گفتوگو با مهناز بادران، پژوهشگر و مدرس حوزه
وظیفهی مشترک زن و مرد برای مصون ماندن از خطاهای آسیبزا در روابط اجتماعی، حفظ نگاه است. در خصوص لزوم رعایت عفاف در جامعه و روابط اجتماعی، با خانم «مهناز بادران»، پژوهشگر، مدرس حوزه و کارشناس شورای فرهنگی اجتماعی زنان، و صاحب تألیفهایی با عنوانهای: «زن در جاهلیت اولی و جاهلیت مدرن»، «شأن زن نزد تئوریسینهای انقلاب اسلامی ایران» و «زینب(س) الگوی برتر» گفتوگویی داشتیم.
*الزام حجاب در نظام اسلامی در چه شرایطی آسیبزا و در چه شرایطی آسیبزداست؟
رعایت حجاب، ریشه در آیههای نورانی قرآن و روایتهای ائمهی معصومین(ع) دارد. رعایت حجاب یکی از نشانههای زن مسلمان است و اهمیت آن در حدی است که از مصادیق معروف و شعائر اسلامی است. از اینرو، عدم رعایت آن علاوه بر آنکه یک ناهنجاری اجتماعی است، دارای تأثیرهای نامطلوب بر جامعه و ارتکاب فعل حرام است. در آموزههای مکتب اسلام در حفظ طهارت روحی و عفت عمومی تأکیدهای بسیاری شده است و تشریع برخی احکام مانند رعایت حجاب و عفاف برای زن و مرد مسلمان یکی از این احکام است. عفاف، امری درونی است و با حاکمیت یافتن آن در روح و روان انسان، آثاری بر رفتار و گفتار و نوع پوشش نیز خواهد گذارد. رعایت حدود حجاب و عفاف بر زنان و مردان واجب شده است تا جامعهی اسلامی بهدور از تحریکهای جنسی به زندگی سالم خود ادامه دهند. قطعاً در نظام اسلامی بیتفاوتی نسبت به این مسئله جایز نیست.
استفاده از اهرم الزام و اجبار در جایی لازم و ضروری است که قبل از آن برنامههای مناسب فرهنگی لزوم رعایت حجاب را برای آحاد مردم تبیین و شفاف کرده باشد و نتیجهای نداشته باشد. بنابراین الزام بدون کار فرهنگی مناسب با اقتضاهای جامعه، آسیبزاست. استفاده از اهرمهایی مانند امر به معروف و نهی از منکر (بسیج عمومی) که جزء مبانی اعتقادی ماست، در کنار رفع موانع اجراییشدن قوانین مصوب در راستای اجرای گسترش فرهنگ عفاف است، قطعاً دارای آثار مفید اجتماعی خواهد بود. نادیده گرفتن هنجارهای اجتماعی توسط زنان و مردان بیمبالات، در واقع نوعی تجاهر به فسق و تظاهر به گناه است که از حالت فردی خارج شده و نمود اجتماعی مییابد و آثار منفی این عملکرد بر جامعه مستولی خواهد شد. از آنجا که ایجاد محیط سالم برای رشد مادی و معنوی جامعه از رسالتهای نظام اسلامی است، فعالیتهایی در راستای محو این آثار زشت و ناپسند در جامعه اجتنابناپذیر است که در واقع همان برنامههای الزامآور است که برای آسیبزدایی از جامعه بهاجرا گذاشته شده است.
*نگاهها و تقاضاهای نامتعارف مردانه در برخی اماکن مانند مراکز خرید، چه تأثیری بر تشدید پدیدهی بدحجابی دارد؛ زنانی که بر حفظ عفت بیشتر اهتمام میورزند، چهگونه باید با این نگاهها مقابله کنند؟
نگاه، اولین گام تحریک و جلب زنان و مردان بهسوی یکدیگر است. بعد از رد و بدلشدن نگاه است که زمینهی کشش و سایر پیامدهای منفی آن آغاز میگردد. در اهمیت غَضّ بصر، همین بس که در آیههای قرآن کریم بهعنوان یک وظیفهی مشترک برای زنان و مردان بیان شده است. بنابراین، اولین و شاید مهمترین گام برای پیشگیری از انحراف در روابط جنسی زنان و مردان، کنترل نگاه است. نگاه و تقاضاهای نامتعارف مردانه اگر بهعادت مبدل شود، در زمرهی بیماریهاست و ازعوامل مؤثر در ایجاد اضطراب و نگرانی، هرج و مرج و ناامنی اجتماعی است. بهطور کلی، مردان نسبت به زیباییهای جنس مخالف تحریکپذیر بوده و بیحجابی و بدحجابی زنان بر این روند تأثیر مستقیم دارند. ایستادگی در برابر شهوت و کششها یا انحرافی درونی، تنها با تکیه به ایمان و قدرت اراده، امکانپذیر است هرچه ایمان و اراده قویتر باشد، مقاومت او در برابر جاذبههای جنسی بیشتر و عفت او افزوده میگردد.
*نقش رسانهها (اعم از تصویری، شنیداری و مکتوب) چیست؟ چه بایستههایی در این زمینه وجود دارد؟
مسئلهی حجاب و عفاف همواره یکی از مسائل مهم در عرصههای فرهنگی اجتماعی بوده است که تأثیر آن بر سایر عرصههای حیاتی جامعه انکارناپذیر است. افزون بر آن، حجاب و عفاف از جمله ابزارهای دشمنان نظام اسلامی در مقولهی جنگ نرم است. بر ایناساس، نقش رسانهها در ترویج یا تضعیف آن از مباحث بسیار مهم در این زمینه است؛ زیرا رسانه بهواسطهی ماهیت ذاتیاش که همان انتقال اطلاعات به مخاطبان در سطوح مختلف است، نقش بسیار ارزشمندی در انتخاب سبک زندگی و تثبیت حجاب برتر دارد. بنابراین بازنگری در برنامههای اجرا شده و نظارت و جدیت در برنامههای در حال اجرا از اقدامهای اولیه در این زمینه است. در این راستا لازم است که کلیهی دستگاههای فرهنگی توانهای بالقوهی خود را برای اجرای طرح جامع فرهنگ عفاف و حجاب بهکار گرفته و از طریق برنامههای هنری متناسب با اقتضاهای جامعه و تهیهی برنامههای ایجابی به مقابله با این ناهنجاری بپردازند. رسانهی ملی با داشتن بیشترین مخاطب در تثبیت حجاب برتر و کاستن بار منفی برنامههای سلبی از ظرفیتهای بسیاری برخوردار است.
*سبک معماری شهری و سبک تفریحهای امروزی و بهطور کلی سبک زندگی امروز را چهگونه ارزیابی میکنید؟ این سبک از زندگی در چه شرایطی آسیبزا و در چه شرایطی آسیبزداست؟
معماری و خانهسازی یکی از منشها و سبکهای زندگی است که پیشینهی آن غربی است. آپارتماننشینی و دور شدن از معماری اسلامی در کنار کم بودن فضای زندگی، دوری از طبیعت و فضای سبز، مصرف بیرویهی غذاهای غیرسالم، عدم رعایت اصول بهداشتی و طهارت، فشارهای عصبی، مزاحمتهای صوتی، پله و.... را باید آسیبزا دانست و توجه به اینکه لازمهی ترقی و پیشرفت و زندگی در نظام اسلامی این است که مدل زندگی در آن در راستای عقاید و ارزشهای اسلامی باشد و رسالت اصلی اجرای این مهم بهطور مستقیم و غیرمستقیم برعهدهی نهادها و مراکز ذیربط است. اگر قرار باشد بهسمت «سبک زندگی اسلامی» حرکت کنیم، تا بتوانیم به الگوی اسلامی- ایرانی دست یابیم، باید نوع زندگی، تفریحها و سایر مؤلفههای زندگی ما منطبق با ارزشهای اسلامی باشد. بنابراین، آسیبزایی این منش زندگی با اوصاف ذکر شده، قطعاً دارای آسیب و دگرگون شدن هویت ماست و برای آسیبزدا ساختن آن باید اولین گام برای هرکس این باشد که از خودش شروع کند و با بهگزینی تا آنجا که امکان دارد تأثیرپذیری از این مقولهها را به حداقل رسانده و با اختیار کامل مسیر و سبک زندگی فردی خود را مطابق با معیارهای ارزشی تعیین کند و در مراحل بعد در جریانهای اجتماعی نیز مؤثر باشد. وظیفهی مسئولان نظام اسلامی نیز این است الگوهای مناسب زندگی اسلامی که در آن هنجارها و ارزشها با یکدیگر عجین و عملیاتی گردیده است را ارائه کنند.