روزی حلال در تربیت فرزند اهمیت دارد


آن‌چه در آیه‌های قرآن کریم در باب روش‌ها و وظایف و دستورهای تربیتی آمده، می‌تواند به‌عنوان اصل تربیتی قرار بگیرد که باید همیشه آن‌ها را مدنظر داشت. تربیت در اصطلاح به‌معنای فراهم آوردن زمینه‌های لازم برای شکوفاسازی، پرورش و به فعلیت رساندن توانایی‌های بالقوه‌ی فرد در ابعاد مختلف است. تربیت در این معنای عام، شامل رشد در جنبه‌های مختلف عقلی، فکری، اعتقادی، اخلاقی، روانی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است؛ به‌گونه‌ای که آدمی را از مرحله‌ی حیوانیّت به مرتبه‌ی کمال انسانی برساند(اسماعیلی یزدی، 1381، 40).

سعادت و شقاوت، سیه‌روزی و سپیدروزی هر انسانی در گرو «تربیت» اوست. در اهمیت تربیت، همین بس که تحقق پیدا کردن گوهر وجود آدمی وابسته به آن است و شرط لازم برای رسیدن به کمال است. به‌همین علت، خداوند حکیم، بهترین و مهربان‌ترین انسان‌ها یعنی پیامبران را واسطه‌ی تربیت خویش قرار داد و بعد از آن‌ها، این مسئولیت خطیر را بر عهده‌ی پدران و مادرن نهاد تا با برنامه‌ای صحیح و پویا فرزندان خود را در قالب شریعت تربیت کنند و به فیض درک حضور حضرت حق برسانند.

تربیت در ادیان و مکتب‌های مختلف؛ مفاهیم، اهداف، اصول و روش‌های گوناگونی دارد که می‌تواند بیان‌کننده‌ی عدم صحت و دقت کافی در طرح‌ریزی آن‌ها باشد و سبب سردرگمی و تحیّر فرد در انتخاب الگوی تربیتی کارآمد می‌شود؛ اما در قرآن کریم که منبعی وحیانی، جاودانه و مناسب با فطرت انسان است، کامل‌ترین معنا و جامع‌ترین برنامه‌ی تربیت ارائه شده است تا آن‌جا که تربیت را از ریشه‌ی «رب» و از اسما و صفت‌های حضرت حق دانسته و هدف از تربیت را ربوبی شدن، بیان کرده است.

اصول تربیتی قرآن در سه عنوان کلی دسته‌بندی شده که به شرح ذیل است:

هدف‌مندی تربیت: تربیت نیز همانند هر فعالیت ارادی دیگر انسان، دارای هدف است؛ هدفی که متناسب با هدف آفرینش و اهداف مربیان بشریت -انبیای عظام- است که عبارت است از: عبادت و عبودیت، پرورش فضائل اخلاقی و کسب علم و آگاهی.

روش‌مندی تربیت: دختر و پسر هر یک شرایط فیزیکی و روحی خاصی دارند که در زندگی حال و آینده‌ی آن‌ها تأثیر به‌سزایی دارد و والدین برای حصول اطمینان از تربیت صحیح فرزندان خود باید به آن خصوصیت‌ها و شرایط توجه کنند. از سوی دیگر، علاوه بر جنسیّت فرزند، دوره‌ی سنی وی نیز در تربیت اهمیت به‌سزایی دارد؛ چراکه هر گروه سنی ویژگی‌های خاص خود را دارد که با دوره‌ی بعد متفاوت است و روش خاصی را برای تربیت می‌طلبد.

جامعیت تربیت: والدین همیشه باید توجه داشته باشند کسی در آینده موفق است که در همه‌ی ابعاد و زمینه‌ها رشد و پرورش یافته باشد و آگاهی‌ها و مهارت‌های کافی را در زمینه‌های لازم برای زندگی سعادتمند داشته باشد، از همین روی، در تربیت قرآنی به ترتیب دینی، اخلاقی و جسمانی تأکید شده است.

روزی حلال و تربیت

در آیین مقدس اسلام، برخلاف بسیاری از آیین‌های دیگر، بدن آدمی تحقیر نمی‌شود؛ زیرا بدن انسان ابزار تکامل روح اوست. تحقیر بدن در حقیقت تحقیر شخصیت آدمی ا‌ست و کسی که مرتکب این عمل شود، مستوجب کیفر و قصاص است(نمازی‌زاده و سلحشور، 1381، 3).

عبدالله بنعمر از پیامبر(ص) نقل می‌کند: بدن تو بر تو حقی دارد و حق آن این است که آن را سالم، نیرومند و مقاوم در برابر شدائد و سختی‌ها و در کمال نشاط نگه‌داری(اخوان حکیمی، 1380، ج3، ص296). بدن وسیله‌ای برای به‌جا آوردن فرایض دینی و عبادت است. در واقع، نماز، روزه، جهاد و انواع خدمت‌ها به خلق خدا با توانایی بدن و سلامت آن میسر می‌شود. در بینش اسلامی، میان بدن و روح، تأثیر و ارتباط متقابل و انفکاک‌ناپذیر وجود دارد. سلامت یا ضعف و بیماری بدن در نشاط و فعالیت یا افسردگی و ناتوانی روح اثر مستقیم دارد. خوردن غذا یکی از اصلی‌ترین نیازهای بدن است که تأمینکننده‌ی نیروی حیات‌بخش آن است. نزدیک‌ترین اشیای خارجی به انسان، غذای اوست که با یک دگرگونی جزء بافت وجود او می‌شود؛ و اگر به او نرسد، بهزودی راه فنا را پیش می‌گیرد(مکارم شیرازی و دیگران، 1374، ج 26، ص144).

خداوند در قرآن کریم خوردن غذا را به‌عنوان وجه ممیز انسان و فرشتگان معرفی کرده و می‌فرماید: «و باز کافران گفتند: چرا این رسول (اگر به‌راستی پیغمبر خداست) غذا تناول می‌کند و در کوچه و بازار راه می‌رود و...»(فرقان/ 7). معمولاً قرآن در کنار خوردن غذا شروطی را بیان کرده، مثلاً می‌فرماید: «ای مردم! از آن‌چه در زمین است حلال و پاکیزه را تناول کنید و... (بقره/ 168)؛ «از آن‌چه خدا روزی شما ساخته بخورید و بیاشامید و در زمین به فساد و فتنه‌انگیزی نپردازید»(بقره/ 60) و یا «از نعمت‌های خدا بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید»(اعراف/ 31).

در کنار این شرط‌ها، آن‌چه که در مورد خود غذا در قرآن بر آن تأکید شده است دو مسئله است: حلال و طیب بودن. «حلال» چیزی است که ممنوعیتی نداشته باشد و «طیب» به چیز پاکی گفته می‌شود که موافق طبع سالم انسانی باشد(مکارم شیرازی و دیگران، ج1، ص569).

در قرآن کریم لفظ حلال و طیب چهار مرتبه در مورد غذاخوردن وارد شده است. مانند آیه‌ی ذیل که می‌فرماید: «پس اکنون از هرچه غنیمت بیابید بخورید، حلال و گوارای شما باد و...»(انفال/ 69).

پس از این‌که خداوند تناول کردن را مباح گردانید به بیان این‌که خوردنی چه وصفی باید داشته باشد، پرداخت. چون در میان خوردنی‌ها، حلال و حرام هر دو وجود دارد و حرام موجب هلاکت و حلال باعث نیرومندی بر انجام عبادت است(علامه طباطبایی، ج2، ص157). به‌همین علت، پیامبر اکرم(ص) یکی از حقوق فرزند را غذا و روزی حلال بیان کرده و می‌فرماید: «بر پدر لازم است به فرزندش جز روزی پاک و حلال ندهد»(پاینده، 1382، ص47).

قران کریم در داستان حضرت موسی(ع) بیان می‌کند هنگامی که وی در دربار فرعون بود، هر زن شیردهی را که آوردند، موسی(ع) از شیر او نخورد تا هنگامی که در آغوش مادرش قرار گرفت و از شیر او نوشید و ما شیر هر دایه‌ای را بر او حرام کردیم (تا تنها به آغوش مادرش بازگردد) (قصص/ 12). صاحب مجمعالبیان در اینباره می‌گوید: «فرعون به مادر حضرت موسی(ع) گفت: چرا این طفل، فقط سینه‌ی تو را گرفت؟ او جواب داد: به‌خاطر این‌که من زنی خوش‌بو بوده، دارای شیری پاک هستم. هر بچه‌ای بیاورند، شیر مرا می‌خورد»(طبرسی، 1351، ج18، ص169).

شیر پاک، غذایی است که با روح پاک بچه هماهنگی و سنخیّت دارد و برای این‌که پاکی و زیبایی روح فرزند از بین نرود، تهیه‌ی غذای حلال به‌عنوان وظیفه‌ی والدین بیان شده است.انجام فرامین الهی و توجه به حقوقی که فرزند به‌عهده‌ی انسان دارد، بدون تردید، عبادتی بزرگ است که ثمره‌ی آن در دنیا و آخرت نصیب خود انسان می‌شود.

داستان‌های واقعی زیادی در زمینه‌ی اثرهای روزی حلال در حالت‌ها و رفتار انسان از زبان بزرگان دین نقل شده است که نکته‌های بسیار ارزش‌مندی را به‌خصوص برای والدین که نقش بسیار مهمی در این زمینه دارند، بیان می‌کند(رک: حبیب‌الله میرزایی، تربیت فرزند در پرتو رهنمودها و رفتار پیامبر اکرم(ص)، مشهد، عروج اندیشه، 1386، فصل دوم). شیخ بهایی در رابطه با غذای حلال می‌گوید: «اگر گرده‌ای نان حلالی بهدستم آید، آن را خشک می‌کنم، سپس می‌کوبم و به‌صورت گرد نرمی در می‌آورم. آن‌گاه آن را در جایی حفظ می‌کنم تا اگر مریضی که مرضش صعب‌العلاج است به من مراجعه کند، ذره‌ای از آن حلال خالص را به او بدهم تا از بیماری با خوردن آن غذایی حلال برخیزد»(انصاریان، 1380، ص464).

پیامد

در حقیقت، غذای طیب، حلال و عاری از هرگونه شبهه به انسان بصیرت، نیرو و قدرت عجیبی می‌دهد و انرژی‌های مثبت را در وجود او افزایش می‌یابد؛ هم‌چنان که از جسمی سالم، قوی و نیرومند برخوردار می‌گردد؛ زیرا همان‌گونه که قبلاً اشاره شد این جسم، ظرف و مکانی است برای روح. با مصرف غذای حلال، نور خداوند در دل انسان تجلی پیدا می‌کند و گرایش به حق و حقیقت در او شعله‌ورتر می‌گردد و عمل صالح انجام می‌دهد.

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «از غذاهای پاکیزه‌ی حلال تناول کنید و به نیکوکاری و اعمال صالح پردازید»(مؤمنون/ 51). بنابراین عمل انسان و غذایش با هم قرین هستند، به‌عبارتی دیگر، عمل صالح در گروه مصرف غذای پاک و سالم است. اگر والدین این مسئله‌ی مهم را رعایت کنند، مطمئن باشند که فرزند آن‌ها در آینده، فردی بی‌نظیر خواهد شد؛ مفید به‌حال مردم جامعه و مؤثر و نافذ در دیگران و همگان از مصاحبت با او لذت می‌برند و مایه‌ی آرامش و امنیت جامعه است. در مقابل، غذای ناپاک، باطن و سرشت آدمی را آلوده می‌کند و اندیشه و طرز فکر او را دگرگون می‌سازد و او را به ورطه‌ی هلاکت می‌افکند، چنین غذایی انسان را از درون تخریب کرده و می‌پوساند(خدادادی، 1386، 142).

منابع:

اسماعیلی یزدی، عباس (1381)، فرهنگ تربیت، تهران، دلیل ما.

اخوان حکیمی (1380)، الحیاة، مترجم: احمد آرام، ج3، تهران، نشر فرهنگ اسلامی.

انصاریان، حسین (1380)، نظام خانواده در اسلام، قم، ام ابیها.

پاینده، ابوالقاسم (1382)، نهج‌الفصاحه، تهران، دنیای دانش.

خدادادی، جمشید (1386) پانزده روز تا سلامتی (بازخوانی آیه‌های مربوط به تغذیه‌ی انسان در قرآن کریم)، تهران، نشر سهروردی.

علامه طباطبایی، محمدحسین، تفسیرالمیزان، مترجم: محمدباقر موسوی همدانی، ج2.

نمازی‌زاده، مهدی و سلحشور، بهمن (1381)، تربیت بدنی عمومی، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها.

مکارم شیرازی، ناصر و دیگران (1374)، تفسیر نمونه، ج1 و 26، تهران، دارالکتب الاسلامیه.