نوع مقاله : مشاوره
آمادگی روانی کودکان برای ورود به مدرسه
پریسا پورعلمداری
کارشناس ارشد مشاوره و روانشناس
همهی ما خاطرات روزهای اول مدرسهمان، مخصوصاً اولین سال حضور در مدرسه را به یاد داریم؛ اولین صبح در مهرماه که از خواب بیدار شدیم، صبحانه خوردیم، لباسهای نو پوشیدیم و دست در دست بزرگترهامان به مدرسه رفتیم. همان اندازه که این خاطرات برای برخی از ما خوشایند و دلپذیر است، برای برخی نیز ناخوشایند و ناراحتکننده است. به نظر میرسد فرایند آمادهسازی کودک برای ورود به مدرسه، تأثیر مهمی بر این تجربه داشته باشد. از این رو گفتوگویی با خانم «پریسا پورعلمداری»، مشاور ارشد خانواده ترتیب دادیم تا در این باره راهکارهای مفید روانشناختی را بهتر بشناسیم.
- والدین برای ایجاد آمادگی روانی کودک هنگام ورود به مدرسه، از چه زمانی لازم است اقدام کنند؟
با توجه به اینکه آغاز سال تحصیلی و رفتن به مدرسه نیازمند آمادگی در زمینههای روانی، عاطفی، اجتماعی و ذهنی برای والدین و کودکان است، ایجاد این آمادگی قطعاً به برنامهای فرایندمدار از سالهای قبل نیاز دارد؛ یعنی دقیقاً از زمانی که کودک حرفهای ما را میفهمد. به این ترتیب، خانواده میتواند با مدیریت بهتر، سازگاری بیشتری با شروع سال تحصیلی داشته باشد.
- والدین باید به چه نکاتی توجه کنند؟
ورود به مدرسه نهتنها آمادگی کودک، بلکه آمادگی پدر و مادر را نیز میطلبد؛ یعنی والدین آماده، قادر به ایجاد آمادگی در کودک هستند. پدر و مادر با روشهای تربیتی و ارتباطی خود میتوانند شرایط و مقدمات پرورش استعدادهای درونی کودک را فراهم کنند و هرچه خود را بیشتر به تواناییها و مهارتهای لازم برای فرزندپروری تجهیز کرده باشند، بهتر و مؤثرتر از عهدهی این امر برخواهند آمد. مثلاً ایجاد پیشزمینهی ذهنی منفی دربارهی تحصیل و مدرسه از سوی والدین در سالهای قبل، مشکلات زیادی را در تمایل و انگیزهی لازم کودکان برای شروع درس و تحصیل بهوجود میآورد. قطعاً کودکی که دائم از والدین خود بحثهایی دربارهی سختی درسها، تنبیه و توبیخ معلمان، آزار و اذیت همکلاسیها، بیفایدهبودن درس در زندگی و... شنیده است، اشتیاق کمتری به موضوع تحصیل و مدرسه خواهد داشت.
خواندن کتابهای داستان جذاب کودکان دربارهی مدرسه و تحصیل هم، روش دیگریست تا کودک بتواند با محیط و شرایط درس و مدرسه ارتباط ذهنی پیدا کند. مدرسهبازی نیز، یکی از راهکارهای ساده و شیرین آمادهسازی کودکان است. والدین میتوانند توانمندیهای کودک خود را برای تحمل نشستن در کلاس، دست بلندکردن برای پرسیدن سؤال، اجازهگرفتن برای رفتن به دستشویی یا دادن جواب پرسش معلم، خوردن خوراکی و رعایت هر نظم و قانونی که در کلاس لازم است، در قالب بازیهای شیرین با گردش نقش معلم و شاگرد بین کودک و والدین، تقویت کنند.
آموزش مسئولیتپذیری، از دیگر مهارتهای لازم کودک برای ورود به مدرسه است. حس مسئولیت، زمانی در کودک رشد میکند که به او مسئولیت داده شود و تا حد امکان، فرصت تصمیمگیری در اختیارش قرار گیرد. پدر و مادر میتوانند جوّی ایجاد کنند تا کوششهای کودک در آموختن و انجام وظیفه، با احساسات مثبت دربارهی آن همراه شود. اینکه همیشه ما کارهای کودکمان را انجام دهیم، مثلاً اگر چیزی گم کرد، ما برایش پیدا کنیم یا اسباببازیهایش را مرتب کنیم و کارهایی از این دست، کودک را ناتوان و مسئولیتناپذیر میکند. از این رو بهتر است بازیها و کارهایی را برای کودک طراحی کنیم که حس مسئولبودن را در او نهادینه کند. تمرین پوشیدن لباس، پوشیدن کفش، بستن بند کفش و دستشویی رفتن در جایی غیر از محیط خانه، از دیگر راهکارهای مؤثر است. همچنین میتوانیم حدود یک ماه به آغاز مدرسه، کمکم مقداری از اسباببازیهای کودک را جمع و کتابخانهی کوچکی برای او تهیه کنیم و در آن کتاب، دفتر و... بگذاریم تا کودک در فضای مسئولیت مدرسه قرار بگیرد و متوجه شود که دیگر کار او فقط بازی نیست.
نقش والدین در آمادهکردن کودک برای غلبه بر اضطراب و ترسش، هنگام جداشدن از خانواده بسیار مهم است که البته پدیدهی رشد طبیعیست. معمولاً مادرانِ بچههایی که دچار اضطراب جدایی هستند، شخصیتی افراطی، مضطرب، بیش از حد حمایتکننده، مردد، حساس و عاطفی دارند که اضطراب خود را با بیان افکار منفی و عمل خود به بچهها منتقل میکنند. اضطراب کودک گاهی به دلیل وابستگی به مادر، محیط خانه، خانواده یا هر تکیهگاه و پناهگاه دیگر است. معمولاً این پدیده در مادرانی بیشتر دیده میشود که سعی در وابستهکردن کودک به خود دارند و به واکنشهای عاطفی او برای ترک پاسخ میدهند. این موضوع، هم برای کودک و هم برای والدین دردناک است. به همین دلیل، روانشناسان توصیه میکنند که باید کودک را قبل از سنین ورود به مدرسه، در زمانهایی کوتاه به مراقب جدید یا مهدکودک بسپارید یا به بهانهی خرید، برای مدت کوتاهی بیرون بروید تا تنهایی و جدایی از مادر را تجربه کند. معمولاً در روزهای اول ورود به مدرسه، ناراحتی و بیقراری کودک وجود دارد که پس از گذشت چند روز، برطرف خواهد شد. بهتر است هنگام ترک کودک، او را ببوسند و نوازش کوتاهی کنند و با خوشرویی خداحافظی کنند. باید در مقابل گریههای فرزند مقاومت کنند و با هربار گریه، به طرفش نروند. بهتر است مراسم خداحافظی و ترک کودک را خیلی طولانی نکنند. میتوانند چند روز اول، ساعتی را در مدرسه بمانند تا کودک با اطمینان از حضور آنها، کمکم با محیط جدید و دوستان تازه خو بگیرد. به یاد داشته باشند که اگر بخواهند پنهانی از مدرسه خارج شوند، بیشتر کودک را ناراحت کردهاند.
آموزش محافظت از خود برای کودکان پیش از ورود به مدرسه، از دیگر وظایف والدین است. والدین باید مطمئن باشند که کودکشان تا سن ورود به مدرسه، نکات اولیه و ضروری را برای حفظ خود از آسیبهای اجتماعی رعایت میکند. کودک باید مرز و محدودهی ارتباطات خود را با دیگران و انتظارات بجا و مناسب را بر این اساس بشناسد و قدرت محافظت جسمانی و روانی از خود در برابر فشار و قلدری همسالان و بدرفتاری یا سوءاستفادهی دیگران، حتی اعضای خانواده و فامیل را داشته باشد و در مواقع لازم، با قاطعیت نه بگوید. کودک باید بداند صاحب تمام بدن خود است و کسی حق ندارد بدون رضایت او، بدنش را لمس کند یا به او نزدیک شود یا بهزور او را ببوسد و در آغوش بکشد. کودک باید بداند با افراد غریبه نباید صحبت کند یا از آنها چیزی بگیرد یا اگر در خیابان گم شد، نزد پلیس برود و در مقابل پیشنهادهای دیگران، از خود محافظت کند. باید والدین به کودکان، خطرهای موجود در محیط پیرامون زندگی را توضیح و روشهای پیشگیری از این خطرها را آموزش دهند.
همچنین پدر و مادر، بهترین کسانی هستند که میتوانند به کودکشان، صفاتی مانند بردباری، انساندوستی، دوستداشتن دیگران و منظمبودن را بیاموزند و روحیهی رقابتجویی فرزندشان را برای پذیرش شکستهای احتمالی در زندگی و تلاش برای دستیابی به هدف بالا برند.
در پایان اینکه توجه به زمان خواب، بهداشت فردی و تغذیهی مناسب کودکان، اهمیت بسیاری در تأمین سلامت جسمانی و روانی آنها خواهد داشت و به تمرکز و یادگیری بهتر دانشآموزان کمک فراوانی میکند.