نفیسه حیدری
وقتی سر صحبت را بازمیکنی، میبینی خیلیها معتقدند که آرامش در سادهزیستی و قناعت است؛ اما وقتی وارد زندگی همین آدمها میشوی، میبینی زندگی برایشان دقیقاً شبیه میدان مسابقه است که مدام میخواهند از نظر مادی از اطرافیانشان پیشی بگیرند. از این چشموهمچشمیها و رقابت در تجملگرایی که بگذریم، میبینیم گاهی واقعاً با شرایط زندگی کنونی و مخارج سنگین و درآمدهای پایین، خانوادههای قشر ضعیف و متوسط نمیتوانند به آسانی از پس مخارج زندگی و نیازهایشان برآیند و فشار عصبی زیادی را متحمل میشوند و آرامش، از جهت دیگری از زندگیشان میگریزد.
در این بین، فرزندان گاهی حتی پس از ازدواج نیز توقع حمایت و پشتیبانی مالی از سوی والدینشان دارند. حال، سؤال اینجاست که والدین تا چه اندازه و تا چه زمانی باید فرزندانشان را حمایت کنند؟ آیا اصلاً این حمایت باید وجود داشته باشد؟ از سویی دیگر، والدین نیز ممکن است در مراحلی از زندگیشان این توقع را از فرزندانشان داشته باشند و آنها که همواره حامی مالی و روحی برای فرزندانشان بودند، در دورهای از زندگی، توقع حمایت از سوی فرزندانشان دارند.
باید اعتراف کرد گاهی فشارهای مالی فراتر از آنچه ما تصور میکنیم در عمق زندگیمان نفوذ میکند. در جامعهی امروز، اعتراضهایی بر پایهی انتظارهای مالی والدین و فرزندان از هر دو سو دیده میشود. گاهی این اعتراضها پا را از دایرهی حدوحریمها فراتر نهاده و به ناراحتیها، حرمتشکنیها، اختلافها و قطع ارتباطها منجر میشود؛ در حالی که اگر شناخت صحیح به مقولهی حقوق مالی اولاد و والدین وجود داشته باشد و هر کس در راستای وظیفهی خود ایفای نقش کند، از این مجادلههای خانوادگی کاستهشده و بر رونق ارتباط صحیح و عاطفی افزوده میشود. توقعهای فرزندانی که از پدر و مادر خود شاکی هستند چرا آنان را حمایت نمیکنند و والدینی که در کهنسالی و بیماری توقع پشتوانهی اقتصادی برای رفع نیازهای خود از سوی فرزندان دارند، ما را بر آن داشت که در میان مردم و صاحبنظران در این عرصه برویم تا به مفهوم درستی از موضوع «نفقه» در شرع مقدس، قانون و عرف دست یابیم.
«مجید درستکار» پدری 53ساله است که یک پسر مجرد و دختری متأهل دارد. این کارمند بازنشسته، نظرش را در مورد حقوق مالی اولاد و والدین اینطور بیان کرد: «کسی را از پدر و مادر سزاوارتر به تأمین نیازهای اقتصادی فرزندان نمیتوان نام برد. در مورد این موضوع هم قائل به سنوسال نیستم؛ مثلاً پسر خودم چون تاکنون مشغول تحصیلات عالیه بوده و امکان رفتن سر کار را نداشته، با اینکه 26سال دارد، هنوز مورد حمایت مالی بنده است. من معتقدم مفهوم خانواده یعنی نقش حمایتی در تمامی ابعاد زندگی؛ بُعد مسائل اقتصادی هم که یک پایهی مهم زندگی است، باید حمایت گردد. گاهی این حامی در خانواده والدین هستند. زمانی که بچهها مشغول تحصیل هستند، شغل و درآمدی ندارند و ازدواج نکردهاند، پدر و مادر مخصوصاً پدرها که نانآور خانواده هستند، وظیفه دارند پاسخگوی نیازهای اقتصادی آنان باشند. گاهی اتفاق میافتد فرزندان با اینکه ازدواج هم میکنند، نیاز به پشتوانه دارند. متأسفانه عدم ثبات مالی در یک شغل یا وضعیت بیمار اقتصادی جامعه در برههای از زمان، ممکن است خانوادهای را دچار شکستهای مالی کند که نیاز به حمایت از سوی خانوادهی پدری را به همراه داشته باشد! شاید برخی از والدین اعتقاد داشته باشند وظیفهی آنها تا زمان ازدواج فرزندان است! ولی من معتقدم هرگاه که فقر و نداری به این نیاز منجر میشود و خانواده امکان حمایت دارند، نباید کملطفی کنند. گاهی هم نقش حمایتی در قالب حمایت از سوی فرزندان جلوه میکند و این فرزندان هستند که بعد از بهدستآوردن شغل و درآمد، در صورت احتیاج والدین باید انجام وظیفه کنند. البته در این راستا، نقش فرزند پسر را به دلیل استقلال مالی از فرزند دختر که تحت تکفل همسرش است پررنگتر میبینیم؛ هرچند برخی از دختران با داشتن درآمد مستقل از همسرانشان، در حمایت از پدر و مادر تا آنجا که برایشان مقدور است نباید کوتاهی کنند.»
«حنانه رضایی» دانشجوی 23سالهی رشتهی عکاسی، دربارهی توقعات جوانان امروز از والدینشان در مسائل اقتصادی میگوید: «باید قبول کنیم که دوران ما با زمان پدر و مادرمان متفاوت است. اگر آن روزها فقط خوراک، پوشاک و داشتن یک سرپناه نیاز فرزندان بود، امروزه با پیشرفت علم و تکنولوژی، دایرهی مایحتاج فرزندان گسترش پیداکرده است. به نیازهای اولیه، هزینههای تحصیلی، درمانی، تفریحی و رفاهی، هزینههای کسب امکانات فنآوری در دنیای مجازی و دیجیتال، شکوفایی استعداد و تبحر در یک فن و رشته را هم باید اضافه کرد. خود من با توجه به رشتهی تحصیلیام نیاز به امکاناتی دارم که لازم است وقتی خودم امکان کسب شغل و درآمد ندارم، خانوادهام از من حمایت کنند.»
«محمد علوی» هم پدر دو پسر دوازده و سهساله، علاوه بر اعتقاد به وظیفهی پدر در تأمین معاش خانواده، نقش والدین را در تربیت صحیح اقتصادی فرزندان یک تکلیف دانسته و میگوید: «بهتر است به جای ماهیدادن به فرزندانمان، به آنها ماهیگیری یادبدهیم. حمایت مالی به شرطی که در آن اعتدال رعایت شود و به پرورش شخصیت کوشا و خودکفای فرزند ضربه نزند خیلی خوب است؛ اما اگر قرار باشد این حمایت مانع از استقلال و تلاش فرد شود، به جای اثر مثبت اثر منفی دارد. من معتقدم در کنار تحصیل باید فرزندمان را حمایت کنیم تا در یک صنعت، فن یا رشتهی هنری، ورزشی و... تبحر پیدا کند تا بعدها از همین راه یک منبع درآمدی داشته باشد و دستش در جیب خودش برود.»
«مهدیه منصوری» دانشجوی 29ساله و ترم آخر رشتهی معماری نیز دربارهی موضوع بحث ما میگوید: «پدرم یک کارگر ساده است و من به سختی در رشتهی پرهزینهی معماری توانستم درس بخوانم. گرچه تلاشم بیشتر از دوستانم و همکلاسیهایم بوده، چون گاهی لوازم و ابزار آموزشی، لپتاپ و... نداشتم یا دیر و به سختی تهیه میکردم، همیشه از قافله عقب بودم.» وی در ادامه به گسترش نیازهای فرزندان در جامعهی امروز اشاره میکند و میگوید: «دیگر با داشتن مشاغل کمدرآمد، واقعاً نمیتوان در جامعهی امروز زندگی کرد.»
پس از صحبت با عدهای به میان صاحبنظران میرویم. خانم «فاطمه حمیدی» کارشناس ارشد علوم قرآنی و مدرس تفسیر و مفاهیم در پاسخ به سؤال، نظر شارع مقدس را با توجه به آیات و روایات در موضوع نفقه اعلام میکند: «بر مرد سرپرست خانواده، تأمین معاش اعضای خانواده چه همسر و چه فرزندان واجب است. وجوب این تکلیف بر مرد از سوی شارع مقدس، نشاندهندهی اهمیتی است که خدای متعال برای نقش زن در خانواده در نظر گرفته است. از نظر دینی، تکلیفی برای تأمین مایحتاج مالی و برطرفسازی دغدغههای اقتصادی بر عهدهی زن قرار نداده تا با طیب خاطر به نقش حساسش که مرکز آرامش در کنار شوهر و منبع تربیت در کنار فرزندان خود است، مشغول باشد. این وظیفهی مرد نشاندهندهی حق برای اولاد نیز هست که بچهها حتی در زمان طفولیت که قادر به تکلم، دفاع و احقاق حق خود نیستند، باز هم حقوقی دارند که باید رعایت شود وگرنه پدر در قبال عدم انجام وظیفه مرتکب گناه شده و در پیشگاه الهی باید پاسخگو باشد. ناگفته نماند که نفقهی والدین و فرزندان مثل یک خیابان دوطرفه است که باید به هر دو سمت آن توجه کرد. خداوند بر فرزندان هم در زمان نیاز پدر و مادر، به شرط توان مالی رفع احتیاجهای والدین را واجب کرده است. بعضاً در پرداخت زکات، صدقات و خیرات نیز حق آنان را بر بقیه مقدم دانسته و آنچه را بر خانه رواست بر مسجد حرام دانسته است. توازنی که اسلام در این موضوع در خانواده (اولین و کوچکترین اجتماع) در نظر دارد، راهکاری است که باید در کل مملکت اسلامی پیاده شود. اسلام با حکم وجوبی خود در موضوع نفقه، دنبال شرایطی است که همهی اعضای خانواده، همواره در شرایط مالی و رفاهی خوبی قرار داشته باشند و آن کس که در وضعیت بهتری است، از کسی که در بحران دست و پا میزند حمایت کند.»
خانم «حمیدی» در پایان صحبتش میگوید: «البته ما باید توجه داشته باشیم که امروزه این حق فرزندان بر والدین، بر گسترش توقعهای بالا و مصرفگرایانه فرزندان دامن زده است. معضل تأمین خواستههای مادی فرزندان در بسیاری از خانوادهها باعث شده پدر و مادر با داشتن دو شغل و گاهی حتی سه شغل، زمان بسیارمحدودی را میتوانند در کنار اعضای خانواده و دور هم بهسربرند و اساساً کار و تأمین نیازهای مادی، میشود همهی زندگی یک خانواده و این موضوع جای تأمل زیادی دارد.»
آقای «محمدرضا حیدری» کارشناس حقوق در تبیین نظر قانونگذار در رابطه با موضوع نفقه به مادهی 1168 قانون مدنی اشاره کرده و اظهار میدارد: «حضانت و نگهداری از فرزندان، حق و تکلیف والدین است و پدر سرپرست خانواده، عهدهدار تأمین هزینهی نگهداری از فرزندان نیز است. مادهی 1999 این قانون پس از پدر، پدربزرگ پدری را ولی معرفی کرده و پرداخت نفقه را بر او لازم دانسته است و پس از او به ترتیب مادر، اجداد پدری(مادربزرگ پدری) و اجداد مادری(پدربزرگ و مادربزرگ مادری) عهدهدار این وظیفه هستند. البته امروزه با وجود ارگانهایی مثل سازمان بهزیستی و کمیتهی امداد امام خمینی(ره) به نقش حمایتی دولت و مسؤلان هم میتوان اشاره کرد.»
آقای «حیدری» در پاسخ به سؤال ما در رابطه با سن پرداخت نفقه طبق معیارهای قانونی میگوید: «در قانون، سن دقیقی برای نفقه معلوم نیست و این از مواردی است که عرف به کمک قانونگذار میآید. عدهای معتقدند تا اولاد شغل و درآمد نداشته باشند، بر پدر واجب است که نفقهی آنان را بدهد و عدهای قائل به تفکیک جنسیت شده، در دختران تا زمان ازدواج و در پسران تا هجدهسالگی یا زمانی که در خانهی پدری تحصیل میکنند. مادهی 1197 نیز تنها قائل به یک شرط برای نفقهی فرزندان شده و آن هم «فقر و نداربودن فرزند» چه صغیر و چه کبیر است. خود این شرط نشان میدهد که سن خاصی ملاک نیست؛ بلکه نیاز مالی و عدم تأمین معاش از سوی فرزند، تکلیف نفقه را بر ولی واجب میکند. قانونگذار همانطور که برای اولاد قائل به حق شده، برای والدین نیز قائل به حق است و در شرایط فقر و نداری والدین، آنان را نیز از افراد واجبالنفقهی فرزندان برشمرده است.»
وی در رابطه با اینکه آیا در قانون اهرم فشاری برای پدری که از ادای وظیفهی نفقهی خود به فرزندان کوتاهی کند در نظر گرفته یا نه؟ پاسخ میدهد: «چنانچه پدری امکان و شرایط پرداخت نفقه را داشته و از انجام آن سرباززند، قانون حق شکایت را برای فرزند قائل است. در اکثر موارد، این شکایت از سوی مادران میشود و در دادگاه بررسی میگردد؛ چنانچه صحت این موضوع ثابت شود، پدر محکوم به پرداخت نفقه شده و از سه ماه و یک روز تا پنج ماه حبس برای او در نظر گرفته میشود.»
دوسویی موضوع نفقه که گاهی در لباس حق و گاهی در جامهی تکلیف، گاهی بر تن والدین و گاهی بر اندام فرزندان جلوهگر میشود، تنها برای استحکام بنیان خانواده و همبستگی اعضای آن طرح شده است. چه نیکوست که هر کس بهوظیفهی خود عمل کند و به حق خود هم قانع باشد، تا خانواده از رنج و چالش به دور باشد: ای که دستت میرسد کاری بکن/ قبل از آن کز تو نیاید هیچ کار