چگونه پدر پادشاهی خوب برای شاهزاده­ها باشیم؟

نوع مقاله : کلید

10.22081/mow.2018.66214

راهکارهایی برای ارتباط موثر میان فرزندان و پدر

فاطمه علیزاده

وقتی از دریچه چشم یک کودک، پدر او را می­بینیم با شخصیتی بزرگ و پرقدرت مواجه می­شویم. کسی که می­تواند یک تنه در برابر همه­ی دیوها و غول­های بدجنس بایستد و هیچ ترسی به دل راه ندهد. او پدر را بزرگترین و عاقل­ترین شخص در ذهن خود ساخته که به هیچ وجه ضعیف و ناتوان نخواهد شد. به خاطر همین اقتدار است که او از پدر خوشش می­آید. پدر را الگوی زندگی خود قرار می­دهد و اگر کسی علیه پدرش سخنی بگوید با تمام قدرت در مقابل او می­ایستد و از پدر دفاع می­کند. این کودک در دنیای کوچک خود پدر را پادشاهی عادل، خوش اخلاق، رئوف و در عین حال قوی می­داند و نمی­تواند قبول کند که فردی مهم­تر از او در جهان وجود داشته باشد. بچه­ها حتی وقتی بزرگ هم می­شوند، همچنان پادشاهی شکست­ناپذیر و قدرتمند از پدر در ذهن­شان دارند که بر اساس وجود همین پشتوانه­ی اسطوره­ای، شب­ها راحت به تختخواب­شان می­روند.

بابای خوبم، من به تربیت تو نیز احتیاج دارم!

تربیت فرزند دلبند ما امری یک طرفه نیست که فقط بر عهده مادر باشد. واقعیت این است که تربیت فرزندان نتیجه پذیرش مسئولیت و تلاش و هماهنگی پدر و مادر است. پدری که فقط نقش نان­آور خانواده را داشته باشد، و مادر را در میدان تربیت فرزندان تنها گذاشته باشد، در حق کودک خود ظلمی بزرگ مرتکب شده زیرا چنین فرزندانی معمولا با مشکلات و اختلالات رفتاری غیرقابل جبرانی مواجه می­شوند.

صاحب­نظران معتقدند که مادر در امر تربیت کودک، مهارت و دقت نظر بیشتری دارد ولی پدر نقشی غیرقابل انکار دارد که اگر در امر تربیت، نگهداری، رشد و شکوفایی کودکان مشارکت نداشته باشد، فرزندان فرصت تعامل و همانندسازی با پدر را از دست داده و از تربیت مطلوب محروم می­شوند.

تحقیقات متعددی که در دهه آخر قرن بیستم میلادی در جهان انجام شده نشان می­دهند که یکی از عوامل اصلی ضعف خانواده­های امروزی، کاهش نقش پدر در خانواده است. کمبود وجود پدر در خانه و ضعف بهره­مندی کودکان از حضور و تربیت او در خانه، تاثیرات مخرب زیادی بر روح و روان کودکان داشته و امر تربیت را با معضلات عدیده­ای روبرو کرده است. 55 درصد از زندانیان، 70 درصد از اخراج شدگان از مدارس، 82 درصد دختران نوجوان فراری و اکثر معتادان از خانواده­هایی بوده­اند که از وجود پدر محروم بوده و یا پدر نقش صحیح، مفید و موثر خود را در تربیت آنها ایفا نکرده است.

پدر وقتی تو در کنار من باشی، اینچنین خواهد شد...

فرزند در مسیر رشد و شکل­گیری شخصیت خود با افراد زیادی در رابطه است اما بیش از همه تحت تاثیر رفتار و عملکرد پدر و مادرش است. ویژگی­های خاص پدر در برخورد با فرزندان به گونه­ای است که نقش الگوپذیری وی را برای فرزندان پررنگ­تر می­کند. وقتی پدر در یک خانواده از حالت منفعل یا بی­توجه به کودکان خارج شود، به سلامت زندگی فرزند خود کمک کرده است. زیرا کودک جنبه­های مثبت و سازنده رفتارهای پدر را مشاهده کرده و الگوسازی می­کند. برخی از تاثیرات مثبت حضور پدر در کلیه مراحل تربیتی فرزندان عبارت است از:

-        فرزندانی که پدران آنها به اندازه کافی در تربیت ایشان نقش دارند، دارای توانمندی بیشتری در حل مسائل، مهارتهای کلامی و پیشرفت تحصیلی هستند؛

-        کودکانی که از تربیت و همراهی پدر در بازی و تفریح و سرگرمی برخوردارند، ضمن داشتن روابط عمیق­تر با دوستان دارای خودکنترلی و مهارت بیشتر در بیان حالات هیجانی خود و تشخیص احساسات و عواطف دیگران هستند؛

-        پدرانی که دخالت بیشتری در تربیت دارند، فرزندان آنها علاوه بر داشتن رفتار مسئولانه حس مسئولیت­پذیری بالاتری در مورد رفتار خودشان داشته، کمتر دیگران و شانس و اقبال بد را به عنوان مشکلات رفتاری خود مطرح می­کنند؛

-        افرادی که در بزرگسالی همدلی بیشتری با دیگران نشان می­دهند در کودکی از مشارکت صحیح پدر در تربیت خود بهره­مند بوده­اند؛

-        پسران نوجوان فاقد پدر به راحتی دچار اضطراب و ناراحتی می­شوند؛

-        در خانواده­ای که پدر حضور نداشته و یا وجودش بی­تاثیر باشد فرزند تمایل بیشتری به الگو قرار دادن رفتار مادر نشان می­دهد. این امر مشکلاتی را به ویژه برای پسرها به وجود می آورد؛

-        دختران خانواده­هایی که در آنها مادر مسلط و پدر منفعل بوده در دوره نوجوانی و بزرگسالی و در ارتباط با مردان و تشکیل خانواده بیشتر دچار مشکل هستند؛

-        فرزندان دختر برخورد با مرد را از پدر می­آموزند و در واقع وقتی پدر در تربیت دخترش همواره کنار او باشد از پدر مسائلی را می­آموزد که هرگز از مادر نخواهد آموخت؛

-        کودکانی که در غیبت پدر پرورش یافته­اند، زمینه­های بروز بزهکاری در آنها بیشتر دیده شده است.

پدر چطور می­تواند پادشاه خوبی برای شاهزاده­ی جوانش باشد؟

-        پدر باید در خانه باشد و کودک حضور او را در خانه حس کند؛  زیرا کودک به کسی دلبسته­تر خواهد شد که بیشتر برای او وقت بگذارد و تکریم و احساس با ارزش بودن را در او تقویت کند؛

-        بهتر است پدر با فرزندان خود با لحن خوب و مودبانه­ای سخن بگوید و از تحقیر شخصیت و انتقاد نابجا بپرهیزد؛

-        همدم و هم­بازی کودک خود باشد و شرایطی را به وجود آورد که فرزند بتواند نقاط قوت خود را نشان دهد؛

-        به فرزندش محبت کند و این ابراز محبت را به طور مستمر ادامه دهد زیرا رفتار مردانه بدون مهربانی، الگوی جنسیتی پدر را بی­تاثیر می­کند؛

-        رابطه­ای دوستانه با فرزند برقرار کند تا با فراهم کردن زمینه انس، فرزند به راحتی حرف دلش را به ما بگوید؛

-        پدر باید از نظر کودک، عادل باشد و در برخوردهای خود هیچگونه تبعیضی نداشته باشد؛

-        رفع نیازهای کودکش برای وی مهم باشد؛

-        وقتی در خانه حضور دارد با تمام اعضای خانواده به خوبی و با محبت برخورد کند. خصوصا اینکه گاهی فرزند به تایید رفتارهای خود از طرف پدر سخت نیازمند است؛

-        برای شناخت بهتر فرزند به ویژه در هفت سال دوم، سعی کنیم نقش مربی او را داشته باشیم و رشته درسی را طبق خواست و توانمندیهای خودش انتخاب کند؛

-        پدر باید در هنگام تصمیم­گیری در امور مربوط به خانواده و فرزندان با آنها مشورت کند تا حس استقلال و عزت نفس در آنها تقویت شود؛

-        پدر نقش مهمی در پیشرفت تحصیلی فرزندان دارد. پدر می­تواند با شرکت در جلساتی که مدارس تشکیل می­دهند به آنها ارزش و اعتبار داده و در جریان فرآیند تحصلی فرزندشان قرار بگیرند؛

-        پدرهایی که بین عمل و گفتارشان تفاوت وجود دارد، هرگز الگوی خوبی برای آنها نخواهند بود. پدر باید رفتارهای خود را اصلاح کند تا الگوی مناسبی برای فرزندان باشد؛

-        پدر باید سعی کند هر چند وقت فرزندان را به مسافرت­های خارج از شهر ببرد و با آنها از تجربیات خود در سفر صحبت کند. زیرا از طریق برقراری مکالمه میان پدر و فرزندان هر چه بیشتر با روحیات آنها آشنا خواهد شد؛

-        در انجام بعضی از امور منزل مثل تعمیر وسایل یا کارهای بنایی از فرزندان نیز کمک بگیریم تا احساس مفید بودن و بزرگ بودن در آنها تقویت شود؛

-        پدر خصوصا در مورد فرزندان پسر، آنها را با دوران کودکی و نوجوانی خود و سایر افراد مقایسه نکند.

-        وقتی فرزندان کار خوبی انجام می­دهند احساس خوشحالی خود را به آنها نشان دهیم و سپس آنها را در آغوش گرفته و بگوییم که چقدر دوستشان داریم.

-        لازم است فرزندان احساس کنند که پدر برای مادرشان احترام زیادی قائل است؛

-        بهتر است پدر برای حفظ ارتباط صمیمی با فرزند خود حداقل یک بار در ماه با او به تنهایی بیرون برود. خصوصا این مسئله در مورد فرزندان دختر صادق است زیرا در این صورت فرزند ما از نظر نیاز به برقراری ارتباط با جنس مخالف تامین شده و با پدر روابط عاطفی مستحکمی برقرار می­کند؛ همچنین این مسئله در مورد روابط عاطفی میان مادر و پسر نیز صادق است؛

-         در صورت داشتن مشغله زیاد و سپری کردن ساعات زیادی از روز در خارج از خانه، سعی کنیم در شبانه روز حداقل نیم ساعت با فرزندان­مان همراه باشیم و با آنها حرف بزنیم، بگوییم و بخندیم و استراحت و تفریح کنیم؛

-        اگر پسر داریم، بدانیم که او نیازمند است اوقاتی را در حریم حمایت و هدایت پدری محبوب، منطقی، استوار و مقتدر سپری کند؛

-        سخن ما به عنوان پدر در خانواده موقعی نافذ است که خودمان به آن اعتقاد داشته و عمل نماییم؛

-        اقتدار پدر لازمه­ی تربیت کودک و نوجوان است. این اقتدار در سایه مهربانی، دوستی و قاطعیت شکل می­گیرد نه در برخورد خشن، ناسزاگویی و احتمالا کتک زدن.