نوع مقاله : احکام
احکام و آداب تربیت فرزند (بخش دوم)
حجتالله حاجیکاظم
آیا برای اینکه فرزند دلبندم مثل درختی استوار و ریشهدار در خوبیها رشد کند، میتوانم در مواردی سخت بگیرم و چیزی را به او الزام و اجبار کنم؟ آیا میتوانم او را وادار به کاری کنم که برخلاف میلش است؟
الزام، مراتبی دارد. اجازه دهید برای افزایش دقت در بحث، نموداری از انواع آن را مرور کنیم:
انواع الزام |
با سلب کامل اختیار همراه باشد مثل اینکه دست کسی را بگیریم و کشانکشان ببریم |
الزام شدید (نوع اول) |
اصطلاح این نوع، اجبار است |
|
سلب اختیار نیست، اما با تهدید، الزام ایجاد شده است |
تهدید به هتک آبرو یا قتل |
الزام متوسط یا اکراه |
اکراه شدید (نوع دوم) |
|
تهدید به آسیب مالی و جانی |
اکراه متوسط (نوع سوم) |
|||
تهدید به کاهش بخشی از مزایا و امکانات |
اکراه خفیف (نوع چهارم) |
|||
الزام با مهربانی؛ امر، نهی و تشویق |
الزام خفیف (نوع پنجم) |
|
سؤال ما این است که استفاده از انواع این الزامها دربارهی فرزند، در موقعیتهای مختلف از نظر آیات و روایات چه حکمی دارد؟
با توجه به جدول، پنج نوع را مشخص کردیم و بر همین اساس، احکام را مرور میکنیم. عموم این موارد، براساس اجتهاد «آیتالله اعرافی» تنظیم شده است.
از آن روی که دین الهی، بهطور ذاتی اهمیت درخور توجهی برای پذیرش قلبی قائل است، آن الزام که موجب آسیب قابل توجه به انتخاب افراد شود، مسیر اصلی تربیت نیست؛ اما گاهی میتواند زمینهای برای دورنشدن از خوبیها فراهم آورد و کمک کند مسیر حق با انتخاب ادامه یابد. درواقع مسیر اصلی تربیت، فراهمکردن شناخت برای الزام (متعهدکردن خویشتن) است. الزام کمتر ترجیح دارد؛ اما تشخیص اینکه در چه موضعی مجاز به الزام هستیم، بسیار دشوار است. احکام الهی به کمک ما میآیند تا کمتر خطا کنیم. الزام در برخی موارد حرام و در برخی موارد واجب است. انتخاب الزام یا عدم الزام، در دیگر مواردی که واجب یا حرام نیست، برعهدهی والدین خواهد بود. نکتهی دیگر اینکه در برخی موارد، تزاحمهایی به این معنا اتفاق میافتد که در آن مورد الزام واجب بوده است؛ اما مطمئن هستید اگر الزام کنید، مشکل اساسی دیگری ایجاد میشود که بهاندازهی آن مورد الزام اهمیت دارد. در این موارد، الزام میتواند حتی از واجب به حرام بدل شود.
1. براساس برخی آیات، استفاده از الزام نوع اول، دوم و سوم برای واداشتن دیگران، از جمله فرزندان به باور عقاید اسلامی حرام است (بقره: 256؛ یونس: 99؛ شعراء: 3 و 4؛ کهف: 29).
2. استفاده از هر نوع الزام و اکراهی برای گمراهکردن دیگران (جلوگیری از شکلگیری ایمان صحیح یا سستکردن پایههای ایمان) حرام است. متأسفانه فضای حاکم در کشورهای غربی، دربارهی دین خنثی نیست و گاه نوعی الزام خفیف به عدم دینداری در آن دیار وجود دارد.
3. نرمخویی و سختگیرینکردن به شکل کلی و در همهی زمینههای تربیتی،