نوع مقاله : شهربانو
شهربانو
هین روزهاچهل سال پیش
اخبار زن وخانواده در روزنامه های دهه پنجاه
مهر 54
نوستالوژی اولین زن دانشجو
روزنامۀ اطلاعات در چهلودومین سالروز تأسیس دانشگاه تهران، گزارشی چاپ کرد که بخش قابل توجه آن، حضور اولین زن دانشجوی تاریخ معاصر در دانشگاه تهران بود: «ورود اولین زن به دانشگاه داستان جالبی دارد. در آن هنگام دانشگاه دانشجوی دختر نداشت. البته برای ورود دختران به دانشگاه منع قانونی نبود؛ ولی رؤسا و مسئولان، تقاضای دختران را نمیپذیرفتند. سال 1322 برای اولینبار «مهرانگیز منوچهریان» تقاضای ثبتنام در دانشکده حقوق را کرد که باز هم با مخالفت رؤسا و مسئولان دانشکده روبهرو شد. او سال 1323 که دوباره با تقاضای ثبتنامش مخالفت شد، به اجبار وکیلی اختیار و علیه دانشکده حقوق اقامۀ دعوا کرد که دو سال از عمر او را بدون نتیجه تلف کرده بود. حکم دادگاه به نفع او صادر و مهرانگیز منوچهریان، بالأخره وارد دانشگاه شد. از این سال به بعد دخترها نیز، توانستند به دانشگاه راه یابند. امروز دانشگاه تهران با بودجهای معادل هفتمیلیارد ریال فعالیتهای خود را تا حد 17 دانشکده و 32 مؤسسه و مرکز آموزشی و آموزشگاه وابسته گسترش داده است که سال تحصیلی گذشته، 17 هزار و 617 دانشجو و 1236 استاد داشت. امور دانشجویی دانشگاه تهران برای رفاه دانشجویان از لحاظ مسکن، علاوه بر تأسیس کوی دختران و پسران، اقدام به اجارۀ چند ساختمان دیگر کرده است. در خوابگاههای دانشگاه، 3484 نفر دختر و پسر با استفاده از امکانات و تسهیلات لازم سکنا دارند.
مهر 55
چالش زن دوم
اصلاحیۀ سال گذشته (1354) قانون حمایت خانواده، آخرین قدم در راه احقاق حقوق انسانی و اجتماعی زنان ایران و بستهشدن کامل دست مردان در تعدد زوجات است. تا سال پیش قاضی اختیار داشت، در صورتی که مصالحی اقتضا کند و با توجه به درآمد مرد و اینکه او قادر باشد عدالت را میان زوجین خود برقرار کند، به مرد اجازه میداد همسر دوم اختیار کند. با استفاده از همین موارد متعدد و کشدار، بسیاری از مردان به اتکای بضاعت مالی، زن دوم اختیار میکردند و حتی بعضیها برای آنکه آن مصالح کذایی شامل حالشان شود، قاضی دادگاه را در برابر عمل انجام شده قرار میدادند. پارهای از مردان با وجود داشتن همسر، با وعده و وعید دختری را میفریفتند و چون آبرو و حیثیت دختر و خانوادۀ او از یک طرف و خود مرد از طرف دیگر در خطر بود، قاضی و حتی همسر اول آن مرد به حکم وجدان، به ازدواج دوم رضایت میدادند. حالا با قانون جدید حمایت خانواده، دست مردان کاملاً بسته شده و قاضی فقط اجازه دارد در نُه مورد که مادۀ شانزده این قانون بهصراحت ذکر کرده، اجازۀ گرفتن همسر دوم را صادر کند. همین مسئله، نارضایی بعضی مردان را که فیلشان یاد هندوستان میکند سبب شده و حالا آنها به هر دری میزنند تا بلکه راهی برای تحقیر و توهین به همسر اول و اختیار همسر دوم پیدا کنند.
مهر 56
دختران درسخوانتر شدند
«معتمدی»، رئیس دانشگاه تهران در مراسم چهلوچهارمین سال تحصیلی دانشگاه تهران و دوشیزه «فخرالملوک فراهانی»، دانشجوی سال سوم روانشناسی به نمایندگی از جانب اتحادیۀ دانشجویان دانشگاه تهران که کارگردان جشن دیروز بودند، نحوۀ برگزاری جشن و کار اتحادیه را تشریح کردند. در این مراسم «معصومه زرازوند» فوقلیسانس علوم اداری و مدیریت بازرگانی نیز، از جانب دانشجویان ایران، پیامی برای دانشجویان و جوانان مقیم خارج فرستاد و از آنان خواست که بهجای اقامت در خارج و در خدمت خارجیان بودن و انتقاد منفی، به مملکت بازگردند و در صف دیگر جوانان ایران به خدمت مملکت و سازندگی آن مشغول شوند و آن وقت انتقاد بکنند؛ آن هم انتقاد مثبت و سازنده. وی دربارۀ دموکراسی و نمایش آن و همچنین آزادی حقوق بشر و انقلاب ایران، به تفصیل صحبت کرد و در پایان گفت که ما معتقدیم هر صدایی و هر نوشتهای که ما را در این راه از حرکت بازدارد، به منافع و مصالح ملت ایران خیانت کرده است. موضوعی که در جشن آغاز سال تحصیلی دانشگاه تهران جلب نظر کرد، درصد دانشجویان فارغالتحصیل ممتاز پسر و دختر بود. از مجموع دانشجویان دانشگاه تهران، فقط 25درصد آنها دخترند؛ حال آنکه 5درصد فارغالتحصیلان ممتازی که در مراسم دیروز معرفی شدند، دختران و زنان بودند و شگفتانگیز اینکه فارغالتحصیلان ممتاز زن و دختر نیز، غالباً در رشتههای فنی و دشوار تحصیل میکردهاند. این وضع موجب شد بسیاری از حضار در مراسم دیروز، اذعان کنند که خانمها در تحصیل، سختکوشتر از آقایان شدهاند.
مهر 57
خانۀ بتول
یک قمارخانۀ بزرگ، مخصوص زنان مسن در تهران کشف شد. دایرکنندۀ این قمارخانه، زن 42سالهایست که سوابق متعددی نیز در این زمینه دارد. به مأموران کلانتری یوسفآباد تهران اطلاع داده شده بود که زن میانسالی، آپارتمان لوکس خود را که در خیابان کاشانک امیرآباد واقع شده، قمارخانه کرده است و زنان مسن و پولدار را به آنجا دعوت میکند و با بهراهانداختن قمار، از آنان کمیسیون میگیرد. مأموران نیز با این اطلاع، به منزل مورد نظر رفتند و مشاهده کردند که زن جوانی از پنجرۀ یکی از اتاقهای منزل مراقب اطراف است. مأموران با کسب اجازۀ دادستان، وارد منزل شدند و مشاهده کردند که چهارده زن مسن، در چند گروه مشغول قمار با ورق هستند. مأموران ورقها، ژتون بازی و همچنین مبلغ قابل توجهی پول از قمارخانه جمعآوری کردند. در این فاصله دایرکنندۀ قمارخانه که زنی به نام بتول است، از فرصت استفاده کرد و از روی دیوار حیاط منزل به داخل خانۀ یکی از همسایههای مجاور گریخت؛ ولی مأموران او را دستگیر کردند. در تحقیقاتی که از زنان مشتری به نام خدیجه، ایراندخت، کبری، عذرا، پریچهر، منیژه، بهجت، فروغ، زهرا، خدیجه، نزهت، ویدا، ناهید و عزیزه به عمل آمد، آنها گفتند که بتول با دایرکردن قمارخانه در منزل خود، اغلب اوقات ما را به اینجا دعوت میکرد و از ما کمیسیون میگرفت.
مهر 58
لزوم مداخلۀ زنان
امام خمینی(ره)، رهبر انقلاب اسلامی ایران در حضور خواهران انجمن اسلامی تربت حیدریه در قم فرمودند: «صحبت سر کمبودها و اشکالات است که نهتنها شما به آنها مبتلا هستید، بلکه در سرتاسر کشور تقریباً این ابتلا هست و بعد از انقلاب هم، نباید انتظار داشت که با بیرون راندن چپاولگرها، یکباره مملکت گلستانی باشد. اینها بهویژه در این پنجاهوچند سال، کوشش کردند که همۀ نیروهای انسانی و غیرانسانی را از بین ببرند و با مطبوعات، رادیو و تلویزیون، سینماها و هر چیزی که در خدمتشان بود، جوانهای ما را به تباهی بکشانند. شما اینها را کنار زدید و توقع نداشته باشید که فوری همهچیز مطابق دلخواه بشود. این باید بهتدریج حل و فصل شود. انقلاب حالا به قدمهای مثبت در راه سازندگی احتیاج دارد و باید بهتدریج مسائل تحقق پیدا کند. کدام نیرویی در دنیا از نیروی شما بالاتر بود؟ کدام نیرویی میتوانست بدون اینکه سازوبرگ داشته باشد، بر همۀ کسانی که تمامی سازوبرگها را داشتند پیروز شود؟ شما خانمها نه نظام وظیفه رفته بودید و نه سازوبرگ نظامی داشتید. شما خواهرها که در مراکز خودتان هستید، وظیفه بدانید مملکتی را که آشفته است و از بین بردهاند، با همتتان بسازید و تقویت کنید. مملکت ما مملکتی غنیست و این مملکتیست که همهچیز خودش را میتواند اداره بکند. ذخایرش بسیار ارزنده است و امیدوارم که ذخایر انسانیاش هم رشد پیدا کند و انسانهای رشیدی بشوند و خواهرانی که تاکنون در مسائل روز نبودند، باید در مسائل داخل بشوند.»
مهر 59
بعدازظهری ها زیر آتش
جشن شکوفههای سال تحصیلی 59-60، روز 31 شهریور 59 در همۀ کشور برگزار شد. در بسیاری از شهرهای کشور، خانممعلمها با شاخهگل به استقبال کلاساولیها رفتند تا بغضها نترکد و محصلان و محصلات، دلتنگ مادرانشان نشوند که داخل حیاط مدرسه، نزدیک در تجمع کرده بودند. اما در بسیاری مدارس شهرهای مرزی، وضعیت طور دیگری بود. خانممعلمها در خرمشهر، آبادان، بستان، قصرشیرین، سرپل ذهاب، مهران و... یک چشمشان به بچهمحصلها بود و یک چشمشان به عناصر ذکور خانوادههایشان که دستهدسته میرفتند لب مرز تا شیطنتهای مرزی همسایۀ غربی را پاسخ بدهند. این قصۀ صبحیها بود. بعدازظهریها در شهرهای هممرز با عراق، از روی حسن همجواری همسایۀ غربی، نتوانستند به مدرسه بروند؛ چون تا بعدازظهر شهرهایشان یا اشغال شده بود و آنها باید با خانواده شهر را ترک میکردند، یا دشمن در آستانۀ ورود به شهر بود و خانممعلمی در مدرسه نمانده بود که بخواهد اشک کلاساولیها را پاک کند و طعم محبت را به آنان بچشاند. خانممعلمها در خرمشهر، زیر طاقی گنبد مسجد جامع بودند. مهر 59، آنجا شده بود ستاد و زنان و دختران شهر، یا آذوقه برای مدافعان درست میکردند یا به مجروحان رسیدگی میکردند یا مرهم زخم خانوادۀ شهدا میشدند.