روان‌رنجوری و وسواس فکری و عملی



افراد مبتلا به روان‌رنجوری وسواسی به‌شدت از اندیشه‌های تکراری و ناخواسته، ناراحت هستند و در مهار وسواس‌های فکری یا وسواس‌های عملی ناتوانند. آدابی هم‌چون دستشویی، محاسبه، بررسی یا نظافت اغلب به امید پیش‌گیری از پیدایش پندارهای وسواس‌آمیز صورت می‌گیرند. با این حال، انجام این آداب، صرفاً به آرامش گذرا می‌انجامد و به کار نبستن‌شان، آشکارا اضطراب را می‌افزاید. وسواس‌های فکری بر جامانده‌ی مداوا نشده، بیش‌تر اوقات روان‌رنجوری وسواسی فکری و عملی یک بیماری مزمن و برگشت‌پذیر می‌گردد.
خوش‌بختانه بر اثر پژوهش مورد تأیید مؤسسه‌ی ملی بهداشت روان، شیوه‌های درمانی اثربخش گسترش یافته‌اند تا به روان‌رنجوران وسواسی فکری و عملی یاری کنند. روان‌رنجوری زنان و مردان را به یک اندازه گرفتار می‌سازد و در طی دوران نوجوانی یا اوایل دوره‌ی کودکی شروع می‌شود. دست کم یک‌سوم موارد ابتلا به بیماری یاد شده، در خردسالی آغاز می‌گردد.
عوامل بروز روان‌رنجوری وسواسی فکری و عملی
مدرک روزافزون حکایت از آن دارد که پایه و اساس بیماری مورد بحث جنبه‌ی عصبی زیستی دارد و ناشی از مشکلات خانوادگی یا نگرش‌های آموخته شده در طفولیت مثل تأکید بیش از حد بر پاکیزگی و یا این باور که برخی افکار خطرناک یا نامعقول‌اند، می‌باشد. اکنون تحقیق پیرامون علل پیدایی مرض، کنش متقابل عوامل عصبی زیستی و تأثیرات زیست‌محیطی در کانون توجه قرار گرفته است. مطالعات مربوط به تصویرسازی ذهنی از مغز با کاربرد روشی موسوم به برش‌نگاری انتشار الکترون مثبت (پی ای تی) افراد مبتلا و غیر مبتلا به روان‌رنجوری وسواسی فکری و عملی را با یک‌دیگر سنجیده است. مبتلایان به این عارضه، انگاره‌های فعالیت مغزی را دارند که با مبتلایان به سایر امراض روانی یا کسانی که اصلاً دچار نیستند، متفاوت‌اند.
روش‌های درمانی روان‌رنجوری
مداواهای خاص بیماری مزبور توسط پژوهش‌های مورد تأیید سازمان ملی بهداشت روانی و سایر سازمان‌های تحقیقاتی گسترش یافته است. این‌گونه درمان‌ها که دارو و رفتاردرمانی (نوع خاصی از روان‌درمانی) را با هم درمی‌آمیزند، غالباً کارآمد هستند. ثابت شده است که چند نوع دارو به درمان مبتلایان به بیماری مورد بحث کمک می‌کنند، عبارت‌اند از «کلومی پرامین، فلوکسیتین، فلووکسامین» اگر دارویی اثر نکرد، بقیه باید آزمایش شود. در حال حاضر تعدادی داروی دیگر تحت مطالعه‌اند.
گونه‌ای رفتاردرمانی موسوم به «پیش‌گیری از عرصه و پاسخ» برای مداوای مرض یادشده مفید است. طی این روش، شخص عمداً یا داوطلبانه در معرض چیزی قرار می‌گیرد که آغازگر اندیشه‌های وسواسی است و سپس راه‌کارهایی به وی آموخته می‌شود که از اجرا و شعائر وسواسی و از عهده‌ی اضطراب برآمدن خودداری کند.
آیا امکان دارد بیماران مبتلا به «او سی دی» به امراض جسمانی یا هیجانی دچار شوند؟
«او سی دی» گاهی با افسردگی، اختلالات غذایی، سوءمصرف مواد مخدر، اختلال بیش فعالی توأم با کاستی توجه یا سایر اختلال‌های اضطراری همراه است. موقعی که شخصی سایر اختلال‌ها را هم دارد، تشخیص و مداوایش دشوار است. امکان دارد نشانه‌های این مرض با هم بوده و حتی احتمالاً بخشی از گستره‌ی اختلالات عصب‌شناسی مثل نشانگان توارث باشد. تشخیص و درمان سایر اختلال‌ها جهت مداوای موفقیت‌آمیز اهمیت دارند.

منبع: نشریه‌ی National Mental Health Association