گفتوگو با خدیجه محمدیآرانی، دادیار دادسرا و مدرس
یکی از عمدهنگرانیهای زنان پس از طلاق یا فوت همسر، گرفتن حق سرپرستی بچههاست. آنها حاضرند تمام دارایی خود را ببخشند تا بچهها کنار خودشان بمانند و با هم زندگی کنند. در گفتوگویی با خانم «خدیجه محمدیآرانی»، کارشناس ارشد حقوق جزا و جرمشناسی، با ده سال سابقهی کار قضایی، تدریس در دانشگاه و مجری چند پروژهی تحقیقاتی راجع به قضاوت و حقوق زنان، مسائل حقوقی مربوط به سرپرستی کودکان را از زبان ایشان میشنویم.
* خانم محمدی! نیاز زنان امروز به دانستن حقوق قضاییشان به چه اندازه است؟
به علت حضور و نقش پررنگی که زنان در اجتماع دارند، نیازشان خیلی بیشتر از قبل شده است. اولویت یک زن شاغل خانه، همسر و بچههایش هستند و بعد شغلی که دارد. زن هرقدر شغل سختی هم داشته باشد، وقتی به خانه میرسد باید به اوضاع آن سروسامان دهد و به خانوادهاش رسیدگی کند. زنان شاغل تلاش مضاعف و رنج دوبرابر دارند؛ در نتیجه مسئولیت بیشتری را میپذیرند؛ پس باید از حق و حقوقشان آگاهی بیشتری داشته باشند. گاه عدم اطلاع زنان از مباحث حقوقی، باعث ایجاد بسیاری از آسیبها میشود. وقتی همسر زن فوت میکند، کسی که کمترین ارث را میبرد اوست؛ حتی کمتر از پدر و مادر متوفا. بعد، این زن میماند و چند بچه که باید آنها را سامان دهد و بار زندگی را به دوش بکشد. در کنارش از کمترین حمایت قانونی برخوردار است. او با این وضعیت باید زندگیاش را بچرخاند و وقتی میبیند نمیشود، مهریه و نحلهاش را مطالبه میکند؛ البته اگر مالی وجود داشته باشد.
* آیا قانون راجع به حقوق زنان تغییری داشته است؟
قانون دربارهی ارث از زمین، برای زنان اصلاح شده است. قبلاً زنان راجع به ملک یکهشتم از عرصه ارث میبردند؛ اما طی اصلاحاتی که در چند سال اخیر صورت گرفت، از زمین هم ارث میبرند؛ البته فقط از قیمتش. فرض کنید شخصی فوت کرده و خانهای از او مانده است. زن او نمیتواند تقاضای تقسیم ماترک را داشته باشد؛ چون از زمین ارثی نمیبرد. باید صبر کند تا زمین توسط بچهها یا پدر و مادر متوفی فروخته شود و از پول آن به او سهم بدهند.
این تغییر قانون به دلیل حضور پررنگ زنان در جامعه است. ببینید ارثیه و یکسری از این موارد، چیزهایی است که از شرع ما گرفته شده، کسی نمیتواند اصل این قضیه را تغییر دهد و آنها را خلاف نص صریحی که داریم طرح کند. بر طبق نصصریح، زن از زمین ارث نمیبرد؛ اما قانون آن را با توجه به شرایط امروز طوری تفسیر کرده که زن بینصیب نماند و بتواند از قیمت آن بهرهای داشته باشد. تغییر این قانون یکی از دستآوردهای حضور زنان در اجتماع بوده است.
*اما زنان همچنان به قانونهای مربوط به خودشان معترضاند.
بله، فرض کنیم زنی همسرش فوت کند و پدر و مادر متوفا زنده باشند. آن دو، براساس قانون بیشتر از زن ارث میبرند. خیلی از زنان معترضاند که ما در بدترین شرایط با همسرمان زندگی کردهایم تا این زندگی را ساختیم؛ اما الآن پدرشوهر و مادرشوهرمان بیشتر از ما ارث میبرند. مایی که برای این زندگی زحمت کشیدیم حالا باید کنار بایستیم تا ببینیم آنها چه میکنند و چه تصمیمی میگیرند. الآن قانون دارد به سمت و سویی میرود که این مسائل را حل کند؛ چون نقش زنان در زندگی و اقتصاد خیلی زیاد شده و بار زندگی را به دوش میکشند. زنان باید بدانند که قانونگذاران و دستگاههای اجرایی متوجه این قضایا هستند.
* در صورت طلاق، حضانت بچه با کیست؟
قبلاً در بحث جدایی، حضانت بچهها اگر دختر بود تا هفت سال و اگر پسر بود تا دو سال با مادر بود. بعد از آن برای مابقیاش تصمیمگیری میشد؛ اما مجمع تشخیص مصلحت نظام این قانون را اصلاح کرد و طبق ماده 1169، حضانت مادر را هم برای پسر و هم برای دختر تا هفت سال قرار داد. بعد از آن حضانت با پدر است؛ مگر آن که توافقی صورت بگیرد یا دادگاه تشخیصی بدهد. اگر مادر در این میان ازدواج کند، حق سرپرستی بچهها از او سلب میشود.
اما یک تفاوت اساسی بین حضانت در طلاق و فوت همسر وجود دارد و آن اینکه اگر مرد فوت کند، زن وظیفه دارد از بچهها سرپرستی کند. طبق مادهی 1168 قانون مدنی، «نگهداری از کودک هم حق و هم تکلیف ابوین است. اگر یکی از ابوین فوت کند، حضانت طفل با آنکه زنده است خواهد بود. هرچند متوفا پدر طفل بوده و برای او قیم تعیین شده باشد.» بعضیها به اشتباه فکر میکنند که اگر بچهای جد پدری داشته باشد، میتواند بچه را از آنها بگیرد. امور مالی و مخارج بچه با پدر و پس از آن با پدربزرگش است؛ اما حضانت بحث نگهداری است و آن حق مادر است. اگر این مادر ازدواج کند، پدربزرگ یا قیم بچه نمیتواند بچهها را از مادرش جداکند. این مسئلهای است که هشتاددرصد از خانوادههایی که با آن مواجه میشوند، هیچ اطلاعی از آن ندارند و باعث بروز اختلاف میشود.
* در چه شرایطی مادر میتواند ادارهی اموال فرزندانش را بر عهده بگیرد؟
اگر ولی قهری یا جد پدری رعایت صلاح بچه را نکرد، مادر میتواند در دادگاه ثابت کند تا این ولی قهری را عزل کنند. اگر ولی قهری به خاطر کهولت سن یا بیماری نتواند اموال صغیر را اداره کند و شخصی را هم تعیین نکرده باشد، انتخاب فردی امین به ولی قهری ملزم میگردد. بعضی پدربزرگها فکر میکنند اگر مادر را امین انتخاب کنند، تمام اختیارها را به او سپردهاند؛ اما این طور نیست. پدربزرگ در ادارهی سرپرستی، پروندهای تشکیل میدهد و اختیاراتی را که دارد به موجب قانون به ما واگذار میکند. پدربزرگ مانند پدر اختیارات وسیعی دارد؛ مثلاً میتواند حساب صغیر را برداشته و خانه بخرد یا ملک او را بفروشد و به سرمایهی سودآوری بدل کند یا در بانک بگذارد، بدون اینکه به اجازهی دادستان نیاز داشته باشد؛ اما اگر زنی قیم یا ضم امین شود، این اختیارات را ندارد و تماماً باید به تصویب دادستان برسد. تمامی اقدامهای حقوقی و قانونی که دربارهی اموال صورت بگیرد، در پرونده ثبت میشود و پدربزرگ میتواند آن پرونده را ببیند و در جریان امور مالی نوههایش قرار گیرد.
پدربزرگها فکر میکنند اگر مادر را امین بدانند، تمام اختیارها از آنها سلب شده و به مادر داده میشود! آنها فکر میکنند مادر همهکاره شده و میتواند تمام اموال را برای خودش بردارد. در نتیجه، این بیاطلاعی منشأ اختلاف میشود. ما به زنان گوشزد میکنیم که حدود اختیارات آنها به اندازهی قیم نیست و هیچوقت سر این مسائل با خانوادهی همسرشان درگیر نشوند. از آن ها میخواهیم اطلاعاتشان را راجع به این مسائل افزایش بدهند و به خاطر این بیاطلاعیها و اختلافهای ناشی از آن، پشتیبانی آیندهی فرزندانشان را از دست ندهند.
* مسائل حقوقی مطرح در فیلمها و سریالها تا چه اندازه درستاند و پایهی حقوقی دارند؟
به نظر من بحث کارشناسیهای حقوقی در فیلم و سریالها ضعیف است؛ مانند سریال «ستایش». زمان پخش این سریال مراجعان ما دوبرابر شده بودند و ما با استناد به مادهی قانونی، هرچه راجع به حق حضانت به آنها میگفتیم، حقیقت را باور نمیکردند. صداوسیما نقش اثرگذار و پررنگی در زندگی مردم دارد و در هر زمینهای که واردشده موفق بوده و نظر آنها را جلب کرده است.
* آیا حق و حقوق و ارث زنان بیوه توسط قیم بهطور کامل پرداخت میشود؟
خیلی کم. بعضی از زنها که به دادسرا مراجعه میکنند، میگویند که پدرشوهرم گفته مهریه و اجرتالمثلت را ببخش تا بچه را به تو بدهیم. مهریهی زن، حق اوست و از قواعد ارث پیروی نمیکند؛ حتی اگر همسر او مرده باشد، حق زن دینی است که باید به او پرداخت شود.
* خانم محمدی! به نظر شما علت اینکه زنان آگاهی کمی از مسائل حقوقیشان دارند، چیست؟
چون زنان از ابتدا در جامعه نبودهاند، مسائلشان کمتر طرح میشد و قریببهاتفاق آنها سنت را پذیرا میشدند. یادم است زمانی که حقوق میخواندم، سمیناری برگزار شد و من به علت تسلطی که روی زبان انگلیسی داشتم، به آن سمینار رفتم. در آنجا آقایی آمریکایی از من پرسید: «چرا حقوق میخوانی؟ در آمریکا یک زن میتواند یک قاضی عالیرتبه شود؛ اما در ایران زنان این حق را ندارند.» آن زمان، و در سال 74، هنوز قانون نشده بود که یک زن میتواند قاضی شود. به مرور راهکارهایش را پیدا کردند و فقه پویا توانست یکسری مسائل را حل کند. همانطور که زنها حضورشان در جامعه بیشتر شد، این مسائل هم به خودی خود جایش را باز کرد.
* با تشکر فراوان از خانم محمدیآرانی که با وجود مشغلهی فراوان کاری و داشتن فرزندان سهقلو، وقتشان را به مجله اختصاص دادند. ما هم مثل ایشان امیدواریم که قانونی برای زنان و مادران شاغل وضع شود تا مرخصی آنها بیشتر شود و بتوانند ساعات بیشتری را در کنار همسر و فرزندانشان بگذرانند!