سیری در پوشاک زنان ایران زمین
این شماره: اصالت و تنوع زیورآلات سنتی در پوشاک زنان کُردستان
اشاره
زیورآلات سنتی استان کردستان، یکی از زیباترین و زیبندهترین ویژگی اقوام ایرانی و نشانهای از سنن و فرهنگ قوم بااصالت کرد است. اقوام کرد از دیرباز، طلا و نقره را به هزار نقش و نگار زیبا، رنگ و جلا میدادند. فیروزه را به نشانه ی آبی آرام آسمان میآراستند و عقیق را به نشانِ گرمی مهر و عطوفت گرم مردمان خطهی خویش مینگاشتند و هنری نو میآفریدند.
زیورآلات زنان کرد، هنری ارزشمند است که نمودی از زیباییهای طبیعت است و نمادی از هنر سنتی در این قوم است. برخی از زیورآلات در حکم عصاره ای برای شروع آنچه که در آینده رخ خواهد داد، تلقی میشوند و زنان کُرد هنوز هم از لحاظ اعتقادی وابستگی زیادی به آن دارند. از لباسهای زربافت و منجوق دوزی شده تا گردنآویز، دستبند، گوشواره و کمربندهایی با سگکهای نقرهای که روی آنها نقوش گل و گیاه به سبک عثمانی، چکشکاری و برجستهکاری میشد. از سکههای گلدوزی شده بر روی تنپوش زنانه، تا تلألو درخشان پولکها و مرواریدهای سفیدفام بر روی سرپوش زنانه.
تمامی اینها نشانی از هنر والای زنان کرد در زیبایی و تنوع در زیورآلات این قوم هنردوست است. در این میان نمی توان از ظرافت و پرکاری ملیلهکاران این دیار نیز غافل بود، چراکه زیورآلات سنتی استان کردستان، بیشتر بهواسطهی طراحیهای هنرمندانه و استادانهی هنرمندانش است که شهرهی خاص و عام شده است. زیورآلاتی که در فرم و شکل ظاهری بسیار خاص و چشمنواز بوده و بانوان کرد را به استفادهی ماهرانه از آن سوق داده است. استادکاران جواهرساز سنتی زیورآلات را زمزمهی مقدس آسمان و زمین می دانند و بسا خود نیز شنواترین گوش این زمزمه ها هستند.
اصالت و تنوع در زیورآلات سنتی کردها
سبک متمایزی در جواهرسازی در اواخر سده ی سیزدهم و اوایل سدهی چهاردهم در کردستان رواج یافت که ملیلهکاری عالی و ظریف، ویژگی بارز زیورآلات این خطه بود. سنگهای قیمتی در این شیوه کم بود، اما فیروزه که علاوه بر ویژگی تزیینی، حائز خواص ماوراء طبیعی دانسته میشد، رواج بسیاری یافت. نقوش طوماری، گلها و برگها، ماهی و پرندگان و تصاویر خاصی از زیباییهای طبیعت به موازات نقوش هندسی کاربرد داشتند. گردنبندها از دانههای زرینی تشکیل میشدند که با صفحات مستطیلی به هم متصل و این صفحات با سکههای عثمانی و اروپایی و فیروزه تزیین میشدند. گردنبندهای استان کردستان از لوحهای مستطیلی ساخته میشد که آویزهایی شبیه به ماهی داشتند و در جشنها بسیار مورد استفاده قرار میگرفتند. دستبندها نیز با سکههای انگلیسی و ستارگان و هلالهای ماه تزیین میشدند. بیشتر گوشوارهها به روش ملیله و به شکل هلالی یا سبدهایی با دانههای کوچک مروارید و طلا ساخته شده بودند. سگک کمربندها نیز نقرهای بود و روی آنها نقوش گل و گیاه به سبک عثمانی چکشکاری و برجستهکاری میشد.
زنان بهطور سنتی همراه با لباس محلی خود، زیورآلات ساخت صنعتگران محلی را استفاده میکردند. عموماً جنس این زیورها از آلیاژهای برنج و ورشو بوده است، اما گاهی بعضی از قطعات آنها از مس نیز ساخته میشد. روش تهیهی این زیورآلات به این صورت است که از فلزکوبی مس و برنج، یعنی فلزات ارزانقیمت به شیوهها و جلوههای زیبا تهیه میشود. جلوههای ویژهای که طرحهای این فلزات دارند، معادل آثار زرگری باارزش است، ولی از نظر قیمت با آنها تفاوت دارد، این نوع زیورآلات سنتی برای مشتریان که عمدتاً زنان هستند و البته مسافران غیربومی، خیلی گران تمام نمیشود. جواهرسازی نیز در کردستان، هنر ساخت زیورآلات و گاه ظروف و ابزار ظریف از فلزات و سنگهای گرانبهاست. فرهنگنویسان مسلمان از همان اوایل قرن چهارم، معنای سنگ گرانبها را در مقابل مدخل جوهر قرار میدادند. در دوران اسلامی، هنرهای مورد استفاده در فلزکاری شامل قلمزنی، برجستهکاری، کندهکاری، سیاه قلم، مشبککاری، میناکاری و ریختهگری در رشتههای جواهرسازی، گوهرنشانی و طلاسازی نیز رایج بوده است.
زیورآلات زنان کردستان به قدمت مادهای ایران
قدمت زیورآلات سنتی در استان کردستان را مربوط به دوران مادها میدانند، یعنی زمانی که مادها در منطقهی غرب و از جمله در منطقهی کردستان استقرار یافته و نخستین مکان را برای اقامت زیویه سقز و پس از آن هگمتانه یا همدان امروزی اختیار کردند. در واقع از همانجا تمدن، فرهنگ و آداب و رسوم شکل گرفت و زیورآلات سنتی برای زنان و مردان ابتدا مخصوص دربار شاه و شاهزادگان معمول شد که اغلب، جنس آنها از نقره بود و به ترتیب همین زیورآلات در میان قشرهای دیگر جامعهی آن زمان متداول گشت. بهطوری که این زیورآلات سنتی برای خانوادههای متوسط عموماً از جنس مفرغ و برای خانوادههای ضعیف و پایین، از آلیاژهای دیگر بود. «قدیمیترین نمونهی زیورآلات سنتی که تاکنون کشف شده، گردنبند مخصوص زیویه سقز است که در موزهی تهران نگهداری میشود و این گردنبند مربوط به پادشاهی مادها بوده است. البته در زمان محمدرضا شاه پهلوی تمام جواهرات و زیورآلات منطقهی زیویه سقز توسط یهودیها غارت شده است. فردی به نام «ایوب رهنو» مجوز حفاری از شاه را گرفت و تمام طلا، زیورآلات و جواهرات منطقهی زیویه سقز را به خارج از کشور انتقال داد و هماکنون بسیاری از این آثار ملی و فرهنگی در موزهی پاریس نگهداری میشود» (به نقل از مسئول کارگاه تولیدی زیورآلات سنتی در استان کردستان).
وجود این آثار و فرهنگ غنی در منطقهی کردستان نشاندهندهی این است که از همان دوران مادها که دوران نخستین تاریخ کشورمان بوده، تاکنون در این منطقه فرهنگ و آداب و رسوم همچنان وجود داشته است. دربارهی زیورآلات سنتی هم در این استان میتوان به این موارد اشاره کرد: دکمه و دولاو (گیرهی جلیقه)، دور سوخمه (آویز جلیقه)، پابانه (پابند)، دستبند، پاموره (آویز دور پا)، چهچهوانه، گردنبند شیلانه، کلاه فیس که در دوران قاجاریه این زیورآلات سنتی زنانه به عنوان کلاهفیز یا کلاهفِس تغییر نام یافته است. چرا که فقط درباریان شاه توان استفاده از آن را داشته و شامل لاسهری، بهرسهره، پشت سهر، عاشقبند، زیرچانه، کمربند سنتی و یا بهرپشتوین بود. مواد به کار رفته برای بیشتر این زیورآلات سنتی معمولاً از جنس طلا و نقره میبوده، اما در اکثر موارد از جنسهای برنج و مس با روکش طلا و نقره نیز استفاده میشد که اغلب برای تمیزکاری آنها هم از زاغاب استفاده میشد.
انواع زیورآلات زنان کردستان
زنان کرد پوشش خود را با زیورآلات متعدد تکمیل کرده و خود را با این نوع پوششها میآراستند. برای دست از انواع النگو و دست بند، انگشتر و دستپوش استفاده می کردند که به واقع نقوش روی آن بسیار زیبا و مثال زدنی است. از بازوبندهایی با لولههای دعا استفاده می کردند که جدا از جنبه های زیباییشناسانه، از لحاظ اعتقادی نیز برای آنان جایگاه ویژه ای داشته است. به نحوی که داخل لولهی دعا آیاتی از قرآن قرار می دادند، معمولاً سطح ظاهری لوله را نیز با آیات قرآنی و اسماء متبرکه مزین می کردند. و لولهی دعا را بیشتر بر گردن زن باردار می انداختند تا همواره سلامت باشند و حاصل زایش کودکی سالم و تندرست گردد.
زنان کرد برای آراستن لباسهای خود به خصوص جلیقه، زیورآلات مخصوصی داشتند، مانند «گُوِه» که به یک رشته زنجیر فلزی به شکل قلب متصل گردیده که آن را دورتادور جلیقه می دوختند و هنگام حرکت صدای زیبایی از آن تولید می شد.
زیورهای سر و پیشانی
پِلپِله: «سکههای پول است که بر روی کلاه در ناحیهی پیشانی وصل میشود. بر روی کلاوزِر یا کلاوفس سکه های پول می دوزند و از تزییناتی دیگر مانند منجوق و یا گلابتونِ دوخته شده بهعنوان زیور سر میتوان یاد کرد. زنان برای زیبا کردن این کلاه، زیورهای دیگری به آن می افزایند که به شرح زیر است» (روشنک رهو، 1381، 76).
لاگیره: این زیور عبارت است از یک ردیف سکهی پول که به یکدیگر متصل شده و بر روی سرپوش در کنار سر وصل میشود.
ژیر چناکه: «زیوری است که از اتصال سکههای پول یک قرانی و یا دوقرانی و یا مهرههای آبی و قرمز و سیاهرنگ ساخته شده است. در طرفین آن قفلی نصب شده هنگام استفادهی آن در زیر چانه قرار داده و قفل را از دو طرف به کلاه نصب می کند» (روشنک رهو، 1381، 77).
نَقیم: نقیم، تکهای سنگ عقیق به شکل مدور یا بیضی است که بر روی فلزی از جنس نقره نصب میشود که در پایین آن سکههای پول یک قرانی و یا چند تکه عقیق به شکل آویزان قرار داده شده است. نقیم در کنار سر، بر روی کلاه و یا سرپوش وصل میگردد.
موره: «مهرههایی ریز و رنگی است که همانند دانههای تسبیح به بند کشیده میشود و در طرفین آن دو قفل نصب شده و آن را از زیر چانه عبور داده و دو قفل را به دو طرف کلاه وصل میکنند و به این ترتیب علاوه بر زیبایی، کلاه را بر روی سر ثابت نگه میدارد» (روشنک رهو، 1381، 76-77).
وره تاقی: در جلوی کلاه فیس، چند ردیف مهرهی زردرنگ و یا قرمز که به بند کشیده شده است وصل میگردد که به آن وره تاقی گفته میشود.
پلکه: مهرههایی است که به بند کشیده شده و تعدادی از آن را در یکدیگر تابیده و از زیر چانه عبور داده و به لبههای کلاه وصل میکنند.
پشته سه ره: زیوری است که از سکههای یک قِرانی و یا پنج قِرانی ساخته شده و معمولاً به پشت سر بر روی کلاه و یا دیگر سرپوشها به وسیله قلاب وصل میشود.
زیورهای گردن
دلربا: مهرههایی از یاقوت که در بین مهرههایی کوچکتر قرار گرفته و زنان آن را به گردن آویزان میکنند.
شیلان: مهرههای رنگی درشتی است که همراه مهرههای کوچکتر به نخ کشیده شده و به گردن آویزان میکنند.
خشل و خاو: گردنبندی است که از گیاهان و گل خوشبو و یا از کهربا ساخته میشود.
شهوه (شهوگ): مهرههایی است سیاهرنگ و در اندازههای بزرگ و کوچک که یکدیگر وصل شده و زنان آن را به گردن آویزان میکنند این گردنبند علاوه بر زیبایی، جنبهی اعتقادی نیز دارد و معتقدند افرادی که با این گردنبند از گرفتار شدن به حالت شهوه (بختک یا آل) در امان هستند. «نوع دیگری از این گردنبند که به آن «جیدعا» می گویند، عبارت است از لولهای فلزی که داخل آن دعا قرار می گیرد و آن لوله را به یک رشته از مهره های رنگی وصل کرده و به گردن آویزان می کنند. نوع دیگری از این گردنبندها وجود دارد که چند دعا بر روی صفحه ای از فلز حک شده و به آن طلسم می گویند» (روشنک رهو، 1381، 78).
گردنبند میخک: این گردنبند از رایجترین گردنبندها در بین زنان است که از ترکیب میخک و مهرههای رنگی بهخصوص شیلان ساخته میشود (روشنک رهو، 1381، 79).
عاشیقبند: بر گردن نوعی سینهریز به نام «عاشیقبند» آویزان میکردند که زنجیره ای بافته و پهن از جنس طلا یا نقره است که در آن از پِلپِلههای فراوانی استفاده شده است. نمونهی آن را در تصویر مشاهده کنید.
گواره (گوشواره): یکی از زیورهای مربوط به ناحیه ی سروگردن است که زنان آن را از ترکیب میخک و مهره های رنگی آویزان می کنند. این گواره در طرحها و اشکال مختلف توسط زرگران ساخته میشود.
زیورهای دست
بازی بن (بازوبند): این نوع بازوبند از جنس فلز بوده و در اندازههای مختلف ساخته میشود. گاهی لولههای دعا به آن نصب شده و نیز سکههای پول به آن آویزان میکنند و به وسیلهی قلاب یا کشی بر روی لباس در ناحیهی بازو نصب میشود.
خرخال (النگو): دستبندهای سنتی معمولاً حالت لولایی داشتند و در نقطهای که به هم وصل میشدند به وسیلهی چفتی بسته میشدند. بر روی بدنه این دستبندها سنگهای قیمتی نصب میشد. به دستبند در اصطلاح محلی بازنه (بازن) میگویند.
کلکه وانه (انگشتر): اغلب زنان از انگشترهایی که نگین و یا سنگ قیمتی بر روی آن نصب میشد استفاده میکنند این انگشترها بیشتر از جنس نقره است» (روشنک رهو، 1381، 79).
زیورهای کمر
کمربن زیو: در مجموعه ی زیورآلات زنان کرد، کمربند نیز وجود داشته که زیبایی بسیار زیادی به فرم لباس می بخشیده، در نمونه های اصیل و قدیمی کمربند، از قبههای بزرگی در وسط و گل هایی در طرفین استفاده می شده است. «زنان کمربندهایی را که از جنس نقره بود در مراسم جشن و عروسی بر روی پیراهن خود میبستند. در بعضی مناطق زنان پرههای بینی خود را سوراخ کرده و به آن حلقههای نگیندار وصل میکردند که به آن «لووتهوانه» گفته میشد» (روشنک رهو، 1381، 80).
پابانه یا پابند: آخرین زیوری که قامتشان را به آن می آراستند پابند بوده که جنس آن فلزی و دارای پِلپِله یا سلسله است.
سکه شاخصهی زیورآلات سنتی کردستان
یکی از شاخصههای زیورآلات سنتی استان کردستان استفاده از سکه است. زیورآلات سنتی کردستان نسبت به زیورآلات مناطق دیگر از جمله سیستان و بلوچستان، ترکمنها و سایر اقوام ترک که بیشتر از فلزات و نگین و ورشو استفاده میکنند، از برنج و مس استفاده میشود.
به گفتهی یکی از مسئولین کارگاه تولیدی زیورآلات سنتی کردستان، در چند سال گذشته مردم کردستان این زیورآلات سنتی را در کشور عراق با هزینههای بیشتری میخریدند؛ اما در ده سال گذشته با احیا کردن این هنر سنتی، زیورآلات سنتی با کمترین قیمت و بالاترین کیفیت در کردستان تولید میشود و حتی به کشورهای همسایه و سایر کشورهایی که کردها در آنجا اقامت دارند، صادر میشود.
مورد مهمی که در خصوص زیورآلات سنتی این استان میتوان گفت ذکر این نکته است که دستبند سنتی کردستان که از تولیدات ویژهی این منطقه است، موفق به اخذ مهر اصالت یونسکو در سنندج گردید.
باورهای مربوط به زیورآلات در پوشاک زنان کردستان
همانگونه که تنوع پوشاک مناطق مختلف به منزله ی علامت و نشانه ی خاصی برای معرفی اقوام مختلف است. جنس و رنگ و شکل لباس و زیورها و ضمائم آن هم به پوشنده ی لباس، منزلت اجتماعی ویژهای می بخشد. پوشاک زنان کُرد سرشار از تنوع رنگ های زیبا و شاد، توأم با زیورهایی که اغلب توسط خود زنان بر روی لباس ها دوخته شده است می باشد.
در گذشته، زیورآلات زنان به جز جنبه ی زیبایی، در پسانداز خانواده نیز نقش داشته و به عنوان پشتوانه ی اقتصادی به حساب میآمده است. چنانکه به قول زنان روستایی این منطقه، در مواقعی که محصول خانواده خوب نبود، با فروش سکه های نقرهی دوخته شده بر روی کلاه ها، مایحتاج خانواده را خریداری کرده و دچار تنگدستی نمیشدند. از طرفی باورها و دانسته های عامیانه در فرهنگهای مختلف نیز، تأثیر خود را بر پوشاک می گذارند. مثلاً آویختن گردنبندی از مهره ی شهوه به گردن که از ورود «آل یا بختک» به داخل خانه جلوگیری می کند. یا با وصل کردن مهره های سیاهرنگ به نقیم در زیور کنار سر و همچنین با وصل کردن گردنبندهایی از گیاه سمل به گردن، باعث دفع چشم زخم میشدند.
همچنین پوشاک عروس، نمادها و نشانه هایی از دوران باستان را در خود دارد و زنان با اصرار خود در پوشیدن این لباس، انتقال دهندهی این فرهنگ هستند. استفاده از تور قرمزرنگ بر روی سر عروس، یادگاری از دوران حجاب است که در روزگاران باستان متداول بوده است. نماد پوشاندن سر از سوی عروسان شرق باستان، به عقیدهی بعضیها نشانهی اطاعت آنان از همسرانشان بوده است.
کلام آخر
برای اینکه بتوانیم آثار سنتی و فرهنگ بومی خویش را حفظ کنیم، لازم است که به نیازهای هنرمندانی که در عرصه ی پوشاک و زیورآلات سنتی فعالیت دارند، پرداخته و در جهت تقویت فرهنگ قومی و ملی منطقه برآییم. حمایت و تقویت رشتههای هنری همچون ساخت و تعمیر زیورآلات، استفاده از زیورآلات در دوخت انواع پوشاک زنان کرد، منجوقدوزی، عقیقکاری و نقرهدوزی و... از جانب مسئولین، نه تنها منجر به اشتغالزایی برای جوانان در هنرهای سنتی دستی و نوآوریهای نوین در صنعت بین جوانان خواهد شد، بلکه سبب تقویت صنایع دستی و کسب درآمد بالا و از همه مهمتر باعث حفظ و تقویت فرهنگ و هنر قومی و هویت ملی میگردد.
پوشاک هر قوم یک پدیدهی فرهنگی اجتماعی بوده و مرزهای آن نیز توسط نمادهای فرهنگی و اجتماعی معین می شود. از اینرو پوشاک قوم کرد نیز در نوع خود بینظیر بوده و با صدای نوازشگر پولک ها و سکهها و منجوقهای رنگارنگ، با مردم دیگر نقاط جهان سخن از هویت قومی و ملی خویش می گوید، جلوهنمایی میکند و حرفی از جنس طلا و نقره میزند. حرفی از اصالت و ماندگاری که باید در گوش دیگر مردم جهان نیز طنینانداز شده و تا ابد رنگ و جلا داشته باشد.
منابع:
رهو، روشنک (1381)؛ «پوشاک زنان کرد»، فصلنامه ی فرهنگ کردستان، سال سوم، شماره11.
خیریه، بهروز (1389)؛ دیدنی های کردستان، تهران: انتشارات لوح زرین.