ازدواج کردین؟ مبارک باشه!


ازدواج، مهم‌ترین رخ‌داد زندگی اجتماعی است که بیش‌تر افراد انسانی آن را تجربه می‌کنند و زندگی آینده‌ی فرد کاملاً بستگی به کسی دارد که با او ازدواج می‌کند. در جمهوری اسلامی، قانون تسهیل ازدواج در سیزده ماده و چندین تبصره در تاریخ 27/9/1384 در مجلس شورای اسلامی به‌تصویب رسیده است. جای آن دارد که از مسئولان دولتی و فرهنگی از آن دوره تاکنون، این پرسش را داشته باشیم که تا چه‌ حد به پیاده‌شدن این قوانین همت گمارده‌اند؟ وضعیت فعلی جامعه -عدم تمایل برخی از جوانان به ازدواج- تا چه ‌حد به اجرایی نشدن آن قوانین مربوط می‌شود؟ با توجه به انتشار آمار نرخ رشد ازدواج در کشور، تا چه‌ حد به پایداری و آسیب‌زدایی از تازه ازدواج‌کرده‌ها موفق شده‌ایم؟ از 3،522،761 نفر زنی که در سن ازدواج هستند و از سال 1385 تاکنون موفق به ازدواج نشده‌اند، مقام‌های مسئول گزارش و آماری دارند؟ به تأثیرهای این تنهایی‌ها در جامعه اندیشیده‌اند؟

برخی از مواد قانون تسهیل ازدواج که بر دولت فرض شمرده شده، عبارت است از:

- تشکیل صندوق اندوخته‌ی ازدواج جوانان؛

- تأکید بر مسئولیت دولت در تأمین مسکن برای زوج‌های جوان؛

- همکاری نهادهای دولتی و دستگاه‌های دارای تسهیلات رفاهی (فرهنگ‌سراها، تالارها و...) برای برگزاری جشن و مراسم ازدواج جوانان؛

- تأکید بر فعالیت رسانه‌ی ملی در تصحیح باورها و آداب و رسوم مانع ازدواج؛

- طرح مسائل مربوط به چگونگی تشکیل خانواده و ازدواج آسان و شرعی؛

- نام‌گذاری روز اول ذی‌الحجه به‌عنوان روز ازدواج؛

- تشویق جوانان به کاهش هزینه‌های تشریفات مراسم؛

- تشکیل کمیته‌ای از شخص فرماندار، امام جمعه و رئیس شورای شهر برای سامان‌دهی فعالیت‌های مربوط به ازدواج آسان؛

- همکاری وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح برای تعیین محل خدمت سربازان متأهل در نزدیکی محل سکونت؛

- پرداخت مستمری دو برابر به سربازان متأهل؛

- اجرای طرح جامع آموزش و مشاوره‌ی قبل و بعد از ازدواج؛

- اولویت متأهلین برای دست‌رسی به فرصت‌های شغلی، وام اشتغال و مسکن؛

- پرداخت کمک هزینه‌ی دو برابر به دانشجویان متأهل؛

- اولویت اختصاص خوابگاه به دانشجویان متأهل؛

- اجازه‌ی شرکت به دانشجویان متأهل رشته‌های پزشکی در آزمون تخصصی قبل از انجام خدمت سربازی؛

- تنظیم آئین‌نامه‌های اجرایی این قانون، ظرف سه‌ ماه برای دولت؛

- تعیین تکلیف ویژه برای وزارت‌خانه‌های اقتصاد و مسکن برای حسن اجرای این قانون توسط دولت.

کتابی با عنوان «جامعه‌شناسی تنگنای ازدواج در ایران» با تمرکز بر تأملی در موانع ازدواج دختران دانشجو و ارائه‌ی راه‌کارها، به قلم «سیده‌فاطمه محبی»، توسط گروه مطالعات زنان و خانواده‌ی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی در بهار 1392 منتشر شده است. در این کتاب با انجام تحقیق و پژوهش در مسئله‌ی ازدواج، موانع عمده، شناسایی و راه‌کارهایی با توجه به شرایط فعلی جامعه ارائه شده است. تبیین جامعه‌شناختی موانع ازدواج در ایران و ارائه‌ی تئوری‌های نظری و پژوهش‌هایی در خارج از کشور، بخش‌هایی از کتاب را شامل می‌شود. بخش انتهایی کتاب به ارائه‌ی پیش‌نهادها در زمینه‌ی سیاست‌گذاری‌های قانونی، فرهنگی، اجرایی، پژوهشی، اقتصادی و آموزشی اختصاص دارد. در آن قسمت‌ها می‌توان به راه‌کارهای عملی برای کم‌کردن این آسیب اجتماعی رسید. پیام‌زن مطالعه‌ی این کتاب را به اندیشمندان و دردمندان این معضل جامعه‌ی کنونی کشور پیش‌نهاد می‌کند. اینک عناوین و بخش‌هایی از کتاب را با هم مرور می‌کنیم.

* مهم‌ترین نیازی که باید بر اثر ازدواج تأمین شود نیاز به آرامش، احساس امنیت و آسودگی است. این نیاز در سرشت آدمی نهفته است. در قرآن کریم که برای زندگی بهتر بشر است در بار‌ه‌ی ازدواج آمده «از آیات و نشانه‌های خداوند این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی قرار دادیم تا در کنار آنان آرامش یابید»(روم/21).

* ازدواج به‌مثابه‌ی یک پدیده‌ی اجتماعی و به‌عنوان مقدمه و منشأ خانواده و یکی از مهم‌ترین پدیده‌های اجتماعی-زیستی و فرهنگی مربوط به انسان و جامعه است. پیامدهای نامطلوب ازدواج‌های غیراصولی، از یک‌سو ساختار ماهیت و کارکردهای خانواده را در طول زمان دچار تغییر و تحول می‌کند و از سوی دیگر، ارزش‌های محوری جامعه به‌ویژه امنیت اجتماعی و اخلاقی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

* احساس شادکامی، فرزندآوری، تولید نسل و رسیدن به بهداشت و سلامت روان، افزایش سخاوت و نوع‌دوستی، تقویت زنانگی و مردانگی و سلامت جسم و... از آثار فردی ازدواج است.

* تأیید اخلاقی، کاهش ارتکاب جرم، کسب موفقیت، پیش‌رفت‌های زندگی، افزایش مشارکت و حمایت اجتماعی، کسب اعتباراجتماعی، افزایش سرمایه‌های اجتماعی و موفقیت‌های اقتصادی از آثار اجتماعی ازدواج در جامعه است.

* به اعتقاد صاحب‌نظران علوم اجتماعی، تحول‌های نمادهای ازدواج و خانواده، نشانه‌هایی از تغییرهای اجتماعی است؛ زیرا تحول‌های اقتصادی و اجتماعی جامعه، مرتبط با کاهش اقتدار سنتی و مذهبی، اشاعه و گسترش عقلانیت و فردگرایی، آموزش همگانی برای هر دو جنس، افزایش مطالبات برابری جنسیتی، افزایش بقای فرزندان و گسترش فرهنگ مصرف‌گرایی است.

* موانع اجتماعی ازدواج براساس نظر بسیاری از کسانی که در سن ازدواج هستند، عبارت است از:

- کاهش اعتماد اجتماعی نسبت به جنس مخالف؛

- افزایش نرخ طلاق و تأثیر منفی آن بر رغبت جوانان به ازدواج؛

- توسعه‌ی شهرنشینی و تغییرهای سریع جامعه؛

- به‌هم خوردن ترکیب جامعه در مناطق شهری به‌واسطه‌ی مهاجرت؛

* موانع فرهنگی ازدواج براساس نظر بسیاری از کسانی که در سن ازدواج هستند، عبارت است از:

- تکلیف و وظیفه‌ی دینی ندانستن امر ازدواج؛

- ناکارآمد شدن شیوه‌های سنتی انتخاب همسر و افزایش و رایج شدن شیوه‌های مدرن؛

- تغییر نگرش جامعه به‌سوی ارزش‌های مادی و صوری و تغییرهای عمده در ملاک‌های همسرگزینی؛

- ضعف در تحمل مشکل‌ها و مسائل زندگی و کاهش مسئولیت‌پذیری و تعهد در پسران؛

- تحصیل دختران در برخی از رشته‌های مردانه و اشتغال آن‌ها در محیط‌های خاص یا مردانه؛

- اشاعه‌ی فرهنگ مدرک‌گرایی در جامعه و گرایش دختران به تحصیل در مقاطع عالی.

* موانع خانوادگی ازدواج براساس نظرکسانی که در سن ازدواج هستند، عبارت است از:

- عدم رضایت خانواده‌ی دختر به سکونت او در شهر یا کشوری دیگر؛

- بی‌توجهی خانواده در رها کردن فرزندان‌‎شان در دوستی‌ها و رابطه‌ها؛

- ضعف برخی از والدین در راهنمایی و مشاوره‌ی فرزندان‌شان برای ازدواج درست و پایدار.

* موانع اقتصادی ازدواج براساس نظر کسانی که در سن ازدواج هستند، عبارت است از:

- کاهش انگیزه‌ی ازدواج بین دخترانی که به‌دلیل داشتن شغل، به استقلال مالی رسیده‌اند؛

- نداشتن شغل، پس‌انداز کافی، مسکن و گرانی اجاره‌بهای مسکن برای بسیاری از پسران آماده‌ی ازدواج؛

- مشکل تهیه‌ی جهیزیه با توجه به شرایط نابه‌سامان اقتصادی.

* براساس تعریف سنتی از زنانگی و مردانگی، بسیاری از جوانان امروز برای ازدواج آماده نیستند؛ چون جامعه و تعدادی از والدین، نه پسران را مرد کامل و نه دختران را زن کامل می‌دانند. شکاف بین نسل‌ها نیز در زمینه‌ی کاهش ازدواج مؤثر بوده است؛ چون جوانان نظر و حمایت معنوی خانواده‌ها را قبول نمی‌کنند؛ اما محتاج حمایت مالی خانواده هستند. بسیاری از خانواده‌ها، فرزندان خودرأی خود را در زمینه‌ی ازدواج از حمایت‌های معنوی و مالی محروم می‌کنند.

افزایش میزان تجرّد، یکی از مشکل‌های جامعه‌ی کنونی است. برای برطرف کردن این معضل، نیاز به راه‌کارهای مختلفی متناسب با جنسیت، سن، فرهنگ منطقه‌ای، ویژگی تحصیلی یا شغلی است. برای پیدا کردن راه‌کارهای لازم با پژوهش‌های میدانی و کتابخانه‌ای امکان بررسی موانع میسر خواهد شد.

به امید همکاری مسئولان دولتی و فرهنگی با پژوهش‌گران دل‌سوز.