یادبودی از سالگرد خنساء فلسطین، مادر سه شهید
خنساء، از نوادگان «امروالقیس»، شاعر مشهور عرب است. او مرثیههای بلند و ماندگاری در رثای برادرانش که در جنگ کشته شدند، میسرود. پس از اسلام آوردن خنساء، او نزد پیامبر اسلام(ص) آمد. وجود مبارک رسول خدا(ص) از بانو درخواست شعر کرد. او شعری سرود و پیامبر خدا(ص) از شعر او به شگفت آمد.
در یکی از جنگهایی که بعد از ارتحال پیامبر اسلام پیش آمد، او و چهار فرزندش در جنگ شرکت کردند. بانو به فرزندانش چنین وصیت کرد: «دنیا در برابر دوران آخرت بیارزش است. دار پایدار، بهتر از دار ناپایدارتر است. شما فرزندان یک پدر و مادر هستید. بکوشید و برای دینتان تلاش کنید و جبههها را گرم نگه دارید؛ زیرا شما با اختیار مسلمان شدید، با رغبت اسلام آوردید و با اختیار هجرت کردید.» وقتی فرزندان خنساء در جبههی جنگ به شهادت رسیدند، او فریاد بر آورد: «سپاس خداوندی را که بهواسطهی شهادت آنان به من شرافت بخشید و امیدوارم که مرا همراه آنان در سایهی رحمتش جای بخشد» (جوادی آملی، 1371، ص321 -325).
داستان خنساء در فلسطین تکرار شد
مریم محمد یوسف فرحات، سال 1949 در محلهی شجاعیه در شرق غزه به دنیا آمد. او دارای ده برادر و پنج خواهر بود. وی در دوران تحصیل، باهوش و سختکوش بود. تا زمانی که با فتحی فرحات ازدواج کرد هنوز مشغول تحصیل بود. او امتحانات دبیرستان را درحالی سپری کرد که در شرف به دنیا آوردن اولین فرزندش «نضال» بود. امّنضال دارای شش پسر و چهار دختر بود. همهی فرزندان پسر او عضو گردانهای عزّالدین قسام بودند. امّنضال، حتی قبل از پیوستن به جریان مقاومت اسلامی، با تأسیس انجمن بانوان، فعالیت اجتماعی- آموزشی خود را در حوزهی قرآن کریم و حمایت از خانوادههای رنجدیدهی فلسطینی آغاز کرد. از جمله این کانونها «انجمن شمعهای روشن» است. او چون مادری برای تمامی مبارزان گردانهای قسام و خانوادهی زندانیان سیاسی عمل میکرد. پشتیبانی مادی، تهیهی آذوقه، حمایت معنوی و توسل به آیات قرآن کریم و دعوت به صبر و استقامت خانوادههای مبارزین را وظیفهی خود میدانست. در سال 1992 «عماد عقل»، فرماندهی شاخهی نظامی حماس را که صهیونیستها او را «صاحب هفتجان» و «اژدهای هفتسر» میخواندند، با احداث یک اتاق مخفی در خانه و ایجاد پوشش مناسب برای آن، تحت پوشش قرار داد. در 24 نوامبر 1993 عماد عقل قهرمان، در منزل وی بهمحاصره در آمد و پس از مبارزهای جانانه به شهادت رسید.
مریم محمد فرحات، فرزندان خود را نذر خداوند کرده بود و روزی به آنها گفت: «سرزمین شما به لوث وجود اشغالگران آلوده شده است و شما ساکت نشستهاید؟ یا باید بر دشمن پیروز شوید و یا به افتخار شهادت نائل گردید.» در سال 1994 «وسام»، یکی از فرزندان امّنضال در چنگال صهیونیستها گرفتار شد. در سال 2002 پس از انجام عملیات شهادتطلبانهی «محمد فتحی فرحات» در شهرک صهیونیستینشین، امّنضال، بهعنوان اولین زن فلسطینی در فیلمی مشاهده شد که با صبر و صلابت در منزل خود و در همان محلی که نوشته شده بود «محل شهادت شهید قهرمان، عماد عقل» فرزند خود را برای شرکت در عملیات شهادتطلبانه بدرقه میکرد. امّنضال که اسارت وسام را بسیار سنگین و ناگوار میدانست، به محمد سفارش کرد که پس از تصمیم برای رویارویی با ستمگران صهیونیست، تا آخرین گلوله و آخرین نفَس بجنگد و به کمتر از شهادت رضا ندهد. تا آنزمان، سابقه نداشت داوطلبان عملیات شهادتطلبانه، خانواده و بهخصوص مادر خود را از برنامهی مخفیانهی خود مطلع سازند. مادر که خود منبع عاطفه و مهر است شاید شهادت فرزندش را تاب نیاورد. انعکاس این تصویر در شبکههای خبری جهان، حیرت و تحسین همگان را پدید آورد. از جمله مقام معظم رهبری، ضمن سخنانی در پایان درس خارج خود از این حرکت قهرمانانه که طلیعهی پیروزی فلسطین را خبر میداد تجلیل کردند.
محمد و امّنضال به نماد مقاومت و اسوهی جهادگران در سراسر جهان اسلام تبدیل شدند. در بارهی تلفات صهیونیستها در عملیات، اعداد مختلفی بین هفت تا ده نفر ذکر شد؛ ولی خود امّنضال با شادمانی و اطمینان از هلاکت دهنفر یاد میکرد و میگفت: «روزی که محمد را به عملیات فرستادم، نگران محمد نبودم، بلکه نگران عملیات بودم. محمد در آن روز، روزه بود و قبل از افطار بهسوی میدان جهاد رفت. از ساعت چهار بعدازظهر تا دوازده شب که نخستین اخبار از رادیو پخش شد، بر سر سجاده نشسته و برای پیروزی او دعا میکردم و از خدا میخواستم تا تلفات صهیونیستها کمتر از ده نفر نباشد. به خدا میگفتم دوست دارم پسرم تعداد زیادی از صهیونیستها را بکشد و من در برابر محمد به کمتر از ده کشته راضی نیستم.»
ابتدا اعلام شد گروهی از جوانان فلسطینی با سربازان اسرائیلی درگیر شدند. این خبر، سبب تردید او شده بود که آیا این همان عملیاتی است که قرار بود محمد انجام دهد؟ در بخش بعدی خبر اعلام شد که فقط یک نفر این عملیات را انجام داده است. این زن در اعماق قلب خود از اینکه فرزندش یکتنه، به اندازهی چند نفر در دل صهیونیستها رعب افکنده و آنها را به هلاکت رسانده، بهخود میبالید.
در اوایل سال 2003، نظامیان صهیونیست، «نضال»، فرزند بزرگ امّنضال را که از نخستین مهندسها و طراحان برجستهی موشکهای مقاومت و از فرماندهان گردان قسام بود، به شهادت رساندند. او در وصیتنامهی خود نوشته است: «امروز، دوران مهدی است و من از هماکنون تا وقتیکه ظهور کند با او بیعت میکنم.»
جنگندههای رژیم صهیونیستی در سال 2005، «رواد»، سومین فرزند او را در اتومبیل شخصیاش، در غزه به شهادت رساندند. امّنضال، بعد از شنیدن خبر شهادت او گفت: «من از شنیدن این خبر احساس افتخار میکنم و میگویم درست است که غم از دست دادن فرزند، سخت و جانسوز است، بهویژه که او کوچکترین فرزند من بود و خیلی دوستش داشتم؛ اما هیچچیز عزیزتر از خداوند -تبارک و تعالی- نیست. شکر خدا او از سنین کودکی بهعضویت گردانهای قسام در آمد و در حد جوانان فعالیت داشت. شکر خدا را و اوست که شهیدان را به درگاه خود میپذیرد.»
در سال 2005، وسام، پس از طی یازده سال اسارت در زندان صهیونیستها آزاد شد. نظامیان صهیونیست، چهارمرتبه منزل او را بمباران کردند.
امّنضال، یکی از چهرههای برجستهی اخوانالمسلمین و حرکت مقاومت اسلامی فلسطین «حماس» بود. در سال 2006 پس از استقرار حماس در حاکمیت، موفق شد با نامزدی در فراکسیون تغییر و اصلاح، بهعنوان یکی از نمایندگان مردم فلسطین در مجلس قانونگذاری برگزیده شود. در سال 2006 امّنضال، بهمنظور شرکت در کنفرانس بینالمللی به ایران آمد.
در ایام محاصرهی غزه، فعالان و حامیان فلسطین، امّنضال بهخاطر سکتهی قلبی و وضعیت بحرانی دارو در وضعیت نامناسبی بهسر میبرد؛ اما دولت حسنی مبارک، اجازهی انتقال این بانو را به بیمارستانی در مصر نداد، لذا با سازماندهی تجمع در برابر دفترسازمان ملل متحد در تهران و چند کشور دیگر، دولت وقت مصر ناچار به پذیرش او و ارائهی خدمات درمانی شد.
طی سالهای گذشته، بهخاطر انجام عمل باز قلبی، آسیب به کلیه، عمل جراحی زانو و... او حال مساعدی نداشت. قرار بود ضمن سفر به مصر، دورهی نقاهت خود را سپری کند؛ اما در تاریخ 16/3/2013 با شرایط نامناسب جسمی به بیمارستان «شفا» در غزه منتقل شد. مردم فلسطین دست بهدعا برداشتند؛ اما وی در اسفند 1391 پس از صبری جمیل، در 64 سالگی بهدیدار حق شتافت. پس از اقامهی نماز میت در مسجد، پیکر او در قبرستان شرقیهی غزه، در کنار مزار سهفرزند شهیدش بهخاک سپرده شد. سنگ مزار امّنضال در قطعهی پاسداشت شهدای نهضت جهانی اسلام، همچنان که خود درخواست کرده بود در بهشتزهرای تهران قرار داده شد. او بهنام «خنساء فلسطین» و «زنی از جنس امّوهب» معروف است.
منبع:
آیت الله جوادی آملی(1371)، زن در آیینهی جمال و جلال، مرکز نشر فرهنگی رجا.