قسمت پنجم: محبت و مهرورزی
بیشک، تحقق امر تربیت، بدون وجود گوهر حیاتبخش محبت و وجود رابطهای عاطفی میان مربی و دانشآموزان ممکن و میسر نخواهد بود. اکسیر تحولآفرین محبت، مس وجود نونهالان را طلا کرده و تأثیری عمیق و ژرف بر رفتار و رویکرد آنان خواهد گذاشت. در پرتو محبت است که قلبهای سخت و سنگ، نرم میشوند و افکار خشن و چموش رام میگردند. مگر نه این است که پیامبر گرامی اسلام(ص) بهعنوان بزرگترین معلم و مربی بشریت با استفاده از همین ابزار توانستند مردمانی مشرک، سرسخت و بیرحم را به انسانهایی موحّد، خداترس و مهربان تبدیل کنند.
خداوند متعال راز توفیق پیامبر(ص) را چنین بیان میفرماید: «پس به واسطهی رحمت الهی با آنان، نرمخو و مهربان شدی؛ و اگر درشت خوی و سخت دل بودی، بیشک از گرد تو پراکنده میشدند» (آلعمران، آیهی159).
این آیه بهصراحت، مهربانی و نرمخویی، در مقابل خشونت و سختگیری را بهعنوان عامل مهم تربیت بیان میکند؛ چراکه مقتضای طبیعت انسان بهگونهای است که در مقابل مهربانی و محبّت، سرتعظیم فرود میآورد و از باب «الانسان عبیدالاحسان»، خویش را در برابر هر آنکه به او محبت کند فروتن و تسلیم میپندارد و برعکس در برابر سختگیری و درشتخویی سر خم نکرده، گردن تسلیم و تمکین فرود نمیآورد.
یکی از اصحاب پیامبر(ص) بهنام «ابوامامه» میگوید: «نوجوانی نزد رسولخدا(ص) آمد و عرض کرد: به من اجازهی زنا بده! وقتی اصحاب پیامبر(ص) این را شنیدند بر سر جوان فریاد کشیدند: ساکت باش! این چه سخنی است؟ پیامبر(ص) فرمود: آیا این عمل را دربارهی مادرت دوست داری؟ عرض کرد: نه.
حضرت فرمود: دیگران هم چنین دوست ندارند. سپس پیامبر(ص)، دست خود را به شانهی جوان گذاشت و فرمود: خدایا! گناه این جوان را ببخشا و قلبش را پاکیزه گردان و شرمگاهش را در امان نگه دار!
راوی میگوید: از آن پس ندیدم جوان به چنین کارهایی روی بیاورد»(ابنحنبل، 1499، ج 5، ص26). «همانگونه که مشاهده میشود برخورد پیامبر(ص) با خطاهای عمدی اینگونه است؛ اما جای بسی تأسف است که بسیاری از اوقات ما از خطاهای سهوی کودکان و فرزندان خویش و از اموری که در توان آنها نیست، سخت برآشفته میشویم و با آنها بهتندی برخورد میکنیم، حال آنکه پیامبر(ص) حتی در برابر تخلّف عمدی با نرمی و ملاطفت برخورد میکردند»(حسینزاده، 1388، ج1، ص145).
بنابراین میتوان چنین نتیجه گرفت که اگر محبّت و مهرورزی در هر کاری پسندیده و نیکوست، در امر تربیت ضروری و واجب است؛ بهخصوص در تربیت دانشآموزان که با توجه به شرایط سنّی ایشان و اهمیت یافتن تربیتشان، از درجهی اهمیتی فراتر، برخوردار میشود؛ بهگونهای که میتوان ادعا کرد بدون آن، تربیت بهدرستی شکل نخواهد گرفت.
منابع:
- قرآن کریم .
- ابنحنبل، احمد (1499)، مسند، بیروت، در صادر.
- حسینزاده، سیدعلی (1388)، تربیت فرزند، چاپ چهارم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.