نوع مقاله : گزارش
گزارشی از دلایل آرایش افراطگونهی بانوان ایرانی
نجمه تاجیک
موضوع استفادهی افراطی بانوان ایرانی از لوازم آرایش و واردات بیرویهی این محصولات، مسئلهایست که امروزه بهروشنی به اثبات رسیده و با وجود واکنشهای منفی به این موضوع، روزبهروز در حال افزایش است و در جامعه، شاهد بهکارگیری رنگهای جورواجور بر چهرهی بانوان هستیم. گزارش پیش رو، سعی دارد از زبان خود بانوان، به دلایل این استفادهی افراطی اشاره کند.
تربیت خانواده، مهمترین دلیل برای آرایش
«فائزه کاشانی» که یکی از بانوان دههشصتیست و پنج سالی میشود متأهل شده، از کسانیست که ترجیح میدهد با رنگولعاب کمتری در جامعه حاضر شود و خود را اسیر زرقوبرقهای ظاهری چهره قرار ندهد. او دربارهی دلایل استفادهی افراطی بانوان از لوازم آرایش میگوید: «از نظر من، این موضوع دلایل متفاوتی دارد. یکی از آن دلایل که بسیاری از کارشناسان به آن اشاره میکنند، کمبود اعتمادبهنفس است و برای برخی دیگر هم، به شیوههای تربیتی برمیگردد. برای مثال یادم نمیآید یکی از نوههای عمهام را تا حالا بدون آرایش دیده باشم. فکر میکنم علت اصلیاش این است که مادرش نیز به آرایش خیلی اهمیت میدهد و همیشه غرق در آن است. همین باعث شده که او فکر کند زنِ خوب کسیست که بهاصطلاح، همیشه چیتانپیتان باشد.»
کاشانی ادامه میدهد: «فرهنگ جامعهی ما بهنحویست که در آن، زیبایی را برای دختران به ارزش بدل کرده و جزو مهمترین ملاکها شده است. این موضوع در تصمیمگیری دختران و بانوان، برای ظاهرشدنشان در جامعه اثر میگذارد؛ یعنی اگر در جامعهی ما، ارزش افراد به سواد و دانش آنها بود، افراد ناخودآگاه بیشتر به این سو روی میآوردند تا بتوانند بیشتر خود را نشان دهند یا مثلاً اگر ورزشکردن مهمترین خصلت بود، این فرهنگ جا میافتاد.»
فائزه کاشانی که معتقد است دلیل اصلیاش دربارهی بیاعتنایی به آرایش، نحوهی تربیت او و این بوده که نزدیکانش هم اهل آرایش نبودهاند، اضافه میکند: «مادر من، اصلاً اهل آرایش نیست؛ حتی در عروسیها. او بهطور کلی آرایش را دوست ندارد. درواقع دیدن مادری که آرایش نمیکند، باعث شده آرایش جزو مسائل مهم زندگیام نباشد.»
آرایش، کمکی برای قشنگترشدن
«نفیسه عبادی» که 24 بهار را از سر گذرانده و دانشجوی رشتهی تربیتبدنیست، خود را در دستهی افرادی میداند که اهل آرایشی ملایم است. او دربارهی موضوع آرایش بانوان میگوید: «من دوست ندارم با آرایشکردن، آن شکلی بشوم که نیستم. درواقع دوست دارم آرایش کمک کند تا کمی قشنگتر بشوم و چهرهام از بیحالی دربیاید. نظر دوستان و بستگان برایم مهم است که مرا زیبا بدانند؛ نه نظر هر کسی که از کوچه و خیابان میگذرد. بهطور کلی آرایشکردن، برای من یکی از هنرهای جذاب است. من طرفدار یکی از صفحههای آموزش آرایش هستم و مدام دنبالش میکنم. گاهی هم ته دلم بدم نمیآید که این آرایشهای متنوع را روی چهرهام امتحان کنم؛ ولی مشغلههایی که دارم، فرصت اینهمه به خودم رسیدن را نمیدهد.»
باارزششدن ظاهر افراد در جامعه
«مینو امانی» که یکی، دو سالیست در مقطع ابتدایی تدریس میکند، معتقد است زنان، موجوداتی حساس و همواره تشنهی توجه هستند. آنان دوست دارند زیباییشان مورد توجه قرار بگیرد. وی در این باره توضیح میدهد: «امروزه متأسفانه ارزشهای جامعه عوض شده است. در جامعهی ما یک آرایشگر که در کارش حسابی وارد است، جایگاه بالایی دارد و درآمد زیادی کسب میکند. یک فرد تحصیلکرده با مدارج بالای علمی، هرگز با او قابل قیاس نیست. افراد مختلف هم برای دریافت اینگونه خدمات، حاضرند پولهای هنگفتی پرداخت کنند؛ ولی در جاهای دیگر، پولهایشان را بهسختی خرج میکنند. مثلاً برای کادودادن بچهها در روز معلم، همیشه دم از بیپولی میزنند. درواقع این زیبایی ظاهری و ظاهربینیست که جایش را با ارزشهای دیگری، مثل تعلیم و تربیت عوض کرده است.»
امانی میافزاید: «در کل، نظر من این است که آرایش سبکی که رنگولعاب کمی به چهره بدهد، چیز بدی نیست؛ اما اینکه آرایشداشتن یا نداشتن، بهصورت دغدغه دربیاید و حتی موقع خریدی کوچک یا از خانه بیرونرفتن هم باید آرایش کنند، بد است.»
آرایش برای جلب توجه دیگران
«سارا احمدی» گرایش انسانها به زیبایی را از دلایل اصلی رویآوردن به آرایش میداند: «انسان که اشرف مخلوقات است، باید به سر و ظاهر خود اهمیت بدهد و همانطور که زیبایی باطنی اهمیت دارد، زیبایی ظاهری نیز لازم است. همسر من از افرادیست که به زیبایی خیلی اهمیت میدهد. البته شاید بهدلیل شرایط جامعهی امروزی باشد که او بهصراحت از من میخواهد اگر در جمعهایی حاضر میشویم، از لحاظ زیبایی و توجه به سر و وضع، از بانوان دیگر چیزی کم نداشته باشم. دیگر خیلی کم پیش میآید که کسی مرا بدون آرایش ببیند؛ حالا فرقی نمیکند برای مهمانی از خانه خارج شوم یا برای خرید یک سطل ماست.»
احمدی در ادامه به دلیل آرایش یکی از دوستانش اشاره میکند: «الهه از افرادی بود که خیلی اهل آرایش نبود؛ اما چندوقتی میشود که به توصیهی اطرافیان، برای اینکه بتواند نظر دیگران را جلب کند، سراغ آرایش رفته است. منظورم این است که چون خیلی کم دست در چهرهاش میبُرد، دیگران که البته منظورم آقایان هستند، به او نگاه نمیکردند و موقعیت خاصی هم برای ازدواج نداشت؛ اما حالا اوضاع برایش بهتر شده است و به قول خودش، بیشتر دیده میشود. او در ادامه، میتواند زیباییهای باطنیاش را هم نشان دهد.»
آرایشکردن در رقابت با اطرافیان
«تمنا پیروزخواه» آرایش افراطی بانوان را به افتادن در دور رقابتی تشبیه میکند: «دلیل بعضیها برای آرایشکردن، خیلی هم سخت و پیچیده نیست؛ یعنی مشکلشان نه کمبود اعتمادبهنفس است و نه عقدهی حقارت دارند. آنها وقتی میبینند که بیشتر اطرافیانشان، مدام در حال آرایشهای جورواجور هستند، برای اینکه از این قافله عقب نمانند، آرایش میکنند و کمکم همین آرایش، برایشان عادت میشود؛ بهنحوی که دیگر نمیتوانند بدون آرایشبودن را تصور کنند. وقتی هم که در دنیای آرایش غرق شوی، دیگر بیرونآمدن از آن راحت نیست؛ بس که دچار توهم خودزشتانگاری میشوی.»
پیروزخواه که یکی از جوانان دهههفتادیست، ادامه میدهد: «البته یک دلیل دیگر آرایش زیاد از نظر من، این است که شرایط جامعهی ما چنین شده که تنها با آرایش چهره میتوانی خود را نشان بدهی. همچون کشور عربستان که میگویند رتبهی اول استفاده از محصولات آرایشی را دارد و بعد از آن هم ما هستیم. البته سوپراستارهای سینمای ما نیز در جایگاه الگوی جوانان، در این موضوع کم تقصیر ندارند. آنها که بهقدر کافی دیده میشوند هم، درگیر این آرایشها و جراحیهای زیبایی شدهاند؛ دیگر چه برسد به کسانی که تشنهی قدری توجهاند.»