حُسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت...

نوع مقاله : رهیافته

10.22081/mow.2018.66363

واکاوی جاذبه‌های اسلام از منظر تازه‌مسلمان

حسین سروقامت

قسمت بیست‌وهفتم

 شوالیه‌های سیاه در خیابان‌های لندن

 

چهارم دسامبر، در خیابان «اج وُر رودِ» (Edge Wore Road) لندن منتظر تاکسی بودم؛ خیابانی که به‌دلیل سکونت عرب‌ها، به آن «عرب‌رود» هم می‌گویند. سه تاکسی خالی همچون شوالیه‌های سیاه از جلوی پای من رد شدند؛ اما هیچ‌یک مرا سوار نکردند. آخر شب بود و کم‌کم داشتم نگران می‌شدم که تاکسی چهارم نگه‌داشت؛ اما با دیدن قیافه‌ی من، در حالی که از چهره‌اش تنفر و انزجار می‌بارید، گازش را گرفت و رفت.

خدایا، چرا با من این‌گونه رفتار می‌شود؟ چرا راننده‌ها لبخند مرا با خشم و نفرت پاسخ می‌دهند و به چشم تروریست یا نیمه‌انسان یا شهروند درجه‌ی دو به من نگاه می‌کنند؟

آیا همه‌ی این کارها، به‌دلیل حجابی‌ست که امروز برکرده‌ام؟

این سؤالات را بارها و بارها با خود مرور ‌کردم.

پنجم دسامبر، وحشت‌زده از اتفاقات شب پیش، ماجرای خود را برای دوستی غیرمسلمان بازگو کردم. خیره مرا نگاه کرد و صریح و بی‌پرده گفت: «می‌دانی؟... تو مثل زن‌های تروریست چچن، پوشیده و سیاه‌پوش در خیابان‌ها رفت و آمد می‌کنی. با این حال برخوردی جز این انتظار داری؟»

همان شب حجاب خود را تغییر دادم و شالی طرح‌دار و رنگی سرکردم. این بار بدون هیچ وقفه‌ای تاکسی گرفتم. دوستانم را دیدم، با هم شاد بودیم، شام خوردیم و همه‌چیز به‌خوبی پیش رفت.

من بعدها ماجرای آن یکی ـ دو روز را برای دوستان مسلمانم تعریف کردم؛ اتفاقاتی که دست به دست هم داده بودند تا اشک مرا درآورند. یکی از آنان چشم در چشم من دوخت و گفت: «به دنیای واقعی زنان مسلمان خوش آمدی. این وضعیتی‌ست که ما در تمام 365 روز سال با آن مواجهیم.»

آنچه گفته شد، بخشی از خاطرات سخت و شکننده‌ی «ایوان ریدلی»، زن تازه‌مسلمان انگلیسی‌ست که در دو ـ سه روز اول انتخاب حجاب با آن مواجه و از پی‌آمدهای آن شگفت‌زده شده است؛ جلوه‌هایی از دنیای تازه‌ی خبرنگاری که سرد و گرم روزگار، از او زنی مقاوم و شکست‌ناپذیر ساخته است.

او در حال حاضر برای دفاع از حقوق مسلمانان، با شبکه‌ی تلویزیونی «Channel Islam» و روزنامه‌ی «دیلی میرور» انگلستان همکاری می‌کند. زندگی وی چنان فراز و نشیبی دارد که شبکه‌ی «BBC»، مستندی چهل‌وپنج‌دقیقه‌ای درباره‌ی او و نحوه‌ی گرایشش به اسلام تولید و پخش کرده است.

وی خود در این باره چنین می‌گوید: «واقعه‌ی یازدهم سپتامبر برای من که خبرنگاری حرفه‌ای در کشور انگلستان شناخته می‌شدم، نقطه‌عطف مهمی بود. من همان روزها برای تهیه‌ی خبر به افغانستان رفتم و در آن کشور، به دست طالبان دستگیر و راهی زندان شدم‌؛ تجربه‌ی تلخ و ناخوشایندی که هنوز هم وحشت آن را در وجود خود حس می‌کنم. مرور خاطرات آن روزها به‌شدت آزارم می‌دهد؛ ولی خوشبختانه ختم به خیر شد و توانستم با لطایف‌الحیلی از دست آنان نجات پیدا کنم. آن واقعه البته شانس بزرگی برای من به ارمغان آورد که ترغیب شدم درباره‌ی اسلام مطالعه‌ی بیشتری کنم و سرانجام به این نتیجه‌ی مهم برسم که این دین مبین، راه درست زندگی‌ست.»

ایوان ریدلی که بعدها معاونت انجمن زنان مسلمان اروپا و ریاست اتحادیه‌ی بین‌المللی زنان مسلمان را در انگلستان عهده‌دار شد، عقل و منطق را راهنمای خویش برای گرایش به دین تازه می‌داند و دلایلی را برای این انتخاب شایسته مطرح می‌کند. از جمله‌ی این دلایل می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

قرآن کلام خداوند است و هیچ بشری توانایی نوشتن چنین کتابی را ندارد. همچنین از زمان نزول تاکنون تحریفی در آن صورت نگرفته (و تا روز قیامت نیز صورت نمی‌گیرد) و اسلام که دین خاتم است، فرصت ارتباط مرا با چنین کتاب ارزشمندی فراهم کرده است؛

دین قبلی من مسیحیت بود. ما تنها روزهای یک‌شنبه برای عبادت به کلیسا می‌رفتیم و اعمال عبادی‌مان منحصر به روزی خاص و مکانی ویژه بود؛ اما اکنون می‌توانم در تمامی ساعات و روزهای هفته به عبادت بپردازم و در درجه‌ی بالاتری از معنویت قرار بگیرم؛

تعالیم مکتب اسلام فقط در عبادات و نماز و روزه خلاصه نمی‌شود، بلکه تمام زوایای زندگی انسان‌ را دربرمی‌گیرد و به همه‌ی نیازهای مادی و معنوی او پاسخ مناسب می‌دهد؛

زنان در مکتب اسلام از حقوق و جایگاه معنوی، اجتماعی و فرهنگی برابری با مردان برخوردارند و در قرآن، هیچ حقی از حقوق زنان ضایع نشده است؛

مسیحیان براساس آنچه در انجیل آمده، زن را اولین عامل انحراف انسان معرفی کرده‌اند و حس خوبی درباره‌ی او ندارند. همچنین نگاه مسیحیت به زن، اغلب نگاه ابزاری است؛ برخلاف مسلمانان که او را دارای شأن و مرتبه‌ی انسانی می‌دانند و در جایگاه مربی، مادر و همسری شایسته به رسمیت می‌شناسند؛

من قبلاً در گروه‌های دفاع از حقوق زنان فعالیت داشته‌ام و به‌صراحت می‌گویم که شعار آزادی زنان در غرب، تنها توهم است. در انگلستان زنان و مردان، به ازای کار مشترکی که انجام می‌دهند، از حقوق مساوی برخوردارند. جالب است بدانید که این قانون سال 1970 به تصویب رسیده و هرگز به مرحله‌ی اجرا درنیامده است؛ در حالی که چنین قوانین پیشرفته‌ای، در تعالیم اسلام در نظر گرفته شده‌اند و به‌صورت برجسته‌ای به چشم می‌آیند. معتقدم قرآن، بهترین منشور حقوق زنان است؛

اسلام دین خردمندان و عُقَلاست. پس از واقعه‌ی یازده سپتامبر، روند گرایش به اسلام در اروپا و آمریکا افزایش یافته است. تنها در انگلستان، بالغ بر یک‌صدهزار نفر از زنان به اسلام گرویده‌اند. من زندگی بسیاری از آنان را مطالعه کرده‌ام. اغلب آنان از قشر تحصیل‌کرده‌اند و به بلوغ کامل اجتماعی و عقلی رسیده‌اند. آنان در اظهارات خویش به‌وضوح می‌گویند که اسلام را با آزادی و اختیار پذیرفته‌اند؛

غرب درباره‌ی زنان مسلمان، متهم به دروغ‌گویی و فریب‌کاری‌ست. غربی‌ها به‌دروغ قلمداد کرده‌اند که زن مسلمان، فاقد ارزش‌های انسانی است و هرگونه حقی از وی سلب شده است؛ در حالی که من بعد از پذیرش اسلام، پی به این دروغ بزرگ برده و بارها اعلام کرده‌ام که زن مسلمان می‌تواند ستون و رکن اساسی جامعه‌ی خویش باشد و در پرتو آموزه‌های اسلام، به خواسته‌های حقیقی خود برسد.

ایوان پس از بیان این دیدگاه‌ها، از مشکلاتی پرده برمی‌دارد که در جوامع به‌اصطلاح پیشرفته، سر راه مسلمانان وجود دارد. از مهم‌ترینِ این مشکلات می‌توان به اسلام‌هراسی اشاره کرد:

«رکود اقتصادی در انگلستان، سبب ایجاد فاصله‌ی زیادی بین دو قشر فقیر و غنی شده است. راست‌گرایان افراطی برای سرپوش گذاشتن بر این رکود، تقصیر را به گردن مهاجران می‌اندازند؛ مهاجرانی که اغلب آنان را مسلمانان تشکیل می‌دهند.»

وی آپارتاید دینی و مذهبی را مشکل دیگر جامعه‌ی مسلمانان انگلیس می‌داند: «در انگلستان، دین‌داری برجسته‌ترین بهانه برای محکوم‌کردن افراد است. اقلیت تندرو، درباره‌ی مسلمانان رفتار وحشیانه‌ای دارند. این رفتارها، همواره سرتیتر مهم‌ترین اخبار انگلستان هستند و همین موجب شده است اعضای پارلمان، به وضع قوانین ضداسلامی بپردازند و آنها را بر مسلمانان تحمیل کنند.»

ایوان ریدلی حمله به حجاب و پوشش زنان مسلمان را، کنار حمله به مقدسات و آداب دینی آنان، از دیگر مشکلات مسلمانان برمی‌شمارد و نمونه‌ی آن را اقدام دانمارک در ممنوعیت ذبح شرعی دام و تهیه‌ی گوشت حلال برای آنان ذکر می‌کند. وی راست‌گرایان افراطی اروپا را مهم‌ترین عامل فشار بر مسلمانان می‌داند و اقدامات آنان را که متأسفانه روزبه‌روز بر دامنه‌ی قدرت‌شان افزوده می‌شود، مانعی بزرگ سر راه گسترش فعالیت مسلمانان برمی‌شمارد.

ایوان ریدلی، این ره‌یافته‌ی فعال و پیشرو، به نقطه‌ای دور خیره می‌شود. گویا می‌خواهد آینده‌ای روشن را در ذهن خویش تصور کند و سخنان تلخ خود را درباره‌ی مشکلات و موانع تازه‌مسلمانان به آن گره بزند.

او در تشریح این آینده‌ی روشن می‌گوید: «قرار بود در انگلستان، تنها دین مسیحیت عرض اندام کند؛ اما امروز اسلام بزرگ‌ترین اقلیت دینی در این کشور است. قرار بود رفتار مسیحیانی که یک‌شنبه‌ها به کلیسا می‌روند، برجسته شود و به چشم بیاید؛ اما امروز تعداد مسلمانانی که روزهای جمعه در نماز جمعه حاضر می‌شوند، از مسیحیان کلیسایی بیشتر است. قرار بود حجاب مسلمانان محجبه نادیده گرفته شود، آنان به کنج عزلت بخزند و کم‌کم فراموش شوند؛ اما امروز حجاب، هویت زن مسلمان در انگلیس است. ... قرارهای بعدی نیز یک‌به‌یک به هم خواهند خورد، اگر ما تازه‌مسلمانان، چهره‌ی درستی از اسلام به جامعه‌ی بشری عرضه کنیم.»