در سیرهی پیامبر اکرم(ص) بر تکریم دختران بسیار تأکید شده و رسول خدا(ص) تلاش کرده است تا نگاه منفى و پرحقارت را به نگاهى مثبت و پرکرامت؛ و رفتار غیرانسانی و خالى از محبّت عرب جاهلى را به رفتارى انسانى و آکنده از محبت متحول سازد. در میان عرب جاهلى، وجود دختر مایهی ننگ بود و چنین نگاهى آنان را به زشتترین رفتار نسبت به فرزند دختر وامیداشت.
زاده شدن انسانی مادینه، چه بدبختی بزرگی!
استاد سیّدجعفر شهیدى این اوضاع عرب را چنین وصف کرده است: «زن او از رنج زادن فارغ شده و انسانى مادینه بدین جمع بینوا افزوده است. چه بدبختى بزرگى! همیشه از این پیشامد نگران بود! نوزادى مادینه! دختر! این مایهی بدبختى و سرشکستگى! این فرزند به چهکارم میخورد؟ چرا زنم فرزندى نرینه نزایید؟ اگر پسر بود نعمتى بود! در کودکى شتر را نگاهبانى میکرد و در بزرگى در کنارم با دشمنان میجنگید . »(دلشاد تهرانی، ١٣٨٣، 263). «و هرگاه یکى از آنان را به دختر مژده آوردند، چهرهاش سیاه میگردد، درحالىکه خشم و اندوه خود را فرومیخورد. از بدى آنچه بدو بشارت داده شده، از قبیلهی خود روى میپوشاند. آیا او را با خوارى نگاه دارد، یا در خاک پنهانش کند؟ وه چه بد داورى میکنند»(نحل/۵٨ - ۵٩).
دخترکشی، خطایی بزرگ! تنها ترس از مستمندى و درماندگى و یا بیم ننگ و سرزنش خویشان نبود که او را به کارى چنین زشت وامیداشت، گاهى هم باورهاى خرافى و اعتقادهای بىدلیل موجب دخترکشى میشد، چنانکه اگر دخترى کبود چشم، یا سیاهپوست نصیب وى میگردید، آن را به فال بد میگرفت. گروهى از ادیبان و تاریخنویسان عرب در قرن حاضر میخواهند این کار زشت را بهحساب عاطفه و علاقه بگذارند. اینان میگویند چون پدر محبتی شدید بدین دسته از فرزندان داشت، دختران را بهخاک میسپرد تا به کرامت آنان لطمهاى نرسد. این توجیهى بیاساس است. قرآن این مردم را سرزنش میکند که چرا این موجود بىگناه را بهخاطر ترس از تنگدستى میکشت. «و از بیم تنگدستى فرزندان خود را مکشید. ماییم که به آنها و شما روزى میبخشیم. آرى، کشتن آنان همواره خطایى بزرگ است»(اسراء/٣١) و در جاى دیگر میگوید: «آن روز که دربارهی آن کودکِ در خاک نهفته پرسش شود، به چه جرمى کشته شده است»(تکویر/٨ - ٩)؟ «بارى، موجب این کار زشت هرچه بوده است از زشتى کار نمیکاهد»(شهیدى، ١٣۶٢، ١۶).
با تولدش، ملائکهای نزد دختر میآید! در چنین فضایى، پیامبر اکرم(ص) به تکریم دختر پرداخت و نشان داد که دختران تا چه پایه گرانقدر و منشأ خیر و برکت هستند. رسول خدا(ص) به عرب آموخت: «دختر نیز مانند پسر است! هر دو به کار تو میآیند! هر دو نعمت خدا هستند! همهی نعمتهاى خدا را باید سپاس گفت و نباید یکى را بر دیگرى برترى داد. مردم! شما چرا با دخترانتان چنین رفتارى میکنید؟ چرا با دیدهی کالاى بىارزش به آنها مینگرید؟ شما را چه کسى زاده و پرورده است؟ مگر شما در دامان همین دختران که مادر شدهاند پرورش نیافتهاید؟ بدانید که چون دخترى در خانهاى بهدنیا میآید، خداوند ملائکه را نزد آنان میفرستد تا بگویند: «اى اهل خانه! سلام بر شما! سپس آن دختر را با پرهاى خود میپوشانند و دستهاى خویش را بر سر او میکشند و میگویند کسى که نگاهبانى او را بر عهده گیرد تا روز رستاخیز یارى خواهد شد»(الهندی، ج١۶، ص ۴۴٩). «کسى که دخترى داشته باشد و او را زندهبهگور نکند، خوار نسازد، پسر را بر او ترجیح ندهد، خدا او را به بهشت خواهد برد»(همان، ج۶ ، ص۴۵۴)؛ اما این تعلیمهای آسمانى که گاه با آیتهاى قرآن و گاه به زبان حدیث بر گوشهاى گرانِ چنان مردم دیرفهم خوانده میشد، باید با آموزش عملى نیز همراه باشد تا اثر آن بیشتر گردد و نمونهی اعلاى این تربیت عملى، دختر پیغمبر است»(شهیدى، ١٣۶٢، ١٨). رسول خدا(ص) تلاش کرد در گفتار و رفتار خود و با آموزه و سیرهی خود، نه فقط به عرب، که به همهی بشر بیاموزد و نشان دهد که جایگاه فرزند دختر در نظام هستى کجاست و گرانبهایی دختران تا چه میزان است؛ و در این عرصه، هیچ کم نگذاشت و از واقعیت پرده برداشت. گاه فرمود: «کسى که دو دختر را بپروراند تا به حد رشد رسند، من و او با هم وارد بهشت میشویم [و با دو انگشت اشاره و میانهی خود این همراهى را نشان داد]»(ابنابیخیثمه، ج٣، ص٣١١). گاه در جمع پیروان خود به آنان آموزش میداد که این واقعیت را بهدرستى دریابند. از امام صادق(ع) چنین روایت شده است: «رسول خدا(ص) فرمود: کسى که سه دختر یا سه خواهر را سرپرستى کند بهشت بر او واجب شود. گفتند: اى رسول خدا، به دو هم میشود؟ فرمود: میشود. پس گفتند: اى رسول خدا، به یکى هم میشود؟ فرمود: میشود؛ و زمانى با چنین تعابیرى پیروان خود را میآموخت که به فرزند و فرزند دختر چگونه بنگرند و چه احساسى داشته باشند»(حر عاملی، ج ١۵ ، ص١٠٠). تقدیر خداى چنان بود که پیغمبر اسلام(ص) همهی محبت پدرى را در حق زهرا(س) به کار برد تا با این تربیت عملى، آن موجودهاى خودخواه بدانند که باید دختران را نیز چون پسران ارزش نهاد. «مگر ما نمیگوییم یکى از سه قسم سنّت که پیروى آن بر مسلمانان واجب است رفتار پیغمبر است؟ او باید صاحب دختر شود و دختر خود را آنچنان بپروراند و حرمت نهد تا پیروان او از رفتار وى درس گیرند و این مایهی بقاى نژاد را خوار نشمارند»(دلشاد تهرانی،١٣٨٣، 626)
دختران، باقیات صالحات هستند! معمولاً دختران و پسران بهدلیل اینکه خصوصیتهای درونیشان با هم متفاوت است، در جامعه نیز از نظر اجتماعی و رفتاری در شرایط خاصی نسبت به یکدیگر قرار میگیرند؛ از نوع بازی و ارتباط با همسالان گرفته تا نوع روابطشان با والدین. تربیت، حقی برای انسانیت بهحساب میآید و ادای آن برای دختر ضروریتر است؛ زیرا که اگر زن تربیت شود مرد هم در دامان او تربیت خواهد شد. روایتهای اسلامی در توصیه به تربیت دختران بسیار است. در روایتی از امام صادق(ص) از دختران بهعنوان حسنه یاد شده است: «دختران خوبىها و پسران نعمتاند، به خوبىها ثواب مىدهند و از نعمتها سؤال مىشود»(ابنشعبه حرانی، 1363، ص382). پیامبر اکرم(ص) با باقیاتالصالحات خواندن دختران میفرمایند: «رحمت خدا بر پدرى که داراى دخترانى است! دختران، بابرکت و دوستداشتنیاند و پسران، مژده آورند. دختران باقیاتالصالحات (بازماندگان شایسته)اند»(محدث نوری، 1408، ج 15، ص115، ح 17700).
سلامت جسمانی دختر وابسته به کودکی اوست! سفارش قرآن بر تکمیل دورهی شیردهی تا دو سال آمده است. دختری که در دو سال نخست زندگی از تغذیه با شیر مادر محروم گردد، در دورههای دیگر زندگی دچار مشکلهای جسمانی خواهد بود که بهسبب محرومیت در این دوره است. از اینرو، والدین باید به نقش تغذیه و رشد جسمانی کودک در این دوره توجه جدی کنند؛ چراکه سلامت جسمانی زن در طول زندگی تا حدود بسیاری بسته به همین مسئله است. با توجه به نقش مادری که قرار است دختران در آینده بهعهده گیرند و وجود مسائلی چون دوران بارداری، زایمان و شیردهی، توجه به سلامت جسمانی و روحی دختران را جدیتر میکند. اگر دختر زمین خورد، بلندش کن! بهشت زیر پای مادران است؛ این جمله حکایت از آن دارد که بهشت نصیبشدن بهخاطر تربیت خوب یک دختر معنایش این است که دخترها حساساند، محدودیتها و تأثیرگذاری بیشتری دارند. بر همین اساس، تربیت آنان اهمیت بیشتری دارد. اگر در خانوادهای، یک پسر و یک دختر باشد و هر دو را یکسان و مطابق نیازشان تربیت کنند؛ ثواب تربیت دختر بیشتر از ثواب تربیت پسر است؛ بهخاطر اینکه تربیت دختر سختتر است. وقتی گفته میشود سختتر است یا ارزش بیشتری دارد، به معنای این است که باید توجه بیشتر داشته باشید. محدودیتهای دختر، مصونیت وی و آسیبپذیری او نسبت به پسر است؛ گرچه به نظر همهی ما تفاوت عمدهای در شیوههای فرزندپروری دختران و پسران وجود ندارد، تنها تفاوت در جزئیهای برخورد و نحوهی رفتار است. در شیوهی تربیتی فرزندان باید با توجه به تفاوتهای ظاهری با آنها رفتار شود؛ چراکه مشخصههای روانی- رفتاری در دختران بیشتر درونی است. در آموزههای اسلامی آمده که اگر دختر به زمین خورد، باید او را بلند کرد و لباسش را تکان داد و نوازشش کرد؛ ولی اگر پسر به زمین خورد باید گذاشت تا خودش بلند شود. تربیت دختر و پسر، تفاوتها تفاوت دختر و پسر در تربیت خانوادگى به وظایفى مربوط میشود که آنها در آینده باید ایفا کنند. در نتیجه «نقشها را از همان آغاز، بهگونهاى باید پایهریزى کرد که با دنیاى متفاوت زن و مرد در آینده هماهنگ باشند. دختر در دوران خردسالى همواره در پى مادر است و مادر باید او را در کارهاى منزل، مشارکت دهد تا اندکاندک با چگونگى انجامدادن این کارها آشنا شود»(شهیدى، ١٣۶٢، ٢٠٠). تفاوت در شیوهی برخورد بهسبب توجهدادن به این مسئلهی مهم است که دختران در آینده باید بتوانند با فرزندان همدلی و هماحساسی کنند، برای همین باید در دوران کودکی با آنان همدلی کرد. روایتهای متعدد، توجه والدین را به این مسئله جلب کرده که باید با دختران با عطوفت و مهربانی بیشتری برخورد شود. امام رضا(ع) از قول پیامبر اکرم(ص) نقل میفرمایند: «خداوند متعال نسبت به دختران مهربانتر از پسران است»(همان).
روابط اجتماعی دختر، کمی با دقت بیشتر! در تربیت اجتماعى، دختر و پسر باید وظایف ویژهی خویش را بیاموزند. در اینجا نیز تفاوت در وظایف اجتماعى آنان است. حضور آنها در اجتماع باید بر اساس ضوابطى باشد که اسلام معین کرده است. اسلام حضور زن را در اجتماع مشروط به شرایطى میداند که لازم است رعایت شوند؛ از قبیل رعایت پوشش و حجاب اسلامى، عدم اختلاط با مردان و رعایت موازین شرعى در روابط اجتماعى. بدیهى است که باید در تربیت اجتماعى دختران اینگونه مسائل به آنها آموزش داده شود و هشدار دهند که در اجتماع چه خطرهایى در کمین آنهاست. «ارزش و عزت دختران در چیست؟ امتیازهای آنها در گرو چیست؟ چرا باید پاک و عفیف باشند؟ چرا نباید معاشرت آزاد داشته باشند؟ چرا باید از اختلاط با مردان پرهیز کنند؟ علاوه بر اینکه توانایى زندگى اجتماعى، برخورد انسانى و اسلامى با دیگران، حس همدردى و همکارى، سازگارى با افراد اجتماع و توان مقابله با مشکلهای زندگى، شانه خالى نکردن از زیر بار مسئولیتها و گذشت و فداکارى، همه نیازمند ویژگیها و تواناییهایی هستند که زیربناى آنها باید به دست والدین و مربیان تربیتى پیریزى گردد»(یوسفیان، ١٣٨۶، ج1، ص105). تربیت فرهنگی دختران، امری مهم! اگر کودکی با توجه به جنسیت خود پرورش نیابد (تربیت دختران با شیوههای پسرانه و پسران با شیوههای دخترانه)، ممکن است در پیدا کردن هویت جنسی ثابت خود دچار مشکل شود. موضوع تربیت دختران یکی از مسائل مهم و اساسی در اسلام است؛ زیرا زن عامل پرورش انسانهاست و به گفتهی رهبر بزرگ انقلاب، حضرت امام خمینی(ره) از دامان زن، مرد به معراج میرسد. یکی از مسائل مهم در تربیت دختران، پرورش فرهنگی آنان است. بر این اساس که در آینده، دختران لیاقت مادرشدن و تربیت شایستهی افراد را دارند یا خیر، بستگی به تربیت و پرورش فرهنگی آنان دارد. اگر مادران فردا در بیخبری بهسر ببرند، نخواهند توانست فرزندان آگاه در این زمینه بپرورانند. تاریخ اسلام، زنان فهیمه و آگاهی را به ما معرفی میکند که با بینش والای خود توانستند فرزندانی رشید و راستین تربیت کنند. زنان بزرگی همچون خدیجهی کبری(س)، حضرت فاطمه(س)، حضرت زینب(س) و دیگر بانوان مسلمان از جملهی این زنان بزرگاند. والدین باید تلاش کنند و به بهترین نحو دختران خویش را در تمام زمینههای مذهبی، عاطفی، فرهنگی و سیاسی پرورش دهند. اینگونه است که به فرمودهی خاتم انبیا(ص) وارد بهشت میشوند. منابع: قرآن کریم الهندی، المتقی، کنزالعمال فی سننالاقوال و الافعال، بیروت، مؤسسهی الرسالم. ابنابی خیثمه، التاریخ الکبیر، ج 3. حرانی، ابن شعبه (1363)، تحفالعقول، قم، مؤسسهی انتشارات اسلامی. حر عاملی، محمدبن الحسن، وسائلالشیعه، تهران انتشارات اسلامیه. دلشاد تهرانی، مصطفی (١٣٨٣)، سیرهی نبوی «منطق عملی»، تهران، نشر دریا محل. شهیدى، سیّدجعفر (١٣۶٢)، زندگانى فاطمهی زهرا(س)، نشر فرهنگ اسلامى. محدث نوری (1408)، مستدرکالوسائل، قم، مؤسسهی آلالبیت. یوسفیان، نعمتالله (١٣٨۶)، تربیت دینی فرزندان، قم، نشر زمزم هدایت.