طور تجلی

نویسنده


کیست زینب؟ جان محزون حسین

خواهر هم‌عهد و هم‌خون حسین

خلقتی از اصل عشق و اصل نور

طینتی ممزوج از عقل و شعور

پرطروات باغ خلد از شبنمش

دجله‌ها جاری‌ست از چشم غمش

باغ دین، آباد زآب چشم او

کاخ کفر آوارِ سیل خشم او

ریخت از چشمش در این‌جا هر شهاب

در سپهر عشق گردید آفتاب

باغ دین، سرسبزِ نامِ زینب است

تاکِ عرفان مستِ جامِ زینب است

لیله‌القدری که دانی، شام اوست

«والضحی»، یک لحظه از ایام اوست

گر نبودی عزم زینب، دین نبود

یا اگر بود، احمدی آیین نبود

کیست این برهم‌زن معیارها

برتر از اندیشه‌ها، پندارها؟

عقل حیران است: آیا این، زن است

یا تجلی‌گاه طور ایمن است؟

عاجزند الفاظ از توصیف او

بازمانَد معنی از تعریف او

حد زینب برتر از تعریف‌هاست

حد این تعریف در حد خداست