سبک زندگی روز، تضاد رفتارها و باورها


گفت‌وگو با فریبا سوری، کارشناس امور زنان

یکی از مشکل‌های اصلی در رابطه با سبک زندگی امروزی ، تضاد بین رفتار بیرونی و باورهای درونیِ پیش‌آمده است. برخی با توجه به تبلیغ‌هایی که از سبک زندگی غربی می‌شود، جذب ظواهری شده‌اند که هماهنگی با باورهای آن‌ها ندارد و از سوی دیگر، باورهایی دارند که ریشه در فرهنگ غنی و کهن ایرانی و اسلامی آن‌ها دارد که به‌راحتی حاضر نیستند آن را کنار بگذارند.

در خصوص سبک زندگی در جامعه‌ی امروز، با خانم «فریبا سوری»، که سمت‌هایی چون معاون مرکز زنان و خانواده‌ی ریاست جمهوری و مدیریت خانواده‌ی بنیاد جانبازان استان تهران و مدیریت مجتمع حضرت زینب(س) را به‌عهده داشته‌اند و در حال حاضر مشغول تدریس هستند، گفت‌وگویی داریم.

*سبک زندگی امروز ما برکدام مبنا استوار است؟

سبک زندگی، رفتار، کنش و واکنش‌هایی است که ریشه در باورهای ما دارد. سبک زندگی امروز، هنوز ریشه در فرهنگ و باورهای غنی اسلامی و ایرانی با همان مبنا دارد. در حال حاضر، متأسفانه برخی ظواهر سبک زندگی دچار تغییر شده است و البته این مسئله بر تمام افراد جامعه صدق نمی‌کند. افرادی را می‌بینیم که ظاهر زندگی آن‌ها با باورهای‌شان منطبق نیست و خودشان نیز به این عدم تطابق اذعان دارند و حتی رنج هم می‌برند. مثلاً جوانان امروز ممکن است لباس غربی بپوشند؛ اما در مراسم‌های مذهبی نیز شرکت می‌کنند و این حضور برای‌شان ارزش‌مند است. ما متأسفانه به بعضی از ظواهر سبک زندگی تن داده‌ایم که با باورهای ما هماهنگی ندارد؛ چون فکر می‌کنیم تمدن واقعی متعلق به غربی‌هاست و باید پیرو آن باشیم تا متمدن شویم.

*با توجه به پیشینه‌های کهن فرهنگ اسلامی- ایرانی، برای ترویج زندگی به سبک اسلامی- ایرانی چه راهکارهایی وجود دارد؟

صحبت‌های رهبری در این رابطه کامل و راهگشا است. ایشان به دو بعد درونی و بیرونی سبک زندگی اشاره داشتند که بعد بیرونی و رفتاری از بعد درونی نشأت می‌گیرد. ما در ضرب‌المثل خود نیز داریم؛ از کوزه همان برون تراود که در اوست. نکته‌ی اساسی در مورد سبک زندگی ایرانی و اسلامی این است که ما با توجه به تمدن غنی اسلامی و ایرانی اساساً نیازی به ایجاد سبک زندگی نداریم؛ ما می‌توانیم با توجه به تمدن و فرهنگ کهن و غنی ایرانی، یک سبک زندگی مطمئن و کاربردی را از فرهنگ خود اقتباس کنیم. با توجه به تمدن اسلامی که در حقیقت برخاسته از دستورها و تعالیم خالق‌مان است، بهترین و مطمئن‌ترین و در عین حال، کاربردی‌ترین سبک زندگی را داشته باشیم. می‌توانیم مطمئن باشیم که با این سبک زندگی، انسان می‌تواند به کمال و تجلی حقیقی خود برسد. نمونه‌ی الگوهایی که خداوند برای ما قرار داده است بسیار فراوان است. پیامبران و پیامبر اسلام(ص) نمونه‌ی بسیار کامل است. با دقت در زندگی ایشان می‌توان یک سبک زندگی موفق را رصد و از آن الگوبرداری کرد. سبک زندگی پیامبر(ص) بر پایه‌ی ارزش‌های انسانی مبتنی است و به‌همین دلیل است که سبک زندگی و سبک حکومت ایشان بعد از 1400سال هم‌چنان پابرجاست و به‌عنوان یک الگوی کامل هم‌چنان کاربردی است. مهم این است که خداوند در مورد الگوها قید زمان را حذف می‌کند و در احادیث نیز تأکید شده که فرزند زمان خویش باش و فرزندان‌تان را هم برای زمان خودشان تربیت کن. ما این الگوها را باید به‌روزرسانی کنیم. باید کارگروه‌هایی تشکیل شود که سبک زندگی‌ای که قرآن و تمدن اسلامی و ایرانی برای ما ارائه می‌دهد، به‌روزرسانی و با کاربرد عملی کند. فقهای ما باید اجتهاد احکام حقوقی و عبادی را به‌روز کنند. در موارد دیگر نیز از سوی متخصصان مانند فیلسوفان و جامعه‌شناسان و دیگر متولیان، سبک زندگیِ به‌روز ارائه شود.

*چه راهکارهایی برای مقابله با فرهنگ‌های غیرخودی ارائه می‌دهید؟

یکی از علل جذب جوانان ما به فرهنگ غربی، جاذبه‌های ظاهریِ فرهنگ غربی و تبلیغ‌های بیش از حدی است که صورت می‌گیرد. برای مقابله باید جاذبه‌ها، سبک زندگی مربوط به فرهنگ خود را بیش‌تر جلوه‌گر کنیم و به آن بها دهیم. چرا نباید از جاذبه‌های فرهنگ کهن خود استفاده کنیم؟ و برای این موضوع برنامه‌ریزی نکنیم؟ چرا به جای این‌که از سبک زندگی ایرانی در فضای خانه خود استفاده کنیم، باید آشپزخانه‌ی باز داشته باشیم؟ باید امروز در جامعه‌ی خود جاذبه‌ها و زیبایی‌ها و ارزش‌های فرهنگ و سبک زندگی اصیل خودمان را بیش‌تر به جوانان نشان دهیم تا جوان امروز، به جای این‌که به‌دنبال هویت و سبک زندگی‌ای باشد که با باورها و فرهنگش در تعارض است، در پی فرهنگ، ارزش‌ها و سبک زندگی حقیقی و اصیل خود باشد.

ما باید مزایای این سبک زندگی را بیش‌تر نمایان کنیم و با نشان‌دادن مصداق‌هایی که با بهره‌گیری از این سبک زندگی، زندگی‌های سالم و موفقی را به‌دست آورده‌اند، می‌تواند یکی از راه‌های تبلیغ سبک زندگی اسلامی و ایرانی باشد. به جای این‌که از معایب بگوییم باید بیش‌تر در جهت نشان‌دادن خوبی‌ها و جاذبه‌های این سبک قدم برداریم. حقیقت سبک زندگی اسلامی نیاز به هیچ‌گونه دستکاری ندارد و فقط باید روشنگری شود.

*آسیب‌هایی که در جامعه مطرح است، از قبیل افزایش میزان طلاق، سن ازدواج، زندگی مجردی، از چه عواملی ناشی شده و چگونه قابل کنترل است؟

متأسفانه قبح بعضی مسائل از جمله مسئله‌ی طلاق با ساختن فیلم‌های مختلف به‌بهانه‌ی آسیب‌شناسی اجتماعی ریخته است. در حالی که قرآن کریم انجام عمل قبیح را یک گناه و ابراز آن را هفتاد گناه می‌داند. می‌فرماید: چیزی که گناه است را مطرح نکنید؛ در حالی‌که به‌راحتی این فیلم‌ها روی پرده‌ی سینما و صفحه‌ی تلویزیون می‌رود و از همه‌ی گروه‌ها و سنین مختلف جامعه به‌تماشای آن می‌نشینند. مسئله‌ی طلاق و موارد مشابه به یک مسئله‌ی عادی در جامعه تبدیل شده. چرا ما به جای این‌که ضررهای یک عمل قبیح را بازگو کنیم، مزایای یک عمل خوب را بازگو نکنیم و از این طریق در پی الگوسازی نباشیم؟ چرا خوبی‌ها را اشاعه ندهیم؟

گرایش به‌سمت زندگی تجردی و جریان فمینستی در جامعه، باعث بروز برخی مسائل در جامعه شده است. آن‌ها بدون این‌که برای زنان ظرفیت‌سازی کنند، اقدام به بازگویی حقوق کردند و زنان را تشویق به گرفتن حقوق‌شان، حتی به‌بهای از‌ هم پاشیدن خانواده می‌کنند. اگر به بیان حقوق آن‌ها اقدام کنند و آن‌ها را نسبت به دیگر ظرفیت‌های وجودی‌شان آگاه‌تر کنند، مناسب‌تر است. باید از هویت زن و خلقت وجودی او نیز سخنی گفته شود و باید بیان شود که زن نزد خداوند، مقام ربوبیت دارد و خدا از زن به‌عنوان مربی یاد می‌کند. زن به‌عنوان مادر، مظهر عشق خداوند در خلقت است و با نرسیدن به یک‌سری از حق و حقوق این دنیایی خود، نباید به‌راحتی از این جایگاه و مقام انسان‌سازی صرف‌نظر کند، بلکه در حد توانایی خود باید برای حفظ این جایگاه و منزلت خود تلاش کند، اگرچه به‌بهای از دست‌دادن برخی حقوق او باشد.

از سوی دیگر، مسئله‌ی طلاق در جامعه‌ی ما بر بسیاری از مسائل تأثیر گذاشته است. یکی از این مسائل، مسئله‌ی تجرد و زندگی مجردی است؛ زیرا از جمله دلایل شیوع زندگی مجردی، بی‌اعتمادی جوانان نسبت به زندگی متأهلی و شیوع بیش از حد طلاق در جامعه‌ی امروز ماست.

*با توجه به این‌که بسیاری از افراد در جامعه‌ی ما به سن تجرد قطعی رسیده‌اند، آیا می‌توان الگویی برای زندگی مجردی ارائه داد؟

دختران و پسران مجرد ما کاملاً سلامت نفس دارند. در جامعه‌ی امروزمان، زنان سالم و با حیایی داریم که مجرد زندگی می‌کنند. اکثر این افراد با خانواده‌های خود و عده‌ای هم به‌صورت مستقل زندگی می‌کنند. ما برای کسانی که زندگی مجردی را برای خود برگزیدند، چارچوبی جدای از سبک زندگی اسلامی- ایرانی نداریم. همان چارچوبی که برای خانواده‌ی متأهل در فرهنگ ایرانی- اسلامی است، برای آن‌ها نیز تعبیه شده است. برای مثال، در مورد روابط زنان و مردان نامحرم باید هر دو نوع خانواده، رعایت طبق سبک اسلامی – ایرانی را داشته باشند و تفاوتی بین مجرد و متأهل وجود ندارد؛ اما صرفاً تفاوت‌هایی در مورد حریم روابط جنسی وجود دارد که اسلام برای هرکدام سبکی را تعیین کرده است. در مورد خانواده‌های متأهل، قائل به این است که از حلال خود بهره‌مند باشد؛ ولی در مورد زندگی مجردی برای کنترل غرائز جنسی، دستورالعمل دیگری دارد؛ از جمله این‌که تقوا پیشه کند، رعایت حریم را بیش‌تر داشته باشد، کنترل چشم و گوش و دیگر اعضایش بیش‌تر باشد و ... .

نکته‌ی دیگری که در مورد تفاوت این دو نوع زندگی وجود دارد این است که در زندگی مجردی انسان از داشتن یک همراه که در واقع به‌نوعی نیاز اوست محروم می‌شود؛ به‌خصوص زمانی که سن بالا می‌رود، این موضوع برایش بیش‌تر نمایان می‌شود و فقدان آن را بیش‌تر احساس می‌کند.