نوع مقاله : نگاه
دوست یا دشمن
تاثیر گروه دوستان مدرسه بر فضای زندگی فرزندان
سیده زهرا برقعی
اولین الگوبرداریها و تقلیدهای کودک از اطرافیان و اعضای خانواده ـ بهویژه والدین که با آنها زندگی میکند ـ انجام میگیرد. رفتهرفته با بزرگترشدنش و حضور در جمعهای مختلف و بیرون از خانه، رفتارهای جدید یادگرفته و سپس با ورود به مدرسه، این الگوبرداری از اعضای غیرخانواده بیشتر میشود. این مسئله در سنین یازده تا سیزدهسالگی به اوج خود میرسد و با شروع نوجوانی، گرایش به همسالان و دوستان و تقلید و اثرپذیری از آنها خیلی زیاد میشود تا حدی که میتوان گفت، گاهی به ایجاد دردسر و مشکلاتی میانجامد. البته این تغییرات شدید دربارۀ کودکانی که در خانوادههای مستبد یا آسانگیر رشد میکنند، بیشتر دیده میشود.
کودکانی که اعتمادبهنفس پایینی داشته، قدرت نه گفتن ندارند یا از شرایط خانوادگی و نحوۀ زندگی خود راضی نیستند، خیلی بیشتر گرفتار این اثرپذیری و مشکلات ناشی از آن میشوند.
پسران اثرپذیرترند
پژوهشها نشان میدهند که پسران بیش از دختران تحت تأثیر گروه همسالان خود قرار میگیرند. ارتباط دختران به دلیل تعاریفی که در عرف و سنت ما وجود دارد، محدودتر از پسران است و زمان کمتری را برای همراهی با دوستان خود در اختیار دارند. از سوی دیگر در فرهنگ سنتی جامعۀ ایرانی، دختران در مقایسه با برادران خود وابستگی بیشتری به خانواده دارند. علاوه بر این پسران به علت وجود تربیت اجتماعی خود که برگرفته از جنس و نگاه والدین است، تمایل بیشتری به داشتن استقلال و همراهی با گروههای دوستی دارند. علت 63درصد انحرافات از جمله اعتیاد و حرکات خطرناک، وجود دوستان ناباب در زندگی فرد و پیروی از نظریات آنهاست.
به عنوان یک والد به موارد زیر توجه کنید:
1- همۀ کودکان، تحت تأثیر جمع قرار میگیرند. آنها میخواهند صرفاً به کارهایی بپردازند که همه آن را انجام میدهند. بیتردید شما نیز میتوانید به یاد بیاورید که زمانی چنین بودهاید. هیچگاه قدرت همسالان را دستکم نگیرید. آسان نیست که متفاوت عمل کنیم یا اینکه در مقابل اکثریت بایستیم.
2- بعضی از کودکان بیشتر از بقیه تحت تأثیر قرار میگیرند و تمام آنان تصوراتی را که دربارۀ خودشان دارند، از ارتباط با دیگران و مقایسۀ خویش با دیگران به دست میآورند.
3- اگرچه نمیتوانید فرزند خود را از همراهی با همسالانش جدا کنید یا برای انتخاب دوستان او مصاحبه ترتیب بدهید، با این حال میتوانید یک ارتباط قوی با کودک برقرار کنید و بکوشید که از بدترین جنبههای این مسئله شایع پیشگیری کنید.
4- رابطۀ مناسبی را با کودک خود برقرار سازید. مؤثرترین دفاعی که در مقابل قدرت همسالان در اختیار دارید، ارتباط نزدیک خانوادگیست. به یاد بسپارید که ارتباط شما باید دوطرفه باشد. با کودک سخن بگویید و به سخنان او گوش فرادهید. وقت بگذارید تا دریابید که فرزندتان به چه کاری مشغول است و چه احساسی دارد. شخصی باشید که کودک میتواند به او اعتماد و تکیه کند. شما همیشه با او موافقت نخواهید کرد؛ ولی همیشه به او گوش خواهید کرد.
5- زمینهای از تجربهها و علایق مشترک ایجاد کنید. مهارتهای مشترکی ترتیب دهید؛ مانند پیادهروی، قایقسواری یا پیکنیکرفتن که در آنها اعتماد و همبستگی به وجود میآید. صرف وقت با یکدیگر، فرصتی در اختیارتان میگذارد که بتوانید چون دو انسان، همدیگر را بشناسید.
6- نه دوست، بلکه پدر و مادر باشید. مرتکب این اشتباه رایج نشوید که بخواهید بهترین دوست کودکتان باشید. اگر شما به همدیگر علاقه داشته باشید و به یکدیگر احترام بگذارید، ارتباطی که در پی آن هستید، رشد خواهد کرد. کودک نیازمند پدر و مادر است، نه یک دوست دیگر.
7- در کودکتان اعتمادبهنفس ایجاد کنید. سرزنش و انتقاد، احساسات مثبت کودک را دربارۀ خودش از بین میبرد و از سوی دیگر، تحسین باعث پیدایش باورهای مثبت میشود.
8- هر چقدر ارتباط شما قویتر باشد، عقاید و اظهارنظرهای شما مهمتر خواهند شد. بکوشید دوستان کودکتان را بشناسید. داوطلب کمک در بازیهای مدرسه، رانندگی و سفرهای پیکنیکی شوید و خانهتان را برای محلی پیشنهاد دهید که کودکان میتوانند همدیگر را آنجا ملاقات کنند. خانه خود را مکان گردآمدن کودکتان و دوستانش قرار دهید. زمانی را صرف صحبت با دوستان کودکتان و آشنایی با آنان کنید.
9- والدین دوستان کودکتان را بشناسید تا بدین ترتیب، بدانید که به چه ارزشهای مشترکی پایبند هستند تا زمانی که فرزندتان با آنهاست، احساس اطمینان خاطر کنید. والدین دوستانِ فرزندمان از نظر ظاهر پوشش، نحوۀ صحبتکردن، آداب اجتماعی و رفتاری و نحوۀ برخورد با فرزندشان چگونه هستند؟ نظر آنها دربارۀ برخی مسائل مهمِ دغدغۀ شما، چیست؟ اینها را کشف کنید.
10- خود را درگیر دعواهای بین همسالان کودکتان نکنید. دوستیها در بهترین حالت، گسستنی هستند و این مسئله، بهویژه دربارۀ کودکان صادقتر است. کودکان اغلب با یکدیگر دعوا میکنند و دوباره آشتی مینمایند.
11- برای مقابله با کنترل گروه، به کودکتان اظهارنظرکردن را بیاموزید. بعضی از کودکان، بهطور طبیعی قاطع هستند و میتوانند «نه» بگویند؛ ولی آنهایی که بیشتر مستعد تسلیم نظر همسالان هستند، باید بیاموزند که چطور نه بگویند و چطور، به آن پایبند باشند.
12ـ بسیاری از کودکان میترسند که مسخره شوند، دوستانشان را از دست بدهند یا اینکه از گروه اخراج شوند. با فرزند خود در این باره گفتوگو کنید که اگر با گروه مخالفت کند، چه اتفاقی خواهد افتاد. به او کمک کنید تا دریابد، با اینکه دوستانش برای مدتی عرصه را برای او تنگ خواهند کرد، بهتدریج قدرت تصمیمگیری او را تحسین خواهند کرد. علاوه بر آن، دوستانی که از دست خواهد داد، به هر حال دوستان واقعی نیستند.
13ـ اگر کودک به تبعیت از گروه به کارهای خلاف پرداخت و «نه» نگفت، عواقبش را به او نشان دهید و از پیآمدهای منفی استفاده کنید؛ مثلاً کودک را محدود کنید یا او را به جبران کار ناشایستش مجبور نمایید.
**************
چطور دوستان بر آیندۀ فرزندان اثر میگذارند؟
- در ایجاد یک تفکر یا تغییر یک تفکر مؤثرند؛
- در تغییر سلیقۀ فرد مؤثرند؛
- در نحوۀ پول خرجکردن مؤثرند؛
- در نحوۀ گذراندن تعطیلات و اوقات فراغت مؤثرند؛
- در ایجاد تعریف جدیدی از شادی، لذت و تفریح مؤثرند؛
- در انتخابهای رشته، شغل، همسر و... مؤثرند؛
- روی عادات غذایی همدیگر مؤثرند؛
- روی دوستیهای آینده اثر میگذارند.
منبع:
ـ دکتر سهامی؛ چگونه با کودکم رفتار کنم؟
ـ ابوالفضل بیرقی و صدیقه ایلانداغی؛ آموزش رفتار با کودک و نوجوان.