نوع مقاله : خانه های آسمانی
محبوبه ابراهیمی
■ راوی اخلاق
مدینه، اینبار شاهد تولد فرزندی دیگر از تبار رسول خدا(ص) بود؛ نوادهی امام حسن مجتبی(ع) بهنام «ابوالقاسم عبدالعظیم حسنی». پدر او «عبدالله» و مادرش «هیفاء» نام داشت. وی با چهار واسطه به امام حسن(ع) میرسد و به همین دلیل، به «حسنی» شهرت دارد.
ایشان، با حکومت عباسیان همدوره بود؛ دورهای که سختگیری حکومت دربارهی شیعه به اوج خود رسیده بود. عبدالعظیم حسنی، محضر سه امام معصوم را درک کرده بود و خود را موظف میدانست روایات و احادیث آنان را مکتوب و حفظ کند. او روایات بسیاری را از امام رضا(ع)، امام جواد(ع) و امام هادی(ع) نقل کرده است. نقش امثال وی در حیات شیعه، بیبدیل و مهم بود. ایشان اهداف والای ولایت را تا آخرین لحظههای زندگی دنبال کرد و معصومان زمان ایشان، وی را تأیید و تکریم و به او اعتماد میکردند.
■ اهتمام به اخلاق
حضرت عبدالعظیم حسنی، به اخلاق و مستحبات اهمیت میداد و شاهد این امر، تألیف کتابی بهنام الیوم و اللیله است که به وظایف و اعمال مستحب و اخلاقی افراد در هر شبانهروز میپردازد. اصل این اثر مانند بسیاری از آثار ارزشمند اسلامی در طول تاریخ از بین رفته است؛ اما توضیحات علمای تاریخ و سیره، بهخوبی گویای این حقیقت است که ایشان علاوه بر تلاش برای آموزش عقاید، به مستحبات و تعلیم و تربیت اخلاقی مردم نیز اهتمام میورزید.
■ راوی اخلاق
میان روایاتی که وی نقل فرموده، روایات اخلاقی زیبایی به چشم میخورد؛ ازجمله اینکه امام رضا(ع) خطاب به وی فرمودند: «اى عبدالعظیم، سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو شیطان را به خودشان راه ندهند. آنان را به راستگویى، امانتدارى، سکوت و ترک مجادله در کارهاى بیهوده و دیدار با یکدیگر و توجه به هم سفارش کن؛ چراکه اینها مایهی نزدیکشدن به من است» (اختصاص، ص۲۴۷).
■ امین، صادق و عادل
فضایل اخلاقی سید حسنی بسیار بود؛ چنانکه «صاحب بن عباد»، از علمای بزرگ و مشهور در علم و عمل، کتابی دربارهی حضرت عبدالعظیم نوشته و نام آن را رسالۀ فی فضل عبدالعظیم گذاشته که بارها چاپ شده است.
او میگوید: «عبدالعظیم حسنی(ع)، مردی باورع، پارسا، پرهیزکار، دیندار، خداپرست، معروف به امانتداری، دارای صداقت لهجه، دانای به امور دین، گویای توحید و عادل بود. وی زمان خودش در علم، ادب، فضل و تقوا، بعد از امام زمانش بر تمام معاصران برتری داشته، هیچکس را منزلت او نبوده و به تمام معنا، تبعیت و تقلید از حضرات ائمه(ع) مینمود. در اولاد و احفاد حضرت امام حسن مجتبی(ع)، کسی به قدر مرتبه و مقام او نرسیده است» (نوری، خاتمۀ مستدرک، ج4، ص404).
■ وفادار در نشر عطر کلام اهل بیت(ع)
به دستور متوکل عباسی، امام هادی(ع) را به سامرا بردند تا تمام فعالیتها و ارتباطات حضرت تحت نظر باشد. عبدالعظیم(ع) در سامرا نیز خدمت امام میرسید. خلیفه دستور تعقیب و دستگیری او را صادر کرد. از آن پس، وی خود را از چشم مأموران پنهان میکرد و در شهرهای مختلف، بهصورت ناشناس، رفتوآمد میکرد؛ تا اینکه به ری رسید. مدتی مخفیانه در زیرزمین منزل یکی از شیعیان زندگی کرد و با گذشت زمان، مردم از حضورش باخبر شدند و از علوم و روایاتش بهره بردند. ایشان تا آخرین نفس، عطر کلام اهل بیت(ع) را خانه به خانه و شهر به شهر پراکنده کرد.
■ ادب در برابر اهل بیت(ع)
«شیخمحمدشریف رازی» مینویسد: «رفتار و عادت کریمانهی حضرت عبدالعظیم(ع) این بود که هر وقت وارد مجلس حضرت امام جواد(ع) یا امام هادی(ع) میشد، با کمال ادب و غایت حیا، در حالی که دستهایش را از ردا بیرون آورده بود، به محضر امام سلام میکرد. امام نیز پس از جواب سلام، او را نزدیک خود میخواندند و کنار خویش مینشاندند؛ به حدى که زانویش به زانوى مبارک امام میچسبید و امام کاملاً از احوال او سؤال میکردند و این، موجب غبطهی دیگران میشد» (زندگانى حضرت عبدالعظیم(ع)، ص30).
■ دعای اخلاقی برای عبدالعظیم(ع)
امام هادی(ع) در سفری که عبدالعظیم به سامرا داشت، او را تصدیق و وی را اینگونه خطاب میکنند: «یا اباالقاسم، تو بهحق ولیّ ما هستی. ... تو همان دینی را که پسندیدهی خداست، از ما گرفتهای. ... خداوند تو را با گفتار ثابت در دنیا و آخرت تثبیت کند» (شیخ صدوق، امالی، ص419 و 420).
این گفتوگو میان امام و عبدالعظیم، به «حدیث عرض دین» مشهور است.