نوبل ادبیات و سهم زنان جهان

نویسنده


جایزه‌ی نوبل ادبیات، تاکنون 105 بار به 109 منتخب اعطا شده است . از سال 1901، جایزه‌ی نوبل ادبیات هر سال به یک یا دو نویسنده از کشوری اعطا می‌‌شود که بر طبق وصیت نامه‌ی آلفرد نوبل، بنیان‌گذار جایزه‌ی نوبل، در حوزه‌ی ادبیات، برجسته‌ترین آثار را خلق کرده باشد. زنان نیز، همپای مردان در رشته‌های مختلف، موفق به کسب این مدال شده‌اند . زنان تاکنون دوازده بار موفق به کسب این جایزه‌ی بزرگ در حوزه‌ی ادبیات شده‌اند.

سلما لاگرلوف (1940ـ 1885)

لاگرولوف سوئدی اولین زن نویسنده‌ای  بود که در سال 1909 موفق به کسب نوبل ادبیات شد. جایزه، به‌خاطر تقدیر از آرمان‌گرایی والا، قوه‌ی تخیّل پویا و درک معنوی که آثارش را متمایز جلوه می‌داد، به وی اهدا شد. سلما، به‌علت بیماری‌ای که در کودکی به‌آن دچار شده بود از هر دو پا فلج بود. مهم‌ترین آثار او، افسانه‌ی گوستابرلینگ (1891) که رشته‌‌ی داستان‌هایی تخیّلی است و منجر به توجه همه، به آثار او شد و ماجراهای شگفت‌انگیز نیلس (1906) نیز از جمله آثار معروف اوست که در زمره‌ی ادبیات کلاسیک کودک و نوجوان به‌شمار می‌رود. او با پولی که از جایزه‌ی نوبل دریافت کرد توانست خانه‌ی پدری‌اش را که سال‌ها قبل برای خرج درمان پدرش فروخته بود دوباره صاحب شود و تا آخر عمر در آن زندگی کند. روی اسکناس بیست کرونی سوئد، تصویر سالما لاگرلوف و پشت اسکناس تصویری از داستان کتاب او«ماجراهای شگفت‌انگیز نیلس» چاپ شده است. لاگرلوف در ۱۹۱۴ اولین زنی بود که به عضویت آکادمی سوئد درآمد.

گراتزیا دلدا (1871ـ1934)

او نویسنده‌ای ایتالیایی است که وضعیت مناسبی برای تحصیل و فعالیت اجتماعی نداشت. تا سوم ابتدایی، بیش‌تر درس نخواند؛ اما توانست در کتابخانه‌ی عمه‌اش معلومات خود را افزایش دهد و با آثار نویسندگان بزرگ آشنا شود. دلدا در سال 1896 نخستین رمانش، به‌نام راه خطا (1896) را منتشر کرد و سریع به‌شهرت رسید. او خیلی‌زود به نویسنده‌ای پرکار تبدیل شد. کتاب‌های زیادی منتشر کرد تا این‌که در سال ۱۹۲۶ برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات شد و تاکنون هیچ زن ایتالیایی دیگری نتوانسته‌ است این جایزه را کسب کند. جایزه‌ی نوبل، به‌خاطر نوشته‌های خلاق ایده‌آل‌گرایانه‌ای که با شفافیتی تجسمی زندگی مردم را به‌تصویر کشید و با شدت و هم‌دردی به مشکل‌های انسان‌ها می‌پرداخت به وی تعلق گرفت. آخرین کتابی که در زمان حیاتش منتشر شد، کلیسای مریم منزوی (1915)، داستان زن جوانی است که سرطان دارد. گراتزیا دلدا خود نیز در پانزدهم اوت ۱۹۳۴ بر اثر ابتلا به بیماری سرطان درگذشت.

زیگرید اوندست (1945ـ1882)

رمان‌نویس نروژی که در سال 1928موفق به دریافت جایزه‌ی نوبل ادبیات شد. زمانی که آلمان در سال 1940 به نروژ حمله کرد او مجبور به فرار از نروژ شد. او شدیداً از هیتلر و سیاست‌های فاشیستی وی از سال1930 انتقاد می‌کرد و از همان تاریخ، کتاب‌هایش در آلمان نازی ممنوع اعلام شد و سوزانده شد. او که نمی‌خواست به‌دست آلمانی‌ها زندانی شود به سوئد رفت. در آن‌جا پسرش در جنگ با آلمان‌ها کشته شد. دولت نروژ نشان‌های افتخار زیادی به او اهدا کرد. مشهورترین اثر وی، کریستین لاورنت (1920) است که تجربه‌های یک زن از تولد تا مرگ را به‌تصویر می‌کشد. نوبل ادبیات، بخشی به‌‌خاطر این اثر وی و بخشی برای رمان چهار جلدی وی، به‌نام ارباب هستویکن (1925) به او اعطا شد. وی، نویسنده‌ای بود که در توصیف فضای اسکاندیناوی در قرون وسطی تبحر داشت. از او اثری به فارسی ترجمه نشده است.

پرل باک (1892ـ1973)

نخستین رمان‌نویس، نویسنده و بیوگرافی‌نویس آمریکایی که در سال 1938 جایزه‌ی نوبل ادبیات را دریافت کرد. کمیته‌ی جایزه‌ی نوبل، در زمان اعطای جایزه به وی اذعان کرد «با اعطای جایزه‌ی امسال، به خانم پرل باک، برای تقدیر از  آثار برجسته‌ای است که راه را بر هم‌دردی با انسان‌ها که در رابطه با مرزهای نژادی که به‌طور گسترده‌ای از هم جدا افتاده و نادیده گرفته شده بودند، هموار می‌‌کند و نیز برای مطالعه‌ی آرمان‌های انسانی که هنری برجسته و پویاست؛ آکادمی سوئد بر این باور است که مضمون آثار وی در هماهنگی و تطابق با رؤیاهای آلفرد نوبل برای آینده عمل می‌کند.» پدر و مادر وی مبلغ مذهبی بودند و او سال‌ها در چین زندگی کرد و در چین به‌عنوان یک نویسنده‌ی چینی با نام سای‌ژن‌ژو معروف است. باک در سال 1932 به‌خاطر کتاب خاک خوب (1930) جایزه‌ی پولیتز را برای بهترین رمان سال دریافت کرد. نخستین اثر وی نیز نسیم غرب بود که در سال 1925در آمریکا منتشر شد.

گابریل می‌سترال (1889ـ1957)

شاعر، آموزگار، دیپلمات و فمینیست شیلیایی است. او در دهکده‌ای دورافتاده در شمال دره‌ی الکی (Elqui) شیلی به دنیا آمد. از پانزده سالگی آموزگاری کرد و بعد، از سوی آموزش و پرورش شیلی به‌عنوان رایزن آموزشی برگزیده شد. در سال 1914 با غزل‌های سه‌گانه‌اش، به‌نام غزل‌های مرگ، برنده‌ی جایزه‌ی ملی شعر شیلی شد. او هم‌چنین به نمایندگی مردم شیلی در جامعه‌ی ملل و پس از آن در سازمان ملل متحد برگزیده شد. می‌سترال در سال 1945 به‌خاطر داستان معروف «دعا به‌خاطر آن‌ها که خودکشی کردند» موفق به دریافت جایزه‌ی نوبل گردید. جایزه‌ی نوبل، هم‌چنین به‌خاطر اشعار غنایی‌اش که از احساساتی قوی سرچشمه گرفته و او را تبدیل به سنبلی از خواسته‌های آرمان‌گرایانه در آمریکای لاتین کرده است، به وی اعطا شد.

نلی زاکس (1891ـ1970)

جایزه‌ی نوبل در سال 1966 به‌خاطر نوشته‌های پراحساس و پرشور به وی تعلق گرفت. او در سال 1940 از چنگال نازی‌ها گریخت و با مادرش به سوئد رفت. در آن‌جا، ضمن سرودن اشعار به زبان آلمانی، شروع به ترجمه‌ی آثار ادبی از زبان سوئدی به آلمانی کرد. نخستین کتاب شعرش، به‌نام در خانه‌های مرگ، به‌سال 1947در آلمان شرقی انتشار یافت. به‌خاطر آزار و شکنجه‌ی نازی‌ها، مدتی را در بیمارستان روانی بستری شد. شعرهای وی، اغلب به زبان‌های زنده‌ی دنیا ترجمه شده است.  نلی زاکس، گذشته از شعر، دارای آثار نمایشی نیز هست که برخی از آن‌ها به‌صورت نمایشنامه‌های رادیویی به‌اجرا درآمده است.

نادین گوردیمیر ( 1923)

گوردیمیر، اهل آفریقای جنوبی است و سال‌ها علیه آپارتاید و به‌نفع مردم آفریقا کار کرده است. نلسون ماندلا وقتی در زندان بود داستان‌های او را می‌خواند. بیش‌تر داستان‌های او سیاسی‌اند. گوردیمیر، سفیر حسن‌نیت سازمان ملل است و از اعضای هیات داوران جایزه‌ی بین‌المللی بوکر هم بوده است. گوردیمیر در اکثر کارهایش به مفاهیم اجتماعی و سیاسی به ویژه مسئله‌ی آپارتاید پرداخته و حتی در زمان برقراری آن رژیم، یکی از اعضای کنگره‌ی ملی آفریقا بوده و برخی از کارهایش، مانند خانواده‌ی ژوئیه (1981) نیز در شمار آثار ممنوعه قرار داشته است. فعالیت‌های اخیر وی، معطوف به مسئله‌ی ایدز است. او در سال 1991 موفق به کسب نوبل ادبیات شد.

تونی موریسون (1931)

او اولین زن سیاه‌پوست آمریکایی است که جایزه‌ی نوبل را دریافت کرده ‌است. رمان‌هایش به‌دلیل مضمون‌های حماسی، دیالوگ‌های زنده و قوی، و به‌تصویر کشیدن کامل و با جزییات شخصیت‌هایش مشهور است. داستان‌های خواندنی او درباره‌ی تبعیض نژادی و اختلاف طبقاتی وضعیت اسف‌بار زنان، بارها جایزه‌های بین‌المللی گرفت که نوبل مهم‌ترینش بود. مشهورترین آثار او، آبی‌ترین چشم (1970)، سولا (1973) و آواز سلیمان (1977) هستند. او نخستین زن سیاه‌پوستی است که در یکی از دانشگاه‌های بزرگ امریکا یک کرسی به‌نام خود دارد. او در سال 1988جایزه‌ی پولیتز را نیز از آن خود کرد.

ویسواوا شیمبورسکا (1923ـ2012)

شاعر، مقاله‌نویس و مترجم لهستانی است. از او به‌عنوان «موزارت شعر» یاد می‌کنند. در لهستان، کتاب‌های وی به‌حد فروش کتاب‌های شعر شاعران برجسته‌ی جهان رسیده بود و با آن‌ها رقابت می‌کرد. در سال 1966 آکادمی نوبل در هنگام اعطای جایزه به او گفت: «این جایزه، به‌خاطر اشعاری که با طنزی ظریف، زمینه‌های  تاریخی و بیولوژی را به‌صورت جزیی از واقعیت‌های بشر، به‌تصویر می‌کشد، به وی اعطا می‌گردد.» کتاب‌های بسیاری که ترجمه‌ی او از فرانسه به لهستانی است به‌همراه ده‌ها مقاله‌ی ادبی و شعر از او به‌جای مانده است.

الفریده یلینک (1946)

رمان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس اهل اتریش است. او در سال1964 وارد دانشگاه شد و در رشته‌ی تئاتر و تاریخ هنر، ادامه‌ی تحصیل داد؛ اما در 1967 تحصیلاتش را نیمه رها کرد و به نویسندگی پرداخت. اولین مجموعه‌ی شعر او، سایه‌ی لیزا (1967) است. آثار او تا قبل از دریافت جایزه‌ی نوبل، بیرون از جامعه‌ی آلمانی زبان، اکثراً ناشناخته بودند. مهم‌ترین اثر او، رمان پیانیست است که سال ۱۹۸۳ منتشر شد. میشائیل هانکه سال ۲۰۰۱ فیلمی با نام معلم پیانو، بر‌اساس این رمان ساخته است.

دوریس لسینگ (1919)

او در کرمانشاه ایران به دنیا آمد و بعدها به انگلستان مهاجرت کرد. رمان‌نویس، شاعر، نمایش‌نامه‌نویس و زندگی‌نامه‌نویس است. با وجود کودکی دشوار و غم‌انگیز، آثار لسینگ درباره‌ی آفریقای زیر سلطه‌ی بریتانیا، سرشار از شفقت برای زندگی و بدبختی‌های ساکنان بومی است. به‌همین‌خاطر، اکثر کتاب‌های او در آفریقا به چاپ پانزدهم و شانزدهم هم رسیدند. شهرت او بیش‌تر به‌خاطر کتاب‌های علف‌ها آواز می‌خوانند(1950) و دفترچه یادداشت طلایی(1962) است. او بر این باور بود که مشکل‌های بشر در قرن بیستم، ناشی از عدم اعتقاد به اخلاق و وجدان است. او نوبل ادبیات در سال 2007 را از آن خود کرد.

هرتا مولر (1953)

سال ۲۰۰۹ کمیته‌ی نوبل ادبیات اعلام کرد «نوبل ادبیات به هرتا مولر تعلق می‌‌گیرد؛ کسی که با تمرکز بر شعر و نثر ساده، دورنمای زندگی کسانی را که زندگی‌شان مصادره شده، به‌تصویر کشیده ‌است.» از هرتا مولر، تاکنون هجده کتاب در زمینه‌های رمان، داستان، شعر و مقاله منتشر شده ‌است. او آلمانی تبار است و همه‌ی آثار او به زبان آلمانی هستند. مهم‌ترین آن‌ها، سرزمین گوجه‌های سبز(1994) و آونگ نفس(2009) است. اولین آثار مولر به‌صورت قاچاق به بیرون از رومانی برده می‌‌شد تا زمینه‌ی انتشار آن‌ها فراهم شود؛ زیرا او از همکاری با پلیس مخفی رژیم کمونیستی رومانی سرباز زده بود و آثارش سانسور می‌شدند. او بعد از دریافت جایزه‌ی نوبل ادبیات در شهر لایپزیگ، در سخنرانی خود گفت، هنگام نوشتن اولین کتاب‌های خود مجبور بوده با ویراستار آلمانی‌اش در جنگل‌های دورافتاده دیدار کند تا کسی نتواند گفت‌وگوی آن‌ها را بشنود.

منابع:

-en.wikipedia.org/wiki/List_of_female_Nobel_laureates

The free encyclopedia

-www.nobelprize.org/nobel_prizes/lists/women.html

-www.infoplease.com/ipa/A0801697.html