نویسنده

گفت‌وگو با عشرت شایق، کارشناس امور فرهنگی و اجتماعی

بایسته‌های پوشش اسلامی در حریم جامعه

زمانی که از نیازها و ضرورت‌های وجود آدمی سخن گفته می‌شود داشتن پوشش و لباس نیز در کنار خوراک و سرپناه (مسکن) به‌عنوان یکی از ملزوم‌های زندگی آدمی همیشه مورد توجه بوده است. در واقع، یکی از شئونات انسانی که به‌اندازه‌ی تاریخ وجودی بشر و گستره‌ی جغرافیایی آن قدمت دارد پوشش است و از آن‌جا که انسان‌ها به‌دلیل وجود خرد، اندیشه و اختیار نسبت به سایر موجودها برتری داشته و متفاوت‌اند، توجه به داشتن لباس و پوشش را می‌توان یکی از همین تفاوت‌ها دانست. در هرحال، لباس یک نماد فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و ملی برای افراد به‌حساب می‌آید.

لباس در زندگی امروزی انسان‌ها کارکردهای گسترده و متنوع فردی و اجتماعی دارد که نیاز فطری خوداستتاری را می‌توان از جمله کارکردهای فردی پوشش دانست. افراد با توجه به سلایق، انگیزه‌ها و فرهنگ حاکم بر محیط، در انتخاب شکل، رنگ و جنس لباس مورد علاقه‌ی خود اعمال‌نظر می‌کنند و از طریق آن به حس خودآرایی و زیبایی‌دوستی درون‌شان پاسخ می‌دهند؛ گرچه متأسفانه امروزه با زیاده‌روی در پرداختن به این امر، جنبه‌های منفی پوشش در قالب تجمل‌گرایی، مدپرستی و خودنمایی نمود بیش‌تری یافته است که شاید بتوان گفت یکی از علل اصلی آن غفلت از خودآرایی درونی و تهذیب نفس است. در قرآن مجید آمده است: «ای فرزندان آدم! لباسی برای شما فرو فرستادم که برای‌تان زینت است و شرم‌گاه‌تان را می‌پوشاند؛ اما لباس تقوا بهتر است و...»(اعراف/26).

همان‌طور که پیش از این هم به آن اشاره شد کارکردهای اجتماعی لباس را نیز نمی‌توان نادیده گرفت. در واقع در هر جامعه‌ای نوع و کیفیت لباس زنان و مردان به‌نوعی تابع شرایط اقتصادی، اجتماعی، اقلیمی و ارزش‌های حاکم بر فرهنگ آن جامعه است و الگوهای مختلف پوشش، ضمن ایجاد شخصیت و منزلت فردی می‌توانند بیان‌کننده‌ی سنت‌ها، ارزش‌ها و نوع فرهنگ حاکم بر جوامع باشند که به‌عنوان یکی از ابزارهای مهم در جهت تحول در ساختار فرهنگی یک جامعه به‌کار گرفته می‌شوند. از سوی دیگر، تمام ادیان الهی به‌ویژه دین اسلام، به مسئله‌ی پوشش به‌عنوان یک نیاز طبیعی و ارزش، توجه خاصی کرده و ابعاد معنوی آن را نیز مطرح کرده‌اند که به جرئت می‌توان گفت دیدگاه اسلام در این رابطه منحصربه‌فرد است. البته ناگفته نماند که مسئله‌ی پوشش در دین ما، هم برای مردان و هم زنان مورد تأکید است؛ اما پوشش زنان در احکام و تعالیم دین ما با توجه به شرایط متفاوت جسمی، روحی و روانی آن‌ها نسبت به مردان از اهمیت خاصی برخوردار است که در کنار موضوع‌های مربوط به روابط میان زنان و مردان مطرح می‌شود. در هرحال، طبق آن‌چه در متون دینی، آیه‌ها و روایت‌ها و سخن بزرگان و صاحب‌نظران آمده، معیار مطلوب پوشش زن مسلمان در کلمه‌ی «حجاب» خلاصه شده است.

ویژگی‌های لباس از دیدگاه اسلام

در واقع، به‌طور کلی در دین اسلام علاوه بر احکامی که حدود پوشش زنان و مردان را مشخص کرده است، احکام دیگری نیز وجود دارد که نوعی معافیت را در حدود پوشش مطرح می‌کند و هم‌چنین احکامی که برای پوشش، مشخصه‌ها و ویژگی‌هایی را مدنظر دارد. «به‌طور مثال، پوشیدن لباس‏هایی که مخصوص زنان است، برای مردان و بالعکس پوشیدن لباس‏های مخصوص مردان برای زنان، بنابر احتیاط واجب، جایز نیست»(طبرسی، ج3، ص246، باب9، عدم جواز تشبه النساء بالرجال). طبق نظر بزرگان دین حرمت این مسئله، علل گوناگونی می‏تواند داشته باشد که یکی از مهم‌ترین حکمت‏های آن جلوگیری از تشابه دو جنس زن و مرد است که به‌تدریج می‌تواند زیان‌های گوناگونی را در خانواده و اجتماع پدید ‏آورد. ویژگی دیگری که به آن اشاره شده، عدم تشابه به کفار در پوشش است. یعنی این‌که مسلمانان در لباس، کفش، کلاه، انگشتر، گردنبند و سایر پوشیدنی‌ها خود را شبیه کافران نسازند. حضرت علی(ع) می‌فرماید: «کم می‌شود کسی خود را شبیه قومی سازد و اندک‌اندک از آن‌ها نشود»(نهج البلاغه، کلمات قصار، 207).

همان‌طور که گفته شد بخشی از این توصیه‌ها و احکام، مربوط به رعایت حدود پوشش اسلامی ا‌ست که در خصوص زنان پوشش تمام اندام بدن را در برمی‌گیرد و نیز پرهیز از خودآرایی و جلوه‌گری نامشروع به‌ویژه در برابر نامحرمان است. به‌کارگیری رنگ‌های روشن و در عین حال سنگین و غیرزننده که موجب جلب توجه نشود، پارچه‌های نرم و لطیف و در عین حال غیرنازک که بدن‌نما نباشند از دیگر توصیه‌های اسلام در خصوص پوشش زنان است. البته باید گفت که به‌کارگیری شکل و مدل، رنگ و جنس لباس‌ها در شرایط متنوع محیطی و در میان اقوام و قبائل مختلف با هم متفاوت است. لذا یک تعریف جامع و مشخصی را برای الگوی پوشش تمامی زنان مسلمان نمی‌توان ارائه کرد. به‌همین‌خاطر، به‌لحاظ اهمیت و حساسیت این مسئله، اسلام قواعد کلی را برای تبیین الگوی مناسب پوشش زنان ارائه کرده است که این الگوها تأثیر عمیق و گسترده‌ای را بر فرهنگ پوشش بانوان ایرانی داشته است .

توجه به دو مفهوم پوشش و حجاب

«عشرت شایق» کارشناس مسائل فرهنگی و اجتماعی در این خصوص می‌گوید: «پوشش در قالب حجاب در دین ما تعریف شده است و بیش‌تر به معنای مانع و پرده است. البته هر پوششی را هم نمی‌توان حجاب دانست. در هرحال، پوشش برای زن مسلمان دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است و این دو بُعد باید در کنار یک‌دیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود. گاهی ممکن است بُعد اول باشد ولی بُعد دوم نباشد، در این صورت نمی توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.»

وی ادامه می‌دهد: «در واقع باید بگویم در مورد حجاب، با دو عنوان کلی مواجه هستیم؛ عنوان اول که همان پوشش است؛ یعنی اینکه زن بدنش را (بهجز صورت و دو دست) بپوشاند(سجستانی، ج2، ص383). البته در مورد این حکم، بعضی از فقها رعایت احتیاط می‌کنند و پوشاندن دست و صورت را هم واجب می‌دانند؛ اما اکثر علما قائل به جواز آشکار ساختن دست و صورت برای زن هستند و برای صحت نظر خود به این آیه‌ی شریف استناد می‌جویند: «و زیورهای خود را آشکار نگردانند؛ مگر آن‌چه که طبعاً از آن پیداست.» بنابراین، بر زن واجب است که تمام بدنش را بپوشاند؛ یعنی لباسی بر تن کند که آن را پوشش دهد و بدن‏نما نباشد و عنوان دوم، حجاب است. حجاب، یعنی خودآرایی نکردن (بزک نکردن) ؛ چراکه خداوند بزرگ فرموده است: «و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینت‌های خود را آشکار نکنید.» بنابراین، زنی که وارد جامعه می‌شود نباید تنها به پوشاندن بدن خویش اکتفا کند؛ بلکه حتی با پوشاندن بدن، در صورتی که خود را آراسته (بزک) کرده و دست و صورتش را زینت داده باشد یا با وسایل آرایش و لباس‌های آرایش‌دهنده، خودآرایی کرده باشد، جایز نیست وارد محیط اجتماعی (مختلط) شود. چراکه این‌گونه کارها، شأن زنانگی زن را در قالبی ویران‌گر نشان می‌دهد. در حالی‌که حضور زن در جامعه باید بهگونه‏ای باشد که به‌طور طبیعی انسان‌بودن او را نمایان سازد. اسلام می‌خواهد که زن با لباس ویژه‌ی خویش از منزل خارج شود، درست همان‌طور که مرد باید با لباس مخصوص خود وارد جامعه شود؛ چراکه اجتماع‌های مختلط، عرصه‌ی عرضه‌ی مدها، لباس‌ها، زینت‌ها و تهییج جنسی نیست.

«شایق» ضمن تقسیم‌بندی مفهوم حجاب تصریح کرد: «نباید فراموش کرد که حجاب تنها مختص بخش‌هایی از بدن نیست؛ بلکه باید حجاب در چشم، گفتار، رفتار و حتی صدا هم داشت. در سوره‌ی نور اشاره شده است که: «ای رسول ما! به مردان مؤمن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند»(نور/ 30). «ای رسول! به زنان مؤمن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند»(نور/ 31). هم‌چنین در مورد حجاب در گفتار آمده که: «پس زن‌ها نازک و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن‌که دلش بیمار (هوا و هوس) است، به طمع افتد»(احزاب/ 32). در واقع، برای حضور در اجتماع چه اجتماع کوچک خانواده و چه اجتماع بزرگ جامعه باید حجاب رفتاری هم داشت. به زنان دستور داده شده است به‌گونه ای راه نروند که با نشان دادن زینت های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند «و آن‌طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهای‌شان معلوم شود»(نور/ 31). در هرصورت، از مجموع مباحث طرح شده بهروشنی استفاده می شود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قائل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوهی پوشش، نگاه کردن، حرف زدن و راه  ‎رفتن است. بنابراین، حجاب و پوشش زن به منزلهی یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است.»

به گفته‌ی این کارشناس «بعد دیگری از حجاب هم وجود دارد که بهلحاظ مفهومی، با حجاب ارتباط پیدا می‌کند اگرچه در شکل، شاید با حجاب مرتبط نباشد و آن حجاب در صدا است. اسلام، زن را از سخن گفتن با مردان و در برابر مردان باز نداشته است و زن می‌‏تواند در مناسبت‌ها و مراسم‌ عمومی و اجتماعی یا سیاسی که به مشارکت در آن فرا خوانده می‌شود سخن گوید یا فریاد برآورد و حتی در موقعیت‌های حماسی که می‌خواهد توده‌ی مردم را به نبرد تشویق کند ناله برآورد؛ اما اسلام نمی‏پسندد که زن با نرم کردن صدا و یا نازک و آهنگین نمودن صوتش، موجب تهییج و برانگیختن احساس‌های غریزی دیگران شود. در واقع، سخن گفتن زن با عشوه و ناز بهگونه‏ای فریبنده و فتنه‏گرانه، عناصر تحریک را تقویت می‌کند و موجب شیفتگی جنس مذکر می‌شود.» فقها می‏گویند: «برای زن جایز نیست صدای خود را چنان خوش‌آهنگ و نازک و نرم کند که موجب تحریک شود. این همان چیزی است که ما از آن به (حجاب در صوت) تعبیر می‌کنیم.» بنابراین، همان‌طور که پیش از این هم به آن اشاره کردم برای حضور در جامعه، تنها معیار پوشش ظاهری تمام بدن نیست؛ گرچه این مسئله بسیار حائز اهمیت است؛ اما باید برای داشتن روابط اجتماعی سالم آن پرده‌ها برداشته نشود.»

رعایت حد پوشش و پرهیز از خودآرایی نامشروع

وی در ادامه خاطرنشان کرد: «به‌طور کلی تمامی مباحث مطرح شده در باب حجاب و پوشش اسلامی زنان بر دو محور اساسی استوار است؛ نخست رعایت حد پوشش بهمعنای حفظ عورت و دیگری پرهیز از خودآرایی نامشروع است. که در خصوص رعایت حد پوشش، اسلام از زنان خواسته است که حدود پوشش اسلامی را به‌منظور حفظ عورت خود رعایت کنند. با توجه به روایت‌ها و تفاسیر آیه‌های قرآن کریم، عورت زن، تمامی اعضای بدن او به‌جز قرص صورت و دو دست است و لذا الگوی پوششی مورد استفاده زنان باید به‌گونه‌ای باشد که بتواند این حدود را تأمین کند. در تفسیر استثنای آیه «الا ما ظهر منها»؛ یعنی آن مقداری که زنان در پوشش خود می‌توانند آشکار کنند، به احادیث متعددی استناد شده است که از آن جمله می‌توان به حدیثی از پیامبر اسلام(ص) در برخورد با اسماء دختر ابوبکر، اشاره کرد که فرمود: «ای اسماء! همین که زن بهحد بلوغ رسید سزاوار نیست چیزی از بدن او دیده شود، مگر این و اشاره فرمود به چهره و قسمت مچ به پایین دستش.» پوشش زنان باید طوری باشد که بتواند برجستگی‌های اندام بدن او را بپوشاند و از سوی دیگر، بدن‌نما نباشد؛ یعنی پارچه‌ی آن، اندام بدن را نمایان نسازد. هم‌چنین در خصوص مظاهر خودآرایی نیز باید بگویم که شامل زیورآلات زنانه اعم از گردنبند، گوشواره، خلخال، بازوبند، دست برنجی، تاج، آرایش کردن سر، صورت، دست‌ها و پاها، استعمال عطر و پوشیدن لباس‌های فاخر، زننده و زینتی که باعث جلب توجه شود است که زنان بهتر است برای ورود به اجتماع و این‌که کم‌تر دچار مشکل‌ها و آسیب‌ها شوند این موارد را رعایت کنند.»

توصیه به استفاده از روسری، مقنعه و شلوار

«شایق» بیان داشت: «علاوه بر معیارها و احکام مطرح شده در حدود پوشش اسلامی، برخی از مصادیق پوشش زنان در قالب آیه‌ها و روایت‌ها بیان شده است که از آن جمله می‌توان به «جلباب»، «خمار» و «سراویل» اشاره کرد. در سوره‌ی نور از زنان خواسته شده است که از پوشش «خمار» به‌درستی استفاده کنند؛ «روسری‌های خود را بر سینه‌ی خود افکنند تا گردن و سینه با آن پوشیده شود.» معنای خُمر در این آیه «روسری» است. هم‌چنین در سوره‌ی احزاب شکل دیگری از پوشش به زنان معرفی می‌شود: «یعنی جلباب‌های خود را بر خویش افکنند.» جلباب در این آیه بنابر تفاسیر، نوعی مقنعه است که از روسری بزرگ‌تر و از چادر کوچک‌تر است و سر و سینه‌ی زن را با پوشش وسیع خود می‌پوشاند. درباره‌ی استفاده از شلوار نیز پیامبر اسلام(ص) فرموند: «خدا رحمت کند زنانی را که شلوار میپوشند.» همچنین در حدیث دیگری فرمودند: «ای مردم! شلوارها را برای پوشش برگیرید؛ زیرا آن‌ها پوشانندهترین لباسهاست و بهوسیله‌ی آن حجاب زنان خود را هنگام خروج از خانه حفظ کنید»(محمدی ری شهری، ج 2، ص25).

حجاب حق الهی

این کارشناس مسائل فرهنگی و اجتماعی در پایان گفت: «متأسفانه شبههای که در ذهن بعضی افراد وجود دارد این است که خیال میکنند حجاب برای زن محدودیت و حصاری است که خانواده برای او به‌وجود آورده است. بنابراین حجاب را نشانه‌ی ضعف و محدودیت زن می‌دانند. راه‌حل این شبهه در بینش قرآن کریم این است که زن باید کاملاً درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرف‌نظر کردم. هم‌چنین مربوط به مرد هم نیست تا مرد بگوید من راضی هستم و همین‌طور مربوط به خانواده نیست که اعضای خانواده رضایت دهند. حجاب زن، حق الهی است. حرمت زن، اختصاص به خود زن دارد نه شوهر و نه خانواده‌اش. همه‌ی این‌ها اگر رضایت بدهند قرآن راضی نخواهد بود؛ چون حرمت زن به عنوان حق‌الله مطرح است و خدای سبحان زن را با سرمایه‌ی عاطفه آفرید که معلم رقت باشد و پیام عاطفه بیاورد و اگر جامعهای این درس رقت و عاطفه را ترک کرد و به‌دنبال غریزه و شهوت رفت، به همان فسادی مبتلا میشود که در غرب ظهور کرده است. بنابراین، کسی حق ندارد بگوید من به نداشتن حجاب رضایت دارم. زن از نظر قرآن به‌عنوان «امین حق‌الله» مطرح است؛ یعنی این مقام و این حرمت و حیثیت را خدای سبحان که حق خود اوست به زن داده و فرموده این حق مرا، تو به‌عنوان امانت حفظ کن. اگر این امر رعایت شود، جامعه به‌صورتی درمی‌آید که قرآن در آن حاکم است. جامعهای که قرآن در او حاکم باشد، جامعه‌ی عاطفه به‌حساب می‌آید.»

منابع:

- قرآن کریم.

- نهج‌البلاغه.

- طبرسی، محقق میرزا حسین (1408)، مستدرک وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل‌البیت.

- سجستانی، سلیمان بن الاشعث (1410)، سنن  أبی  داود، بیروت، دار الفکر، بیروت.

- محمدی ری‌شهری، محمد (1362)، میزان الحکمه.