در صورت جدایی پشتوانهی مالی شما چیست؟
همهی ما داستانهای زیادی از مشکلات زناشویی و ازدواجهای محکوم به شکست شنیده و خواندهایم. قصههایی که شاید برای نزدیکانمان رخ داده باشد! دخترانی که با یک دنیا آرزو و اشتیاق برای ساختن آیندهای روشن سر سفرهی عقد مینشینند؛ اما بعد از گذشت مدتی، آیندهی روشنی که در ذهن داشتند، به جادهای تاریک بدل میشود و تنها کورسوی امیدی که در انتهای جاده میبینند، جدایی و طلاق است. بعد زنانی تنها باقی میمانند که احساسات تلخی را تجربه میکنند. هنگامی این شرایط سخت به اوج خود میرسد که زنی علاوه بر مشکلات روحی و عاطفی که با آنها دست به گریبان است، مشکلات اقتصادی و معیشتی هم داشته باشد؛ آن وقت است که به معنای واقعی متضرر شده است.
کم نیستند مواردی که در آن زنی خسته و درمانده از روزهای سخت زندگی، فقط خواستار رهایی از قید این ازدواج است و برای بازپسگیری آزادی خود، راضی به بخشیدن تمام حق و حقوق خویش میشود؛ یا زنی که مهریهای اندک و ناچیز مطابق با شرایط اولیهی همسرش دارد؛ ولی امروز پس از سالها تلاش مشترک برای زندگی بهتر و مرفهتر، در صورت جدایی و طلاق سهمش از داراییهای همسر، همان مهریهی اندک است که شاید پرداختش برای مرد خیلی آسان باشد! یا حتی زنی که برای رهایی از دست شوهری کلاهبردار، حتی مجبور به پرداخت مبلغی هم باشد. در نهایت در ازای سالهای خوب زندگیاش و تمام مهر و عشقی که نثار کرده است، هیچ چیزی دریافت نمیکند، جز تنش، تأسف و تنهایی...
شاید نیمی از رنجی که زنان در زندگی متحمل میشوند، به دلیل ناآگاهی از قانونهای حاضر، ناآگاهی از حقوق خود در یک جامعهی مدنی و متمدن یا به دلیل ترس نهادینهشده در وجود آنها باشد که ناشی از شیوههای تربیتی غلط است و نسل به نسل ادامه یافته است. صحبتکردن یا فکرکردن به اینگونه مسائل و یا حقوق مالی زن بعد از ازدواج، در ابتدای رابطه و آشنایی، چندان مناسب و مبارک به نظر نمیرسد و اغلب خانوادههای ایرانی به آن بیتوجهاند و به این مسئله که چه اقدامی میتواند در صورت بروز مشکلات در مسیر زندگی مشترک، پشتوانهی مالی دختر باشد، بیتفاوت هستند.
تمام راهحلهایی که به نظرشان میرسد محدود به مهریه، نفقه یا گاهی اجرتالمثل است. مهریه که از همان ابتدا با جملهی «کی داده و کی گرفته» پروندهاش بسته میشود؛ اگر هم محلی از اعراب داشته باشد، کمتر کسی این حق را به راحتی پرداخت میکند؛ مگر زمانی که با اجبار قانونی روبهرو شود. نفقه هم به معنای تأمین تمام آن چیزی است که زن بدان نیاز دارد، مانند خوراک، پوشاک، رختخواب، فرش، منزل و... که به هر حال ملاک تعیین آن عرف و عادت است؛ البته هیچ مرز و محدودهی معینی ندارد و اکثر خانمهای ایرانی با درآمد همسرانشان کنار میآیند یا اگر خود هم درآمدی داشته باشند، در راه بهبود وضعیت زندگی دریغ نمیکنند. حق بعدی هم اجرتالمثل است که اکثر خانمها از آن بیاطلاعاند. بهطور کلی تمامی حقوق در نظر گرفته برای خانمها به اثبات چندین شرط سخت یا به نظر قاضی دادگاه بستگی دارد. به هر حال همگی ما در شرایط امروزی زندگی میکنیم و نباید این نکته را نادیده بگیریم که بعضیها واقعاً زندگی مشترک خوبی دارند و از شرایط راضی هستند.
از چند نفر دربارهی همین موضوع سؤال کردیم و پرسیدیم آیا در زندگی مشترک با همسرشان استقلال مالی دارند؟ آیا مهریه یا دیگر حقوقی را که براساس قانون دارند مطالبه کردهاند؟ به نظر آنها بهترین پشتوانه برای زنان چه چیزی میتواند باشد؟ بد نیست که ما هم شریک درددلها و تجربههای برخی از این خانمها شویم.
سهمداشتن از خانه یا زمین، بهترین پشتوانهی مالی دختر در زمان ازدواج است
«سارا صالحی» 36ساله، آرایشگر: من شاغل هستم و درآمد نسبتاً خوبی دارم؛ اما تمام درآمدم را صرف تأمین هزینههای خود و فرزندانم میکنم، یعنی مسئولیت خرید لباس، کفش، لوازمالتحریر و... بر عهدهی من است. از این نظر حق استفاده از درآمدم برای پسانداز یا استفادهی شخصی ندارم؛ چون شوهرم مرا سر دوراهی قرار داده است یا مجبورم کارم را رها کنم و یا اینکه باید درآمدم را در زندگی با او خرج کنم. تا به حال کارکردن را انتخاب کردهام؛ چون از نظر روحی به آن نیاز دارم؛ اما این وضعیت عادلانه نیست. مهریهی من 150 سکهی طلاست؛ اما به نظرم سکهی طلا مهریهی مناسبی نیست. همیشه خانه یا زمین یا هر ملکی که به نام زن شود برای مهریه یا شرط ضمن عقد، بهتر از سکهی طلاست؛ چون میتواند بهراحتی در آن تصرف کند و در واقع صاحب آن ملک خواهد بود؛ در حالی که گرفتن سکه برای مهریه، کاری سخت یا غیرممکن است. مهریهی بالا یا هیچ حق مالی دیگری بهطور کامل حامی خوبی برای دختر نیست؛ اما میتواند راهی برای جلوگیری از فروپاشی خانواده باشد یا گاهی راهی برای تهدید مردان. بهترین راهحل برای داشتن زندگی سعادتمند قبل از ازدواج این است که به شناخت متقابل دست پیدا کنیم و هوشیارانه تصمیم بگیریم.
حاضرم از مهریهام که 1361 سکهی طلاست، بگذرم!
«نفیسه عباسیزاده»، 33ساله، خانهدار: مدتی پیش با همسرم به مشکل برخوردم و این مشکلات آنقدر عمیق بود که مجبور شدم برای طلاق اقدام کنم؛ اما شوهرم راضی به جدایی نیست و توان مالی برای پرداخت مهریه هم ندارد و در صورت قسطبندی هم تمام مهریه قابل دریافت نیست؛ فقط تعداد کمی از 1361 سکه طبق نظر قاضی به من تعلق میگیرد. حالا با شرایط فعلی، مجبورم با بخشش مهریه او را راضی به طلاق یا اینکه دوباره رجوع کنم. شرایط بسیار سختی است و قانون اصلاً منصفانه نیست! من برای اثبات حقم برای طلاق باید یکی از موارد عسر و حرج را ثابت کنم که اثبات آنها بسیار سخت است و تشخیص اینکه شرایط ادامهی زندگی مشترک برای من غیرقابل تحمل است یا نه بر عهدهی قاضی دادگاه است؛ یعنی اگر شرایط سخت باشد و قابلتحمل، من مجبور به ادامه هستم؛ حتی اگر تا پایان عمر زندگی مشترک طول بکشد. این عادلانه نیست! بهترین تضمین برای آینده، فقط ازدواج آگاهانه، منطقی و کمی خوششانسی است.
اگر متعهد و قانونمند عمل کنیم مشکلی پیش نمیآید
«فاطمه اعتدالی» 26ساله، حسابدار: تا چند وقت پیش مشغول کار بودم. خوشبختانه همسرم هیچ دخل و تصرفی در آن نداشت و تمام درآمدم در اختیار خودم بود! حتی اگر خودم هم میخواستم مقداری را در زندگی خرج کنم، همسرم این اجازه را به من نمیداد. اکنون خانهدار هستم و همهی مسائل در زندگی ما با توافق و تعامل حل و فصل میشود و هر دو درک روشنی از هم و از وضعیت موجود داریم. همسرم مرد متعهد و معتقدی است و همواره به این نکته اشاره میکند که مهریهی من حقی بر گردن اوست؛ اما من حاضر نیستم او را مجبور به پرداخت آن کنم؛ چون میدانم که اگر شرایط اقتصادی لازم را داشته باشد، دریغ نخواهد کرد. مهریهی من به اصرار پدرم 650 سکه است؛ اما خودم با مهریهی بالا خیلی موافق نیستم. به نظرم این قضیه برای بعضی از زنان مانند راهی برای کسب درآمد و کاسبی شده است. برای دریافت مهریه تن به ازدواجهای متعدد میدهند. فکر میکنم اگر شرع و قانون اجرا شود، شرایط خوبی برای زنان وجود دارد.
بهترین راه، انتخاب همسر ثروتمند و دست و دلباز است
«زهرا محمدی»، 40ساله، کارمند: من شاغل هستم؛ اما با توجه به خرج و مخارج زندگی امروزه پول چندانی برایم نمیماند که فقط برای خودم پسانداز کنم یا صرف هزینههای شخصی شود. من و همسرم با هم برای داشتن و پیشبرد زندگی بهتر تلاش میکنیم و فکر میکنم اکثر خانوادههای امروزی اینگونهاند. امروزه درآمد یک نفر کفاف تمام مخارج را نمیدهد و خانمها مجبور به مشارکت و سهیمشدن در برطرفکردن نیازهای مالی خانواده هستند. مهریهی زن اصلاً قابلاتکا نیست؛ چون یا مردان قادر به پرداخت آن نیستند، یا زنها آن را میبخشند و اگر هم مشکل در زندگی مشترک نباشد، آنقدر مخارج سنگین است که خانم هرگز صحبتی از مهریهاش به میان نمیآورد. بهترین راه تضمین آینده این است که شما همسری مهربان، دست و دلباز و ثروتمند بهدست آورید؛ دیگر مشکلی نخواهد بود!
زن باید استقلال مالی خود را حفظ کند؛ چون مردان همیشه قابل اعتماد نیستند
«فائزه ناظمی»، 48ساله، طراح لباس: در تمام طول زندگی مشترک با همسرم، سعی کردم یار و همراه او باشم. شوهرم شغل آزاد دارد. ما فراز و نشیب زیادی را تحمل کردیم. در شرایطی که او اوضاع مالی به شدت نابهسامانی داشت، فقط با درآمد من زندگی را میگذراندیم تا به این شکل به همسرم کمک کنم و دوباره شروع کند. حتی وقتی از پدرم ارث نسبتاً زیادی به من رسید، بخش قابلتوجهی از آن را به همسرم دادم تا شغل جدیدی را آغاز کند و مقداری را هم برای بازسازی منزلمان صرف کردم. بعد از گذشت چند سال متوجه رابطهی شوهرم با خانم دیگری شدم که به ازدواج آنها منجر شد. تحمل این اتفاق بسیار برایم سخت بود؛ اما سختتر این بود که بخواهم باز هم در آن خانه زندگی کنم؛ بنابراین با پسانداز خودم خانهای اجاره کردم و با دخترم جدا زندگی میکنم و متأسفانه زن دوم همسرم در همان منزلی که من برایش زحمت کشیدهام یا با پول من بازسازی شده، مشغول زندگی است. اکنون از اینکه اینقدر صادقانه یا سادهلوحانه عمر، جوانی و سرمایهام را به پای آن مرد ریختم، شرمندهام؛ فقط خدا را شکر میکنم که توان ایجاد یک زندگی مستقل را داشتم؛ وگرنه هستند زنانی که چون پشتوانهی مالی ندارند با وضعیت مشابه، مجبور به ادامهی زندگی با همسرشان و کنارآمدن با زن دوم هستند. نباید فراموش کرد که مردان همیشه قابلاعتماد نیستند. اکنون هم میدانم اگر برای طلاق اقدام کنم، همسرم نمیتواند مهریه و نفقه یا حق مرا از زندگی بپردازد و من مجبور به بخشش آنها هستم.
اکثر زنان از مطالبهی حقوق خود خودداری میکنند
در ادامهی برای کسب اطلاعاتی که قطعاً در زندگی همهی ما اثرگذار است، با «حمیدرضا رزاقی» کارشناسی ارشد حقوق و مشاور حقوقی صحبت کردیم. ابتدا از ایشان خواستیم دربارهی مجموعهحقوقی که پس از ازدواج برای زنان در نظر گرفته شده توضیح بدهند.
1. اولین حق برای زنان، ارث است. ارث دختر از ماترک والدین نصف ارثی است که به پسر میرسد و همچنین بعد از ازدواج هم سهمالارث زن از ماترک شوهرش اموال و سهمالارث مرد از ماترک همسرش اموال است. زن مطلقه هم در شرایطی، حتی پس از فوت همسرش از او ارث میبرد.
2. دومین حق مالی مهریه است. هنگام عقد نکاح مالی برای خانم در نظر گرفته میشود که طبق قانون مدنی بلافاصله بعد از جاریشدن صیغهی عقد، در مالکیت زن قرار میگیرد. نکتهای که خانمها کمتر مطلع هستند، این است که اگر مهریه عندالمطالبه و حال باشد (منظور از مهریهی حال چیزی است که در حال حاضر امکان مطالبهی آن وجود دارد، مثل سکه یا پول نقد) بلافاصله بعد از عقد، زن میتواند از تمام وظایف زناشویی خودداری کرده و انجام آنها را موکول به بعد از دریافت کامل مهریهی خود کند که «حق حبس» است و در این حال مرد مؤظف به پرداخت مهریه و حتی نفقه هم هست؛ با اینکه زن در حال تمکین نیست. نکتهی دیگر که بسیاری تصوری اشتباه دربارهی آن دارند این است که اقدام زن برای طلاق و جدایی، عدم تمکین زن از شوهر، فوت شوهر یا حتی قتل مرد توسط زن، هیچ کدام باعث از بین رفتن حق مهریه نمیشود و مهریه در هر حال به زن تعلق میگیرد.
3. حق بعدی «نفقه» است؛ تأمین کلیهی هزینههای زندگی زن و فرزندان اعم از مسکن، خوراک، پوشاک یا مخارج تحصیل زن و... البته نفقه هنگامی بر مرد واجب است که زن از او تمکین کند. تمکین به معنای انجام تمام وظایفی است که شرعاً بر عهدهی زن قرار دارد. امتناع از داشتن رابطهی زناشویی، بدخلقی، بیحرمتی و عدم حفظ احترام همسر و مخالفت با نظر شوهر، مثلاً در انتخاب محل سکونت و... از موارد عدم تمکین است. مرد بهراحتی میتواند در دادگاه ادعا کند که زن از او تمکین نمیکند. قاضی از او مستندات، دلایل و شواهد زیادی نمیخواهد و طبق حکمی، زن را مؤظف به تمکین میکند؛ پس اثبات عدم تمکین و فرار از پرداخت نفقه کار سختی نیست. در مقابل اثبات «عسر و حرج» برای زنان بسیار سخت و گاهی غیرممکن است.
4. مورد دیگر «اجرتالمثل» است که باید بابت کارهایی که زن در دوران زندگی مشترک انجام داده و شرعاً وظیفهای در قبال آنها نداشته، پرداخت شود؛ مثل شیردادن به فرزند، پخت و پز و دیگر امور منزل. این حق فقط در هنگام طلاق قابلدریافت است. زن باید در طول زندگی از شوهرش تمکین کرده باشد و همچنین مرد باید خواهان طلاق و جدایی باشد تا زن از این حق برخوردار شود؛ اگرچه بسیاری از خانمها از اجرتالمثل یا حق حبس بیاطلاع هستند.
5. اگر مرد خواستار طلاقدادن زن باشد، باید نیمی از کل دارایی و ثروتی را که بعد از ازدواج بهدست آورده، به زن واگذار کند. این شرط صریحاً در قانون مدنی وجود دارد؛ حتی اگر جزو قیود ضمن عقد ذکر نشود.
6. حق دیگر نفقهای است که در زمان عِده به زن تعلق میگیرد. آن هم در هنگامی که طلاق رجعی باشد. طبق قانون پس از طلاق رجعی، زن و مرد باز هم در یک خانهی مشترک زندگی میکنند و پرداخت نفقه تا پایان زمان عده بر عهدهی مرد است و او مؤظف به پرداخت آن است.
7. نکتهی آخر مربوط به اشتغال بانوان است. طبق قانون زن و مرد، هر دو از حق مالکیت بهطور مساوی برخوردارند؛ بنابراین زنان هم دربارهی درآمدی که از کارکردن به دست میآورند، کاملاً استقلال مالی دارند؛ اما شوهر میتواند از اشتغال زن جلوگیری کند که این بحث دیگری است.
تا به اینجا دیدیم که تقریباً قانونهای خوبی دربارهی حقوق زنان وضع شده است؛ اما در واقع چند درصد از این حقوق اجرا میشوند؟
در مورد اجرای این قانونها، شرایط متفاوت است و معمولاً خانمها به دلیل شرایط سخت و ناعادلانه که در پروسهی دادرسی وجود دارد، از مطالبهی حقوق خود خودداری میکنند؛ مثلاً در بحث مهریه، اگر مرد ادعا کند که توان مالی پرداخت آن را ندارد، دادگاه بدون بررسی زیاد، ادعای او را میپذیرد و مهریه در اقساط بلندمدت، مثلاً هر یک ماه، سه ماه یا حتی شش ماه یکبار یک سکه، پرداخت میشود. حتی گاهی یک سکه به «ربع یا نیمسکه» تقلیل مییابد که دریافت مهریه به این صورت عملاً هیچ سودی برای زن ندارد. گاهی مردان از زمانی که صحبت جدایی پیش میآید، برای فرار از پرداخت مهریه یا نفقه، حساب بانکی خود را خالی میکنند یا املاک خود را به نام دیگران میزنند یا به معاملات سوری اقدام میکنند و در این صورت اثبات توانمندی مرد در پرداخت مهریه برای زن بسیار سخت است و زمانگیر؛ بنابراین بسیاری از زنان از ادامهی مسیر منصرف میشوند و ادعای خود را پیگیری نمیکنند.
متأسفانه در 90% موارد، زنان به مهریه، نفقه و اجرتالمثل خود نمیرسند، از آنها صرفنظر میکنند، آنها را میبخشند یا آنقدر مبلغی که مثلاً برای نفقه در نظر گرفته میشود اندک است که کفاف تأمین هزینههای آنها را نمیدهد. بیشتر اوقات این نفقه از 150 تا 300هزار تومان است که بسیار ناچیز است. دلیل اینکه بعضی از خانمها حقوق خود را میبخشند، وجود حق مهم و بزرگی برای مردان است و آن هم حق طلاق است که به صورت یک طرفه به مردان داده شده است؛ بنابراین گاهی زن برای راضیکردن مرد به طلاق و خلاصشدن از زندگی مشترک، از راه بخشش مهریه، نفقه و... استفاده میکند و یکی از دلایلی هم که امروزه مهریهها، رقمهای نجومی دارند، همین امر است. امروزه مهریه دیگر نشاندهندهی محبت مرد به زن نیست؛ بلکه ضمانتی مالی برای آیندهی زن و اهرم فشار است.
قانون دیگری هم وجود دارد که گاهی در بعضی شعب دادگاهها، اجرا میشود. طبق این قانون، مهریه حتی اگر 111 سکهی بهار آزادی هم باشد، فقط 110 تا از آن عندالمطالبه است و بقیه اگر مرد توانایی داشته باشد قابلپرداخت است. حال بقیه میتواند یک سکه یا 1000 سکه باشد. با این حال هم، آن 110 سکه تقسیط میشود؛ بنابراین راههای زیادی برای فرار از پرداخت حقوق مالی زنان وجود دارد.
در حال حاضر مهمترین نقطهی قوتی که در قانونها وجود دارد، این است که تأمین مخارج زندگی و خانواده در ایران و بسیاری از کشورهای اسلامی بر عهدهی مرد خانواده است و زن هیچ مسئولیت شرعی یا قانونی در قبال آن ندارد؛ در صورتی که در بسیاری از کشورها اینگونه نیست؛ مثلاً در قانون کشور فرانسه یا سوئیس، زن و مرد هر دو مؤظف به پرداخت هزینهها هستند و حتی گاهی مشخصاً به مخارجی که بر عهدهی هر یک از آنهاست، اشاره شده است.
در پایان فکر میکنم مهمترین تضمین برای داشتن آیندهی روشن و زندگی پایدار و آرام توکل به خدا، شناخت واقعبینانه و انتخاب عاقلانه است و هیچ چیز نمیتواند جبرانکنندهی عمر انسان یا مرحم زخمهای روحش باشد.