دانشجوی کارشناسی ارشد جامعهشناسی
آنچه که در سالیان اخیر دو حوزهی احکام و اخلاق را، خاصه در میان جوانان مورد هدف قرار داده و به آنها آسیب جدی رسانده آفت اباحهگری است. اباحهگری، بهنوعی جهانبینی اشاره دارد که در پی مردود شمردن و انکار هرگونه اصول اخلاقی و موازین شرعی است و بر اساس آن سهلانگاری در هر کاری مجاز شمرده میشود. علل و عوامل بسیاری را در بیاعتقادی و یا بیاعتنایی به دین و ارزشهای اخلاقی مؤثر دانسته و برشمردهاند که ذکر تمامی موارد از عهدهی این نوشتار خارج است؛ بنابراین، مقالهی حاضر از میان عوامل مؤثر در شکلگیری اباحهگری، به دو عامل اجتماعی مهم و مؤثر در سطوح ملّی و فراملّی نظر داشته و به تشریح جزییات آن میپردازد.
مفهومشناسی اباحهگری
اباحه، در لغت بهمعنای حلال دانستن، جایز شمردن، نداشتن اعتقاد به وجود تکلیف و رواداشتن ارتکاب محرمات است. اباحیگری یعنی اینکه شخص، بهرغم برخورداری از ایمان و خداباوری در حوزهی عمل، به لوازم دینداری پایبندی از خود نشان نمیدهد. اباحهگری، در جامعترین تعریف، بهمعنای افزایش دامنهی مباحات برای رفتارها و کاهش دایرهی واجبات، محرّمات، مکروهات و مستحاب است. بنابراین، براساس تعاریف پیشگفته، اباحهگری را میتوان در دو بعد ارزیابی کرد:
اعتقاد: در این بعد، شخص بر این باور است که انجام همه یا بخشی از محرمات الهی جایز است.
عمل : در این بعد، ممکن است شخص واقعاً معتقد به انجام وظایف دینی و ترک محرمات باشد، امّا در مقام عمل، بهدلایلی دچار لاقیدی و لاابالیگری است.
بنابراین، اباحیگری به دو صورت انجام محرمات و ترک واجبات گاه مختص زنان، گاه ویژهی مردان و گاه بهصورت مشترک میان هر دو جنس، به شرح ذیل قابل ذکر است:
* عدم اهتمام به اقامهی نمازهای واجب، بیاعتنایی به روزههای ماه مبارک رمضان، عدم اعتقاد به پرداخت خمس و زکات و غیره.
* مصرف مشروبات الکلی و استعمال مواد مخدر در مهمانیهای خانوادگی؛
* استفاده از گردنبند، ساعت و انگشتر طلا توسط پسران و مردان؛
* استماع انواع موسیقیهای زننده توسط نسل جوان؛
* اختلاط زن و مرد و دختر و پسر در مجالس عروسی؛
* عدم رعایت عفاف و حجاب در معاشرتهای خانوادگی از سوی دختران و زنان و همچنین به هنگام حضور در اجتماع؛
* عدم رعایت شئونات شرعی و اخلاقی در روابط زن و مرد و دختر و پسر نامحرم.
علل جامعهشناختی شکلگیری اباحهگری
مقصود از علل جامعهشناختی، وضعیتی است که دنیای امروز و مقتضیات آن به مردم تحمیل کرده که از اهم آن میتوان در بعد ملّی به فقر و در بعد فراملّی به پدیدهی جهانی شدن اشاره کرد.
بُعد ملّی: در میان علل و عوامل شکلگیری اباحهگری، عامل فقر و مشکلات معیشتی از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ چراکه ناتوانی مالی افراد، در برآوردن نیازهای اساسی زندگی، علاوه بر اینکه آنها را از داشتن زندگی مطلوب محروم میسازد؛ زمینهی بروز دلزدگی و سرخوردگی را نیز در آنان فراهم میآورد. این امر، خاصه زمانی نمود بیشتری مییابد که درک نادرست از وضعیت موجود و ناتوانی در تفسیر آن نیز مزید بر علت گردد، مثلاً در چشم بسیاری از فقرا، عدهای در جامعه هستند که به دین و ارزشهای اخلاقی اعتقاد و یا اعتنایی ندارند؛ امّا بسیار بیش از آنان از نعمتهای عادی این دنیا بهرهمندند و دنیای آبادتری دارند. مشاهدهی چنین وضعی و ناتوانی در پاسخگویی صحیح به شبهات ناشی از این مسئله موجب میشود تا این افراد، از دین و ارزشهای اخلاقی روی برگردانده و نسبت به آن بیاعتقاد و یا بیاعتنا شوند و رفتارهایی از خود بروز دهند که شایستهی یک انسان نیست.
البته این سخن، به آن معنا نیست که میان فقر و ضعف دینداری رابطهی علت و معلولی برقرار است؛ زیرا بسیاری از فقرا بوده و هستند که در گذشته و حال در زمرهی استوارترین دینداران تاریخ بهشمار رفتهاند و اساساً عموم پیامبران و پیروان آنان از طبقهی فقیر اجتماع بودهاند. سخن در این است که اگر فقر، برای انسانهای خواهان رشد و تعالی زمینهای برای بالندگی فراهم میآورد، برای برخی از عوام، نهتنها عامل رشد و تعالی نیست، بلکه زمینهی سقوط و انحطاط روحی و معنوی آنان را نیز فراهم میسازد؛ چراکه آنان به اشتباه معتقدند از شکم گرسنه و دلآکنده از درد و غم نباید اعتقاد به دین و اعتنای به ارزشهای اخلاقی طلبید.
بُعد فراملّی: جهانی شدن به مجموعهای چند وجهی از تغییرات اجتماعی اطلاق میشود که ارتباطات اجتماعی را در سطح جهانی ایجاد کرده، بسط میدهد و تشدید میکند و در عین حال باعث ایجاد یک آگاهی فزاینده میان مردم در زمینهی تعمیق روابط محلی، فرامحلی و ملی میگردد. بنابراین، مهمترین رکن جهانی شدن، توسعهی بیسابقهی ارتباطات و تسهیل آن است که از رهگذر این امر، همهروزه میلیونها انسان، فرهنگها و اندیشههایشان از گوشهای به گوشهای دیگر از این کرهی خاکی انتقال مییابد. از پیامدهای منفی پدیدهی جهانی شدن که تضعیف فرهنگ ملی و مذهبی کشورهای اسلامی را در پی داشته است، تبادل سریع و پرشتاب فکر و فرهنگ است. از رهگذر تسهیل ارتباطات و وسوسههای شیطانیای که در عصر ارتباطات، از طریق دستیابی آسان به برنامههای مخرب ماهوارهای و سایتهای بدمحتوای اینترنتی در اذهان بسیاری نقش میبندد، دین و ارزشهای اخلاقی، بهشدت مورد هجوم قرار میگیرد. پیامد این امر، بیاعتقادی و یا بیاعتنایی به ارزشهای اخلاقی و شعائر دینی یا همان اباحهگری خواهد بود.
کلام آخر
اباحهگری یا همان آزادی بیحد و حصر اخلاقی و دینی، شایعترین خطری است که خاصه در سالیان اخیر، ملت ایران، بهویژه قشر جوان آن را در معرض تهدیدات بسیار جدّی قرار داده است. تعمق در رخدادهای پیرامون، بهخوبی این مدعا را اثبات میکند که گسترهی بیاعتقادی و یا بیاعتنایی به دین و ارزشهای اخلاقی بیشتر شده و جامعهی ایرانی را بهشدت آسیبپذیر ساخته است. بنابراین، سهلانگاری و برخورد سادهانگارانه با این وضعیت تبعات جبرانناپذیری برای نظام اسلامی در پی خواهد داشت و نیازمند تلاش توأمان مردم و مسؤلین برای مقابله و مبارزهی جدّی با آن است.