شاید شما هم از زبان پدر، مادر، پدر بزرگ، مادر بزرگتان بارها و بارها شنیده باشید که دوره زمانه تغییر کرده، زندگیها دیگر مثل سابق نیست، تجملات خیلی زیاد شده، محبتها و روابط خانوادگی کم شده و هزاران جملهی مشابه دیگر؛ و تمام این جملات همان تعریف ساده از «سبک زندگی» امروزیست که در چند سال اخیر مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان، صاحبنظران و حتی عامهی مردم قرار گرفته است. «سبک زندگی» الگوی مسلط برای شیوهی زندگی و ارتباطات میان افراد در یک دورهی خاص است که به دلیل تحولات سیاسی، اجتماعی و تکنولوژیک تغییر میکند و نمودهای ملموس آن را میتوان در تغییر در سطح زندگی اقتصادی، تنوع و افزایش کمیّت کالاهای مصرفی، معماری و تزئینات داخلی خانهها، تبلیغات شهری، محتوای برنامههای رادیویی، تلویزیونی و مطبوعات و حتی شیوهی روابط و نحوهی صحبت کردن افراد با یکدیگر مشاهده کرد. سبک زندگی معمولاً با مفهوم مد و مدگرایی قرابت مفهومی دارد؛ اما به عقیدهی بسیاری از کارشناسان، «مُد» بخشی از سبک زندگی در یک دورهی معین است و مدها الگوهای فرهنگی هستند که توسط بخشی از جامعه پذیرفته میشوند و دارای یک دورهی زمانی نسبتاًً کوتاهاند و سپس هم فراموش میشوند و سبکهای زندگی اساساً اشکالی از مصرفگرایی شامل ترجیحات غذایی، بدنی و ظاهری، مسکن، عادات کاری، اوقات فراغت و ... هستند که مردم را از هم متمایز میکنند.
سبک زندگی امروز جامعهی ایرانی مثبت یا منفی؟
باز تعریف سبک زندگی اسلامی- ایرانی زمانی مطرح شد که مقام معظم رهبری در سفر خود به شهرستان بجنورد به آن اشاره کردند، ضرورتی که البته پیش از آن هم ایشان در برخی از سخنرانیهای خود هر چند سطحی به آن میپرداختند. «بنده زمان ریاست جمهورى در شوراى عالى انقلاب فرهنگى قضیهى طرح لباس ملى را مطرح کردم و گفتم بیایید یک لباس ملى درست کنیم [...] عربها لباس ملى خودشان را دارند، هندىها لباس ملى خودشان را دارند، اندونزییایىها لباس ملى خودشان را دارند... من و شما که ایرانى هستیم، لباسمان چیست؟» (بیانات رهبری در دیدار جمعی از جوانان استان همدان، ۱۳۸۳/۴/۱۷)
در واقع در سخنان رهبر انقلاب در خصوص سبک زندگی چند محور مطرح شده است از جمله اینکه چرا در برخی مناطق طلاق زیاد شده است؟ الگوی تفریح سالم کدام است؟ چرا مصرفگرایی برای برخی افتخار شده است؟ بهراستی چگونه میتوان سبک زندگی اسلامی- ایرانی را در جامعهی امروزی اجرایی کرد؟ و یا چنین ضرورتی احساس میشود؟ اینها سؤالاتیست که تلاش خواهیم کرد به آن بپردازیم.
به نظر میرسد روند تغییراتی که از آنها به عنوان سبک زندگی امروز جامعهی ایران یاد میشود برمیگردد به دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی و دوران کنونی جامعهی ایرانی. در دوران پیش از انقلاب برخی نمادهای سبک زندگی غربی بهوضوح در شهرهای بزرگ بهویژه تهران خودنمایی میکرد و پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی کاملاً دگرگون شد و در دههی 1360 شاهد بازتعریف مجدد جنبههای گوناگون زندگی بودیم. تحولی که از کتابهای درسی گرفته تا نحوهی پوشش مردم و محتوای موسیقی و فیلمهای سینمایی تولید شده و بسیاری دیگر از ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی مردم ما را دستخوش تغییرات کرد. گر چه روند بسیاری از تغییرات در سبک زندگی جامعه ما متأثر از شرایط و ویژگیهای آن دوره زمانی خاص بوده است و مطمئناً هیچ کس درپی بازگشت به گذشته نیست چرا که عقبگرد کار عاقلانهای به نظر نمیرسد؛ اما به هر حال آنچه که امروزه حائز اهمیت است خارج شدن این سیر صعودی از مدار دینی و اخلاقیست که گاهاً تنها با چشم و همچشمیها و تقلیدهای کورکورانه از غرب همراه است و این موضوعیست که به آسانی با قدری تأمل در آنچه که در اطرافمان میگذرد، قابل مشاهده است. ناگفته نماند قدر مسلم نمیتوان از آثار مثبت این تغییرات غافل شد؛ اما در کنار ابعاد مثبت و قابل توجه «تغییر سبک زندگی» گرایش روزافزون جامعه بهویژه نسل جوان به مظاهر غربی و رسوخ فرهنگ غرب به بطن جامعه، خطر پنهانیست که نباید از آن چشم پوشید، در سبک به هم ریختهی زندگی امروز ما، سعادتی در میان نیست و ما تسلیم فرهنگ مصرفی غرب شدهایم.
زهرا که کارشناس ارشد است، در خصوص سبک زندگی امروز میگوید: «من بارها و بارها به این مسأله فکر کردهام که چرا نوع نگاه آدمها اینقدر به زندگی متفاوت شده و چرا آرامشی که مادربزرگ و پدربزرگهای ما با داشتن کمترین امکانات از آن حرف میزنند را ما با داشتن امکانات زیاد در زندگیهایمان نداریم؟ اما هیچ وقت جوابی جز این برایش پیدا نمیکنم که این روزها سبک زندگیهای ما دیگر ایرانی نیست و زندگیهای ما رنگ غربی و اروپایی به خود گرفته است.» زهرا در بین سخنانش بارها از فواید پیشرفت تکنولوژی و فناوریها حرف میزند: «من نمیتوانم بگویم که پیشرفت خوب نیست، از تکنولوژیها نباید استفاده کرد یا باید برگردیم به دورهی پدربزرگها و مادربزرگهایمان؛ اما میخواهم بگویم که این نوع زندگی، زندگی یک ایرانی نمیتواند باشد و یک ایرانی مسلمان نباید اینطور زندگی کند، نه محبتی پیدا میشود و نه خلوص نیتی و این به نظر من فاجعه است.»
مریم زن خانهداری است که از پیشرفتهای امروز خوشحال است و میگوید: «قدیما ماشین لباسشویی که نبود هیچ، آب گرم هم نبود که حداقل موقع شستن لباسها دستهایمان یخ نزند. الان نه تنها ماشین لباسشویی هست، بلکه دیگر لازم نیست شما حتی ظرفهای شب مهمانی را با آب گرم باقیمانده در سماورت بشوری.» این زن شصت ساله که صاحب سه فرزند و چند نوه است در مورد سبک زندگی امروز تنها مشکل را گرفتاریهایی میداند که نسل امروز بابت تهیه لوازم تجملی و غیرضروری دچارش میشود مثل چشم و همچشمیهایی که خیلی از زندگیها را از هم پاشیده است و یا مانع رفت و آمد و روابط خانوادگی افراد شده و این چیزی است که این مادر را که دو نوع از سبک زندگی را در دوران زندگی خود تجربه کرده است، دچار پریشانی میکند. در هر حال اینکه گذر از زندگی سنتی و ورود به زندگی مدرن، افراد جامعه را با مسائل و مشکلات متفاوتی مواجه خواهد کرد قابل درک است؛ اما آنچه در این بین میتواند بحث برانگیز باشد نوع گذر است که گاهی با ویرانی ارزشها و هنجارهای گذشته پیش میرود و گاهی ارزشها و هنجارهای جدیدی را به همراه دارد که مغایر با فرهنگ اسلامی و ایرانی ماست.
تعریف الگو برای زندگی ایرانی- اسلامی
حجتالاسلام دکتر «سیدمحمود علوی» عضو مجلس خبرگان رهبری در این خصوص بیان داشت: «باید الگویی برای زندگی ایرانی اسلامی ارائه کنیم و تفسیر درستی از این موضوع داشته باشیم. اسلام زندگی اجتماعی را به اخلاق پیوند میزند و راه و مسیر رشد را اخلاق میداند. امام علی(ع) هم میفرمایند که حتی اگر ما بهشت و جهنم را قبول نداشته باشیم و تصویر مادی از زندگی داشته باشیم، باز به اخلاق نیازمندیم؛ چون مسیر موفقیت ارزشهای اخلاقی است. در حوزهی تعریف سبک زندگی اسلامی ایرانی، با یک آسیب مواجه هستیم، که آن آسیب و خطر نگاه سکولار و تقلید کورکورانه از غربیها در این زمینه است؛ به این معنا که باید در همهی حوزهها، نگاه دینی حاکمیت داشته باشد. هر مسلمانی موظف است تا از اعمال و کردار خود محاسبه داشته باشد. این یکی از مصادیق بارز توجه به سبک زندگی در معارف اسلامی است. شاید این دیدگاه در برخی محافل علمی وجود داشته باشد که برای دستیابی به این مدل، باید به آرا و نظریات متفکران غربی رجوع کرد در حالیکه استفاده از منابع و مکتوبات علمای سلف همچون نوشتههای شهید ثانی و خواجه نصیرالدین طوسی میتواند بهطور شایسته ما را در ارائهی سبک زندگی اسلامی یاری کند. ارائهی جذابیتهای سبک زندگی اسلامی و ایرانی باید به نحوی باشد که این طرح بتواند جایگاه خود را در میان مردم پیدا کند و همچنین ارتباط خوبی را با نسل جوان ما برقرار کند.»
البته به نظر میرسد آسیبشناسی سبک زندگی کنونی ما با مقایسه سبک زندگی امروز با گذشته با تأکید بر دو محور امکانات زندگی و روشهای آموزشی تفاوت بسیار کرده و متأسفانه آنچه در این خصوص حائز اهمیت است این است که آسایش و آرامش و نیاز مبتنی بر این نوع سبک زندگی ما بیشتر غربی و برگرفته از فرهنگ غربی است که در رسانهها تبلیغ میشود. به عقیدهی بسیاری از کارشناسان این نوع سبک زندگی، زاویهی نگاه ما را تغییر داده است؛ گرچه در این نوع از سبک زندگی نیازهای ما پابرجاست منتهی به ولع تبدیل شده، نیاز به خوردن و آشامیدن هست؛ اما غذاها زود پخته میشود، زود خورده میشوند و پشت میز و فرمان اتومبیل مصرف میشود و نهایت اینکه چاقی رواج پیدا میکند؛ بیماریهای قلبی، سکتههای مغزی و هزاران نوع بیماری جدید شیوع پیدا میکند.
در واقع کارشناسان حوزهی علوم اجتماعی نیز معتقد به اجتنابناپذیر بودن تغییرات در سبک زندگی هستند گرچه به آن ایراداتی وارد میکنند؛ اما مقابله با تداوم و استمرار سنتهای مغایر با پیشرفت بشر، کاهش احتمال ابتلا به بیماریهای شایع گذشته و افزایش سطح درآمد با سختی کار کمتر و ... را از دستاوردهای مثبت تغییر سبک زندگی در زندگی مدرن امروز میدانند. در کنار آن ناهماهنگی و برقرار نکردن ارتباط مناسب میان دیدگاههای سنتی با عصر مدرنیته را باعث بروز تغییرات منفی، مانند افزایش آمار طلاق و شیوع بیماریهای روانی مثل افسردگی، افزایش استرس و کمرنگ شدن ارزشهایی نظیر اخلاق مداری، اعتماد، نوع دوستی، ایثار و ... میدانند.
دکتر «امانالله قرایی مقدم»، جامعهشناس در خصوص تعریف سبک زندگی و تفاوت آن در جوامع مختلف بیان داشت: «سبک زندگی، به شیوهی زندگی مناسب اطلاق شده و نسبت به زمان و مکان در هر منطقه متفاوت است. یکی از شاخههای اصلی جامعهی زنده و پویا، ملموس بودن تغییرات و تفاوتهایی است که با گذشت هر سال پدیدار میشود. به عبارت دیگر جامعهای زنده و توسعهیافته محسوب میشود که روح نوآوری، نوجویی و نوخواهی در میان افراد آن ظهور پیدا کرده و باعث تغییر نوع نگرش و شیوهی تفکر آنها شده است به گونهای که جامعه با سرعت به سوی توسعهیافتگی و پیشرفت حرکت کند. محققان تمایز قائل شدهاند میان تغییرات منفی و مثبت سبک زندگی، شناخت الگوها و عوامل مؤثر در ایجاد تغییرات و بسترسازی مناسب فرهنگی را عاملی مناسب در کسب مهارت مدیریت تغییر در میان افراد جامعه و پیشگیری از ایجاد تبعات منفی ناشی از این تغییرات میدانند. در واقع سبک زندگی مقولهای پیچیده است که مسئولان برای انطباق آن با فرهنگ و رسوم ایرانی- اسلامی، نیازمند برنامهریزی بسیار اصولی و دقیق هستند که بتوانند به واسطهی این برنامه مقابل سبکها و اسلوب متفاوتی که هر لحظه به جامعهی ایرانی هجوم میآورد، بایستند.»
ایرانی بمانیم اما از تمدن غرب عقب نمانیم
این استاد دانشگاه ضمن اشاره به بیانات مقام معظم رهبری در خصوص سبک زندگی اظهار داشت: «مسألهی سبک زندگی و شیوهی زندگی که مقام معظم رهبری هم اشارهای به آن داشتند، به عقیدهی من متأسفانه به دلیل یک نوع خودباختگی فرهنگیست که موجب شده جامعه آنطور که باید و شاید پیشرفت نکرده است و این مشکل ریشه در حدود صد سال پیش دارد از دوران سلطنت رضاخان تا دوران محمدرضا پهلوی. در واقع در آن زمان وقتی به حد افراط به پوشش و آرایش غربی و تجملگرایی بها میدادند و این فرهنگهای غلط به جامعه القا میشد تمدن مبتذل غربی را حکومت پهلوی وارد ایران کرد و ما همچنان آثار آن را در جامعه مشاهده میکنیم، چرا که هیچ یک از آنها در رقم خوردن سبک زندگی فعلی بیاثر نبودهاند. باید ایرانی بودن و هویت ایرانی و اسلامی خود را حفظ کنیم. قطعاً رسانههای بیگانه بیکار ننشستهاند و دائماً به ما سبک زندگی و راه و رسم زیستن را القا میکنند. وقتی کودکان ما سریالهای کرهای، ترکیهای، کلمبیایی و یا اروپایی را از شبکههای ماهوارهای تماشا میکنند، از همین حالا دارند سبک زندگی دیگری را میآموزند، هیچ گریزی هم از این موضوع نیست. به اعتقاد من در شرایطی که این سبکهای زندگی مختلف در حال هجوم به کشور ما هستند، باید از درون جامعه اقدام مناسبی انجام دهیم.»
ابتدا باید سبک زندگی مسئولان و الگوهای جامعه اصلاح شود
وی ادامه داد: «فقط این را بگویم که سبک زندگی با گفتن بهبود نمییابد و کار عملی میطلبد. چندین بار گفتند برای بهبود وضعیت پوشش در جامعه و همچنین اشاعهی فرهنگ ایرانی، نمایشگاههای لباس سنتی برپا شده است اما من میگویم اگر میخواهیم در اشاعهی این سبک زندگی نتیجه بگیریم، باید قبل از هرکس خودمان دست به کار شویم. وزرا، وکلا، رادیو، تلویزیون و مسئولین به جای برپایی نمایشگاه با استفادهی پیوسته از این نوع پوشش پیشقدم شوند و سبک زندگی مطلوب جامعه را اشاعه دهند. مسئولین میگویند عروسی ساده بگیرید، خودروی ملی سوار شوید اما خودشان عروسیهای آنچنانی میگیرند و آخرین مدل خودروهای خارجی را سوار میشوند و اسلوب و سبک زندگی غربی را خود وارد مغز جوانان میکنند. آیا مسئولین خود به آنچه انتظار دارند عمل میکنند؟ همانطور که پیش از این هم به آن اشاره کردم ابتدا باید سبک زندگی مسئولین و الگوهای جامعه اصلاح شود. فرمایش رهبری در رابطه با سبک زندگی کاملاً قابل تأمل است، باید به این موضوع نظر داشت که برای اصلاح سبک زندگی جامعه به تدریج باید اقدامات لازم صورت گیرد چرا که با ورود هر تکنیک به جامعه، سبک زندگی افراد عوض میشود.»
وی در نهایت به راهکار برونرفت از وضع موجود و تغییر سبک زندگی کنونی اشاره کرد و بیان داشت: نخست اینکه ایرانی بمانیم اما از تمدن غرب عقب نمانیم! و دیگر اینکه اهمال مطبوعات در زمینهسازی شکلگیری ارزشها، فرهنگها و باورهای یک جامعه، باعث بروز شکستها و فروریختگیهای فرهنگی در یک جامعه میشود پس رسانهها باید درست، دقیق و به موقع اقدام کنند. خانوادهها هوشیار باشند و دقت لازم را در خصوص شکلگیری شخصیت فرزندانشان یعنی نحوهی تربیتشان داشته باشند و بدانند نوع و نگاه آنها به زندگی مطمئناً به فرزندانشان نیز منتقل خواهد شد. همچنین باید توجه داشت الگوها باید به وسیله کارشناسان سازمان فرهنگی و جامعهشناسان با توجه به خصوصیات و ویژگیهای هر منطقه با برنامهریزیهای صحیح ارائه شوند . در جامعهای که تغییر سبک زندگی آگاهانه و مطابق با حفظ ارزشها، سنت و الگوهای پایدار فرهنگی نباشد افراد جامعه دچار سردرگمی و پریشانی ذهنی خواهند بود و آسیبهای اجتماعی مانند جرم و جنایت، بزهکاری، احساس پوچی و سرخوردگی و سست شدن پایههای زندگی افزایش خواهد یافت.