بررسی پیآمد آسیبها و نیک و بد حضور زنان در جامعه
زنان میتوانند در جامعه حضور یابند
امروزه زن ایرانی بدون هیچگونه محدودیت اجتماعی و قانونی - با حفظ پوشش و رعایت موازین شرعی - میتواند دوشادوش مردان در جامعه حضور یابد؛ بدون اینکه حجاب و عفاف، مانع رشد و توسعهی او باشد. آیهی 32 سورهی مبارکهی نسا که حق مالکیتبردرآمد را برای زن در نظر میگیرد، یا سورهی مبارکهی قصص که خدواند به شغل دختران حضرت شعیب(ع) اشاره میکند، بهخوبی گویای این مطلب است که زنان میتوانند در جامعه حضور یابند و فعالیت اقتصادی داشته باشند. حضور زنان در جامعه، گاهی بنا بر ضرورت و نیاز و گاهی برای تفریح و سرگرمی است که میتواند پیآمدهای خوب و بدی را برای فرد، جامعه و خانواده ـ با انگیزههاى اقتصادى، استقلالطلبى و کسب منزلت اجتماعی ـ داشته باشد. یکی از عمدهترین انگیزهها برای حضور زنان در اجتماع، اشتغال آنان است. در شهرهای بزرگ، انگیزههای مادی مثل برخورداری از رفاه بیشتر و دسترسی به امکانها و تسهیلهای بهتر، انگیزههای عمدهای برای اشتغال هستند.
فایدههای حضور زن در جامعه
قدرت زنان شاغل، در تجزیه و تحلیل مسائل اجتماعی از زنان خانهدار، بیشتر است و خود را دارای پایگاه اجتماعی مناسب شأنشان میدانند. زنان شاغل، اعتبار اجتماعیِ بیشتری دارند که این اعتبار اجتماعی، شخصیت اجتماعی آنان را تشکیل میدهد. افزایش اعتمادبهنفس، احساس استقلال، خودباوری و کمک به اقتصاد خانواده از محاسنی است که برای اشتغال زنان میتوان نام برد؛ اما چالشهای بسیاری نیز در این مسیر برای بانوان، فرزندان، خانواده و در نهایت جامعه هست. نیازمندی جامعه، بهویژه بانوان به برخی مشاغلِ بانوان مثل پزشکی، مامایی، پرستاری، معلمی و... انکارناپذیر است؛ طوری که گاهی عدم حضور بانوان متخصص در این زمینهها، میتواند به سلامت جامعه آسیب برساند. بانوان با رعایت موازین اسلامی و حدود شرعی عفاف و حجاب، میتوانند در جامعه حضوری مثبت و مفید داشته باشند. از نگاه رهبر معظم انقلاب نیز، اشتغال بانوان بایدها و نبایدهایی دارد. عدم آسیب به نقشهای اصیل زن، یعنی مادری و همسری، رعایت حریم محرم و نامحرم و پرهیز از اختلاط، شرطهایی اساسی است که رهبر معظم انقلاب برای اشتغال بانوان جامعه برمیشمرند (پایگاه تحلیلی ـ تبیینی برهان، بیانات رهبر معظم انقلاب، سومین نشست اندیشههای راهبردی).
زیانهای اجتماعی حضور زن در جامعه
* یکی از آسیبهای اجتماعی اشتغال بانوان، کاهش موقعیت شغلی آقایان است. در گذشته، بانوان به کارهای خانگی و صنایع دستی رغبت بیشتری نشان میدادند و این کار، نهتنها فرصت شغلی آقایان را کم نمیکرد؛ بلکه فرصت اشتغال را با فروش محصولهای تولیدشده برای اطرافیان فراهم میکرد.
* کاهش جمعیت از دیگر عوارض حضور زنان در جامعه و اشتغال آنان است؛ زیرا بانوان به علت نگرانی از دستدادن موقعیت شغلی و کاهش و سختشدن فعالیت اجتماعی، رغبت کمتری به فرزندآوری از خود نشان میدهند.
* در برخی مشاغل و اماکن که شرایط برای حضور زنان، مساعد نیست؛ هرگونه ارتباط، بین زن و مرد، آزادانه انجام میشود و امنیت و ضمانت اخلاقی نیست، خطر ارتباط نامشروع را برای زنان افزایش میدهد.
* از دیگر پیآمدهای حضور بانوان در جامعه، رقابت ناصحیح در تجمّلگرایی است؛ زیرا افراد در مواجهه با انواع تجمل و مدها، بهطور ناخواسته به رقابتی نابهجا کشیده میشوند و سعی میکنند در این رقابت، پیروز میدان باشند؛ طوری که قسمت عمدهای از درآمد خود یا شوهر را، در این راه هزینه میکنند.
* ازبینرفتن مرزهای حیا و عفّت در جامعه، در پیِ حضور غیرضروری زنان در عرصههای گوناگون اجتماعی و اختلاط زن و مرد در مکانهای مختلف و برخورد نامناسب زن و مرد نامحرم با یکدیگر است. حضرت علی(ع) میفرماید: «آیا حیا نمیکنید و به غیرت درنمیآیید از اینکه زنانتان به سوی بازارها میروند و با افراد نامحرم و لااُبالی برخورد میکنند (حرعاملی، 1409، ج 14، ص 74)؟»
* عدم امنیت روانی برای بانوان خانهدار، بهخاطر ارتباط سمعی، بصری، کلامی و عاطفی همسرانشان با خانمهای همکار یا بانوانی که به هر نحوی در اجتماع، بدون رعایت عفاف زنانه حاضر میشوند، از دیگر پیآمدهای حضور بانوان در جامعه است که میتواند موجب ازهمگسیختگی کانون خانواده باشد.
زیانهای فردی حضور زن در اجتماع
* خستگی مضاعف، مشغلهی زیاد فکری، استرس، عدمآرامش و رسیدن به بحران روحی ـ روانی، تحمیل فشارهای روحی و جسمی ناشی از تعدد نقشها از عوارض و پیآمدهای اشتغال بانوان است که گاهی ضرورت ندارد. تعارض نقشها از یک سو فرد را دچار اضطراب و از سوی دیگر او را در ایفای همزمان نقشهای متعدد ناتوان میسازد.
* تأخیر در ازدواج نیز به علت استقلال مالی و حضور مستمر بانوان در جامعه است که امروزه با بالارفتن توقع زنان شاغل، در پذیرش فرد مناسب برای ازدواج، بیشتر به چشم میخورد.
* زنان شاغل، گاهی آنچنان به کار خود وابسته میشوند که نقشها و اولویتهایشان در زندگی تغییر میکند؛ چنانکه از مهمترین وظیفهی خود (همسرداری و تربیت فرزند) غافل میشوند؛ طوری که در تزاحم شغل و رسیدگی به تربیت فرزند، فعالیتهای بیرون از منزل و شغلشان را ترجیح میدهند.
حضرت على(ع) در سفارشى به امام مجتبى(ع) مىفرماید: «کارهاى سنگین اجتماع را به زن تحمیل نکن، تا حالشان بهتر و شادابتر، فکرشان فارغ و طراوتشان پایدار گردد؛ زیرا زن گل است، پهلوان نیست که تحمّل رویارویى و دستوپنجهنرمکردن را با کارهاى سخت اجتماعى داشته باشد (حرعاملی، 1409، ج 14، ص 120).»
زیانهای خانوادگی حضور زن در اجتماع
با توجه به زندگى زناشویى حضرت فاطمهی زهرا(س) درمىیابیم که تقسیم کارها بین او و همسرش، به بهترین شکل، تحقق یافتهاست. در تاریخ آمده، على(ع) و فاطمه(س) از رسول خدا(ص) خواستند امور ضرورى را بین آنها تقسیم کند. آن حضرت کارهاى داخل خانه را به فاطمه(س) و کارهاى بیرون را به على(ع) واگذار کردند. حضرت فاطمه(س) مىفرماید: «جز خدا کسى نمىداند من چهقدر از این تقسیمبندى خوشحال و مسرور گردیدم؛ زیرا پدرم مرا از تحمّل برخورد و تماس با مردان معاف داشت (حرعاملی، 1409، ج 14، ص 123).»
عدمنظارت صحیح در مدیریت خانواده و توجه کمتر به مسائل زندگی، مثل رفتوآمد فرزندان و مشکلهای پیش روی آنان، عدمتوجه به تغذیهی صحیح اعضای خانواده و کمشدن روابط با بستگان، از دیگر پیآمدهای اشتغال و حضور بانوان در جامعه است.
بیتوجهی به تربیت کودکان، دیگر پیآمدی است که اغلب مادران شاغل به آن دچار میشوند. به همین علت، اکثر کودکانی که مادر شاغل دارند کمتر به آنها توجه و محبت میشود، ارتباط کمتری با مادران دارند، مدتی طولانی از روز را بدونحضور مادر و در مهدکودک بهسر میبرند و از محبت مادری ارضا نمیشوند.
کمشدن ارتباط با اعضای خانواده نیز، از دیگر عوارض حضور پررنگِ بانوان در اجتماع و شاغلبودن آنان است؛ چراکه وقت، حوصله و انرژیِ کافی برای ارتباط مفید در خانواده نمیماند. اشتغال زنان و حضور هرچه بیشتر آنان در عرصههای اجتماعی، میتواند حضور آنان را در خانواده کمرنگ کند و باعث شود برخی زنان از وظایف اصلی خود بازمانند.
عدمرسیدگی و کمتوجهی به شوهر و سردی روابط با او، از پیآمدهای منفی اشتغال بانوان است؛ زیرا زنان از قدرت جسمی کمتری برخوردارند و خستگی ناشی از کارِ بیرون و فعالیتهای داخل خانه، بر جسم و روحشان اثر گذاشته و مانع ایجاد روابط بهتر با همسر میشود و گاهی موجب عدمرضایت شوهر میگردد. علامهطباطبایی میگوید: «اسلام محرومیتهای زنان را، مانند محرومیت از جهاد در راهخدا، بدون عوض و جبران بهمثل نگذاشته؛ بلکه کمبود آن در فضیلت و مزیت ـ که واقعاً مفاخری هستند ـ تدارک نموده؛ مثلاً نیکوداشتن شوهر را معادل جهاد قرار داد (طباطبایی، 1402، ج 4، ص 517).»
احساس عدموابستگی به همسر ـ با استقلال مالی و یافتن موقعیت اجتماعی و کاهش ترس از آینده ـ سبب کاهش آستانهی تحملپذیری زنان در روابط زناشویی و در نهایت، افزایش درخواست طلاق ـ به علل جزئی و قابل اغماض ـ از جانب آنان است.
درآمدزایی زنان در صورتی که به تعدد مدیریت خانواده بر منابع مالی بینجامد و هر یک از زن و مرد، به دلخواه بخواهند درآمد خود را هزینه کنند، احتمال مصرف اقلام غیرضروری را افزایش میدهد و خانواده را به سمت مصرفگرایی میکشاند؛ بنابراین در تقسیم کار و اشتغال بانوان، برای حفظ سلامت زنان، خانواده و اجتماع، باید اصول منطقى و عقلى اسلام را پذیرفت و به آن جامهی عمل پوشاند.
منابع:
1. حرعاملی، محمد بن حسن (1409)؛ وسائل الشیعه، ج 4 و 14، قم: مؤسسهی آلالبیت.
2. طباطبایی، سیدمحمدحسین ( 1402)؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج 4، قم: جامعهی مدرسین حوزهی علمیه.
3. پایگاه تحلیلی ـ تبیینی برهان.