بایکوت خدا در گالری ها

نوع مقاله : گزارش

10.22081/mow.2017.64849

گفت وگو با سیده فاطمه سلطان کمانه بانوی نگار گر ایرانی وخالق اثر کم نظیر«سوگ عرشیان»

بایکوت خدا در گالری ها

رقیه رضاپور

دو سالی هست که نزد ایشان نگارگری یاد می‌گیرم. هر وقت در را می‌گشایند، آرامش وجودی ایشان، بهترین خوش‌آمدی‌ست که نظر هر مخاطبی را جلب می‌کند. وارد خانه که می‌شوی، تابلوی «سوگ عرشیان» چشم را می‌نوازد و دل هر بیننده‌ای را به صحرای کربلا می‌برد. ایشان برای ایفای‌ِ نقش پرافتخار مادری و همسری، مأمن امن خانه را برای آموزش نگارگری و سبک‌های مختلف نقاشی به خانم‌های علاقه‌مند انتخاب و محیطی صمیمی را برای هنرجویان فراهم کرده‌اند. «سیده فاطمه سلطان‌کمانه»، هنرمند دارابی، نگارگری را به‌صورت خودآموز و بدون هیچ استادی فراگرفته است. شما را دعوت می‌کنم تا پای صحبت‌های شنیدنی ایشان بنشینید.

 

۱. خانم کمانۀ عزیز! اولین مواجهۀ شما با نگارگری به چه زمانی برمی‌گردد؟

زمانی که دانش‌آموز دبستان بودم، از دیدن نگارگری‌های دیوان حافظ و کارت پستال‌های تبریک بسیار لذت می‌بردم و سعی می‌کردم با خودکار یا مداد، شبیه آن‌ها را اجرا کنم. عشق به هنر نقاشی و طراحی، باعث شد که در بیشتر سبک‌های این رشته، تمرین کنم؛ تا این‌که از سال ۱۳۸۸ به بعد، به‌طور جدی روی مینیاتور متمرکز شدم.

۲. فرمودید در نگارگری و انواع تکنیک‌های نقاشی هیچ استادی نداشته‌اید. اولین تجربۀ خلق اثر نگارگری از سوی شما چه الزاماتی می‌طلبید که شایستگی‌اش را به دست ‌آورده‌ بودید؟

بهترین راه برای من، دیدن و مداقه در آثار نگارگران برجسته بود. همان‌طور که فیلم‌ساز بزرگ (امیر نادری)، در مصاحبه‌اش می‌گوید که دیدن عکس و فیلم، دنیای مرا دگرگون کرد. کارکردن و خلق اثر هنری هم، تابع احساسات و ویژگی‌های روحی و درونی هنرمند است. نوشدن افکار و اندیشه، احساسی‌ست که نیاز به تکامل دارد. حال این اتفاق چه زمانی در وجود هنرمند رخ دهد، اهمیت ندارد؛ آنچه مهم است نوشدن است!

یک هنرمند، مانند روان‌شناسی‌ست که ذهنیات و ایده‌های خود را در قالب اثر هنری‌اش به مخاطب عرضه می‌کند. هرچند تماشای یک اثر هنری، می‌تواند کمتر از یک ثانیه طول بکشد؛ ولی حل معمای آن و پی‌بردن به اسرارش، مدت زیادی به‌طول می‌انجامد.

۳. لطفاً از اولین تجربه‌ای که در خلق اثر عاشورایی داشتید، برای‌مان بگویید.

نخستین مینیاتوری که شروع کردم، مضمون عاشورایی داشت و خیلی نگران بودم که نتوانم عظمت این حماسه را به تصویر بکشم؛ تا این‌که شبی جده‌ام، فاطمۀ زهرا(سلام الله علیها) را در خواب دیدم که مرا به صحرای کربلا در روز تاسوعا  و عاشورا بردند. این رؤیا و آن صحنه‌های حماسی، اندک تردیدم در خلق اثر هنری عاشورایی را از بین برد و این‌گونه شد که تابلوی «سوگ عرشیان» در بیان عظمت واقعۀ عاشورا و حضرت عباس(علیه‌السلام) از رؤیا به تصویر درآمد.

۴. نقاشی «غروب خونین» در فراخوان شمسه، حائز رتبۀ نخست جشنواره‌ و تندیس بهترین اثر عاشورایی در سال۱۳۹۰ را به خود اختصاص داد. خانم کمانه! علاوه بر عجین‌شدن مضمون عاشورا با فرهنگ ایرانی، چه عامل‌هایی در خلق چنین اثر زیبایی دخیل بودند؟

من سیده‌ام و در خانوادۀ مذهبی رشد کرده‌ام. ارادت به ائمۀ اطهار(علیهم‌السلام)، در وجود ما نهادینه شده و نام امام حسین(علیه‌السلام) با خاطرات کودکی‌ام عجین است.

۵. شما سال ۱۳۹۳ نمایشگاهی در نگارخانۀ کوثر سازمان صداوسیما برگزار کردید و بسیاری از آثارتان به نمایش ‌گذاشته ‌شد؛ استقبال مردم از آثار عاشورایی شما چطور بود و چه بازخوردی داشت؟

علی‌رغم این‌که نمایشگاه فقط برای مدیران و کارمندان صداوسیما برگزار شد و بازدید عموم و افراد غیرسازمان ممنوع بود، استقبال کارکنان بسیار گرم بود.

۶. شهریور سال ۱۳۹۳ دیداری با «استاد فرشچیان» داشته‌اید؛ لطفاً از این دیدار پرخاطره‌ برای‌مان بگویید و به نظر شما چرا در ایران معاصر، هنرمندان متعهدی همچون استاد فرشچیان و شما که علاقه‌مند به خلق مضمون‌های مذهبی باشند، انگشت‌شمار هستند؟

شاید باورش سخت باشد که متأسفانه گالری‌ها شرط می‌گذارند تا تابلوهای مذهبی حذف شود و نمایشگاه‌های دولتی هم ضوابط خاص خود را دارد. دیدار با استاد در محل نمایشگاه آثار ایشان بود که بسیار خوب بود؛ خاصه که مرا تشویق کردند.

۷. به نظر شما هنرمند متعهد و مردمی، در مواجهه با تحولات جامعه و روی‌داد‌های معاصر چه عکس‌العملی باید داشته ‌باشد؟

هنرمند متعهد و مردمی در برابر جامعه‌اش مسئول است و به‌قول حافظ، آنچه خودمان داریم از بیگانه تمنا نکنیم! نقاشی ما باید شناسنامۀ فرهنگ این مرزوبوم را داشته باشد. نمی‌توان رابطۀ میان هنر و جامعه را نادیده گرفت؛ چراکه هنر، پدیده‌ای اجتماعی‌ست و هنرمندان یک جامعه، نقش بسیار حساسی دارند. آن‌ها باید در مواجهه با تحولات جاری، بی‌تفاوت نبوده و با خلق اثر هنری، واکنشی خلاقانه به مسائل و امور فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و حتی اقتصادی داشته باشند.

۸. دختران امروز ما، زنان فردا هستند و خلق‌کردن در ذات‌شان نهفته است؛ صحبت‌تان با دختران و زنان ایران‌زمین چیست؟

دختران و زنان با در اختیار داشتن نیمی از جمعیت بشری، یک ظرفیت بالقوه در همۀ زمینه‌ها هستند؛ مشروط بر این‌که اعتمادبه‌نفس و خودباوری داشته باشند و پتانسیل‌های نهفته در خودشان را دست‌کم نگیرند. اگر این خودباوری، حمایت معنوی و مادی جامعه و نظام را هم کنار خود داشته باشد، به نیرویی عظیم و اثرگذار تبدیل خواهد شد.

با افتخار می‌گویم که دخترم مثل مادری مهربان، همیشه بسیار هوشمندانه مرا همراهی کرده و بی‌شک نقش بسزایی در موفقیت‌هایم داشته است. امیدوارم من هم بتوانم ادای دین کنم تا مانند نامش سرفراز باشد!

۹. هنرمندان خلاقی همچون شما، همیشه در جست‌وجوی هرگز در همیشه هستند؛ در جست‌وجوی فرصت‌ها و تحقق ایدئال‌های‌شان هستند؛ حتی در لحظاتی که آدم‌های پیرامونی، جز نا‌امیدی صدایی ندارند؛ آیا آرزوی تحقق چیزی را دارید که هنوز محقق نشده؟

لطف دارید! بله، بزرگ‌ترین آرزویم به‌تصویرکشیدن رؤیایم با بانو فاطمۀ زهرا(سلام الله علیها)ست.

خلاقیت برای متجلی‌شدن الزاماتی نیاز دارد. زمانی که با هنرمندان دارای گرایش‌های مذهبی، برخوردهای بدی می‌شود و حسادت‌ها و دشمنی‌ها طاقت‌سوز می‌گردد، احساس غبن می‌کنم. وقتی از طرف نهاد حکومتی به‌جای تشویق، از من می‌خواهند که آثارم را از دیوار خانۀ مسکونی خودم بردارم تا حالت گالری نداشته باشد، متأسف می‌شوم!

۱۰. به کدام اثر‌تان بیشتر از همه علاقه دارید و در خلق آن، گرایش ذهنی شما به کدامین سو تمایل داشت؟

آخرین اثر عاشورایی‌ام، سوگ عرشیان. این اثر بی‌شک متأثر از گرایش‌های مذهبی‌ام بوده و از ارادت خاصم به ائمۀ اطهار(علیهم‌السلام) نشأت گرفته است.

۱۱. با توجه به تمایلات فمنیستی که متأسفانه در سبک‌ زندگی زنان معاصر تغییراتی را اعمال کرده‌ است، شما در جایگاه همسری مسئول و مادری دلسوز، ریشۀ گرایش خانم‌ها به سبک‌ زندگی غربی را چه می‌دانید؟

در جوامع غربی، زن را یک ابزار می‌بینند و به نام آزادی، در حقیقت بزرگ‌ترین ظلم به آنان روامی‌شود؛ اما در مکتب اسلام، از جایگاه و منزلت ویژه‌ای برخوردار است. البته باید گفت که علی‌رغم تعالیم متعالی اسلامی، دیدگاه جامعۀ ما به زن چادری و خانه‌دار، چندان مناسب نیست؛ چنان که خودم سال‌هاست با مشکلات ناشی از این نگرش دست‌وپنجه نرم می‌کنم.

۱۲. امروزه بسیاری از زنان، شاغل هستند و ساعت‌های زیادی را بیرون از خانه به سر‌ می‌برند و زندگی‌ها گرمی گذشته را ندارد. شما که زنی شاغل هستید، چگونه مسئولیت‌های‌تان را مدیریت می‌کنید تا هیچ خدشه‌ای به نقش همسری و مادری‌تان وارد نشود؟

به نکتۀ بسیار مهمی اشاره کردید. شکی نیست که یکی از مهم‌ترین وظایف زنان، نقش و مسئولیت مهم آنان در شکوفاسازی نهاد خانواده است. این هنر یک زن است که به‌گونه‌ای عمل کند تا بار سنگین مسئولیت‌های اضافی ناشی از حضور، فعالیت و مشارکت در عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری، خدشه‌ای بر وظایف مهم وی در خانواده وارد نکند. خداوند را شاکرم که این موهبت را به بنده عطا کرده تا بتوانم تعادلی بین ایفای نقش مادری و همسری با مسئولیت‌های فعالیت در عرصۀ هنری، برقرار کنم!              

۱۳. یکی از علاقه‌های آدم‌های روزگار ما، دیده‌شدن است و متأسفانه به هر نحوی، سعی در نمایش خود دارند که یکی از نمودهای آن، سلفی‌گرفتن و به اشتراک گذاشتن آن در شبکه‌های اجتماعی است! این عمل‌کرد بین بانوان ما نیز شایع است؛ اما شما هنرمند کم‌حاشیه‌ای هستید و به لطف الهی زندگی آرامی دارید. به نظرتان در جامعه‌ای که زن به‌قدری حرمت داشت که اندورن خانه سکنا می‌گزید و دسترس‌ناپذیر جلوه می‌کرد، چه عاملی بعضی زنان را از درون خانه به مشارکت بالا در شبکه‌های اجتماعی کشانده ‌است که گاهی متأسفانه شاهد هستیم، لطمات جبران‌ناپذیری هم متحمل می‌شوند؟

امروزه نقش و تأثیر فضای مجازی و اینترنت در حوزه‌‌های مختلف کار و زندگی غیرقابل انکار است. این پیشرفت تکنولوژیکی، همانند شمشیر دولبه است که هرچند تأثیرات مفید و شگرفی در ابعاد مختلف  زندگی، از جمله سهولت برقراری ارتباط و دست‌یابی سریع و بی‌حدومرز به اطلاعات، توسعۀ فضای کارآفرینی و... دارد، آثار سوئی نیز می‌تواند همراه داشته باشد؛ آثاری که نوک پیکان آن متوجه نوجوانان و جوانان، دختران و پسران و به‌طور کلی کانون خانواده است. از سوی دیگر دختران و زنان دارای ویژگی‌های خاص عاطفی و روحی، مانند نیاز به توجه، مورد تأیید واقع‌شدن، ارتباط و گفت‌وگو هستند و در صورتی که این مهم در خانواده محقق نشود، فضاهای مجازی این مجال را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهند و به سمت آن گرایش پیدا می‌کنند. برای همین است که بخشی از دختران و زنان، در جست‌وجوی پاسخ نیازهای عاطفی و روحی در شبکه‌های مجازی‌اند؛ غافل از این‌که این فضا، همچون اقیانوس مواجی است و چنانچه شناگر ماهری نباشند و تدبیر و دوراندیشی پیشه نکنند، اسیر طوفان آن می‌شوند. پس این کانون مقدس خانواده است که باید به‌نحو شایسته پاسخ‌گوی نیازهای زنان و دختران باشد تا آنان به اشتباه طی طریق نکنند و در سراب فضای مجازی، دنبال آمال و رؤیاهای خیالی نباشند.

البته نقش سیاست‌گذاران فرهنگی و اجتماعی و دولت‌مردان هم بسیار مهم است. آن‌ها باید زمینه‌های لازم را برای غنی‌سازی اوقات فراغت دختران و زنان فراهم کنند. در این صورت است که می‌توان امیدوار بود، شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی، نه تهدید که برای یک فرصت مغتنم، در عرصه‌های مختلف زندگی آحاد جامعه، به‌ویژه جامعۀ زنان بسیار اثرگذار باشد.

۱۴. تعریف شما از زن شیعۀ ایرانی و حقوق خانوادگی و شهروندی او چیست؟

زن شیعۀ ایرانی، باید بداند که بار سنگینی بر دوش دارد. جامعۀ ما زیر ذره‌بین است و بانوان‌مان، باید عصمت و نجابت را مراعات کنند؛ چون الگوی ما بی‌بی دو عالم، حضرت فاطمۀ زهرا(سلام الله علیها)هستند، معلم آزادگی ما سیدالشهدا(علیه‌السلام) و معلم غیرت‌مان، حضرت ابوالفضل العباس(علیه‌السلام) است.

وقتی این الگوها را داریم، چرا باید الگوهای دیگری را برای خود جست‌وجو کنیم. بیشتر این راه‌گم‌کردگی‌ها، از این نشأت گرفته که برخی از مردم، الگوهای دیگری را برگزیده‌اند.

امیدوارم جامعۀ ما، از این گردنۀ دشوار به سلامتی عبور کند!

 

 

 

 

دو سالی هست که نزد ایشان نگارگری یاد می‌گیرم. هر وقت در را می‌گشایند، آرامش وجودی ایشان، بهترین خوش‌آمدی‌ست که نظر هر مخاطبی را جلب می‌کند. وارد خانه که می‌شوی، تابلوی «سوگ عرشیان» چشم را می‌نوازد و دل هر بیننده‌ای را به صحرای کربلا می‌برد. ایشان برای ایفای‌ِ نقش پرافتخار مادری و همسری، مأمن امن خانه را برای آموزش نگارگری و سبک‌های مختلف نقاشی به خانم‌های علاقه‌مند انتخاب و محیطی صمیمی را برای هنرجویان فراهم کرده‌اند. «سیده فاطمه سلطان‌کمانه»، هنرمند دارابی، نگارگری را به‌صورت خودآموز و بدون هیچ استادی فراگرفته است. شما را دعوت می‌کنم تا پای صحبت‌های شنیدنی ایشان بنشینید.

 

۱. خانم کمانۀ عزیز! اولین مواجهۀ شما با نگارگری به چه زمانی برمی‌گردد؟

زمانی که دانش‌آموز دبستان بودم، از دیدن نگارگری‌های دیوان حافظ و کارت پستال‌های تبریک بسیار لذت می‌بردم و سعی می‌کردم با خودکار یا مداد، شبیه آن‌ها را اجرا کنم. عشق به هنر نقاشی و طراحی، باعث شد که در بیشتر سبک‌های این رشته، تمرین کنم؛ تا این‌که از سال ۱۳۸۸ به بعد، به‌طور جدی روی مینیاتور متمرکز شدم.

۲. فرمودید در نگارگری و انواع تکنیک‌های نقاشی هیچ استادی نداشته‌اید. اولین تجربۀ خلق اثر نگارگری از سوی شما چه الزاماتی می‌طلبید که شایستگی‌اش را به دست ‌آورده‌ بودید؟

بهترین راه برای من، دیدن و مداقه در آثار نگارگران برجسته بود. همان‌طور که فیلم‌ساز بزرگ (امیر نادری)، در مصاحبه‌اش می‌گوید که دیدن عکس و فیلم، دنیای مرا دگرگون کرد. کارکردن و خلق اثر هنری هم، تابع احساسات و ویژگی‌های روحی و درونی هنرمند است. نوشدن افکار و اندیشه، احساسی‌ست که نیاز به تکامل دارد. حال این اتفاق چه زمانی در وجود هنرمند رخ دهد، اهمیت ندارد؛ آنچه مهم است نوشدن است!

یک هنرمند، مانند روان‌شناسی‌ست که ذهنیات و ایده‌های خود را در قالب اثر هنری‌اش به مخاطب عرضه می‌کند. هرچند تماشای یک اثر هنری، می‌تواند کمتر از یک ثانیه طول بکشد؛ ولی حل معمای آن و پی‌بردن به اسرارش، مدت زیادی به‌طول می‌انجامد.

۳. لطفاً از اولین تجربه‌ای که در خلق اثر عاشورایی داشتید، برای‌مان بگویید.

نخستین مینیاتوری که شروع کردم، مضمون عاشورایی داشت و خیلی نگران بودم که نتوانم عظمت این حماسه را به تصویر بکشم؛ تا این‌که شبی جده‌ام، فاطمۀ زهرا(سلام الله علیها) را در خواب دیدم که مرا به صحرای کربلا در روز تاسوعا  و عاشورا بردند. این رؤیا و آن صحنه‌های حماسی، اندک تردیدم در خلق اثر هنری عاشورایی را از بین برد و این‌گونه شد که تابلوی «سوگ عرشیان» در بیان عظمت واقعۀ عاشورا و حضرت عباس(علیه‌السلام) از رؤیا به تصویر درآمد.

۴. نقاشی «غروب خونین» در فراخوان شمسه، حائز رتبۀ نخست جشنواره‌ و تندیس بهترین اثر عاشورایی در سال۱۳۹۰ را به خود اختصاص داد. خانم کمانه! علاوه بر عجین‌شدن مضمون عاشورا با فرهنگ ایرانی، چه عامل‌هایی در خلق چنین اثر زیبایی دخیل بودند؟

من سیده‌ام و در خانوادۀ مذهبی رشد کرده‌ام. ارادت به ائمۀ اطهار(علیهم‌السلام)، در وجود ما نهادینه شده و نام امام حسین(علیه‌السلام) با خاطرات کودکی‌ام عجین است.

۵. شما سال ۱۳۹۳ نمایشگاهی در نگارخانۀ کوثر سازمان صداوسیما برگزار کردید و بسیاری از آثارتان به نمایش ‌گذاشته ‌شد؛ استقبال مردم از آثار عاشورایی شما چطور بود و چه بازخوردی داشت؟

علی‌رغم این‌که نمایشگاه فقط برای مدیران و کارمندان صداوسیما برگزار شد و بازدید عموم و افراد غیرسازمان ممنوع بود، استقبال کارکنان بسیار گرم بود.

۶. شهریور سال ۱۳۹۳ دیداری با «استاد فرشچیان» داشته‌اید؛ لطفاً از این دیدار پرخاطره‌ برای‌مان بگویید و به نظر شما چرا در ایران معاصر، هنرمندان متعهدی همچون استاد فرشچیان و شما که علاقه‌مند به خلق مضمون‌های مذهبی باشند، انگشت‌شمار هستند؟

شاید باورش سخت باشد که متأسفانه گالری‌ها شرط می‌گذارند تا تابلوهای مذهبی حذف شود و نمایشگاه‌های دولتی هم ضوابط خاص خود را دارد. دیدار با استاد در محل نمایشگاه آثار ایشان بود که بسیار خوب بود؛ خاصه که مرا تشویق کردند.

۷. به نظر شما هنرمند متعهد و مردمی، در مواجهه با تحولات جامعه و روی‌داد‌های معاصر چه عکس‌العملی باید داشته ‌باشد؟

هنرمند متعهد و مردمی در برابر جامعه‌اش مسئول است و به‌قول حافظ، آنچه خودمان داریم از بیگانه تمنا نکنیم! نقاشی ما باید شناسنامۀ فرهنگ این مرزوبوم را داشته باشد. نمی‌توان رابطۀ میان هنر و جامعه را نادیده گرفت؛ چراکه هنر، پدیده‌ای اجتماعی‌ست و هنرمندان یک جامعه، نقش بسیار حساسی دارند. آن‌ها باید در مواجهه با تحولات جاری، بی‌تفاوت نبوده و با خلق اثر هنری، واکنشی خلاقانه به مسائل و امور فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و حتی اقتصادی داشته باشند.

۸. دختران امروز ما، زنان فردا هستند و خلق‌کردن در ذات‌شان نهفته است؛ صحبت‌تان با دختران و زنان ایران‌زمین چیست؟

دختران و زنان با در اختیار داشتن نیمی از جمعیت بشری، یک ظرفیت بالقوه در همۀ زمینه‌ها هستند؛ مشروط بر این‌که اعتمادبه‌نفس و خودباوری داشته باشند و پتانسیل‌های نهفته در خودشان را دست‌کم نگیرند. اگر این خودباوری، حمایت معنوی و مادی جامعه و نظام را هم کنار خود داشته باشد، به نیرویی عظیم و اثرگذار تبدیل خواهد شد.

با افتخار می‌گویم که دخترم مثل مادری مهربان، همیشه بسیار هوشمندانه مرا همراهی کرده و بی‌شک نقش بسزایی در موفقیت‌هایم داشته است. امیدوارم من هم بتوانم ادای دین کنم تا مانند نامش سرفراز باشد!

۹. هنرمندان خلاقی همچون شما، همیشه در جست‌وجوی هرگز در همیشه هستند؛ در جست‌وجوی فرصت‌ها و تحقق ایدئال‌های‌شان هستند؛ حتی در لحظاتی که آدم‌های پیرامونی، جز نا‌امیدی صدایی ندارند؛ آیا آرزوی تحقق چیزی را دارید که هنوز محقق نشده؟

لطف دارید! بله، بزرگ‌ترین آرزویم به‌تصویرکشیدن رؤیایم با بانو فاطمۀ زهرا(سلام الله علیها)ست.

خلاقیت برای متجلی‌شدن الزاماتی نیاز دارد. زمانی که با هنرمندان دارای گرایش‌های مذهبی، برخوردهای بدی می‌شود و حسادت‌ها و دشمنی‌ها طاقت‌سوز می‌گردد، احساس غبن می‌کنم. وقتی از طرف نهاد حکومتی به‌جای تشویق، از من می‌خواهند که آثارم را از دیوار خانۀ مسکونی خودم بردارم تا حالت گالری نداشته باشد، متأسف می‌شوم!

۱۰. به کدام اثر‌تان بیشتر از همه علاقه دارید و در خلق آن، گرایش ذهنی شما به کدامین سو تمایل داشت؟

آخرین اثر عاشورایی‌ام، سوگ عرشیان. این اثر بی‌شک متأثر از گرایش‌های مذهبی‌ام بوده و از ارادت خاصم به ائمۀ اطهار(علیهم‌السلام) نشأت گرفته است.

۱۱. با توجه به تمایلات فمنیستی که متأسفانه در سبک‌ زندگی زنان معاصر تغییراتی را اعمال کرده‌ است، شما در جایگاه همسری مسئول و مادری دلسوز، ریشۀ گرایش خانم‌ها به سبک‌ زندگی غربی را چه می‌دانید؟

در جوامع غربی، زن را یک ابزار می‌بینند و به نام آزادی، در حقیقت بزرگ‌ترین ظلم به آنان روامی‌شود؛ اما در مکتب اسلام، از جایگاه و منزلت ویژه‌ای برخوردار است. البته باید گفت که علی‌رغم تعالیم متعالی اسلامی، دیدگاه جامعۀ ما به زن چادری و خانه‌دار، چندان مناسب نیست؛ چنان که خودم سال‌هاست با مشکلات ناشی از این نگرش دست‌وپنجه نرم می‌کنم.

۱۲. امروزه بسیاری از زنان، شاغل هستند و ساعت‌های زیادی را بیرون از خانه به سر‌ می‌برند و زندگی‌ها گرمی گذشته را ندارد. شما که زنی شاغل هستید، چگونه مسئولیت‌های‌تان را مدیریت می‌کنید تا هیچ خدشه‌ای به نقش همسری و مادری‌تان وارد نشود؟

به نکتۀ بسیار مهمی اشاره کردید. شکی نیست که یکی از مهم‌ترین وظایف زنان، نقش و مسئولیت مهم آنان در شکوفاسازی نهاد خانواده است. این هنر یک زن است که به‌گونه‌ای عمل کند تا بار سنگین مسئولیت‌های اضافی ناشی از حضور، فعالیت و مشارکت در عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری، خدشه‌ای بر وظایف مهم وی در خانواده وارد نکند. خداوند را شاکرم که این موهبت را به بنده عطا کرده تا بتوانم تعادلی بین ایفای نقش مادری و همسری با مسئولیت‌های فعالیت در عرصۀ هنری، برقرار کنم!              

۱۳. یکی از علاقه‌های آدم‌های روزگار ما، دیده‌شدن است و متأسفانه به هر نحوی، سعی در نمایش خود دارند که یکی از نمودهای آن، سلفی‌گرفتن و به اشتراک گذاشتن آن در شبکه‌های اجتماعی است! این عمل‌کرد بین بانوان ما نیز شایع است؛ اما شما هنرمند کم‌حاشیه‌ای هستید و به لطف الهی زندگی آرامی دارید. به نظرتان در جامعه‌ای که زن به‌قدری حرمت داشت که اندورن خانه سکنا می‌گزید و دسترس‌ناپذیر جلوه می‌کرد، چه عاملی بعضی زنان را از درون خانه به مشارکت بالا در شبکه‌های اجتماعی کشانده ‌است که گاهی متأسفانه شاهد هستیم، لطمات جبران‌ناپذیری هم متحمل می‌شوند؟

امروزه نقش و تأثیر فضای مجازی و اینترنت در حوزه‌‌های مختلف کار و زندگی غیرقابل انکار است. این پیشرفت تکنولوژیکی، همانند شمشیر دولبه است که هرچند تأثیرات مفید و شگرفی در ابعاد مختلف  زندگی، از جمله سهولت برقراری ارتباط و دست‌یابی سریع و بی‌حدومرز به اطلاعات، توسعۀ فضای کارآفرینی و... دارد، آثار سوئی نیز می‌تواند همراه داشته باشد؛ آثاری که نوک پیکان آن متوجه نوجوانان و جوانان، دختران و پسران و به‌طور کلی کانون خانواده است. از سوی دیگر دختران و زنان دارای ویژگی‌های خاص عاطفی و روحی، مانند نیاز به توجه، مورد تأیید واقع‌شدن، ارتباط و گفت‌وگو هستند و در صورتی که این مهم در خانواده محقق نشود، فضاهای مجازی این مجال را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهند و به سمت آن گرایش پیدا می‌کنند. برای همین است که بخشی از دختران و زنان، در جست‌وجوی پاسخ نیازهای عاطفی و روحی در شبکه‌های مجازی‌اند؛ غافل از این‌که این فضا، همچون اقیانوس مواجی است و چنانچه شناگر ماهری نباشند و تدبیر و دوراندیشی پیشه نکنند، اسیر طوفان آن می‌شوند. پس این کانون مقدس خانواده است که باید به‌نحو شایسته پاسخ‌گوی نیازهای زنان و دختران باشد تا آنان به اشتباه طی طریق نکنند و در سراب فضای مجازی، دنبال آمال و رؤیاهای خیالی نباشند.

البته نقش سیاست‌گذاران فرهنگی و اجتماعی و دولت‌مردان هم بسیار مهم است. آن‌ها باید زمینه‌های لازم را برای غنی‌سازی اوقات فراغت دختران و زنان فراهم کنند. در این صورت است که می‌توان امیدوار بود، شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی، نه تهدید که برای یک فرصت مغتنم، در عرصه‌های مختلف زندگی آحاد جامعه، به‌ویژه جامعۀ زنان بسیار اثرگذار باشد.

۱۴. تعریف شما از زن شیعۀ ایرانی و حقوق خانوادگی و شهروندی او چیست؟

زن شیعۀ ایرانی، باید بداند که بار سنگینی بر دوش دارد. جامعۀ ما زیر ذره‌بین است و بانوان‌مان، باید عصمت و نجابت را مراعات کنند؛ چون الگوی ما بی‌بی دو عالم، حضرت فاطمۀ زهرا(سلام الله علیها)هستند، معلم آزادگی ما سیدالشهدا(علیه‌السلام) و معلم غیرت‌مان، حضرت ابوالفضل العباس(علیه‌السلام) است.

وقتی این الگوها را داریم، چرا باید الگوهای دیگری را برای خود جست‌وجو کنیم. بیشتر این راه‌گم‌کردگی‌ها، از این نشأت گرفته که برخی از مردم، الگوهای دیگری را برگزیده‌اند.

امیدوارم جامعۀ ما، از این گردنۀ دشوار به سلامتی عبور کند!

 

 

 

 

گفت‌و‌گو با خانم سیده‌فاطمه سلطان‌کمانه

دو سالی هست که نزد ایشان نگارگری یاد می‌گیرم. هر وقت در را می‌گشایند، آرامش وجودی ایشان، بهترین خوش‌آمدی‌ست که نظر هر مخاطبی را جلب می‌کند. وارد خانه که می‌شوی، تابلوی «سوگ عرشیان» چشم را می‌نوازد و دل هر بیننده‌ای را به صحرای کربلا می‌برد. ایشان برای ایفای‌ِ نقش پرافتخار مادری و همسری، مأمن امن خانه را برای آموزش نگارگری و سبک‌های مختلف نقاشی به خانم‌های علاقه‌مند انتخاب و محیطی صمیمی را برای هنرجویان فراهم کرده‌اند. «سیده فاطمه سلطان‌کمانه»، هنرمند دارابی، نگارگری را به‌صورت خودآموز و بدون هیچ استادی فراگرفته است. شما را دعوت می‌کنم تا پای صحبت‌های شنیدنی ایشان بنشینید.

 

۱. خانم کمانۀ عزیز! اولین مواجهۀ شما با نگارگری به چه زمانی برمی‌گردد؟

زمانی که دانش‌آموز دبستان بودم، از دیدن نگارگری‌های دیوان حافظ و کارت پستال‌های تبریک بسیار لذت می‌بردم و سعی می‌کردم با خودکار یا مداد، شبیه آن‌ها را اجرا کنم. عشق به هنر نقاشی و طراحی، باعث شد که در بیشتر سبک‌های این رشته، تمرین کنم؛ تا این‌که از سال ۱۳۸۸ به بعد، به‌طور جدی روی مینیاتور متمرکز شدم.

۲. فرمودید در نگارگری و انواع تکنیک‌های نقاشی هیچ استادی نداشته‌اید. اولین تجربۀ خلق اثر نگارگری از سوی شما چه الزاماتی می‌طلبید که شایستگی‌اش را به دست ‌آورده‌ بودید؟

بهترین راه برای من، دیدن و مداقه در آثار نگارگران برجسته بود. همان‌طور که فیلم‌ساز بزرگ (امیر نادری)، در مصاحبه‌اش می‌گوید که دیدن عکس و فیلم، دنیای مرا دگرگون کرد. کارکردن و خلق اثر هنری هم، تابع احساسات و ویژگی‌های روحی و درونی هنرمند است. نوشدن افکار و اندیشه، احساسی‌ست که نیاز به تکامل دارد. حال این اتفاق چه زمانی در وجود هنرمند رخ دهد، اهمیت ندارد؛ آنچه مهم است نوشدن است!

یک هنرمند، مانند روان‌شناسی‌ست که ذهنیات و ایده‌های خود را در قالب اثر هنری‌اش به مخاطب عرضه می‌کند. هرچند تماشای یک اثر هنری، می‌تواند کمتر از یک ثانیه طول بکشد؛ ولی حل معمای آن و پی‌بردن به اسرارش، مدت زیادی به‌طول می‌انجامد.

۳. لطفاً از اولین تجربه‌ای که در خلق اثر عاشورایی داشتید، برای‌مان بگویید.

نخستین مینیاتوری که شروع کردم، مضمون عاشورایی داشت و خیلی نگران بودم که نتوانم عظمت این حماسه را به تصویر بکشم؛ تا این‌که شبی جده‌ام، فاطمۀ زهرا(سلام الله علیها) را در خواب دیدم که مرا به صحرای کربلا در روز تاسوعا  و عاشورا بردند. این رؤیا و آن صحنه‌های حماسی، اندک تردیدم در خلق اثر هنری عاشورایی را از بین برد و این‌گونه شد که تابلوی «سوگ عرشیان» در بیان عظمت واقعۀ عاشورا و حضرت عباس(علیه‌السلام) از رؤیا به تصویر درآمد.

۴. نقاشی «غروب خونین» در فراخوان شمسه، حائز رتبۀ نخست جشنواره‌ و تندیس بهترین اثر عاشورایی در سال۱۳۹۰ را به خود اختصاص داد. خانم کمانه! علاوه بر عجین‌شدن مضمون عاشورا با فرهنگ ایرانی، چه عامل‌هایی در خلق چنین اثر زیبایی دخیل بودند؟

من سیده‌ام و در خانوادۀ مذهبی رشد کرده‌ام. ارادت به ائمۀ اطهار(علیهم‌السلام)، در وجود ما نهادینه شده و نام امام حسین(علیه‌السلام) با خاطرات کودکی‌ام عجین است.

۵. شما سال ۱۳۹۳ نمایشگاهی در نگارخانۀ کوثر سازمان صداوسیما برگزار کردید و بسیاری از آثارتان به نمایش ‌گذاشته ‌شد؛ استقبال مردم از آثار عاشورایی شما چطور بود و چه بازخوردی داشت؟

علی‌رغم این‌که نمایشگاه فقط برای مدیران و کارمندان صداوسیما برگزار شد و بازدید عموم و افراد غیرسازمان ممنوع بود، استقبال کارکنان بسیار گرم بود.

۶. شهریور سال ۱۳۹۳ دیداری با «استاد فرشچیان» داشته‌اید؛ لطفاً از این دیدار پرخاطره‌ برای‌مان بگویید و به نظر شما چرا در ایران معاصر، هنرمندان متعهدی همچون استاد فرشچیان و شما که علاقه‌مند به خلق مضمون‌های مذهبی باشند، انگشت‌شمار هستند؟

شاید باورش سخت باشد که متأسفانه گالری‌ها شرط می‌گذارند تا تابلوهای مذهبی حذف شود و نمایشگاه‌های دولتی هم ضوابط خاص خود را دارد. دیدار با استاد در محل نمایشگاه آثار ایشان بود که بسیار خوب بود؛ خاصه که مرا تشویق کردند.

۷. به نظر شما هنرمند متعهد و مردمی، در مواجهه با تحولات جامعه و روی‌داد‌های معاصر چه عکس‌العملی باید داشته ‌باشد؟

هنرمند متعهد و مردمی در برابر جامعه‌اش مسئول است و به‌قول حافظ، آنچه خودمان داریم از بیگانه تمنا نکنیم! نقاشی ما باید شناسنامۀ فرهنگ این مرزوبوم را داشته باشد. نمی‌توان رابطۀ میان هنر و جامعه را نادیده گرفت؛ چراکه هنر، پدیده‌ای اجتماعی‌ست و هنرمندان یک جامعه، نقش بسیار حساسی دارند. آن‌ها باید در مواجهه با تحولات جاری، بی‌تفاوت نبوده و با خلق اثر هنری، واکنشی خلاقانه به مسائل و امور فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و حتی اقتصادی داشته باشند.

۸. دختران امروز ما، زنان فردا هستند و خلق‌کردن در ذات‌شان نهفته است؛ صحبت‌تان با دختران و زنان ایران‌زمین چیست؟

دختران و زنان با در اختیار داشتن نیمی از جمعیت بشری، یک ظرفیت بالقوه در همۀ زمینه‌ها هستند؛ مشروط بر این‌که اعتمادبه‌نفس و خودباوری داشته باشند و پتانسیل‌های نهفته در خودشان را دست‌کم نگیرند. اگر این خودباوری، حمایت معنوی و مادی جامعه و نظام را هم کنار خود داشته باشد، به نیرویی عظیم و اثرگذار تبدیل خواهد شد.

با افتخار می‌گویم که دخترم مثل مادری مهربان، همیشه بسیار هوشمندانه مرا همراهی کرده و بی‌شک نقش بسزایی در موفقیت‌هایم داشته است. امیدوارم من هم بتوانم ادای دین کنم تا مانند نامش سرفراز باشد!

۹. هنرمندان خلاقی همچون شما، همیشه در جست‌وجوی هرگز در همیشه هستند؛ در جست‌وجوی فرصت‌ها و تحقق ایدئال‌های‌شان هستند؛ حتی در لحظاتی که آدم‌های پیرامونی، جز نا‌امیدی صدایی ندارند؛ آیا آرزوی تحقق چیزی را دارید که هنوز محقق نشده؟

لطف دارید! بله، بزرگ‌ترین آرزویم به‌تصویرکشیدن رؤیایم با بانو فاطمۀ زهرا(سلام الله علیها)ست.

خلاقیت برای متجلی‌شدن الزاماتی نیاز دارد. زمانی که با هنرمندان دارای گرایش‌های مذهبی، برخوردهای بدی می‌شود و حسادت‌ها و دشمنی‌ها طاقت‌سوز می‌گردد، احساس غبن می‌کنم. وقتی از طرف نهاد حکومتی به‌جای تشویق، از من می‌خواهند که آثارم را از دیوار خانۀ مسکونی خودم بردارم تا حالت گالری نداشته باشد، متأسف می‌شوم!

۱۰. به کدام اثر‌تان بیشتر از همه علاقه دارید و در خلق آن، گرایش ذهنی شما به کدامین سو تمایل داشت؟

آخرین اثر عاشورایی‌ام، سوگ عرشیان. این اثر بی‌شک متأثر از گرایش‌های مذهبی‌ام بوده و از ارادت خاصم به ائمۀ اطهار(علیهم‌السلام) نشأت گرفته است.

۱۱. با توجه به تمایلات فمنیستی که متأسفانه در سبک‌ زندگی زنان معاصر تغییراتی را اعمال کرده‌ است، شما در جایگاه همسری مسئول و مادری دلسوز، ریشۀ گرایش خانم‌ها به سبک‌ زندگی غربی را چه می‌دانید؟

در جوامع غربی، زن را یک ابزار می‌بینند و به نام آزادی، در حقیقت بزرگ‌ترین ظلم به آنان روامی‌شود؛ اما در مکتب اسلام، از جایگاه و منزلت ویژه‌ای برخوردار است. البته باید گفت که علی‌رغم تعالیم متعالی اسلامی، دیدگاه جامعۀ ما به زن چادری و خانه‌دار، چندان مناسب نیست؛ چنان که خودم سال‌هاست با مشکلات ناشی از این نگرش دست‌وپنجه نرم می‌کنم.

۱۲. امروزه بسیاری از زنان، شاغل هستند و ساعت‌های زیادی را بیرون از خانه به سر‌ می‌برند و زندگی‌ها گرمی گذشته را ندارد. شما که زنی شاغل هستید، چگونه مسئولیت‌های‌تان را مدیریت می‌کنید تا هیچ خدشه‌ای به نقش همسری و مادری‌تان وارد نشود؟

به نکتۀ بسیار مهمی اشاره کردید. شکی نیست که یکی از مهم‌ترین وظایف زنان، نقش و مسئولیت مهم آنان در شکوفاسازی نهاد خانواده است. این هنر یک زن است که به‌گونه‌ای عمل کند تا بار سنگین مسئولیت‌های اضافی ناشی از حضور، فعالیت و مشارکت در عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری، خدشه‌ای بر وظایف مهم وی در خانواده وارد نکند. خداوند را شاکرم که این موهبت را به بنده عطا کرده تا بتوانم تعادلی بین ایفای نقش مادری و همسری با مسئولیت‌های فعالیت در عرصۀ هنری، برقرار کنم!              

۱۳. یکی از علاقه‌های آدم‌های روزگار ما، دیده‌شدن است و متأسفانه به هر نحوی، سعی در نمایش خود دارند که یکی از نمودهای آن، سلفی‌گرفتن و به اشتراک گذاشتن آن در شبکه‌های اجتماعی است! این عمل‌کرد بین بانوان ما نیز شایع است؛ اما شما هنرمند کم‌حاشیه‌ای هستید و به لطف الهی زندگی آرامی دارید. به نظرتان در جامعه‌ای که زن به‌قدری حرمت داشت که اندورن خانه سکنا می‌گزید و دسترس‌ناپذیر جلوه می‌کرد، چه عاملی بعضی زنان را از درون خانه به مشارکت بالا در شبکه‌های اجتماعی کشانده ‌است که گاهی متأسفانه شاهد هستیم، لطمات جبران‌ناپذیری هم متحمل می‌شوند؟

امروزه نقش و تأثیر فضای مجازی و اینترنت در حوزه‌‌های مختلف کار و زندگی غیرقابل انکار است. این پیشرفت تکنولوژیکی، همانند شمشیر دولبه است که هرچند تأثیرات مفید و شگرفی در ابعاد مختلف  زندگی، از جمله سهولت برقراری ارتباط و دست‌یابی سریع و بی‌حدومرز به اطلاعات، توسعۀ فضای کارآفرینی و... دارد، آثار سوئی نیز می‌تواند همراه داشته باشد؛ آثاری که نوک پیکان آن متوجه نوجوانان و جوانان، دختران و پسران و به‌طور کلی کانون خانواده است. از سوی دیگر دختران و زنان دارای ویژگی‌های خاص عاطفی و روحی، مانند نیاز به توجه، مورد تأیید واقع‌شدن، ارتباط و گفت‌وگو هستند و در صورتی که این مهم در خانواده محقق نشود، فضاهای مجازی این مجال را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهند و به سمت آن گرایش پیدا می‌کنند. برای همین است که بخشی از دختران و زنان، در جست‌وجوی پاسخ نیازهای عاطفی و روحی در شبکه‌های مجازی‌اند؛ غافل از این‌که این فضا، همچون اقیانوس مواجی است و چنانچه شناگر ماهری نباشند و تدبیر و دوراندیشی پیشه نکنند، اسیر طوفان آن می‌شوند. پس این کانون مقدس خانواده است که باید به‌نحو شایسته پاسخ‌گوی نیازهای زنان و دختران باشد تا آنان به اشتباه طی طریق نکنند و در سراب فضای مجازی، دنبال آمال و رؤیاهای خیالی نباشند.

البته نقش سیاست‌گذاران فرهنگی و اجتماعی و دولت‌مردان هم بسیار مهم است. آن‌ها باید زمینه‌های لازم را برای غنی‌سازی اوقات فراغت دختران و زنان فراهم کنند. در این صورت است که می‌توان امیدوار بود، شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی، نه تهدید که برای یک فرصت مغتنم، در عرصه‌های مختلف زندگی آحاد جامعه، به‌ویژه جامعۀ زنان بسیار اثرگذار باشد.

۱۴. تعریف شما از زن شیعۀ ایرانی و حقوق خانوادگی و شهروندی او چیست؟

زن شیعۀ ایرانی، باید بداند که بار سنگینی بر دوش دارد. جامعۀ ما زیر ذره‌بین است و بانوان‌مان، باید عصمت و نجابت را مراعات کنند؛ چون الگوی ما بی‌بی دو عالم، حضرت فاطمۀ زهرا(سلام الله علیها)هستند، معلم آزادگی ما سیدالشهدا(علیه‌السلام) و معلم غیرت‌مان، حضرت ابوالفضل العباس(علیه‌السلام) است.

وقتی این الگوها را داریم، چرا باید الگوهای دیگری را برای خود جست‌وجو کنیم. بیشتر این راه‌گم‌کردگی‌ها، از این نشأت گرفته که برخی از مردم، الگوهای دیگری را برگزیده‌اند.

امیدوارم جامعۀ ما، از این گردنۀ دشوار به سلامتی عبور کند!