارند، دل‌زده می‌شوند؛ اما چون از کسانی که غیر خدایند یاد شود خوش‌حال و خرسند می‌شوند.» (زمر، آیه‌ی45)
 نیاز و راز و نیایش:
در نگرش قرآنی به جهان آفرینش، اعتقاد به بازگشت نزد خدا، توحید و مددجویی از خدای توانا، رمز سعادت بشر است؛ اما در نگاهی جزئی‌تر، تأثیر دعا در بهداشت روانی، بسیار و پاسخ‌گویی به دعاست که آرامش‌بخش زندگی انسان است. «أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ...» (نمل، آیه‌ی62) حال اگر دعا رنگ نیاز مادی را ببازد و رنگ نیاز معنوی بگیرد، سرآغاز عرفان است. این دعای باخلوص است که از هر چه غیر اوست بریده و تنها به او متوجه است. خدا برگزیدگان خود را چنین خواسته است: «ما آنان را با خصلتی ویژه که همانا یادکرد سرای آخرت بود، خالص گردانیدیم.» (ص، آیه‌ی46) آنان که شیطان هم به ناتوانی خود در فریب‌شان اعتراف می‌کند: «مگر آن بندگانت از میان آنان که برای تو خالص شده‌اند و پاک و وارسته گشته‌اند.» (همان، آیه‌ی83)
بیماری قلب (روان):
قرآن کریم،‌ در توصیف آنان که روانی پریشان و بیمار دارند، می‌فرماید: دسته‌ای از آنان ایمان دروغین دارند که خدا هم بیماری دل‌شان را می‌افزاید. (بقره، آیه‌ی10)؛ و دسته‌ای که به‌دلیل بی‌اعتمادی به خدا و ترس از زیان، با دشمنان خدا طرح دوستی و هم‌پیمانی می‌ریزند. (مائده، آیه‌ی52)؛ ‌و دسته‌ای که حتی دین مؤمنان را فریب می‌دانند بسان منافقان. (انفال، آیه‌ی49) ‌
یکی از آثار این بیماری روانی آن است که با دیدن آیات و هدایت خدا، به جای راه‌یابی، گمراه‌تر می‌شوند!‌ «اما آنان که در دل‌شان بیماری است و درون‌شان آلوده است، هر سوره‌ای نازل شود بر پلیدی‌شان افزوده شود و مرگ‌شان فرا می‌رسد در حالی که کافرند.» (توبه‌، آیه‌ی125) بیماردلان به خدا و رسول او تردید دارند. (نور، آیه‌ی50) این گونه است که خدا رسوای‌شان می‌سازد و کینه‌هایشان را بیرون‌ می‌ریزد. (محمد، آیه‌ی29)
توکل مؤمنانه:
توکل به خدای متعال، یکی دیگر از راه‌های رسیدن به آرامش روانی است. از آیات متعدد قرآن کریم به دست می‌آید که توکل جستن به خدای متعال، کنشی مؤمنانه است و تو گویی غیرمؤمنان هرگز توان توکل ندارند! عبارت «وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» در هفت آیه از قرآن کریم،‌ ذکر شده است. توکل به خدایی که «نِعْمَ الْوَکیل» است و توکل به او از همه چیز کفایت می‌کند. (نساء، آیه‌ی 173و 81؛ انعام، آیه‌ی102) از این رو او هم مؤمنان متوکل را دوست دارد: «...إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلینَ» (آل‌عمران، آیه‌ی159) و بدین جهت، راه شیطان را برآنان می‌بندد:‌‌ «به‌راستی برای او (شیطان) تسلطی بر آنان که ایمان آورده‌ و بر پروردگارشان توکل می‌کنند نیست.» (نحل، آیه‌ی99)
یکی از عوامل پریشان‌حالی انسان در باره‌ی تأمین مالی و روزی است که توکل داشتن در این امر به خدا، انسان را به آرامش روانی می‌رساند، چنان‌چه می‌فرماید: «و از راهی که گمان نمی‌برید به او روزی می‌رساند و هر که بر خدا توکل کند خدا او را بس است چه آن‌که خداوند کارش را به نتیجه می‌رساند قطعاً خدا برای هر چیزی اندازه‌ای گذارده است.» (طلاق، آیه‌ی3)
صبر در مصیبت:
رهسپاری به سوی خدا باید پروازی باشد به طرف معبود؛ پس باید صبر پیشه کرد. خدا می‌فرماید: «و ما حتماً شما را به چیزی از ترس، گرسنگی، کاهش مال‌ها و کسان و میوه‌ها می‌آزماییم و به شکیبایان مژده بده کسانی که چون مصیبتی به آنان رسد گویند ما از خداییم و به سوی او باز می‌گردیم.» (بقره، آیات155 و 156) این‌که خدا به شکیبایان مژده می‌دهد، نشان از یک رابطه‌ی عاشقانه دارد.‌ »... وَ اللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرینَ» (آل‌عمران، آیه‌ی146) این شکیبایی برگرفته از عرفانی است که کسی مانند یک مادر شهید دارد. اعتقاد او چنین است که «بگو هرگز به ما نمی‌رسد، مگر آنچه خداوند برای ما نوشته و مقرر داشته است. او سرپرست و فرمانروای ماست و به همین سبب مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند.» (توبه‌، آیه‌ی51) و «هیچ مصیبتی به کسی نمی‌رسد مگر به اذن خدا و هر کس به خدا ایمان بیاورد، خداوند دلش را به حقیقت راهنمایی خواهد نمود؛ چه آن‌که خداوند به هر چیزی داناست.» (تغابن، آیه‌ی11)
 توبه و راه بازگشت:
قرآن به بنی‌آدم هشدار می‌دهد: «ای فرزندان آدم مواظب باشید شیطان فریب‌تان ندهد، آن‌چنان که پدر و مادرتان را از بهشت بیرون کرد و لباس‌های‌شان را از تن‌شان درآورد تا زشتی‌های‌شان را نشان‌شان بدهد. او و قبیله و بستگانش از سویی که شما آن‌ها را نمی‌بینید شما را می‌بینند. ما شیطان‌ها را دوستان کسانی قرار دادیم که ایمان نمی‌آورند.» (‌اعراف، آیه‌27) انسان بسته به گناهی که انجام داده، دچار عذاب وجدان می‌شود و خود را در برابر پروردگار مهربان‌، شرمنده می‌یابد. این حالت روانی اگر ادامه یابد چه بسا انسان را به پرتگاه‌های ترسناک‌تری بیاندازد. یک انسان معتاد، به همین دلیل است که فرصت بازیابی خود را نمی‌یابد و تلاش می‌کند خود را بیش‌تر غرق کند تا از میان برود. اما خدای مهربان‌تر از مهربانان، هرگز در خانه‌اش را به سوی گناه‌کاران نمی‌بندد. اگر انسانی برای بهداشت روانی خویش،‌ آن‌گونه که باید تلاش نکند و فریب بخورد، نباید راه‌ها را بسته ببیند. خدا برای بازیابی بهداشت روان انسان، درب توبه و بازگشت را نبسته و آغوش گرم بخشش را به روی پشیمانان، گشوده است. (یوسف، آیه‌ی87) البته توبه‌ای که هنگام مرگ و از روی ناچاری باشد همان کفر است. (نسا، آیه‌ی18) پس اگر با ایمان و توکل و اطمینان قلبی به خدا، باز هم شیطان رجیم، رهزن ما شد؛ خدای مهربان را فراموش نکنیم و نگذاریم شیطان به واسطه‌ی گناه ما را از یاد خدا باز دارد. «آیا ندانسته‌اند که خدا خود توبه‌ی بندگانش را می‌پذیرد و صدقات و کمک‌هایی که به بندگان خدا پرداخت می‌شود در حقیقت خداست که آن‌ها را می‌گیرد و آیا ندانسته‌اند که خدا بسیار توبه‌پذیر و مهربان است.» (توبه‌، آیه‌ی104)
ضعف جسم و بهداشت روان:
بی‌تردید هر بیماری منشأیی دارد و بیماری روانی نیز گاه از بیماری یا ضعف جسمانی نشأت می‌گیرد. در این صورت نیز انسانِ با ایمان، شفای خود را از خدای متعال درخواست می‌کند. ‌(شعرا، آیه‌ی80) چه این‌که طبیب و درمان هم از اوست. گاهی بیماری یا ضعف، انسان را دچار اضطراب و تشویش می‌کند و تنها صبر و تحمل، دوای آن است. یک نمونه‌ی این درد که شاید تأثیرات روانی نیز دارد به دوره‌ی ماهانه بانوان مربوط می‌شود. سوره‌ی بقره آیه‌ی222 اشاره‌ای لطیف به این دوران دارد و نسبت به رابطه‌ی جنسی در این زمان، حکمی شرعی صادر می‌کند. اذیتی که به دلیل شرایط خاص زنان به وجود می‌آید، مورد توجه قرآن است. این فرایند که تمهیدی برای باروری است و دیگر مشکلاتی که بانوان در حمل نوزاد و به دنیا آوردن و شیردهی دارند، احترام فرزندان به مادر را بیش‌تر می‌کند. «و ما انسان را درباره‌ی پدر و مادرش سفارش کردیم چه آن‌که مادرش به او باردار شد و او ناتوان ناتوان بود و از شیر باز گرفتنش در دو سال است به آدمی سفارش کردیم که سپاس‌گزار من و پدر و مادرت باش که بازگشت تنها به سوی من است.» (لقمان، آیه‌ی14) هم‌چنین در احکام ازدواج، قرآن شرایطی را با توجه به عادت ماهیانه در نظر گرفته که جدا از مسائل حقوقی و عرفی، یک آرامش و سلامت روانی به بار می‌آورد. (طلاق، آیه‌ی4)
 ازدواج و بهداشت روان:
یکی از تعبیرات خاص قرآن درباره‌ی ازدواج، در بحث نسبت مرد به زن مطرح شده است. این آیه‌ی قرآن، لایه‌های پنهان بسیاری دارد که بدون مراجعه به دیگر آیات نمی‌توان به عمق معنا و لطایف آن پی ‌برد. ازدواج با ارضای مشروع قوای جنسی، انسان را به دلیل دوری از گناه به آرامش و بهداشت روان می‌رساند. تا این‌جا فرقی بین زن و مرد نیست و هر دو با ازدواج، به آرامشی نسبی دست می‌یابند و در کنار هم زیسته و صاحب فرزندانی‌ می‌شوند. اما اگر نگاه اختصاصی به بانوان در مسأله‌ی ازدواج داشته باشیم، نکات دیگری هم روشن می‌شود که به بحث بهداشت روان ارتباط دارد. خداوند می‌فرماید:‌ «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ....» ‌(نساء، آیه‌ی34) در این آیه مسأله‌ی سرپرستی مطرح شده است. با دقت در کلمه‌ی قوامون،‌ در می‌یابیم که ازدواج یک عقد زناشویی و رسیدن دو جنس مخالف به هم برای ارضای جنسی یا زندگی مشترک و در نهایت بارداری نیست. ازدواج تشکیل یک خانواده است که مرد در آن نقش سرپرستی دارد.
انسان‌ها گاه ازدواج را به رابطه‌ی جنسی تقلیل داده و حتی بدون عقد و عهد، به زندگی اشتراکی می‌پردازند و از عنوان همسر به شریک جنسی عدول می‌کنند که تفکری مادی‌گرایانه است. گذران زندگی، آنان را بر آن داشته که زن را هم‌چون مرد، موظف به درآمدزایی کنند و شغل زن را نه یک حق اجتماعی، که یک تکلیف اولیه برای امرار معاش، تلقی کنند. اما قرآن از سویی مردان را به تأمین نیازهای مادی خانواده مکلف می‌کند و او را سرپرست خانواده می‌داند تا محیطی آرام برای زن فراهم شود. از سویی دیگر زن را مایه‌ی آرامش کانونی که خود اصل آن است، معرفی می‌کند و مرد را سرپرست آن. آفریدگار جهان ‌می‌داند که در فطرت انسان چه چیزی نهادینه کرده است که آرامش زندگی را در آفرینش همسر نهاده است. (روم، آیه‌ی21)  
تربیت جنسی و بهداشت روان:
همان اندازه که دعا و توکل و صبر، در آرامش و تعادل روانی تأثیر دارند، تربیت درست جنسی نیز در این بهداشت، مؤثر است. انسان از گناهان خود توبه کرده و نیایش می‌کند تا از فحشا و منکر برحذر باشد: « ...إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ ...» (عنکبوت، آیه‌ی45) همین اندازه، پیش‌گیری‌هایی که در مسائل شهوانی و جنسی دخیل هستند، می‌تواند به سلامت روان منجر گردد و تضمینی برای آن باشد.
قرآن کریم، توصیه‌های گوناگونی در این زمینه دارد، از دعوت و تشویق به ازدواج (نور، آیه‌ی32) گرفته تا دور بودن عملیات جنسی والدین از چشم فرزندان (همان، آیه‌ی58) و دعوت به خویشتن‌داری و تقوا. (همان، آیه‌ی23) در برخی آیات نیز روش‌هایی برای بانوان مطرح شده که نقش مهمی در بهداشت روان و پیش‌گیری از آسیب‌های جنسی دارد. شیوه و لحن سخن‌ گفتن با نامحرمان به‌ویژه آنان که مشکل روانی در امور شهوانی دارند (احزاب، آیه‌ی32)، پنهان داشتن زینت‌، لباس و بدن از چشم نامحرم برای در امان ماندن از آزار بیماردلان و رعایت حرمت و جایگاه و مقام زنان است؛ حتی عدم جلب توجه نامحرمان با صدای جواهرات آنان. (نور، آیه‌ی31)   
رایزنی و درایت و تسلیم:
یکی از داستان‌های جذاب قرآن، جریان خبررسانی هدهد به سلیمان پیامبر و اطلاع وی از ملکه‌ی سبا است. کسی که از سلامت روان، برخوردار باشد، می‌تواند بر فشارها و اضطرارها غلبه کند و در موقعیتی خطیر، بهترین تصمیم را بگیرد. در داستان حضرت سلیمان و ملکه‌ی سبا، با چنین شرایطی روبه‌رو هستیم. ملکه‌ی سبا پس از دریافت نامه‌ی پیامبر الهی، و آگاهی از قدرت وی، شتاب‌زده رفتار نمی‌کند و در آغاز به مشورت با بزرگان کشور خود می‌پردازد و پس از رایزنی و اطمینان از وفاداری آنان و قدرت لشکریانش، بی‌گدار به آب نمی‌زند و با فرستادن هدیه‌، طرف مقابل را می‌سنجد و دست آخر هم به سلیمان نبی و پروردگار جهانیان ایمان می‌آورد: «... و به ما پیش از این معجزه گزارش داده بودند و آن را می‌دانستیم و ما تسلیم شده آمدیم.» (نمل، آیه‌ی42) و «... آن زن گفت پروردگارا من به خود ستم کردم و هم‌اکنون همراه سلیمان تسلیم پروردگار جهانیان شدم و اسلام آوردم.» (همان، آیه‌ی44)
در این‌جا منظور قضیه‌ی ایمان آوردن یا توصیف قدرت و هیبت حضرت سلیمان و تصمیم عاقلانه‌ی ملکه‌ی سبا نیست؛ مراد این است که نشان دهیم این پادشاه از سلامتی روان برخوردار بوده و سنجیده رفتار کرده است.
 بهداشت روان و برخورد با جنس مخالف:
در نگاه موشکافانه به رفتار انسان‌ها درمی‌یابیم آنچه بر اساس فطرت پاک و فرهمندانه از انسان سر می‌زند، منطبق بر احکام شرعی و هم عقل‌پسند است و هم عزت و جایگاه آدمی را همراه دارد. در قرآن کریم،‌ صحنه‌ای روایت شده از برخورد دو دختر جوان با یک پسر نیرومند و البته غیرت‌مند. این جوان پاک، حضرت موسی است. در گفت‌وگو‌های این شخصیت‌های قرآنی، عبارت‌هایی نقل شده که شنیدنی و تأمل‌برانگیز است. (قصص، آیه‌ی23تا27) این خواهران از اختلاط با مردان خودداری کرده و در کناری ایستاده‌اند و در پاسخ به جوان، در اولین گفتار خود از پدر پیرشان سخن می‌گویند. اشاره به پدر در گفت‌وگو با یک پسر نامحرم، پرنکته است. پس از آن یکی از دو دختر که با حیا گام برمی‌دارد، او را از سوی پدر برای دریافت مزدش فرامی‌خواند. در همه‌ی این ماجرا یک سلامت روانی حاکم است و هیچ رفتار و گفتاری که نشان از ضعف و نقص روانی داشته باشد، دیده نمی‌شود.