قسمت دوم: در نگاه پروردگار مهربان
پروردگار مهربان، انسان را در بهترین صورت آفرید(تین/4) و برای او زندگیِ همراه با راحتی و سهولت برگزید(بقره/185). خود را اهل نرمی و ملایمت دانست و اینکه ملایمت و مدارا را دوست دارد و بهوسیلهی آن چیزها میدهد که بهوسیلهی خشونت نمیدهد(کلینی، ج2، ص118). قانون زندگی یعنی قرآن را برای درسآموزی بندگان، آسان ساخت تا همه از آن بهرهی بسیار برند و به سعادت دست یابند(قمر/17). راه رستگاری را بهدور از سنگلاخها و سختیها، سهل و آسان بنا کرد(عبس/20) و انسان را در مسیر آسانی قرار داد(لیل/7) تا بهدور از هر بهانهای بهسوی خوبیها رهسپار و از زشتیها رویگردان شود.
علاوه بر راه، راهنمایان را به گفتاری نرم و آمیخته با لطف دعوت کرد(اسراء/28) و فرمان عفو و بخشش، تواضع و طلب آمرزش برای مردم به پیامبراعظم(ص) خود داده و خطاب به وی فرمود: «ای پیامبر! اگر تو بدخوی و سنگدل باشی، مردم از اطراف تو پراکنده شوند. پس اینان را ببخش و برایشان طلب آمرزش کن»(آلعمران/159). پیامبر عزیزش، حضرت محمد(ص) نیز دربارهی پروردگار مهربان میگوید: «بهراستی خداوند برای این امت، آسانی را پسندیده و سختی را دوست نمیدارد»(نهجالفصاحه، ص296) و خطاب به پیروانش میفرماید: «تفریح کنید و بازی کنید؛ زیرا دوست ندارم که در دین شما خشونتی دیده شود»(همان، ص698). روزی نیز در جمع پیروان خویش از ملایمت در دین و دوری از افراط و تفریط در آن لب بهسخن گشود و فرموند: «این دین متین و محکم و بهدور از مشقت است، با نرمی و مدارا در آن قدم بردارید و عبادت خدا را بر بندگان خدا تحمیل نکنید و همانند سواری نباشید که مرکب خود را خسته و فرسوده میکند و در نتیجه نه راه سفر را پیموده و نه مرکبش سالم مانده است»(کلینی، ج2، ص86). در سخن دیگر فرمود: «شریعت مصطفی آسانترین و سبکترین شریعتهاست. این دین الهی از هرگونه افراط و تفریط (گمراهی) دور است و در راه مستقیم هدایت قرار دارد. من دینی ساده و آسان آوردهام و هرکه با روش من مخالفت کند از من نیست»(نهجالفصاحه، ص373). از کنجکاوی (افراط) در دین بپرهیزید زیرا خداوند دین را آسان قرار داده است. بنابراین از مسائل دین آنچه را طاقت دارید فراگیرید؛ زیرا خداوند کار نیکِ بادوام را دوست دارد، اگرچه اندک باشد(همان، ص353). از افراط در کار دین بپرهیزید که پیشینیان شما از افراط در کار دین هلاک شدند(همان، ص354).
سهولت یا تساهل؟
«سهولت» یعنی نرمش و آسانی؛ اما تساهل یعنی سهلانگاری و بیتوجهی و گاه بیقیدی نسبت به دین. در آموزههای دینی سهولت هست؛ ولی تساهل نیست. بهطور مثال، وضو از واجبات نماز است. حال اگر کسی جراحت یا بیماری داشت و استفاد از آب برای او ضرر داشت، تیمم میکند؛ چون به جسم او لطمه وارد میکند. این معنای سهولت؛ یعنی آسانگیری و نرمش است؛ اما تساهل آن است که از «اصول» دست برداریم، به جای آسانگیری، سهلانگاری کنیم. به طور مثال؛ در وضو، نماز، حجاب، ثروت و رفاه بهدور از حدود و حریم الهی و بنابر عادتها و رسوم خانوادگی یا اداری و یا بنابر منافع مادی و مصالح نفسانی راهی را انتخاب کنیم که در آن راحت باشیم و با توجیه «همرنگی با جماعت»، «بهروز بودن» یا «روشنفکری در امور زندگی» رفتار کنیم!
با نگاهی دوباره به گفتار الهی که: «خداوند آسانی و راحتی شما را میخواهد، نه رنج و زحمتتان را»(بقره/185) درمییابیم منظور تکلّفها و سختگیریهای جاهلانه، افراط در طهارت و نجاست یا وسواسهای نابخردانه و یا تندرویهای ناآگاهانه در ترک امور دنیوی و رسیدن به مقامات اخروی است؛ چنانکه صادق آل محمد(ص) فرمود: «سهتن از زنان اصحاب، نزد رسولخدا(ص) آمدند. یکی از آنها گفت: شوهرم گوشت نمیخورد. دیگری گفت: شوهرم عطر نمیبوید و سومی گفت: شوهرم به همسرش نزدیک نمیشود. پس از سخن زنان، پیامبر(ص) در حالی که ردایش به زمین میکشید [که نشان از عجله و عصبانیت داشت] مردم را فراخواند و در مسجد از منبر بالا رفت و پس از حمد و ثنای الهی فرمود: «چه میشود که گروهی از اصحاب من گوشت نمیخورند و عطر نمیبویند و نزد زنان نمیروند. همانا من، هم گوشت میخورم، هم عطر میبویم و هم نزد زنان میروم. هر کس از سنت من رویگردان شود، از من نیست»(شیخ صدوق، ص 187).
امروزه سختگیری در امور اجتماعی، نشاندهندهی نوعی حقارت درونی یا عقدهگشایی است که نهتنها بر احترام و ارزش فرد نمیافزاید، بلکه روزبهروز از محبوبیت او میکاهد؛ زیرا چنین شخصی با فرافکنی کاستیهای شخصیتی، سعی در اظهار برتری در جامعه دارد. پیامبر رحمت و مهربانی، توصیهای اینچنین به دوستداران سعادت و کامیابی فرمود که: «میخواهید شما را خبر دهم که فردا آتش بر چهکسی حرام است؟ هرکس که ملایم و نرمخو، زودجوش و آسانگیر باشد.» سپس فرمود: «خداوند مرا نفرستاده تا ایراد بگیرم و اشکالتراشی کنم، بلکه فرستاده تا بیاموزانم و آسان بگیرم. من مبعوث شدهام تا با مردم مدارا کنم»(طبرسی، ص 227).
راز آسانی آموزههای دینی
نرمش و سهولت در ذات دین قرار دارد؛ زیرا آیین اسلام، دینی است که بر اساس فطرت، یعنی گوهر نهفته در وجود انسانها ارائه شده است که همسو باخداوند است؛ چنانکه پروردگار حکیم نیز فرموده است: «روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتی است که خداوند انسانها را بر آن آفریده، دگرگونی در آفرینش الهی نیست: این است آیین استوار؛ ولی اکثر مردم نمیدانند»(روم/30).
همانگونه که خداوند ارادهی یُسر و آسانی داشته، آموزههای دینی خود را نیز براساس راحتی قرار داده است؛ اما سهولتی عقلمدار و حکمتگرا، بهدور از تفرط و افراط و بر محور منطق و اعتدال. در اسلام نه گوشهگیری زاهدانه وجود دارد و نه کوشش تمام عیار در جمع مال و رسیدن به آمال؛ بلکه بهگفتهی امام صادق(ع): «خداوند محمد(ص) را برانگیخت تا فطرت مردم را بار دیگر متوجه خدا کند و شریعت سهل و آسان به او بخشید تا مردم احکام آن را مورد عمل قرار دهند. در اسلام ترک دنیا وجود ندارد، آنچه پاک است حلال شده و پلیدیها حرام؛ سختیها از دوش افراد برداشته شده و سنگینیها برطرف [تا دینی شیرین و دلنشین در کام انسانها باشد و هر یک از اعمال دلپذیری والایی به آنان ببخشد و مشتاق یاد خدا و دوری از سرکش و گناهشان سازد]»(مجلسی، ج1، ص357).
رسیدن به زندگی آرام و پرقرار، بهدور از تنش و اضطراب، نعمتی است ناب و بیهمتا که انسان را زنده و عمر را ارزنده میسازد و جسم و جان را از لذتی بینظیر بهرهمند میکند؛ اما این گوهر گرانبها و بیهمتا نیاز به بینش سرشار و تلاش پربار دارد تا ثمربخش باشد و باعث آبادانی و برکت در زندگی گردد. پروردگار پرمهر در آیات بهنور نشستهی قرآن، راههای دستیابی به این مهم را چنین ترسیم میفرماید:
* ایمان و عمل صالح: «و اما کسی که ایمان آوَرَد و عمل صالح انجام دهد، پاداشی نیکوتر خواهد داشت؛ و ما دستور آسانی به او خواهیم داد»(کهف/88).
آیتالله «خوشبخت» دربارهی تأثیر ایمان و عمل در دستیابی به زندگی آسان میگوید: «نتیجهی عملکردن به حرف خدا این است که زندگی آسان میشود: ما فرمان میدهیم و میگوییم چون این آدم به حرف خدا گوش میدهد، دزد مالش را نبرد، پولش نصیب ظالم نشود، فلان بیماری سخت را نگیرد. اینها یُسر و مصداق آسانی زندگی است. اگر بخواهی برعکس کنی، یعنی واجبات را انجام ندهی و محرمات را انجام بدهی، آنوقت زندگی بهعکس و سخت میشود. بسکه خوابیده است یک بلای بزرگی سراغش میآید و حتی بلاهای بزرگی بر سرش میآید. این برای این است که مردم هوشیار باشند و دور کارهای بد نگردند.»
بدون تردید بخش عظیمی از بلاها که برای ادب کردن ظالمان است در این دایره میگنجد؛ اما گروه دوم که برای مؤمنان امتحان است و یا سومین گروه که برای اولیای الهی درجه است، موضوع متفاوتی دارد.
* تقوا و پاکدامنی: «و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند کار را بر او آسان میسازد»(طلاق/4). علاوه بر آسانی در زندگی، راه نجات از درماندگی(طلاق/2) و بخشش گناهان و ارائهی پاداش بزرگ در زندگی(طلاق/5) نیز نصیب صاحبان پاکی و پاکدامنی میشود.
* دعا: در دعای روز بیستوهفتم ماه مبارک رمضان اینچنین از خداوند درخواست میکنیم: «خدایا! در این روز فضیلت شب قدر را روزیام ساز و کارها و امور روزانهام را از سختی به آسانی برگردان.» حال مسلمانانی که اطاعت ندارند و یا کافران چهگونهاند؟ بدیهی است برای کافرانی که بهدور از ارزشهای عبادیاند، به جای روز آسانی و یسر، روز سختی و عسری خواهد بود(مدثر/9 و 10).
خداوند آرامش را برای انسانها خواسته است(بقره/185)؛ اما جهان جای آسایش نیست، بلکه سرای آزمایش است(بلد/4). در یک نظر ما به «رفاه و راحتی» یا «درد و رنج» مبتلا هستیم و این ابتلا یعنی آزمون و امتحان. در عرصهی سختیها ترس و ناکامی، گرسنگی، خسارت مالی و جانی و یا محصولهای زندگانی است که به شکیبایان داده شده است(بقره/155)؛ و انسانها در لابهلای تلخیها با رنج بسیار، بهسوی پروردگار خود میروند و او را ملاقات میکنند(انشقاق/6).
با هر دشواری در زندگی، آسانی است، نه بعد از آن بلکه در درون آن! پس باید بگردیم، بیابیم و بدانیم که تمامی تلخیهایی که خود برای خود تدارک ندیدهایم، باعث ترقی و تعالی ما خواهد بود و با این نگاه بعضی از راحتیها با رنجهایی همراه است و نوشها با نیشها. تا ظرفیت و درایت، پیشرفت و هدایت ما افزونتر شود.
منابع:
شیخ صدوق، دررالاخبار، قم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی.
کلینی، محمدبن یعقوببن اسحاق، اصول کافی، تهران، اسلامیه.
طبرسی، مکارمالاخلاق، چاپ چهارم، قم، شریف رضی.
علامه مجلسی، بحارالانوار، تهران، اسلامیه.
نهجالفصاحه، ابوالقاسم پاینده، چاپ چهارم، تهران، دنیای دانش.