یلدا، پیرزنی سپیدموی، به بلندای فرهنگ ایران

نویسنده


اشاره

یلدا نام دختران سریانی است و واژه‌ای از این سرزمین. یلدا در این زبان به معنای میلاد است و چون شب یلدا را با میلاد مسیح تطبیق می‌کرده‌اند به این نام نامیده شد. یلدا از نظر معنی معادل با کلمه‌ی نوئل از ریشه‌ی ناتالیس رومی به معنی تولد است و نوئل از ریشه‌ی یلدا است. رومیان آن را ( ناتالیس انویکتوس ) یعنی روز تولد مهر شکست‌ناپذیر نامند. 

فلسفه یلدا در ایران کهن

در دوران کهن، شب مظهر تاریکی و تباهی و وحشت بوده و اغلب سعی می‌کردند که شب هنگام با افروختن آتش و افزودن نور، خانه روشن باشد تا پلیدی و تباهی در آن راه نیابد. شب یلدا طولانی‌ترین شب‌هاست. یعنی تسلط تاریکی بر زمین از تسلط نور خورشید و روشنایی می‌کاهد و چون فردای این شب روشنایی بر ظلمت غالب و روز طولانی می‌شود، ایرانیان تولد دوباره‌ی خورشید را که مظهر روشنایی است جشن می‌گیرند. در ایران باستان هر یک از سی روز ماه نامی ویژه دارد، که نام فرشتگان است. نام دوازده ماه سال نیز در میان آن‌هاست. در هر ماه روزی را که نام روز با نام ماه یکی باشد، جشن می‌گرفتند. در ایران کهن، چهار جشن، وجود داشت. نخستین روز دی ماه و روزهای هشتم، پانزدهم و بیست و سوم، سه روزی که نام ماه و نام روز یکی بود و در این سی روز ماه، سه روز آن «دی» نام دارد و این چند روز را در گذشته جشن می‌گرفتند. امروزه از این چهار جشن تنها شب نخستین روز دی ماه، یا شب یلدا را جشن می‌گیرند، یعنی آخرین شب پاییز، نخستین شب زمستان، پایان قوس، آغاز جدی و درازترین شب سال.

یلدا فقط ایرانی نیست!

علاوه بر ایرانیان سراسر کشور که شب یلدا را مظهری از شادی می‌دانستند، مردمان اقوام دیگر نیز در آخرین شب پاییز، دور هم جمع می‌شدند و زیبایی این شب بلند را پاس می‌داشتند. فارسی‌زبانان کشورهای تاجیکستان و افغانستان در قرن‌های پیش هم شب یلدا را جشن می‌گرفتند و این شب میان مردمانی که با زبان پارسی سخن می‌گفتند نیز عزیز و حتی مقدس بوده است. بین غیرفارسی‌زبانان نیز تاریخچه و ردپای جشن آخرین شب پاییز دیده می‌شود. در یونان باستان نیز اگرچه دقیقاً به آخرین شب پاییز، یلدا نمی‌گفتند اما این شب را جشن می‌گرفتند و به آن جشن خداوند خورشید می‌گفتند. حتی گفته می‌شود مسیحیان سرزمین‌های اروپایی نیز در قرن‌های گذشته، آخرین شب پاییز و تولد حضرت مسیح را با یک‌دیگر جشن می‌گرفتند. مردم کشور باستانی مصر هم حدود 4000 سال قبل، به‌خوبی می‌دانستند که در این شب، مدت زمان تاریکی بیش‌تر از شب‌های قبل است و به بهانه‌ی این شب طولانی، تا روزهای متوالی به شادی و سرور می‌پرداختند. این شب نه تنها در ایران، بلکه در بسیاری از کشورها با مفاهیم صلح، دوستی و شادی همراه بوده است و به دلیل این پتانسیل‌ها می‌توان گفت شب یلدای ایرانی می‌تواند یک آیین بشردوستانه، حافظ صلح و در بستری از شادی و سرور در اقصی نقاط جهان مانا شود.

میوه‌هایی نمادین از زندگی و زایش

اجداد ما این شب را تا صبح به جشن می‌گذراندند و گِرد سفره‌هایی رنگارنگ از میوه‌هایی چون هندوانه، خربزه، انار، سیب، خرمالو و بِه می‌نشستند. این میوه‌ها هریک، بار معنایی نمادین با خود دارد، هندوانه که قاچ‌های مدور می‌خورد چون خورشید، یادآور گرمای تابستان و فرونشاندن عطش است. انار صندوقچه‌ی دانه‌های مروارید سرخ که خود نماد تناسل و زایش است و شب‌چره‌هایی که شکستن آن شادی را با خود به همراه می‌آورد. پایان فصل خزان و فرارسیدن سرما و دگرگونی رنگ زمین از زردی خزان به سفیدی عشق و محبت را ایرانیان از دیرباز در شبی بلند و مهربان گرامی می‌دارند. در جای جای ایران زمین با کوله‌باری مملو از آیین‌های هزاران ساله، یلدا بلندترین شب سال را به‌گونه‌ای خاص و برگرفته از آیین‌ها و سنت‌های بومی خود به صبح می‌رسانند. آیین‌های شب یلدا گرچه در گذر ایام دست‌خوش تغییراتی شده، اما هم‌چنان در سنت‌های مناطق مختلف کشور مورد توجه است. هرچند زندگی ماشینی میان مردم ایران با سنت‌ها و آیین‌های گذشته فاصله انداخته، اما هنوز هم جلوه‌ها و نمادهایی از سنت‌های ویژه‌ی ایران باستان در ایامی مانند شب یلدا و نوروز به چشم می‌خورد.

یلدا در خراسان و شب نشینی‌های طولانی

شب یلدا در خراسان به «شب چله» معروف و دارای پیشنیه‌ی دیرینه‌ای است و مردم در این شب با شرکت در شب‌نشینی‌های طولانی و خوردن انواع میوه و تنقلات سعی در بهتر گذراندن طولانی‌ترین شب سال دارند. مردم این منطقه برای استقبال نخستین روز از سردترین فصل سال در خرید میوه‌های مخصوص شب یلدا مانند هندوانه، انار و خربزه کوتاهی نمی‌کنند. بردن هدیه به خانه عروس از دیگر مراسم شب یلداست. در این شب برای دخترانی که به تازگی نامزد شده‌اند از سوی خانواده‌ی داماد، هدایایی فرستاده می‌شود و خانواده‌های عروس و داماد دور هم جمع می‌شوند. در این شب افراد با جمع شدن در خانه‌ی بزرگ فامیل، گرفتن فال حافظ، خواندن شعر و داستان، خوردن شیرینی، آجیل و انواع تنقلات، بلندترین شب سال تا پاسی از شب بیدار می‌مانند.

یلدا در خراسان جنوبی و کف زدن

یکی از آیین‌های ویژه‌ی شب یلدا در استان خراسان جنوبی برگزاری مراسم «کف زدن» است. در این مراسم ریشه‌ی گیاهی به نام چوبک را در آب خیسانده و پس از چند بار جوشاندن، در ظرف بزرگ سفالی به نام «تغار» می‌ریزند. مردان و جوانان فامیل با دسته‌ای از چوب‌های نازک درخت انار مایع مزبور را آن‌قدر هم می‌زنند تا به صورت کف درآید و این کار باید در محیط سرد صورت گیرد تا مایع مزبور کف کند. کف آماده شده با مخلوط کردن شیره‌ی شکر آماده‌ی خوردن شده و پس از تزیین با مغز گردو و پسته برای پذیرایی مهمانان برده می‌شود. در این میان گروهی از جوانان قبل از شیرین کردن کف‌ها با پرتاب آن به سوی هم‌دیگر و مالیدن کف به سر و صورت یک‌دیگر شادی و نشاط را به جمع مهمانان می‌افزایند. هندوانه به‌عنوان نمادی کروی که بیرونش سبز و درونش قرمز است و سمبل خورشید است، به‌عنوان مهم‌ترین میوه بر سر سفره قرار می‌گیرد.

عمو چله خوش آمدی!

از دیگر بخش‌های این آیین در اصفهان قدیم پهن کردن تمام البسه و رخت‌خواب‌ها در هوای آزاد به‌ویژه در مقابل خورشید با هدف خوش آمدگویی به «عمو چله و چله زری» بوده است.

عشق شیرین و فرهاد در یلدای کرمانشاهی

 در استان کرمانشاه نیز که از شهرهای باستانی و کهن ایران زمین است، شب یلدا از جایگاه ویژه‌ای در میان مردم برخوردار است و همواره با مراسم زیبا و باشکوهی همراه است. مردم استان کرمانشاه براساس آیینی کهن در این شب بیدار می‌مانند تا با شعر خواندن، قصه گفتن، فال حافظ گرفتن و آجیل خوردن با مادر جهان در زادن خورشید همراهی و هم‌دردی کنند. میوه‌هایی نیز در این شب خورده می‌شود که به‌گونه‌ای نمادی از خورشید است مانند هندوانه‌ی سرخ، انار سرخ، سیب سرخ و یا لیموی زرد ، قصه‌هایی از عشق جاودانه شیرین و فرهاد، رستم و سهراب، حکایت حسین کرد شبستری و خواندن اشعار زیبا و دل‌نشین شامی کرمانشاهی در گذشته نقل مجالس شب یلدا در کرمانشاه بود. آن روزها افراد فامیل بنابر رسمی دیرینه به خانه‌ی بزرگ‌ترین فرد فامیل که معمولاً پدربزرگ و مادربزرگ بودند می‌رفتند و با تکاندن برف‌های زمستان از لباس‌های‌شان در گرمای آرامش‌بخش کرسی فرو می‌رفتند. افراد فامیل بر سر یک سفره با هم شام می‌خوردند و بر روی سفره‌ی مخصوص این شب خوردنی‌های متنوعی چیده می‌شد. خوردنی‌هایی از قبیل آجیل، راحت‌الحلقوم، مشکل‌گشا، شیرینی محلی دست پخت مادربزرگ‌ها به‌خصوص نان شیرینی معروف «نان پنجره‌ای، کاک و نان برنجی» و میوه‌هایی چون انار، سیب و هندوانه که نگین این سفره بود. یکی از آداب زیبایی که شب یلدا در استان کرمانشاه وجود دارد گرفتن فال حافظ است که مردم با اعتقادات خاص خود رهنمودهایش را چراغ راه مشکلات خود در زندگی قرار می‌دهند. هم‌چنین دختران دم‌بخت با این کار از باز شدن بخت خود در آن سال خبری می‌گرفتند.

یلدای خانواده‌های زاهدانی

مردم استان زاهدان نیز براساس یک سنت دیرینه در شب یلدا در خانه‌ی بزرگ قوم خویش گردهم می‌آیند و به قصه‌هایی که پدربزرگ‌ها و مادر بزرگ‌ها برای‌شان نقل می‌کنند گوش می‌دهند. برگزاری جشن‌ها و نشست‌های خانوادگی همراه ‌با گروهی از اعتقادات اسطوره‌ای، شبی خاطره‌انگیز را برای خانواده‌های زاهدانی به‌خصوص کودکان و نوجوانان فراهم می‌کند. گفتن قصه، گرفتن فال حافظ، بازی‌های دسته‌جمعی نظیر گل یا پوچ و بیان لطیفه و خاطره از سرگرمی‌های شب یلدا در این منطقه است.

خوانچه طَبَق نامزدها در یلدای آذربایجانی

 استان آذربایجان‌شرقی نیز به‌عنوان یکی از خطه‌های زرخیز ایران زمین برای زنده نگه داشتن این شب به‌یادماندنی برای خود آداب و رسوم ویژه‌ای دارند که به پاره‌ای از آنان اشاره می‌شود. اکثر مردم آذربایجان در شب یلدا «چیلله قارپیزی» (هندوانه‌ی چله) می‌خورند و معتقدند با خوردن هندوانه، لرز و سوز سرما به تن‌شان تأثیر نداشته و سرمای زمستان را حس نمی‌کنند. در بیش‌تر شهرها و روستاهای آذربایجان شرقی رسم بر این است که کسانی که نامزد هستند در دوران نامزدی در این شب برای نامزدهای خود خوانچه طَبَق می‌فرستند و اقوام در هرچه بهتربودن این خوانچه‌ها کمک می‌کنند. محتویات خوانچه‌ها عبارت است از شیرینی، پرتقال، سیب، انار، هندوانه، آیینه و پارچه که با پولک و تور تزیین می‌شود. هنگام غروب، زنان فامیل هدایایی به رسم یاری به منزل داماد آورده و به جشن و پایکوبی می‌پردازند. سپس طبق‌های آماده را بر سر افرادی که معین شده قرار داده و روانه‌ی خانه‌ی عروس می‌کنند و مادر عروس پس از تحویل طبق‌ها، هدایایی مانند پول، شیرینی، جوراب و دستمال به آن‌ها می‌دهد. فردای این شب مادر دختر تمام طبق‌ها را در اتاق میهمان چیده و از زنان فامیل برای صرف میوه و شیرینی دعوت می‌کند. هم‌چنین علاوه بر فرستادن سهم چله برای نوعروس، در نخستین سال ازدواج زوج‌های تبریزی، پدر عروس قبل از غروب آفتاب سهم دختر و دامادش را که شامل هندوانه، میوه، آجیل، شیرینی، یک قواره پیراهنی، کفش و چادر روانه‌ی منزل آن‌ها می‌کند. پیش‌تر که در آذربایجان ارتباطات به این آسانی نبود از اواخر تابستان مقدار زیادی هندوانه و خربزه در تور می‌گذاشتند و آن را از سقف آشپرخانه آویزان می‌کردند تا در هوای آزاد خراب نشود و یا در کاه قرار می‌دادند. هندوانه مهم‌ترین خوراک شب چله مردم آذربایجان‌شرقی است. اغلب مردم در این شب برنج، مرغ و آش شیر پخته و بعد از شام نیز از تنقلات موجود در منزل شامل قاورقا (گندم برشته با شاهدانه) آجیل، لبو، هویچ، حلوای گردو، انواع میوه، خربزه، هندوانه و خشکبارهایی چون انگور، بادام و سنجد میل می‌کنند. در تبریز پوست‌های میوه را در آب روان ریخته و آن را خوش‌یمن می‌دانند. بعد از خوردن تنقلات و میوه، بزرگان خانواده به نقل حکایات و داستان‌هایی از حماسه‌های ملی این سرزمین نظیر، اصلی و کرم و ضرب‌المثل پرداخته و تا پاسی از شب به صحبت و گفت‌وگو مشغول می‌شوند.

چله بزرگ، چله وسطی و چله کوچیک استان مرکزی!

آیین شب یلدا در استان مرکزی از دیرباز در سه شب متوالی با عناوین شب چله‌ بزرگه، چله وسطی و چله‌ کوچیکه برگزار می‌شده است. در شب‌های چله افراد فامیل دور کرسی چوبی جمع می‌شدند و به قصه‌های بزرگ‌ترها گوش می‌دادند. زنان و دختران روستایی در گرگ و میش شب‌های چله در تکاپو و هیجانی خاص ملزومات غذا و تنقلات ویژه‌ی این شب را مهیا می‌کردند و برای گذران ساعات خوش در کنار فامیل لحظه‌شماری می‌کردند. آنان در سینی‌های قدیمی مسی انواع میوه و تنقلات به‌ویژه هندوانه، انگور، تخمه و نخودچی کشمش و خرما را مهیا می‌کردند. در این شب استثنایی پس از صرف شام و خواندن دعای شکر در پای سفره، همگان در کنار هم، از شادی‌ها و غم‌ها، موفقیت‌ها، اعتقادات، امیدها و بیم‌های‌شان می‌گفتند. بزرگ‌ترها و ریش سفیدان فامیل در این شب علاوه بر خواندن اشعار حافظ، سعدی و فردوسی خاطرات و داستان‌های کهن ایران زمین را برای اعضای خانواده نقل می‌کردند.

یلدا به سبک تهرانی!

یلدای تهران قدیم نیز با میوه‌های تازه‌ی فصل پاییز، میوه‌های خشک شده‌ی تابستان، آجیل مخصوص، شیرینی و هندوانه به صبح می‌رسید. تهرانیان قدیم در همه‌ی اعیاد خود سنت حسنه‌ی جمع شدن افراد خانواده در منزل بزرگ خانواده را منظور می‌داشتند و همه‌ی فرزندان خانواده در منزل مادر و پدر جمع می‌شدند. از سنن یلدای تهران، صرف میوه‌های تابستانی از جمله هندوانه است که به‌دلیل نزدیکی این مراکز کشاورزی با تهران، میوه هندوانه در خوراکی‌های شب یلدای تهرانیان قرار گرفته‌است. آجیل شب یلدا نیز از دیگر مصروفات تهرانی‌ها است که ترکیب آن نشانی از اعتقاد و تجربه‌ی اهالی تهران قدیم به خواص گوناگون میوه‌های خشک شده است که با عنوان «آخشیج» (تضادها) کاربرد داشته است. ولی تهرانی‌ها شب یلدا را همه ساله جشن می‌گیرند تا سنت‌های زیبای قدیم در لابه‌لای زندگی مدرنیته شهرنشینی‌شان حفظ شود.

یلدای قزوینی و شب چره مادربزرگ

 مردم استان قزوین نیز هم‌چون دیگر هم‌وطنان ایرانی، این آیین کهن را با رفتن به خانه‌ی بزرگ‌ترها می‌گذرانند. به عقیده‌ی بزرگ‌ترها آوردن میوه‌های مختلف خشک و تر و میوه‌های سرخ فام که به شب چره معروف است، همراه با خوراکی‌های دیگر شگون داشته و زمستان پربرکتی را نوید می‌دهد. در بعضی مواقع که مادربزرگ‌ها در آوردن تنقلات تأخیر می‌کنند کوچک‌ترها شعر «هر که نیارد شب چره/ تو انبارش موش بچره» سر می‌دهند، که مادربزرگ در آوردن شب چره تعجیل می‌کند. در این شب اغلب مردم قزوین با خوردن سبزی پلو با ماهی‌ دودی و سپس هندوانه، انار، انواع تنقلات از جمله کشمش، گردو، تخمه، آجیل مشگل‌گشا و انجیر خشک، شب‌نشینی خود را به اولین صبح زمستانی گره می‌زنند. به عقیده‌ی مادربزرگ‌های قزوینی اگر در این شب ننه سرما گریه کند باران می‌بارد، اگر پنبه‌های لحاف بیرون بریزد برف می‌آید و اگر گردنبند مراوریدش پاره شود تگرگ می‌آید. 

شب یلدا، شب سلامتی

هر یک از خوراکی‌های شب یلدا، خواص درمانی و طبیعی مخصوص دارند، چنان‌چه جعفر شهری در کتاب «طهران قدیم» در رابطه با خواص مواد غذایی که در این شب خورده می‌شود، آورده است: «مردم معتقد بودند با خوردنی‌های سفره‌ی شب یلدا، مثل خوراکی‌های پای سفره‌ی هفت‌سین طبیعت گرم خود را می‌توانند سرد کنند و طبیعت سرد خود را گرم کنند. به این صورت که اگر از گرمی مزاج رنج می‌برند، هندوانه و انار و اگر از سرد ناراحت می‌شوند، توت و کشمش و خرما و مثل آن بخورند. فواید خوراکی‌های شب یلدا به قدری زیاد است که خوردن هر یک، خواص درمانی خاص خود را دارد. در سراسر ایران، جایی را نمی‌یابید که خوردن هندوانه در شب یلدا، جزء آداب و رسوم آن نباشد، زیرا عده‌ای اعتقاد دارند که اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند، در سراسر چله‌ی بزرگ و کوچک، یعنی زمستانی که در پیش دارند، سرما و بیماری بر آن‌ها غلبه نخواهد کرد . در حقیقت مصرف هندوانه، به دلیل سرشار بودن از انواع ویتامین‌ها و املاح معدنی، نیاز بدن به این مواد مغذی را تأمین کرده و مایعات هدر رفته را جبران می‌کند. وجود مقادیر بالایی از آنتی‌اکسیدان‌های مختلف در این میوه، آن را ارزش‌مند ساخته است .

ویتامین‌های «A» و «C» و «لیکوپن» از مهم‌ترین ضداکسیدکننده‌های هندوانه به‌شمار می‌آیند. این ترکیبات با غیرفعال‌کردن رادیکال‌های آزاد، از اکسیداسیون کلسترول و تنگ‌شدن دیواره‌ی عروق و در نهایت از بروز بیماری‌های قلبی و سکته جلوگیری می‌کنند. به علاوه مطالعات نشان می‌دهد که مصرف منظم این میوه، از بروز حملات آسم، سرطان کولون و حتی آرتروز می‌کاهد؛ حتی هندوانه را درمان بیماری‌های کلیه، نقرس و بواسیر هم موثر می‌دانند . تخم هندوانه نیز حاوی سی درصد روغن است که از نظر خواص شیمیایی مانند بادام است و مغز تخم هندوانه هم انگل‌های روده و معده را از بین می‌برد . هندوانه از دیدگاه طب قدیم سرد و تر است و در گذشته از آن به عنوان تب‌بر نیز استفاده می‌کرده‌اند. این میوه عطش را کم می‌کند و پوست را مرطوب نگه می‌دارد. از نظر میزان انرژی، میوه‌ی مناسبی برای رژیم لاغری به‌شمار می‌آید .

منبع:

1. شهری‌باف، جعفر(1371) ، طهران قدیم، تهران: انتشارات معین.