کارشناس ارشد جامعهشناسی
معمولاً با آغاز شبهای شهر، به خیابان میآیند، در پاتوق های مخصوص خود که در حقیقت، مکان عرضهی کالای آن هاست، ظاهر میشوند. اینان جز بزک غلیظی که کردهاند و انتظاری که در نگاهشان پیداست، وجه تمایز دیگری با دیگر زنان شهر ندارند. کمتر میزبانی یافت میشود که بیاتومبیل از آنها دعوت کند. گو اینکه رانندگان مزاحم در تشخیص زنان ولگرد خطایی نمی کنند؛ ولی گاه و بیگاه اتفاق میافتد که مزاحم زنان دیگر میشوند.
زن در پیادهرو خیابان حرکت میکند و اتومبیل مکرر در کنار او ترمز میکند و او را به درون فرا میخواند. «روسپی» نیز بهخاطر بازارگرمی، بهخصوص وقتی که نگرانی سررسیدن پلیس و یا گشت ارشاد را نداشته باشد، بهزودی تسلیم نمیشود و مزاحم (مشتری) را بهدنبال خود میکشد. معمولاً روسپی پیش از توافق قیمت، سوار اتومبیل می شود و اتومبیل بهسرعت دور میشود، آنگاه مذاکره دربارهی قیمت شروع می گردد و پس از توافق اتومبیل به حرکت با شتاب خود به نقاط مختلف شهر ادامه میدهد. دور و دورتر میشود!
باور داشتن این حقیقت و اینکه چه عواملی باعث افزایش روزافزون چنین منظرههای دلخراشی میشود، باعث میگردد که بتوانیم ابعاد آن را بهخوبی تحلیل کنیم و به تعریف روشنی از آن برسیم. همانطور که تبیین درست عناصر روسپیگری، عوامل و آثار آن، میتواند ما را در دستیابی به رهیافتهای دقیق یاری کند. در اینجا به برخی از علل جامعهشناختی بروز نابهسامانی پدیدهی روسپیگری پرداخته میشود.
پدیدهی روسپیگری
در میان تمام مظاهر فساد، روابط جنسی غیرعفیفانه و خارج از چارچوب قانونی و شرعی، از بدترین جلوههای آن بهحساب میآید. هرگاه این روابط، مکرر رخ دهد و به صورت یک شغل و راه کسب درآمد درآید، عنوان «روسپیگری» بهخود میگیرد. اگرچه پیشینهی روسپیگری را به تاریخ تمدنهای جدید پیوند زدهاند، در عین حال، پهنهی وسیعی از تاریخ، شاهد وجود آن بوده است. «شهید مطهری» میفرماید: «در مکه، پیش از اسلام، خانههایی وجود داشته که با آویختن پردهای به آنها به عابران میفهماندند کسانی در آن خانهها حضور دارند که به این رفتار شنیع مشغول و پاسخگوی مراجعیناند!»(شفیعی سروستانی، 1385، 134). در جامعهی کنونی، با وجود ارشادهای دینی و محکومیت های عرفی، متأسفانه این پدیدهی ناهنجار به یک معضل اجتماعی بزرگ تبدیل شده است و بهجاست که با واقعبینی، بهدنبال علل بروز این معضل و راهحل مناسب برای جلوگیری از رخداد آن برآمد.
علل و زمینههای بروز روسپیگری
عوامل مهمی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی، روانشناختی و... در وجود این پدیدهی شوم اجتماعی مؤثر است. فهرستی از این عوامل عبارت است از: ضعف اعتقادی و اخلاقی، ضعف نظارت خانوادگی، ضعف مسائل تربیتی در دوران کودکی، محروم بودن از نیازهای عمومی در کودکی و نوجوانی، ویژگیهای شخصیتی از جمله انفعالپذیری، ضعف هوشِ هیجانی بهمعنای ناتوانی در مدیریت احساسها و عواطف خود، ضعف در تشخیص احساسهای دیگران و برقراری ارتباط صحیح با آنان، ضعف در جامعهپذیری، بیسوادی، فقر اقتصادی، مهاجرت، اختلالهای خانوادگی که در شکل ناسازگاری والدین و طلاق خود را نشان میدهد، موقعیتهای نامناسبی که سبب تحریک جنسی میشود، ضعف قوانین و عوامل کنترل اجتماعی و گسترش اندیشههای انحرافی لیبرالیسم جنسی و غیره.
عوامل خانوادگی: خانواده بهعنوان یکی از مهمترین متغیرهای پدیده روسپیگری است. نابهسامانی این نهاد اجتماعی از عوامل گرایش به روسپیگری و تخریب و فروپاشی بنیان خانوادهها خصوصاً خانوادههای مستعدِ بزه روسپیگری و عیاشی است. خانواده، نهادی است که باید براساس مهندسی صحیح بنا نهاده شود. آرامش، تربیت صحیح فرزندان و نزاکت اعضا از نتایج خانوادهی مطلوب است. جامعهشناسی به نام «ساترلند» مینویسد: «شرایط ذیل در خانواده، موجب ارتکاب بزه فرزندان میشود:
- بزهکاری سایر افراد خانواده یا فساد اخلاقی و الکلی بودن سایرین؛
- فقدان والدین در اثر فوت، طلاق یا ترک یکدیگر؛
- عدم کنترل فرزندان در اثر غفلت والدین یا علل دیگر؛
- اختلافهای نژادی، مذهبی؛ نامساعد بودن محل سکونت و محل کار؛
- فشارهای اقتصادی نظیر بیکاری، درآمدهای غیرکافی و کارکردن مادران در خارج از منزل»(خاکپور، 1354، 294).
عدم رعایت اخلاق جنسی والدین: آیات و روایاتی که بر حفظ حریم خلوت و رفتارهای زناشویی عفیفانه تأکید دارند، ناظر به همین مباحث و مانع از ایجاد این آسیبها هستند. بهعنوان مثال، قرآن مجید از فرزندان می خواهد که هنگام ورود به اتاق خصوصی والدین، اجازه بگیرند یا والدین مراقبتهای لازم را در خصوص روابط جنسی خویش داشته باشد. ممنوعیتهای شرعی و قانونی در خصوص اشاعهی فحشا و پراکندن اخبار مربوط به زشتیها از یک سو و ستایش عفت پیشگی از سوی دیگر، دلیل بر آن است که فرد در هر شرایطی باید دامان خود را از گناه برکنار دارد و آزادی جنسی را دنبال نکند. آمار نشان میدهد «5/22% از روسپیان در کودکی مورد سوءاستفادهی جنسی قرار گرفتهاند که تقریباً نیمی از این تعداد توسط محارم خود مورد تجاوز قرار گرفتهاند؛ بنابراین از کودکی قبح روابط جنسی در آنان از میان رفته است»(نحوی، 1388، 195).
عدم توجه والدین به مسائل جنسی فرزندان: «عدم توجه والدین به مسایل جنسی فرزندان و برخوردهای غلط سلبی یا ایجابی با این قضیه، میتواند بهعنوان یک عامل در روسپیگری مطرح باشد. توضیح اینکه گاهی خانوادهها دربارهی طرح مسائل جنسی در مقابل فرزندان، حساسیتی نشان نمیدهند، در مورد ارزشهایی نظیر عفت و غیرت، کمتوجهی یا بیتوجهی میکنند، کنترل لازم را برای فرزندان اعمال نمیکنند و حتی شاید نگاه توسعهای به روابط جنسی داشته باشند. روشن است که فرزندان حاضر در این خانوادهها، با بلوغ زودرس مواجه میشوند و بهشدت در معرض رفتارهای جنسی خارج از چارچوب خانواده قرار میگیرند.»(نحوی، 1388، 194-193). در مقابل، خانوادههایی هم وجود دارند که کنترل شدیدی به مسائل جنسی فرزندان خویش داشته؛ بهحدی که از واقعبینی در این موضوع، دور میشوند. چنین کنترلی، یک نوع فشار و عامل بحرانزا محسوب شده و فاصلهی عاطفی والدین و فرزندان را از یکدیگر افزایش میدهد. طبعاً در چنین شرایطی آگاهی صحیح و لازم از سوی والدین به فرزندان بهمقتضای سن و نیاز آنها داده نمیشود؛ در حالی که معمای اصلی سنین نوجوانی و جوانی بیشتر مسائل جنسی است.
پیامدهای ناگوار روسپیگری!
طبق نظر جامعهشناسان، روانشناسان و سایر متخصصان، پیامدهای روسپیگری عبارت است از: بروز بیماریهای جسمی و روانی، گسترش طلاق، سقط جنین و اختلال در تمایلهای جنسی و... . آنچه توجه به آن مهم بهنظر میرسد، آن است که نباید پیامدها را به شخص روسپی محدود نمود، چون خانواده، متقاضیان، جامعه و حتی دولت، هر یک بهسهم خویش از آفتهای این پدیده، آسیبهای متعددی خواهند دید.
1. غرق شدن در گناهی که سرآغاز بدیهاست!
روسپیان بهدلیل غرق شدن در گناه کبیرهی «زنا» در جامعه، بهعنوان عضوی تحقیر شده و فاقد شخصیت اخلاقی تلقی میگردند. از این رو، بهآسانی با دیگر مجرمان پیوند برقرار کرده، در نتیجه به انواع جرایم و گناهان دیگر از جمله اعتیاد، قاچاق، سرقت و... مبتلا میشوند، بهگونهای که پس از مدتی از اشتغال به این حرفهها، نوعی بیتفاوتی نسبت به کارهایشان بر آنان حکمفرما میشود. یکی از علل بهوجود آمدن چنین حالتی این است که روسپیان عادت کردهاند در مقابل دیگران، فاقد اختیار و اراده باشند و از هر تقاضایی اجابت کنند. «8/23% از روسپیان پیش از روسپیگری و 5/43% بعد از آن به دام اعتیاد افتاده اند و تنها 5/32% بدون سابقهی اعتیاد بودهاند. از اینجا میتوان به پیوند میان این دو جرم پی برد. 68% از این زنان بهوسیله ی دوستان و افراد محله با این کار آشنا شدهاند(نحوی، 1388، 196). 1/54% از شوهران روسپیان، معتاد و یا در کار قاچاق بودهاند. بیش از 11% شوهران مروج روسپیگری 78/15% مرتکب سایر جرایم مثل دزدی و تنها 54/19% بدون جرم مشخصی بودهاند(مقالههای اولین همایش ملی آسیبهای اجتماعی در ایران، 1381، ج5: ص33). 2/44% از زنان روسپی خود را موجودهای کمارزشی در خانواده میدانستند؛ در حالی که این نسبت در میان زنان عادی 4/2% بوده است(نحوی، 1388، 196). بهعبارت دیگر، حالت خودنگهداری، امتناع و «نه گفتن» به درخواست دیگران در آنان ضعیف شده و بهمرور زمان، اراده و عزت نفس خود را در این مسیر از دست دادهاند. از آموزههای دینی چنین میپنداریم که احساس بیشخصیتی سرآغاز بدی هاست. در این خصوص، امامان معصوم(ع) به این حقیقت فطری بشر چنین هشدار داده و فرمودهاند «آنکس که شخصیت و نفس خویش را سبک شمرد، از شر او ایمن مباش»(مجلسی، ج75، 300). چراکه براساس تعالیم قرآن مجید، عادت به گناه و فساد عملی و ارتکاب منکرها، سرانجام به تمسخر و تکذیب آیات خداوند و فساد اعتقادی منجر خواهد شد(روم، آیهی10) و بهدنبال گسترش گناهان کبیره در یک جامعه، عذابهای الهی به شیوههای مختلفی بر ساکنان آن سرزمین نازل خواهد گشت.
2.آنگاه که بنیان خانواده سست شود!
در جامعه ای که مشکلهای اجتماعیِ اساسی همانند فقر وجود دارد، تجویز روسپیگری به یک فاجعه خواهد انجامید. یکی از پیامدهای خطرناک این مسئله، رویآوردن جوانان به بازار آزاد ارضای غرایز و در نتیجه، پایین آمدن آمار ازدواج و تأخیر در سن آن و فروپاشی کانون خانواده است! چراکه یکی از علل مهم گرایش افراد به ازدواج، ارضای مشروع انگیزه های جنسی و عاطفی است. وجود غریزهی جنسی، موجب احساس نیاز همسران به یکدیگر و در نتیجه، تقویت روابط عاطفی و جنسی آنها میگردد؛ اما در جامعهای که تحریکها و روابط نامشروع جنسی و عاطفی بهطور نگرانکنندهای رو به افزایش باشد، طبیعی است که نیازهای جنسی و عاطفی از روابط خاص همسران پافراتر گذاشته و به دامن اجتماع کشیده میشود و آنجاست که روابط همسران به سردی میگراید و بنیان خانواده سست میشود و ناگفته پیداست که جدایی عاطفی و طلاق ثمره تلخ سستشدن بنیان های خانواده خواهد شد.
3. سرنوشت فرزندان غیرشرعی و غیرقانونی چه خواهد شد؟
«طبق اسناد موجود، یکی از علتهایی که بحث قانونی کردن سقط جنین در برخی کشورهای غربی در مباحث قانونگذاران آنها برقرار شده است، اطمینان یافتن از برقراری روابط جنسی بدون پیامدهای بعدی است؛ بنابراین، بهوجود آمدن فرزندان از راه نامشروع، امری دور از انتظار نیست. فرزند حاصل از زنا، حتی اگر سقط هم نگردد، در یک محیط مسموم رشد میکند و از زمان کودکی در این رفتار غلط، حرفهای میشود و در بزرگسالی فاجعهبار خواهد بود»(نحوی، 1388، 192). مسلم است که چنین فرزندانی از همان کودکی دچار مشکلهای عدیدهای در زمینههای مختلف خواهند بود. احساس حقارت، عدم احساس امنیت و آرامش روانی، محرومیت از آغوش پرمهر مادر و سایهی امن پدر، بیبهرهگی از کانون مقدس خانواده، تنها گوشهای از این مشکلها است. «تحقیقها نشان میدهد که آمار روابط جنسی نامشروع غرب را به چالش کشانده و به مصیبتهای لاعلاجی گرفتار نموده است. بیماریهای مقاربتی مثل ایدز، فرزندان نامشروع، سقط جنین و... در کشورهای اروپایی آمار بسیار بالایی را به خود اختصاص داده است. مجلهی «ریدرزدایجست» در سپتامبر 1996 نوشت: هر ساله 350هزار دختر نوجوان آمریکایی در سنین پانزده تا نوزده سالگی در نتیجهی ارتباط نامشروع حامله میشوند و فرزندان غیرقانونی به دنیا میآورند که این آمار سال بهسال رو به افزایش است»(سقازاده و کریمخانی، 1391، 226).
جامعه برای مبارزه با روسپیگری چه راهکاری دارد؟
ایجاد اشتغال و مبارزه با پدیدهی فقر: خانواده، ایمان و ازدواج از مهم ترین موانع فحشا و روسپیگری شمرده میشوند. البته برای مبارزه و پیشگیری از رواج فحشا در جامعه نباید فقط موانع مورد بررسی قرار گیرد، بلکه عواملی که منجر به شیوع فحشا در جامعه میشود باید مورد توجه قرارگیرد. در این راستا، مبارزه با فقر، اعتیاد و بیکاری جزء عواملی است که باید به آن عنایت شود. در این بخش فقط به تحلیل راهکارهای مبارزه با پدیده ی شوم روسپیگری پرداخته میشود تا به والدین و دستگاههای اجرایی تذکر داده شود که برای مبارزه با پدیدهی روسپیگری غیر از اجرای قانون، از یک طرف دولت باید راه های دیندارتر شدن مردم، ایجاد شغل های مناسب و وسائل ازدواج دائم را فراهم کند و مبارزه با اعتیاد و بیکاری را سرلوحهی کارهای خویش قرار دهد و از طرف دیگر والدین موظف هستند خانه را به محیطی امن برای فرزندان تبدیل کنند تا آنان در آرامش کامل به رشد معنوی، فکری و جسمی مناسب برسند.
برآوردن نیازهای عاطفی دختران در کانون خانواده: دختران در سنین نوجوانی و جوانی بهدلیل شرایط خاص عاطفی و روانی خود، خیلیزود تحتتأثیر دوستان بزهکار قرار میگیرند و در این راه، ممکن است بهتقلید از دوستان خود، به انواع انحرافها روی آورند؛ لذا والدین باید در کانون خانواده در حد معقول و به اندازهی کافی، به نیازهای عاطفی دختران خود پاسخ گویند، نقش پدر خانواده در این زمینه حساستر است. به لحاظ روانشناسی، رابطهی دوستانهی پدر با دختر خویش مهمترین ابزار برای جلوگیری از روابط نامشروع دختر با بیگانگان و دوری از دوستان منحرف است.
ترغیب افراد به ازدواج و افزایش آمار آن: وقتی جامعه از هرگونه تحریک و روابط نامشروع جنسی و عاطفی پاک باشد، در اینصورت، افراد آماده ی ازدواج، تنها راه برآوردن نیازهای مشروع جنسی و عاطفی خود را در اختیار همسر خواهند دید و همین مسئله باعث ترغیب روزافزون افراد آمادهی ازدواج به تشکیل خانواده و در نتیجه، افزایش آمار ازدواج خواهد شد.
توجه مردان به نیازهای عاطفی و جنسی همسران خویش: یکی دیگر از راهکارهای مهم برای پیشگیری و مقابله با پدیدهی روسپیگری، ارائهی آگاهیهای لازم به مردان در زمینهی روحیهها، نیازها و روان شناسی شخصیت زنان است. برای نمونه، نیاز به محبت و توجه از سوی شوهر از نیازهای طبیعی زنان است، زنان دوست دارند در کانون توجهها و محبتهای همسران خویش قرار بگیرند؛ اما اگر مردان توجه و عشق و محبت خویش را از آنان دریغ بدارند، بهمرور، زنان نیاز روانی و حتی جنسی خود را در جای دیگری جست وجو میکنند و توجه و محبتهای کاذب آنها را بهسوی خود جلب میکنند؛ لذا مرد باید به نیازهای عاطفی و جنسی همسر خود توجه کافی داشته باشد تا بدینوسیله، همسر خود را از انواع ناهنجاریها و انحرافها مصون بدارند و خانواده را از روی نهادن به سمت سستی و ویرانی باز دارند.
افزایش امنیت عمومی و سلامت اخلاقی: وقتی جامعه از انواع تحریکهای نامشروع جنسی پاک باشد روابط نامشروع جنسی، مزاحمت نوامیس، تجاوز به عنف، ربودن دختران و زنان جوان برای انگیزههای جنسی، انحرافهای جنسی و ... به حداقل ممکن کاهش مییابد و در نتیجه، امنیت در جامعه برقرار میشود و بهلحاظ اخلاقی، جَوی سالم و پاک بر اجتماع حاکم خواهد شد؛ لذا یکی از طرق افزایش امنیت عمومی و سلامت اخلاقی جامعه، آموزش و فرهنگسازی در زمینهی حفظ رعایت عفاف و حجاب در جامعه است. امید است که خانوادهها تلاش بیشتری در تربیت فرزندان خویش نموده و با حمایتهای عاطفی و معنوی از فرزندان خویش، زمینهی رشد و شکوفایی هرچه بیشتر آنان را فراهم ساخته، فرزندان را از گردابهای فساد و انحراف بهدور داشته، برای ساختن جامعهای سالم و دیندار گام بردارند.
منابع:
- خاکپور، محمدمهدی (1354)، جرمشناسی زنان، مؤسسهی مطبوعاتی عطایی.
- شفیعی سروستانی، ابراهیم (1385)، نظام اسلامی و مسئلهی روسپیگری، قم، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان.
- سقازاده، سیدمحمد (1391)، هجوم خاموش، آسیبشناسی نسل جوان، چاپ هشتم، قم، انتشارات عطر یاس.
- «روسپیگری، کودکان خیابانی و تکدی» (1381)، مقالههای اولین همایش ملی آسیبهای اجتماعی در ایران، تهران.
- مجلسی، محمدباقر (1403)، بحارالأنوار، ج75،بیروت، دارالأحیاء التراث العربی.
- نحوی، سیفالله (1388)، نقش خانواده در پیشگیری از انحرافهای، قم، نشر نورالسجاد.