نوع مقاله : گفتوگو
با کمرویی و خجالتکشیدن، بزرگترین موقعیتها و فرصتهای طلایی زندگی را از دست ندهید
خجالت کشید، موفقیت پَرکشید!
رها شیرازی
حسرت این به دلش مانده که برود در جمع، بگوید و بخندد؛ اما نمیتواند. با اینکه همه به او اصرار میکنند در محفلشان حضور داشته باشد، باز هم نمیتواند. مهمان را دوست دارد؛ اما از آن فراریست. دلش گرفته. میخواهد از لاک تنهاییاش خارج شود و با معاشرت با دیگران، دستی بر سروگوش روح غبارگرفتهاش بکشد؛ اما نمیتواند. او تنهایی را دوست ندارد؛ ولی محکوم به تنهاییست. با یک جمله همه را خلع سلاح میکند و برای تنهابودنش دلیل میتراشد: «خجالت میکشم.»
...................................................
کم نیستند. آدمهای خجالتی را میگویم. حتماً تا به حال به چنین آدمهایی برخورد کردهاید و شاید هم خودتان خجالتی باشید و یا خجالت میکشید که بگویید: «خجالتیام!»
به هر حال بد نیست بدانید که آدمهای کمرو و خجالتی، دستیدستی ضربۀ خطرناکی به خودشان میزنند. کمرویی، افسردگی میآورد. کمرویی، آدم را بیسواد بارمیآورد. کمرویی، فرصتها را از آدم میدزدد. کمرویی، بلاییست که مثل خوره به جان آدم میافتد و بیخود و بیجهت، او را محکوم به تنهایی و شکست میکند. اگر کمرو هستید، خودتان حتماً خبر دارید که تا به حال چقدر ضرر کردهاید و نیازی به لیستکردن مضرات کمرویی در اینجا نیست. بهتر است به فکر درمان درد باشیم.
نسخهای برای مقابله با کمرویی
کار چندان سختی نیست. به کمرویی خود میتوانید غلبه کنید؛ اما با شناخت و تمرین عملی. در ادامه راهکارهایی را تجویز میکنیم که با بهکارگیری آن، میتوانید حساب حس «کمرویی و خجالت» را برسید.
چه و چرا؟
خودتان را در موقعیتهایی قرار دهید که احساس خجالت میکنید و همان لحظه سعی کنید، نوع کمرویی خود را شناسایی کنید و ببینید چه تأثیری بر زندگی شما دارد. کشف کنید و بدانید چه چیزی شما را نگران میکند و در چه موقعیتهایی و چرا، این حس به شما دست میدهد.
حساس نباش، حساس نباش!
خجالتکشیدن از حس وهمآلودی نشأت میگیرد که مدام زیر گوشتان میخواند: «زیر ذرهبین دیگران هستید.» در مقابله با این حس، به این فکر کنید که نگاه همۀ عالم و آدم به شما نیست و مردم آنقدر گرفتاری دارند که برای نگاهکردن به شما و آنالیزتان، فرصتهایشان را نمیسوزانند. بهجای اینکه دائم نگران خود باشید و خودتان را تماشا کنید، خودتان را یکی از افراد دیگر و جزو آنها بدانید، نه جدا از بقیه.
دستکم نگیرید!
دستکم گرفتن خود، یکی از عوامل خودساختهایست که زمینۀ بهبارآمدن یک فرد خجالتی را فراهم میکند. تحقیقات نشان میدهد که اغلب کمروها، خودشان را دستپایین و بیارزش تصور میکنند. برای مقابله با حس خودکمبینی، یاد بگیرید از خودتان قدردانی کنید و احساسات و استعدادهای خاص خویش را دوست داشته باشید. کارهایی انجام دهید که از آن لذت میبرید. زمانی را به خود اختصاص دهید و به خودتان رسیدگی کنید.
به دنبال شناسایی خود
به این فکر کنید که اگر همۀ افراد مثل هم بودند، دنیا جای کسلکنندهای میشد. کاری را انجام دهید که در آن مهارت دارید و روی آن تمرکز کنید. شناسایی تواناییها، باعث میشود که اعتمادبهنفس و رضایت خاطرتان بیشتر شود و اینطور خودتان را بهتر خواهید شناخت.
فکر معکوس!
تردید، دودلی و کمرویی، وقتی اتفاق میافتد که شما به عیوب و نقایص خود فکر میکنید. در عوضِ توجه به عیوب خود، بهتر است افکارتان را کاملاً به شخصی که با او در حال گفتوگو هستید متمرکز کنید. هم شما اضطرابتان را فراموش میکنید و هم طرف مقابل از توجه شما خرسند و خوشحال میشود.
نسخۀ آرامش
کمرویی حسیست که از درون ساخته و پرداخته میشود و رفتار شما را در سیطرۀ خود قرار میدهد؛ پس هر اقدام و رفتاری را انجام دهید که باعث ایجاد آرامش در شما میشود. با آرامش، میتوان این حس درونی منفی را از خود دور کرد. یکی از روشهای ساده برای کنترل اضطراب و رسیدن به آرامش، کشیدن نفس عمیق با چشمهای بسته است. وقتی که نفس عمیق میکشید، فقط بر تنفس خود تمرکز کنید و در حالی که از همۀ افکار بد دور هستید، نفس عمیق بکشید و عمل بازدم را به آرامی انجام دهید.
اضطرابکُشها
ورزشهایی همچون دویدن و پیادهروی را فراموش نکنید؛ اینها اضطراب شما را کاهش میدهند.
تجسم موقیعت خوب
وقتی در موقعیتی قرار میگیرید که خجالت و کمرویی سراغتان میآید، به خود تلقین کنید که فردی بااعتمادبهنفس و شاد هستید. این فکر به شما کمک میکند که وقتی در آن موقعیت قرار میگیرید، همان احساس را داشته باشید.
تفکر و تجسم «من»
ذهن انسان گوش شنوایی دارد. آنچه ما بارها و بارها با خود میگوییم، ذهن ناخودآگاهمان میشنود؛ برای همین، مراقب کلماتی باشید که برای حرفزدن با خود، در ناخودآگاهتان بهکار میبرید. این کلمات میتوانند انرژی مثبت یا منفی بسیاری به ذهن و رفتار شما تزریق کنند. اگر با خود بگوییم که من ناتوان و بیش از حد در انجام کارها خجالتی هستم، همین اتفاق خواهد افتاد. ما آنچه هستیم که خود میخواهیم و باور داریم. اگر مرتب با خود تکرار کنیم که من فردی بااعتمادبهنفس و توانا هستم، ذهن ناخودآگاهمان آن را درک خواهد کرد.
فرار رو به جلو
بدترین اقدام و انتخاب که برای فرار از حس کمرویی میتوان انجام داد، ترک موقعیتها و مکانهاییست که در آن احساس خجالت میکنید. با این کار، تنها صورت مسئله را خط زده و در اصل، کمرویی خود را تقویت کردهاید. بهجای فرار، باید با خجالت و کمرویی روبهرو شوید و با آن مقابله کنید. این کار باعث ازبینرفتن ترس و رشد شخصیت شما میشود.
شکست جزئی از زندگیست
از شکست نترسید. شکست بخشی از زندگی است و سر راه همه سبز میشود. شما اولین و آخرین فردی نیستید که محکوم به چشیدن طعم تلخ شکست هستید. این را بپذیرید که احتمال دارد از طرف دیگران پذیرفته نشوید؛ اما به یاد داشته باشید که شکست، بخشی از فرآیند یادگیری است و این تنها شما نیستید که شکستخوردن را تجربه میکنید.
من خجالتی نیستم!
«شما منحصربهفردید، خودتان هستید، زیبایید و هیچگاه فراموش نکنید» این برچسبها را به خود نسبت دهید و هرگز به خود، برچسب «خجالتیبودن» نزنید.
تداعی موقعیت های سخت
مثل تمامی مهارتهای دیگر، مهارتهای اجتماعی نیز از طریق تمرین و تجربه رشد میکنند. هرچه بیشتر، تمرین کنید. دفعۀ بعد آسانتر خواهد شد. اگر قرار است در موقعیت سختی قرار بگیرید، میتوانید حتی با خود تمرین کنید که چه حرفهایی بزنید.
به موفقیت های تان نمره 20 دهید
موفقیتهای خود را در مقابله با کمرویی، در دفتری یادداشت و فهرستی از آنها تهیه کنید. با این کار، اعتمادبهنفستان بیشتر میشود و به سمت چیزی حرکت خواهید کرد که میتواند برای شما مفید باشد.