نگاهی به حقوق کودک و والدین در اسلام
اشاره
حقوق انسانها در تمامی دوران زندگی بشر همواره مورد توجه بوده و افراد سعی داشتهاند تا به بهترین نحو بدین حقوق دست پیدا کنند. در این میان کودکان به علت عدم تکامل رشد بدنی و فکری محتاج مراقبتهایی خاص هستند. کودکان به تنهایی نمیتوانند از حقوق خود دفاع کنند. آنان به علت محدودیتهای طبیعی و اجتماعی بیش از دیگر اقشار جامعه آسیبپذیر بوده و خطرهای جسمی، روحی و تربیتی تهدیدشان میکند.
هر کودکى حقوق ویژهاى بر ضمهی والدین دارد؛ که هر یک از آنان اگر آن حقوق را نشناسد یا به آن عمل نکند، به فرزند خویش ستم روا داشته است. افزون بر تأمین مخارج کودک از قبیل خوراک، پوشاک، مسکن و دارو، فراهمساختن شرایط تعلیم و تربیت و نظارت بر کارهاى فرزند نیز از حقوق وى شمرده مىشود. انجام این مسئولیتها مستلزم فداکارى و ازخودگذشتی والدین بوده و نیازمند مدیریت، برنامهریزى صحیح، مشارکت زن و شوهر و دیگر اعضاى خانواده و تقسیم کار براساس ویژگىها و قابلیتهاى هر کدام از آنان است (منتظری، ج ١، ص 351).
پدر و مادر برای فرزندشان چه کنند؟ خانواده مکتب سازندگى و فضیلتهاست. نسلى که متعهد، وظیفهشناس و نیز در حیات اجتماعى مسئولیتپذیر باشد، در خانواده به بار مىآید. قانون تکامل و رشد که از مظاهر تکامل اجتماعى است از آنجا ریشه مىیابد. خانواده وظیفه دارد به تولید نسل و ایجاد عادتهای اخلاقى نیک در کودک بپردازد؛ البته در این راه، خود الگو و سرمشق فضائل باشد. این امر هم به خاطر انجام وظیفهی مذهبى و هم بدان خاطر است که کودکان مقلدان خوبى هستند. مذهبى به اندازهی اسلام دربارهی کودک و تربیت او سخن نگفته است. حقوق کودکان در اسلام حقوقى پردامنه، شامل و بسیار غنى است. امر تربیت طفل از همان دوران تکوّنش مطرح و مورد نظر بوده و تا ٢١ سال از زندگى او را دربرمىگیرد. مادران تا دو سال فرزندان خود را شیر میدهند ( بقره، آیهی ٢٣٣) و پس از آن نیز والدین تا ٢١ سال به ادامهی مراقبت وی مىپردازند. اصولاً دید اسلام به کودک دیدى مثبت است. امام سجّاد(ع) فرمودند: «فرزند خوب، چیزى است که اگر بماند، دعاى پس از مرگ والدین است و اگر پیشتر بمیرد، شفاعتگری است براى آنان (مجلسی، ج 82، ص 132).»
کودک باید تربیت شود، این تربیت باید در خانواده و توسط والدین صورت گیرد؛ چراکه تبسّمهاى مصلحتى پرستاران نمىتواند جانشین خندههاى پدر و مادر شود. در این تربیت، مسائلی که با دیدى وسیع مورد عنایت قرار گرفته تربیت جسمانى، قواى ذهنى و عقلانى و جنبههاى عاطفى است. والدین مؤظفاند به مراقبت دائم از رشد طفل بپردازند. به او قرآن بیاموزند، قرائت و کتابت یاد دهند، با فنون سوارى، تیراندازى و شنا آشنایش کنند، به پیراستن و پاککردن اندیشهها و عادتها و بالابردن مقام او بپردازند. بالأخره والدین بدانند که فرزندشان از پارهی پیکرشان و زادهی آنهاست و در سرپرستى او مسئولاند و باید نیکو ادبش کنند (قائمی، ١٣۶۴، 131).»
در تعالیم اسلامى مدیریت و مسئولیت ادارهی خانواده از اهمیت ویژهاى برخوردار است. پدر و مادر دوشادوش هم و با همکارى یکدیگر در محدودهی توانایى خود باید در انجام این مهم کوشا باشند. آری، پرورش ایمان و اخلاق پسندیده در کودکی، یکى از حقوق فرزندان در آیین اسلام است و در اینباره روایتهای بسیارى وجود دارد. حضرت سجاد(ع) در ضمن حقوق فرزند فرموده است: «پدر، در حکومتى که به فرزند دارد مسئول است که طفل را مؤدّب و با اخلاق پسندیده پرورش دهد و او را به خداوند بزرگ راهنمایى کند (ابنشعبه حرانی، ص ٢۶٣). رسول اکرم(ص) در حدیثى حقوق پسران و دختران را به پدران خود شرح داده است: «از حقوقى که پسر به پدر خود دارد این است که مادر وى را احترام کند، براى کودک نام خوب انتخاب کند، به او قرآن بیاموزد و طفل را به پاکى و پاکدلى پرورش دهد (کلینی، ج ۶ ، ص ۴٩ و فلسفی، ١٣٨١، 175).» مردى از انصار به امام صادق(ع) عرض کرد: «به چه کسى نیکى کنم؟» امام(ع) فرمود: «به پدر و مادرت.» گفت: «آنان از دنیا رفتهاند.» حضرت فرمود: «به فرزندت نیکى کن (عاملی، ج 15، ص 202 ).» همچنین انس(ره) مىگوید که رسول اکرم(ص) گفت: «پسرى را که هفت روزه شد عقیقه کنید، نام نیکو بنهید و پاکیزه کنید. چون شش ساله شد ادب کنید، چون هفت ساله شد به نماز فرمایید و چون نه ساله شد جامهی خواب جدا کنید. چون به بلوغ رسید، پدر او را زن دهد.» از دیگر حقوق فرزندان آن است که میان ایشان محبت برابر داشته باشند. نوازش و بوسیدن طفل سنّت است چنانچه حضرت محمد(ص) امام حسن(ع) را بسیار میبوسید (غزالی، ١٣٨٣ ، 431).
دانشمندان غرب نیز به لزوم تعالیم ایمانى براى حسن تربیت و تأمین سعادت کودکان معترفاند. «ریموند بیچ» مىگوید: «تعلیمات اخلاقى و مذهبى بیش از دیگر مسائل بر عهدهی خانواده است؛ زیرا تربیت بدون اخلاق جز جنایتکار زیرک چیز دیگرى به بار نمىآورد. از طرف دیگر قلب انسان، بدون مذهب نمىتواند به سوى اخلاق بگراید و اگر کسى بخواهد اصول اخلاقى را بدون مذهب بیاموزد، مانند این است که قصد کند پیکرى زنده، بدون تنفس به وجود آورد. نخستین تصویرى که کودک از خدا در ذهن ترسیم مىکند از روابطش با پدر و مادر سرچشمه مىگیرد. همچنین نخستین آگاهى او دربارهی اطاعت، بخشندگى و راستى، به طرز عمل خانواده بستگى دارد و همهی این مسائل بایستى در نخستین سالهاى کودکى انجام پذیرد؛ زیرا در این سالهاست که ذهن طفل، بهتر از مواقع دیگر براى ضبط آنچه درک مىکند آمادگى دارد. والدین نه تنها فرصت و موقعیت مناسب براى توجه به پرورش روان و اندیشهی کودک دارند، بلکه وظیفهمند هستند که خدا را با همهی نیکى و نیرو، با همهی اراده و بزرگى به فرزندان بشناسانند. بدین منظور آنان مىتوانند از دو منبع سرشار و غنى، یکى از مذهب و دیگرى از طبیعت، استفاده برند (فلسفی، ١٣٨١، 178).»
تکنیکهای برخورد با کودکان کودک در سایهی معاشرت، درمییابد چگونه باید عمل کند و با حضور بر سر سفرهها و برخوردارى از نعمت سرپرستى والدین درس زندگى مىآموزد؛ بر این اساس تکیهگاه تربیتى طفل معاشرت است و والدین باید بدین امر توجه کنند. در مورد نحوهی معاشرت و کیفیت برخورد با کودک به این مسائل توجه میشود.
پذیرش و احترام: نخستین اصل معاشرت این است که طفل را بپذیرند؛ زشت یا زیبا، پسر یا دختر، سالم یا ناقص و او را مورد احترام قرار دهند. آخرین پیامبر خدا فرموده است که به بچههاى خود احترام کنید. این احترام نشأت گرفته از احترامى است که خداوند براى بشر قائل است (اسراء، آیهی ٧٠). رسول خدا(ص) میفرمایند: «فرزند نیکو گلی از گلهای بهشت است (عاملی، ج 15، ص 97).» یا به تعبیری بوى کودک از بوى بهشت نشأت میگیرد. بر این اساس، طفل اسباببازى نیست و نمىتوان شأن و شخصیت وی را نادیده گرفت. با فرزند باید مانند شخصى رفتار کرد که به زودى مقام خود را در جامعه احراز میکند و بر این اساس باید محترمانه با او رفتار کرد.
نیکى به کودک: روایات ما میگویند به کودک نیکى کنید و به آنان احسان روادارید؛ زیرا همانگونه که والدین بر طفل حقى دارند، کودک نیز بر آنان حقى دارد. از بهترین جلوهها و در مصداقهاى این نیکى، توجه به تربیت فرزندان، انتخاب نام نیکو، آموزش قرآن و قراردادن آنها در موضعى شایسته و آموختن دانشى است که آنان را سودى رساند و از انحراف بازدارد (قائمی،١٣۶۴، 132).
محبت به کودک: گفتیم که کودکانمان را دوست بداریم. از جلوههاى محبت، آن است که طفل را نوازش کنیم و ببوسیم. امام صادق(ع) در این باره میفرماید: «آنکس که فرزند خود را میبوسد، خداوند براى او حسنهاى مقرر میدارد (عاملی، ج 21، ص 485). پیامبر اکرم(ص) نیز فرموده است: «فرزندان خود را ببوسید؛ زیرا براى هر بوسهای که به فرزندان میزنید، یک درجه در بهشت خواهید داشت که فاصلهی هر درجه تا درجهی دیگر به اندازهی پانصد سال راه است (عاملی، ج 21، ص 485).
شادکردن کودک: نوع معاشرت با کودک باید بهگونهاى باشد که او را دلشاد کند و بر سر شوق آورد. این شادى و سرور براى رشد کودک و گسترش فهم و درک وی مؤثر است. شادى باعث میشود طفل زودتر و بهتر بفهمد و بیشتر در حیات اجتماعى و خانواده مشارکت داشته باشد. به فرمودهی امام صادق(ع): «آنکس که فرزند خود را شاد و مسرور کند، خداوند در روز قیامت او را شاد و مسرور خواهد کرد.» همچنین رسول خدا(ص) میفرمایند: «هنگامى که پدرى به فرزند نظر کرده و مسرورش سازد، براى او اجر آزادکردن یک بنده است (قائمی، ١٣۶۴، 133).»
خوشرفتاری و بازی: توصیهی اسلام است که اصولاً انسان باید اخلاق خود را با اهل خانه نیکو گرداند. از جلوههاى این خوشرفتارى، یکى مهرورزى به کودک است که از اخلاق پیامبر ذکر شد و دیگری که از حقوق کودکان است بازى با آنان است. چنانچه پیغمبر(ص) میفرماید: «هر کسى کودکى دارد، باید با او کودکانه رفتار کند (عاملی، ج 21، ص 486).» مىدانید که بازى براى طفل هم آموزش است و هم پرورش. یک کتاب مطلب را در قالب یک بازى میتوان به کودک القاء کرد و حتى اثر آن را در او نافذتر ساخت؛ البته به شرطی که بازى اندیشیده و جهتیافته باشد. رعایت عدالت: اسلام از ما خواسته عادل باشیم؛ هم بدان معنى که هر چیز را در جاى خود قرار دهیم و هم به این معنى که مراقب باشیم امرى جورآمیز از ما سرنزند. این وظیفه در همه جا باید اعمال شود و نخست باید در خانه رعایت شده و بدان عمل گردد؛ بهویژه در رابطه با همسر و فرزندان. کودکان براساس زمینهی فطرى خود، دوستدار عدالت هستند و از تبعیضى که برخى والدین در رابطه با فرزندان زشت و زیبا، پسر و دختر، شیرینزبان و... روامیدارند، ناراحتاند. همانگونه که خود دوست میدارید بین شما در مهرورزى و نیکى به عدالت رفتار شود، بین فرزندانتان نیز به عدالت رفتار کنید (عاملی، ج 13، ص 344).
در تربیت کودک، اعتدال را رعایت کنید! معاشرت با کودک با شیوههای گفته شده ضرور و مفید است؛ ولى توصیه شده در هر امرى جنبهی اعتدال را رعایت کنیم و حتى در بعد مربوط به محبت، توصیه شده که کار را به افراط نکشانیم. اگر والدین به وظایف خود دربارهی فرزندان عمل نکرده و آنان را درست تربیت نکنند، هم به سقوط و انحراف آنها از مسیر حق کمک کردهاند و هم خود از شر آنان در دنیا و آخرت در امان نخواهند بود! زیرا نخستین کسانی که از فرزند تربیتنشده زیان میبینند، والدین هستند. گاه ممکن است فرزند تربیت نایافته پدر و مادر را وادار کند برای تأمین خواستههای او به هر کار غیرشرعی دست بزنند. بدترین پدران آنهایی هستند که در نیکى و احسان به کودک افراط میکنند (یعقوبى، ج ٣، ص 53 ). از سوی دیگر کمبود مهر و سختگیرى بسیار، کودک را به نافرمانى از والدین مىکشاند و رسول خدا(ص) چنین والدینى را نیز نکوهش و لعن کرده است (عاملی، ج ١۴). توضیح اینکه گاهى فرزندان در اثر عدم رعایت دستورهای والدین عاق میشوند و زمانى، والدین به علت عدم رعایت حق کودک عاق او میگردند. نتیجهی عاقشدن هم خسران و آتش است (مجلسی، ج 74، ص 60 ). از مراعاتهاى دیگر این است که والدین در معاشرتها مراقب فرزندان باشند که بر آنها جرأت پیدا نکنند؛ زیرا فرجام آن، نافرمانىهاى بعدى است. فراموش نکنیم که فرمانروایی و اعمال سندیت والدین نباید جز به سود کودک باشد و اصل باید بر این قرار گیرد که در سایهی آن بهترین صفات را رشد دهند (قائمی، ١٣۶۴، 137). در نهایت، باید کوشید تا راه درست بهرهبردن از این نعمتهای الهی را -که با تربیت صحیح آنها میسر است- از سیرهی معصومان دریافت. با بهرهجستن از شیوههای تربیتی معصومان در تربیت فرزندان، میتوان آنان را به صراط مستقیم رهنمود کرد و بر بهرهی خویش در مسیر تکامل و قرب خدا افزود. اینگونه بر زینت دنیای والدین نیز افزوده شده و عملی نیکو برای آنها خواهد ماند.
منابع: 1. قرآن کریم. 2. حرانی، ابنشعبه (1404)؛ تحفالعقول، قم: جامعهی مدرسین. 3. شیخ کلینی (1389)؛ کافی، قم: دارالکتب الاسلامیه، ج 6. 4. عاملی، شیخ حر؛ وسائلالشیعه، تهران: اسلامیه. 5. غزالی، محمد بن محمد (١٣٨٣)؛ کیمیای سعادت، تهران: شرکت انتشارات علمی فرهنگی، ج ١. 6. مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار، تهران: اسلامیه. 7. فلسفی، محمد (١٣٨١)؛ کودک از نظر وراثت و تربیت، تهران: نشر فرهنگ اسلامی، ج ٢. 8. قائمی، علی (١٣۶۴)؛ اخلاق و معاشرت در اسلام، تهران: انتشارات امیری، ج ١. حقوق فرزند در سنت اهل بیت
لزوم پرورش ایمان از نظر دانشمندان غربی
وفاى به عهد: کودکان در تصوّر خود، والدین را رازق و مالک خود مىشناسند و تصورشان دربارهی آنها تصور افرادى فوقالعاده، قهرمان و الگوست. برای همین، توقع ندارند تخلّفى از آنان سربزند. اگر والدین به وعدهاى که دادهاند وفا نکنند، بر کودک بسیار گران خواهد آمد. بدین خاطر پیغمبر(ص) میفرمایند: «کودکان را دوست بدارید و با آنان مهربان باشید. هرگاه به آنان وعده دادید، به آن وفا کنید؛ زیرا آنان روزىدهندهی خود را کسى غیر از شما نمىدانند (کلینی، ج ۶، ص ۴۹).»
ایجاد جرأت و قدرت: معاشرتها باید بهگونهاى باشد که طفل جرأت کند حرف خود را با پدر و مادر بازگوید. کودک باید بتواند والدین را از برخی اتفاقها مطلع سازد تا به موقع تصمیم بگیرند. ما در جامعه شاهد فاجعههای بسیارى هستیم که بر سر کودکان مىآید و آنها به علت ترس، آن را با والدین در میان نمىگذارند! لازم است کودک در کشمکش زندگى، خود را قدرتمند احساس کند تا بتواند پیش برود. بر این اساس، نوع معاشرت یا بازى با طفل باید بهگونهاى باشد که گاهى او خود را غالب و پیروز احساس کند. (قائمی، ١٣۶۴، 135).