نویسنده

به مناسبت روز جهانی معلولان

«خوش‌بختی شکل ظاهری ایمان است. تا زمانی که ایمان، امید و سخت‌کوشی نباشد، هیچ کاری را نمی‌توان انجام داد» (هلن کلر).

خواندن داستان زندگی «هلن کلر» نابینا و ناشنوا به دلیل سختی‌ها، اتفاق‌ها و تغییرهای زندگی‌اش در روز جهانی معلولان، هم‌چنان خواندنی و شنیدنی است؛ هرچند کم‌تر کسی است که این زن موفق را نشناسد. در رمانی که «رزی سلطان (Rosie Sultan )» اخیراً راجع به هلن کلر نوشته، نکته‌های تعجب‌آور جدیدی را در مورد این زن شگفت‌انگیز بیان‌کرده است که شاید خیلی از زنان تا به حال راجع به آن نمی‌دانستند. در این‌جا به چند نکته‌ی جالب اکتفا می‌کنیم.

نویسنده‌ای چیره‌دست

هلن، نویسنده‌ای با آثار فراوان بود که دوازده کتاب و مقاله‌های بی‌شماری در زمینه‌ی نابینایی، ناشنوایی، مسائل اجتماعی و حقوق زنان در طول زندگی‌اش به رشته‌ی تحریر درآورده است. اولین کتابش شرح حال زندگی خودش بود به نام «زندگی من»، که اولین بار در سال 1903 چاپ شد.

هنرمندی تحصیل‌کرده

کلر، سال ۱۹۰۰ در کالج رادکلیف پذیرفته شد و چهار سال پس از آن، به کمک «آنی سالیوان» معلم خود، که سخن‌رانی‌ها را در کف دست او می‌نوشت، از آن‌جا فارغ‌التحصیل شد؛ بنابراین  اولین فرد نابینا ـ ناشنوایی بود که فارغ‌التحصیل شد. او مدرک لیسانس هنر را کسب کرد.

گفت‌وگوگری با استعداد

هلن یاد گرفت با فشاردادن علامت‌هایی توسط انگشتان خود، به‌عنوان حروف، بر کف دست دیگران، با آن‌ها ارتباط برقرار کند. او هم‌چنین با لب‌خوانی از طریق لمس دهان و گلوی شخص صحبت‌کننده و استفاده از ماشین تحریر، توانست با دیگران گفت‌وگو کند؛ اما آیا می‌دانستید او حتی یاد گرفت صحبت هم بکند؟

علاقه‌مند موسیقی

هلن از طرف‌داران موسیقی بود و با انگشت‌های فوق‌العاده حساسش می‌توانست ارتعاش ابزار موسیقی و هم‌چنین صدای افراد را بشنود.

بازیگر

سال 1919، هلن در فیلم صامتی در مورد زندگی خودش با عنوان «رهایی» ایفای نقش کرد. او هم‌چنین در تئاتر وودویل، از سال1920 به مدت دو سال بازیگری کرد. سال1950، مستندی درباره‌ی زندگی او به نام «شکست‌ناپذیر»، برنده‌ی جایزه‌ی بهترین مستند شد و خود هلن نیز جایزه‌ی اسکار گرفت.

جهان‌گرد

هلن با وجود ناتوانی‌هایی که داشت، طرف‌دار وفادار مردم بود و در طول زندگی‌اش به 32 کشور جهان، از جمله: انگلستان، اسکاتلند، فرانسه، هند، آفریقای جنوبی، ژاپن و کره سفر کرد. او در طول سفرهایش سخن‌رانی می‌کرد، کنفرانس تشکیل می‌داد. وی با چهره‌های برجسته‌ای چون نخست‌وزیر انگلستان «وینستون چرچیل»، نخست‌وزیر هند «جواهر لعل نهرو» و امپراطور ژاپن «هیروهیتو» ملاقات کرد.

حامی سربازان

هلن به ملاقات سربازان معلول در بیمارستان‌های نظامی دوران جنگ جهانی اول و بعد از آن می‌رفت و به آن‌ها دلداری و انگیزه برای زندگی می‌داد.

فعال سیاسی

هلن، عضو اتحادیه‌ی کارگری چپ «کارگران صنعتی جهان» بود و برای بسیاری از آرمان‌های چپ‌گرایان، از جمله: حقوق زنان، کنترل بارداری، حق رأی برای زنان و حقوق کارگران مبارزه کرد. او هم‌چنین به تأسیس اتحادیه‌ی آزادی‌های شهروندی آمریکا کمک کرد.

زنی عالی‌مقام

هلن با تمام نخست‌وزیران آمریکا در دوران زندگی‌اش از «گرور کلولند» گرفته تا «لیندون بی. جانسون» دیدار داشت و با شخصیت‌های معروفی چون «مارک تواین» و «گراهام بل»  دوست بود. هنگامی که کلر شش سال داشت، او را به الکساندر گراهام بل نشان دادند و گراهام بل پس از معاینه، یک معلم بیست‌ساله به نام آنی سالیوان را برای آموزش او فرستاد. هلن هم‌چنین با هنرمندان زمان خود، هم‌چون «چارلی چاپلین» ملاقات داشت. سال 1964، لیندون بی. جانسون بالاترین جایزه‌ی مدنی آمریکا، یعنی مدال رئیس‌جمهوری آزادی را به هلن اعطا کرد.