نویسنده

در گفت‌وگو با یک بانوی وکیل مطرح شد

اشاره

هر کدام‌شان خود را ذی‌نفع می‌داند. یکی می‌گوید: «حق با من است، حالا می‌بینی» و دیگری با پوزخندی پاسخ می‌دهد: «وقتی همه‌چیز به نفع من تمام شد و حقم را از تو گرفتم، حال و روزت دیدنی است.» تُن صداها بالا و پایین می‌رود و هر کدام از طرف‌ها سعی می‌کند حالت دفاعی‌تری به خود بگیرد. آن‌ها از حق و حقوقی حرف می‌زنند که تصور می‌کنند دیگری آن را ندیده گرفته یا ضایع کرده است. وقتی بحث و جدل بالامی‌گیرد و یکی از این دو، خود را در گرفتن حق و حقوق مسلمش عاجزتر و ناتوان‌تر حس می‌کند، به فکر چاره‌ای می‌افتد و با خود می‌اندیشد باید با زبان قانون، فردی در همین ردا و البته مقدرتر از من، از حقوق و متعلقاتم دفاع کند. این‌جاست شخص سومی وارد میدان می‌شود که در جایگاه یک وکیل قانونی، همیشه بهترین، قانون‌مندترین و کوتاه‌ترین راه را برای وصول به حق و حقوق قانونی طی می‌کند؛ کسانی که این روزها تعدادشان کم نیست.

به راستی این عده که به اقتضای شرایط محرم راز می‌شوند و زبان بی‌زبانی طرف‌های دعوا و طالبان حق و حقوق، چگونه به این مهم نائل می‌شوند و پیروز میدان؟ چه‌طور زبان حق که همه معتقدند تلخ است اما قانونی، در نهایت به کام برخی شیرین می‌آید و نتیجه‌ی مطلوبی را به‌بارمی‌آورد؟ برای رسیدن به این چگونه‌ها، سراغ یکی از همین قانون‌مداران می‌رویم و با او به گفت‌وگو می‌نشینیم. خانم «فاطمه اسدپورمنفرد» کارشاس ارشد حقوق خصوصی که چندین سال است در کنار دیگر وکلا، به ایفای نقش می‌پردازد.

* خانم اسدپور! ابتدا به تعریفی از حق و حقوق فردی بپردازید.

کلمه‌ی حق که هر روز بارها و بارها آن را می‌شنویم، با معانی خاصی در ذهن متبلور می‌شود؛ ولی از نظر حقوقی، معانی متفاوتی را دربرمی‌گیرد. از نظر حقوقی، حق یعنی توانایی افراد در افعال، مالکیت و انتفاع؛ به زبانی ساده‌تر، قدرت و امتیازی است که هر فرد دارد و دیگران مکلّف هستند آن را رعایت کرده و بدان احترام بگذارند؛ مانند حق مستأجری از مورد اجاره که در واقع این حق، امتیازی است برای مستأجر برای استفاده از مورد اجاره. حقوق فردی نیز در علم حقوق، همان آزادی‌های فردی است در داشتن اموال، استفاده از آن‌ها، آزادی عقاید دینی، آزای بیان و... در نظام قانونی، قانون از این آزادی‌ها در برابر تجاوز و دست‌اندازی دیگران حمایت و دفاع می‌کند.

* در شرایط فعلی بانوان از چه حق و حقوقی برخوردارند؟

بانوان ایرانی از حق و حقوق متفاوتی برخوردارند. برای مثال هنگام ازدواج و تشکیل خانواده، حقوقی دارند که شامل حق تعیین شروط ضمن عقد و ضمانت اجرایی شروط مندرج در زندگی مشترک، حق برخورداری از حقوق مالی در ایام زوجیّت مانند حق مسکن مناسب، هزینه‌های جاری اعم از خوراک، پوشاک، هزینه‌ی درمان بیماری، هزینه‌های ایام بارداری و شیردهی فرزند و پشتوانه‌ی مالی به نام مهریه که از حقوق ضروری و اولیه‌ی ازدواج است، می‌شود. زنان در زمان طلاق هم حقوقی دارند؛ مثلاً بانوان در صورت عدم امکان سازش، پس از مراجعه به دادگاه ضمن برخورداری از حقوق مادی، در ایام عده، حق سکونت در منزل مشترک را دارند. همین‌طور هزینه‌ی زندگی ایشان هم‌چنان بر عهده‌ی مرد است و پس از انقضای عده، بانوان حق ازدواج مجدد دارند. در این بین اگر فرزند داشته باشند، واجد شرایط حق حضانت و پس از آن حق ملاقات فرزند خویش هستند.

حق مالکیت بر اموال و دارایی‌های شخصی، حق اشتغال و برخورداری از حقوق و مزایای یک‌سان و حق نفقه از همسران هم، دیگر حقوق بانوان ایرانی است.

* در مقایسه با دیگر کشورها، حقوق بانوان ایرانی را در چه وضعیتی می‌بینید؟

در قیاس با بسیاری از کشورها، بانوان ایرانی وضعیت حقوقی مناسبی دارند؛ مثلاً در خصوص اشتغال که در آن باید زنان از شرایط یک‌سان با مردان بهره‌مند باشند، این حق در برخی کشورها برای زنان در نظر گرفته نمی‌شود و زن نیروی کار ارزان است. هم‌چنین زنان از برخی امتیازهای به حق خود، مثل مرخصی‌‍‌های زایمان، بارداری و بیماری بی‌نصیب هستند؛ اما این حقوق در ایران برای زنان محفوظ است.

در حال حاضر و به‌رغم پیش‌رفت‌های زیادی که در اکثر کشورها می‌بینیم، هنوز زنان برخی جوامع از حداقل حقوق خود برخوردار نیستند. این قشر از کم‌ترین و حداقل اعمال نظر خود در امور سیاسی کشورشان منع شده‌اند و حق رأی، انتخاب یا حتی رانندگی هم ندارند؛ در حالی که این حقوق سال‌هاست برای بانوان ایرانی تعیین شده و جاافتاده است. بدتر این‌که در برخی کشورها زنان دارای حق طلاق هم نیستند و در هر شرایطی مجبور به زندگی با همسران ناشایست خود هستند. در ممالک دیگری هم پیرو برخی مذاهب و ادیان، زنان پس از مرگ همسران خود، از حق زندگی ساقط می‌شوند. این تنها چند مثال کوچک از تفاوت جایگاه زنان ایران و دیگر کشورهاست.

* در جایگاه یک وکیل، حق و حقوق زنان را در یک روند روبه‌رشد تصور می‌کنید؟

بله، زنان جامعه‌ی ما در قیاس با سال‌های گذشته از حقوق بیش‌تری برخوردار شده‌اند. در تمامی عرصه‌ها و حتی امور سیاسی کشور هم نقش مهم و سازنده‌ای دارند. در شرایط فعلی، بانوان کشورمان در مناصب و پست‌های مهم و حساس، حتی وزارت هم گماشته شده‌اند.

* هم‌اکنون حق حضانت، کار، مسکن و... برای زنان چگونه تعریف می‌شود؟

در خصوص حق حضانت فرزندان، مادران و بانوان جامعه‌ی ما تا هفت‌سالگی کودک‌شان این حق را دارند و پس از آن هم، حق ملاقات با فرزندان یکی از حقوق مسلم مادران است. حق اشتغال، مسکن و... هم از حقوق ابتدایی آن‌هاست؛ به این صورت که اولاً مردان وظیفه‌ی تأمین مسکن برای همسران خود را دارند. دوم این‌که زنان می‌توانند ضمن عقد ازدواج یا عقود خارج از عقد ازدواج شرط کنند و حق تعیین محل سکونت را به خود اختصاص دهند. در خصوص حق کار و... هم بانوان قادرند این حقوق را در شروط ضمن عقد از مردان و همسران‌شان مطالبه کنند که اگر مرد این حقوق را پذیرفته و آن‌ها را در عقدنامه امضا کرد، دیگر قادر به مخالفت یا منع زنان از این حقوق نخواهد بود و پذیرفتن شروط ضمن عقد، به معنای رضایت همسر تلقی می‌شود.

* در تعیین حق حضانت، خود بچه‌ها تا چه حد سهیم هستند و ایفای نقش می‌کنند؟

این حق تا هفت‌سالگی کودکان به مادر داده شده است و فرقی میان پسر یا دختر نیست. بعد از هفت‌سالگی حق حضانت فرزند با مرد و پدر فرزندان است؛ لذا خود کودکان تنها پس از رسیدن به سن بلوغ و رشد فکری از حق انتخاب برخوردار می‌شوند که می‌توانند به رأی خود همراه پدر یا مادرشان زندگی کنند.

* بیش‌تر دعاوی پرونده‌های شما در خصوص چه موضوعاتی است؟

وکلا معمولاً با دعاوی مختلف پرونده‌های گوناگونی مواجه و درگیر می‌شوند که این امر همه‌ی زمینه‌ها را دربرمی‌گیرد. از همین رو انتظار می‌رود یک وکیل شایسته و موفق در تمامی زمینه‌ها اطلاعات کافی و قدرت دفاع وافری داشته باشد؛ اما می‌تواند در کنار اطلاعات جامع خویش، در زمینه‌ی خاصی به‌طور تخصصی فعالیت کند. بنده هم دعاوی و پرونده‌های مختلف با موضوع‌های بسیاری را تجربه کرده‌ام؛ اما علاقه و تخصص خود را در زمینه‌ی دعاوی ثبتی می‌دانم.

* در جایگاه یک کارشناس ارشد حقوقی، فکر می‌کنید بیش‌ترین توجه و اقدام باید بر کدام بخش متمرکز شود؟

به نظر من مهم‌ترین مسائل حقوقی کشور مربوط به حقوق خانواده است که بالاترین سیاست‌گذاری و توجهات را می‌طلبد؛ چراکه به‌طور مستقیم با آرامش و سلامت روانی جامعه در ارتباط است؛ پس حقوق خانواده مطالعه و کار بیش‌تری را طلب می‌کند. در حقیقت نهاد خانواده اولین بنیان و نهاد اجتماعی است که در آن افراد در هر سن و موقعیتی با حق و حقوق مسلم و فردی‌شان آشنا می‌شوند و در همین نهاد است که رعایت حقوق دیگران هم آموخته می‌شود؛ لذا این اجتماع کوچک و مهم، نیازمند توجهی درخور و بسزاست.

* موکلان شما مهم‌ترین خواسته و آرزوی‌شان چیست؟

بی‌شک همه‌ی کسانی که به وکلا مراجعه می‌کنند، مشکل‌های حقوقی دارند؛ لذا مهم‌ترین خواسته‌ی‌شان رسیدن به حق مورد انتظارشان است که این مهم را در اسرع وقت و با بهترین شکل ممکن آرزو می‌کنند. البته این خواسته‌ی وکلا هم هست که در نهایت پیروز میدان باشند و موکل‌شان دست‌پر و با رضایت قلبی از محاکم قضایی و حقوقی خارج شوند. متأسفانه بیش‌تر موکلان از طولانی‌شدن پروسه و پرونده‌ی‌شان گله می‌کنند و گاه به ستوه‌می‌آیند که امید می‌رود همه‌ی دعاوی با جریانی تندتر روند خود را طی کنند و با تحقق این آرمان که حق به حق‌دار می‌رسد، عاقبت خوشی را در پایان همه‌ی دعاوی و محاکم حقوقی و قضایی شاهد باشیم که به حق، این خواسته‌ی قلبی همه‌ی وکیلان متعهد، مخلص و دلسوز است.

* از آرمان و آرزوی موکلان که فاصله بگیریم، به خواسته‌ی قلبی خود شما می‌رسیم؛ دغدغه‌ی شما در این خصوص چیست؟

آرزو دارم وکلا پیش از ایجاد مشکلات و دعاوی حقوقی، طرف مشورت واقع شوند؛ یعنی در زمان انعقاد قراردادها، با ایشان مشورت صورت گیرد تا اصلاً مشکلی ایجاد نشود و هیچ‌گونه دعوا و جدلی را در سطح خانواده‌ها شاهد نباشیم. در این شرایط است که کار و تمرکز ما محدود و معطوف می‌شود به ارائه‌ی خدمات در راستای جلوگیری از بروز مشکلات که قطعاً نتیجه‌ی بهتری را با حداقل زمان و کم‌ترین هزینه‌ها به دنبال می‌آورد.

* و سخن پایانی!

در انتها از تمامی آقایان و خانم‌ها خواهش می‌کنم جدا از حق و حقوق قانونی که سرسختانه در پی آن هستند، در پی حفظ زندگی و بنیان خانواده‌ی‌شان باشند. بی‌شک در سایه‌ی عشق و عاطفه و ایثار و فداکاری است که زنان و مردان از حق و حقوق مسلم خویش می‌گذرند تا طرف مقابل‌شان را به اوج خوش‌بختی برسانند. شکی نیست که همه‌ی افراد جامعه در سایه‌ی آگاهی و رشد و تکامل باید از حق و حقوق خویش مطلع باشند؛ اما گاه فقط زندگی و تأمین آرامش و آسایش افراد خانواده به قربانی‌کردن حق و حقوق فردی می‌انجامد که نه تنها حس سرماخوردگی و مظلومیت را به همراه نمی‌آورد، برعکس با بهترین حس و حال‌ها توأم خواهد شد. به راستی زحمت‌کش‌ترین و پرکارترین فرد خانواده یعنی پدر، کی و کجا در پی حق و حقوق ازدست‌رفته‌اش است یا مادر این فرشته‌ی پرمهر خانه در کدام مجمع و محکمه می‌تواند به حق واقعی خود و احساسی که برای تک تک افراد خانواده خرج کرده برسد! پس حفظ زندگی و تعلیم الفبای عشق، اولین و مهم‌ترین حقی است که همه مکلّف به رعایت آن هستیم.